eitaa logo
📚قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
20هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
4.8هزار ویدیو
419 فایل
✳️جهت ارسال شبهات، انتقادات و پیشنهادات: 🤝 جهت تبادلات: جهت تبلیغ به لینک زیر مراجعه کنید: http://eitaa.com/joinchat/3871539209C854a9b5d53 آرشیو مطالب گذشته قرارگاه: https://eitaa.com/joinchat/342097931Cd6c0018429 .
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلاب آئینه گردان و آئینه بندان فتوت شد تا یک تختی در کُشتی متکثر به هزارانی دیگر شود... مرجان کلهر در اسکی را روی دیگر آرین غلامی در شطرنج ببینید. هردویش از خودگذشتن است؛ اما یکی بخاطر اخلاق و آن یکی مبارزه با ظلم. گویی دنیا باید بداند اخلاق و مبارزه و معنویت هویت ایرانی ماست... پ. ن: مرجان کلهر که جواز رقابت در دور دوم مسابقات اسکی را پیدا کرده بود با اعلام خطای خود که از چشم داوران دور مانده بود، از مسابقات کنار کشید. آرین غلامی شطرنج‌بازی است که از قهرمانی گذشت تا مقابل اسرائیل قرار نگیرد و نائب قهرمان شد. منبع: #کانال_محسن_مهدیان 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 📡 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات @GhararGahShayeat
☑️چطور افشاگری انقلابی کنیم؟ چطور اشکالات انقلاب را فریاد کنیم که منجر به تضعیف انقلاب نشود؟ این سوال ذهن خیلی هاست. چطور افشاگری کنیم که انقلاب تقویت شود. چند مولفه ساده عملیاتی در این رابطه وجود دارد. 1⃣یکم تشخص.اول و از همه مهمتر تصویری است که از منتقد باید ساخته شود. مخاطب در اغلب موارد محتوای یک انتقاد را با سابقه ذهنی اش از منتقد تطبیق می دهد. ساخت این سابقه ذهنی نیز بر اساس تلاش نویسنده برای تقویت و پیشبرد انقلاب است. رسانه ای که همتش تقویت امید در کشورست در نقد ضعف ها موثرتر است. 2⃣مولفه دوم تناسب است. نقد یک بدسلیقگی شبیه نقد یک تصمیم غلط و فاحش نیست. نقدی که مربوط به رفتار غلط است باید متفاوت از نقدی باشد که مربوط به انحراف اعتقادی است. توجه به این تناسب اندازه صدا و فریاد ما را تنظیم می کند. 3⃣مولفه سوم اصلی و فرعی کردن امورست. نقد امور فرعی نباید امور اصلی را تحت الشعاع قرار دهد. توجه به یک گل خشکیده نباید در مخاطب، یک گلستان را بیابان کند. نقد تصمیم اشتباه یک مدیر، نباید منجر به سوء ظن به ساختارهای نظام شود و یا خطا را ساختاری ترسیم کند. 4⃣مولفه چهارم دیدن دارایی هاست. نقد نباید بی اعتنا به راه طی شده باشد. از کنار نکات مثبت ماجرا نمی گذرد. دیدن دارایی ها نه تنها نقد را منصفانه می کند، بلکه موجب تاثیر بیشتر انتقاد می شود. 5⃣مولفه پنجم ادبیات و لحن انتقاد است. ادبیات نقدانقلابی با ادبیات نقدضدانقلابی باید کاملا متفاوت باشد. مخاطب درین ادبیات باید حس دلسوزی و خیرخواهی را درک می کند؛ ولو اینکه با صراحت همراه باشد. 6⃣مولفه ششم پایان بندی امیدوارانه است. پیشنهاد و راهکار نقش موثری در این پایان بندی دارد. نقد نباید حس بن بست در مخاطب ایجاد کند. ⭕️در نهایت اینکه مهمترین کلید برای فهم "نقد تراز" اینست که بعد از نقطه پایان، مخاطب را امیدوار می کند و به حرکت وادار می سازد نه ناامیدی و نشستن. منبع: 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 📡 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات @GhararGahShayeat
🔻عدالتخواهی مصداق محور یا مساله محور برخی تصور می کنند ما تنها دو نوع عدالتخواهی داریم؛ یا مصداقی یا کلی گوئی. اما بغیر ایندو ما یک سبک عدالتخواهی داریم به نام مساله محوری که نه کلی گوئی است و نه جزئی نگر. 📌چرا عدالتخواهی مصداقی اشکال دارد؟ 🔹یکم. درمصداق عمدتا اطلاعات ما درباره یک مصداق دقیق نیست و قضاوت کردن در مصداق منجر به ارزیابی غیراخلاقی و خدای نکرده تهمت زدن و آبرو بردن می شود. حتی جزئیات ماجرا هم روشن نیست. مثلا یک آقازاده ممکن است واقعن تخلف داشته باشد، اما ما هیچ وقت تصویر دقیقی از رابطه آقا و آقازاده نخواهیم داشت و معلوم نیست با فسادآقازاده بشود به اشتباه آقا رسید. 🔸دوم و مهمتر اینکه مصداق محوری در مخاطب یاس ایجاد می کند چطور؟ وقتی مخاطب مورد آماج نقطه زنی های مصداقی قرار می گیرد، تصویر فساد سیستمی و ساختاری برایش شکل می گیرد. اخیرا رئیس دیوان محاسبات اعلام کرد 98 درصد مدیران ما پاک دست هستند. اما این آمار نه دیده شد و نه حتا باور. چرا؟ چون مخاطب سالهاست مورد هجمه بی امان افشاگری های مرتبط با همان دو درصد است. این یاس خیلی وقت ها نیز به اقدامات خودسرانه و غیرقانونی منجر می شود. شرحش مفصل است. 📌اما وقتی ما با یک مصداق مواجه می شویم چه باید کنیم؟ اساسا ما همیشه با مصداق ها مواجهیم. با حقوق نجومی فلان آقا. فلان قرارداد نفتی پنهان و بهمان تصمیم غیرشفاف مجلس. اما راه اینست که از مصداق به مساله برسیم. 📌مساله محوری چیست؟ مساله، موضوعی است که عامل شکل گیری دهها مصداق است. مثل اجرای ماده 29 در برنامه ششم که موجب شفافیت درآمد مسئولین و مانع حقوق نجومی است. یا طرح شفافیت در تصمیمات مجلس که به نتیجه نرسید. یا طرح شفافیت در قراردادهای نفتی. یا طرح اصلاح قانون انتخابات که مانع هزینه های گزاف و غیرمتداول می شود. یا تصویب قوانین مرتبط با تعارض منافع که از تصمیمات رانتی جلوگیری می کند. و دهها مثال دیگر. مساله محوری، منتقد را از معلول به علت می برد و به جای حل یک مشکل، مساله ای که می تواند صدها مصداق بسازد را رفع می کند. اما چطور این فرآیند ساخته می شود؟ سوال و پرسش از مصداق. وقتی با مصداق مواجه می شویم، برای اینکه هم مصداق تعیین تکلیف شود و هم به مساله برسیم باید سوال کنیم تا ابعاد ماجرا روشن شود. اما توجه شود که بین "پرسش" و "قضاوت" تفاوت است. کاری که عمدتا ما در مواجهه با مصادیق می کنیم قضاوت و حکم دادن است که همان دو آسیب ابتدای متن را دارد. روشنست که وقتی می گوئیم پرسش، منظورقضاوت کردن در قالب پرسش نیست. بلکه حقیقتا سوال دلسوزانه است تا فرد از خود دفاع کند و ابعاد ماجرا روشن شود. 📚 منبع: 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 📡 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات @GhararGahShayeat