eitaa logo
📚قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
19.8هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
5.2هزار ویدیو
421 فایل
✳️جهت ارسال شبهات، انتقادات و پیشنهادات: 🤝 جهت تبادلات: 🆔 @ جهت تبلیغ به لینک زیر مراجعه کنید: http://eitaa.com/joinchat/3871539209C854a9b5d53 آرشیو مطالب گذشته قرارگاه: https://eitaa.com/joinchat/342097931Cd6c0018429 .
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره شبهه:2436 🔆متن شبهه: یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود 🔆پاسخ شبهه: 1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به کردن داده و می فرماید ؛ « در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159) 2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا وحى بود و می فرمود ؛ « من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10) 3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست . 4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود. 5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند. بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند. 6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود. @GhararGahShayeat 7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند. 8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند . 9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به بودند چنان که فرمود ؛ « هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159) 🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه وجود ندارد . 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143 👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇 https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w در سروش 👇 http://sapp.ir/gharargahshayat در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
شماره شبهه:2332 🔆متن شبهه: اگر بنابر گفته آخوندها امام علی مخالف فتوحات خلفا و فتح ایران بوده پس چرا تو جنگ با ایران به عمر مشورت داد و گفت که خداوند اسلام را پیروز می کند !این مطلب تو نهج البلاغه آمده است 🔆پاسخ شبهه: 1⃣ اگر امیر مومنان علیه السلام موافق فتوحات خود سرانه خلفا بود چرا در هیچ یک از آنها شرکت نکرد ؟ نقش تعیین کننده امیر مومنان علیه السلام در نبرد های عصر پیامبر همچون بدر و احد و خندق و خیبر و ... از آن حضرت جنگ آوری تمام عیار و ساخته بود . عدم شرکت حضرت در فتوحات و خانه نشینی وی می توانست این پرسش را در اذهان برانگیزد که چرا امیر مومنان با آن همه سابقه درخشان در نبردهای گذشته اکنون که زمان انتشار اسلام در سرزمین غیر مسلمان رسیده بی تفاوت یا خانه نشین باشد ! آیا امیر مومنان با مشرکین را واجب نمی داند یا فتوحات خلفا را مشروع نمی داند که خود را از جنگ ها کنار کشیده و خانه نشینی را اختیار نموده است 2⃣اما با این وجود علی علیه السلام در موارد که موجودیت اسلام به خطر افتاده بود ، با مشورت های خود خطر را از اسلام و مسلمین دور می کرد چنان که خود حضرت فرمود ؛ « «به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر امر امامت و رهبري را از اهل او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 3⃣امیر مومنان در نبرد با ایرانیان به عمر داد زیرا اگر این مشاوره نبود ، احتمال نابودی اسلام و مسلمین می رفت و بر اساس سوء تدبیر خلیفه دوم اصل و اساس جامعه اسلامی در معرض قرار داشت که از جمله این مشورت ها در نبرد نهاوند بود . 4⃣جنگ نهاوند از خطرناک ترین جنگ های صدر اسلام بود زیرا لشکر شکست خورده ایران برای شکست های گذشته خود لشکری متشکل از 150 هزار نفر از سراسر ایران تشکیل داد تا این بار نه تنها مسلمانان را در کوفه شکست دهند ، بلکه تمام کشور اسلامی را تصرف و اساس اسلام را در معرض قرار دهند . 📚الکامل فی التاریخ ج 2 ص 412 _ الفتوح ج 2 ص 290 5⃣وقتی عمر بن خطاب از جریان آگاه شد لرزه بر اندامش افتاد چنان که از شدت ترس و ناراحتی صدای بر هم خوردن را مسلمین می شنیدند . 📚الفتوح ج 2 ص 290 6⃣«عمر»تصميم گرفت شخصا با نيروهاى عجم در رو به رو شود، از صحابه مشورت خواست. «طلحه» و«عثمان» پيش قدم شدند و نظر خودرا گفتند، ولى «عمر» از امير مؤمنان على عليه السّلام تقاضاى اظهار نظر كرد، حضرت نظر خود را داير بر عدم حضور «عمر» در جنگ طى بيانى مستدل و حساب شده ايراد فرمود ‌. 7⃣مرحوم «شيخ مفيد» در «ارشاد» مى گويد ؛ « از جمله امورى كه از امير مؤمنان على عليه السّلام درمورد ارشاد كردن مسلمين به آنچه مصلحتشان در آن است، وپيشگيرى از مفاسدى كه اگر ارشادحضرت عليه السّلام نبود به آن گرفتارمى شدند نقل شده، چيزى است كه«ابو بكر هذلى» آن را بازگو مى كند : 8⃣گروهى از مردم همدان ورى و اصفهان و دامغان و نهاوندبا يكديگر مكاتبه كردند ورسولانى فرستادند و پس از مشورتهابه اين نظر رسيدند، كه چون اسلام رهبر نخستين خود (پيامبر اكرم)را از دست داده و پس از اوزمامدارى آمده كه چندان دوام نكرد، و بعد ازاو ديگرى آمده كه عمرش طولانى شده و به شهرهاى ما حمله نموده است،اگر او را از سرزمين خودبيرون نرانيم ما را رها نخواهد كرد خبر اتّحاد ايرانيان در مبارزه در برابر لشكر اسلام به عمررسيد و او بيمناك شد، به مسجدآمد و جريان را با صحابه در ميان گذاشت، هر كسى چيزى گفت، ولى امير مؤمنان على عليه السّلام آخرين سخن را دراين زمينه ايراد كردو خليفه را به آنچه را صلاح اسلام و مسلمين بود فراخوانده. 9⃣ «شيخ مفيد» در پايان اين نقل مى گويد «بنگريد! چگونه امام عليه السّلام دراین موقعيت حسّاسى رأى صائب را بيان فرمود و مسلمين را نجات داد». 📚ارشاد مفيد، صفحه 120 با كمى تلخيص. 🔆ادامه مطلب در پست بعدی قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات @GhararGahShayeat