شماره شبهه:2652
🔆متن شبهه:
در ميان دانش آموختگان و شاگردان #امام_صادق دو نام بزرگ به چشم ميخورد #ابوحنيفه يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل #سنت و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- #مالك يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت
امام صادق شیعیان ؛دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار #مذهب_شيعه_جعفرى است، ولی #شاگردانش از بزرگان اهل سنت هستند😏
🔆پاسخ شبهه:
1⃣این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این #مطلب را در کتب خود نقل کرده اند .
2⃣مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید:
«برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به #ذهن بشری خطور کرده است»
📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104
3⃣خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام #حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق علیه السلام می گفت ؛
«من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد »
📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8
4⃣محمد بن طلحه #شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛
"او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... "
📚مطالب السوول،ج2 ص56
5⃣حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد:
« گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،#مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند»
📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198
مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد:
6⃣« امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان #علما»
📚ائمه الهدی ص117
7⃣علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد:
« برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و #دیگران»
📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54
8⃣ابن حجر نیز در صواعق می اورد:
« از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما #شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک ،ابو حنیفه،شعبه،و ...»
📚الصواعق ص120
9⃣شهید مطهری می آورد ؛
« تمام امامهاى اهل تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در #كتابهاى خود آنها مى خوانيم كه گفته اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى آمد و به شاگردى امام افتخار مى كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى رسد. و همينطور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونقتر بوده است.
📚مجموعه آثار ج 18 ص 73
🔟اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى #مختار است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام #دكان باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه #عقل و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد .
1⃣1⃣آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛
« آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن #يقين داشتند.» ( نمل 14 )
قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
@GhararGahShayeat
شماره شبهه:2315
🔆متن شبهه:
پیامبر فرمود «لا تشدّ الرحال إلّا إلى ثلاثة مساجد؛ مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى؛ بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجد الحرام و مسجد الاقصى» شیعه چرا بر خلاف این #روایات برای زیارت امام حسین یا امام رضا بار سفر می بندد
🔆پاسخ شبهه:
1⃣وهابيان به حسب ظاهر اصل زيارت پيامبر را تجويز مى كنند ولى هرگز #مسافرت براى زيارت قبور را جائز نمى دانند. محمّد بن عبد الوهاب در رساله دوم از رسائل «الهدية السنيّة» اين چنين مى نويسد ؛
«زيارت پيامبر مستحب است، ولى مسافرت جز براى زيارت مسجد و نماز در آنجا، جائز نيست. »
2⃣دليل مهم آنان براى تحريم مسافرت به عنوان زيارت، #حديث زير است كه در صحاح نقل شده، و راوى حديث هم ابو هريره است كه مى گويد پيامبر فرمود ؛
«بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم و مسجد الحرام و مسجد الأقصى »
📚این مضمون را «مسلم» در صحيح خود ج 4- كتاب حج- باب «لا تشد الرحال» ص 126 نقل كرده است و سنن ابى داود ج 1- كتاب الحج- ص 469 و سنن نسائى بشرح سيوطى ج 2 ص 37، نيز آورده اند.
3⃣در اين كه حديث در #كتابهاى صحاح وارد شده است سخنى نيست و هرگز مناقشه نمى كنيم كه راوى آن ابو هريره است، ولى مهم فهم مفاد حديث است.
4⃣فرض كنيم متن حديث چنين است، «لا تشدّ الرّحال الاّ ثلاثة مساجد ...» بطور مسلم، لفظ «الاّ» استثناء است و «مستثنى منه» لازم دارد و بايد در تقدير گرفت و پيش از مراجعه به #قرائن، مى توان مستثنى منه را دو جور در تقدير گرفت ؛
1- لا تشدّ إلى مسجد من المساجد إلاّ ثلاثة مساجد ...
2- لا تشدّ إلى مكان من الامكنة الاّ إلى ثلاثة مساجد ...
5⃣براى درك مفاد حديث بستگى دارد كه يكى از اين دو تقدير را برگزينيم.
هرگاه مفاد حديث، #فرض اول باشد، در اين صورت مفاد آن اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به اين سه مسجد، نه اينكه «شد رحال» براى هيچ #مكانى، و لو مسجد نباشد جايز نيست.
6⃣هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و امامان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد هرگز مشمول #نهى حديث نخواهد بود، زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است، و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است و اما عزم سفر، براى زيارت مشاهد كه از موضوع بحث بيرون است، داخل در نهى نمى باشد.
7⃣هرگاه مفاد حديث فرض دوم باشد، در اين صورت تمام سفرهاى معنوى جز سفر به اين سه نقطه #ممنوع خواهد بود خواه، سفر براى زيارت مسجد باشد، يا براى زيارت نقاط ديگر.
8⃣ولى با توجه به قرائن قطعى روشن خواهد شد كه مفاد حديث بر فرض صحت سند، #همان اولى است.
اولا: مستثنى، مساجد سه گانه است، از آنجا كه استثناء، استثناء متصل است قطعا «مستثنى منه» لفظ مساجد خواهد بود نه مكان .
ثانيا: هرگاه هدف #ممنوع ساختن تمام مسافرتهاى معنوى است، حصر، صحيح نخواهد بود. زيرا در اعمال حج، انسان براى «عرفات» و «مشعر» و «منى»، «شدّ رحل» كرده و بار سفر مى بندد، هرگاه مسافرت مذهبى جز براى غير اين سه مورد جائز نيست، پس چرا #سفر به اين نقاط سه گانه جائز شده است.
ثالثا: مسافرت براى جهاد در راه خدا، و آموزش علم و دانش و صله رحم و زيارت والدين از جمله #مسافرتهائى است كه در آيات و روايات بدانها تصريح گرديده است، آنجا كه مى فرمايد ؛ «(سوره توبه آيه 120) چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت، بترسانند شايد آنان بترسند. »
🔆ادامه در پست بعدی 👇
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
http://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634