#متن_خاطره
🌷در کردستان با شهید رضایی در یک سنگر بودیم. هوای کردستان در آن ايامِ زمستان، برف و کولاکِ وحشتناک و دما زیر صفر درجه بود. حتى برف روی زمین یخ زده بود. وقتِ اذان شد. ما از شدت سرما در داخل سنگر به خود میلرزيديم!!
شهید رضایی بیرون از سنگر رفت. به ایشان گفتم: فلانی یخ میزنى تا بری!! گفت: نه، اذان و نماز به وقتش مناسب هست. یک ظرف برداشت، رفت یخ های بیرون را شکست. يخ ها آب که شدند، وضو گرفت و نمازش را خواند. روحش شاد و یادش گرامی باد.
📚 شهید حسين رضایی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@merajshohda
#متن_خاطره
💠 بعضی ها میگویند:
اصلا رفاقت با شُهــــــدا چه معنـی میده؟!
چرا بایـد رفیق شهـــید انتخاب ڪنیـم؟!
🔸باید عرض ڪنم خدمتشون ڪه؛
🔸زغالهای خاموش رو ڪنار زغالهاۍ روشن میذارند تا روشن بشه؛ چون همنشینۍ اثر داره.
📚 شهـــید محمدرضا الوانی
⚘ شادی روح شهدا صلوات⚘
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@merajshohda
#متن_خاطره
🌷 میگفت هر كاري مي خواهم بكنم اول نگاه ميكنم ببينم امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟
چه دردي از درد امام زمان (عج) دوا ميشود؟
ميگفت اگر ميبينيد امام زمان (عج) از كاري ناراحت ميشود ، انجام ندهيد.
📚 شهید محمد مهدوی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@merajshohda
#متن_خاطره
🌷ترکشی به سینه اش نشسته بود. برده بودنش برای اخرین عمل جراحی. قبل از عمل بلند شد که برود. بهش گفتن: بمان! بعد از عمل مرخصت میکنند، اینجوری خطرناکه. گفت:
وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمیخوام...
📚 شهید احمد کشوری
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
@merajshohda