❀ ⃟ ⃟ ❀وصفِمجموعهیگل🌺༺•
ای دل ، چو در خانه ی خمار گشادند
مینوش، که از می گره ی کار گشادند
در خود منگر، نرگس مخمور بتان بین
در کعبه مـرو ، چون در خمـار گشادند
از خود بدرآ، در رخ خوبان نظـری کن
در خان منشین چون در گلزار گشادند
بنگر که دو صد مهر به یک ذره نمودند
از یک سـر مـویی که ز رخسار گشادند
تا باز گشادند سـر زلف ز رخسـار
از روی جهان زلف شب تار گشادند
تا مهـــر گیاهی ز گِل تیره برآید
بر روی زمین چشمهٔ انوار گشادند
تا لاله رخی در چمن آید به تماشا
از چهـرهٔ گل پردهٔ زنگار گشادند
از پرتو مُـل پردهٔ خورشید دریدند
وز خندهٔ گل مبسم اشجار گشادند
تا کرد نسیـم سحـر آفـاق معطر
در هر چمنی طبلهٔ عطار گشادند
مانا که صبا کرد پریشان سر زلفین
کز بوی خوشش نافهٔ تاتار گشادند
در گوشدلمگفتصبا دوش،عراقی
در بند درِ خود ، که در یار گشادند
چشـم سر اغیار ببستند ز غیرت
آنگاه درِ مخـزن اسـرار گشادند
«عراقی»
『シ
~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#غزل
#عراقی
❀ ⃟ ⃟ ❀وصفِمجموعهیگل🌺༺•
ای دل ، چو در خانه ی خمار گشادند
مینوش، که از می گره ی کار گشادند
در خود منگر، نرگس مخمور بتان بین
در کعبه مـرو ، چون در خمـار گشادند
از خود بدرآ، در رخ خوبان نظـری کن
در خان منشین چون در گلزار گشادند
بنگر که دو صد مهر به یک ذره نمودند
از یک سـر مـویی که ز رخسار گشادند
تا باز گشادند سـر زلف ز رخسـار
از روی جهان زلف شب تار گشادند
تا مهـــر گیاهی ز گِل تیره برآید
بر روی زمین چشمهٔ انوار گشادند
تا لاله رخی در چمن آید به تماشا
از چهـرهٔ گل پردهٔ زنگار گشادند
از پرتو مُـل پردهٔ خورشید دریدند
وز خندهٔ گل مبسم اشجار گشادند
تا کرد نسیـم سحـر آفـاق معطر
در هر چمنی طبلهٔ عطار گشادند
مانا که صبا کرد پریشان سر زلفین
کز بوی خوشش نافهٔ تاتار گشادند
در گوشدلمگفتصبا دوش،عراقی
در بند درِ خود ، که در یار گشادند
چشـم سر اغیار ببستند ز غیرت
آنگاه درِ مخـزن اسـرار گشادند
«عراقی»
『シ
~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#غزل
#عراقی
❀ ⃟ ⃟ ❀وصفِمجموعهیگل🌺༺•
ای دل ، چو در خانه ی خمار گشادند
مینوش، که از می گره ی کار گشادند
در خود منگر، نرگس مخمور بتان بین
در کعبه مـرو ، چون در خمـار گشادند
از خود بدرآ، در رخ خوبان نظـری کن
در خان منشین چون در گلزار گشادند
بنگر که دو صد مهر به یک ذره نمودند
از یک سـر مـویی که ز رخسار گشادند
تا باز گشادند سـر زلف ز رخسـار
از روی جهان زلف شب تار گشادند
تا مهـــر گیاهی ز گِل تیره برآید
بر روی زمین چشمهٔ انوار گشادند
تا لاله رخی در چمن آید به تماشا
از چهـرهٔ گل پردهٔ زنگار گشادند
از پرتو مُـل پردهٔ خورشید دریدند
وز خندهٔ گل مبسم اشجار گشادند
تا کرد نسیـم سحـر آفـاق معطر
در هر چمنی طبلهٔ عطار گشادند
مانا که صبا کرد پریشان سر زلفین
کز بوی خوشش نافهٔ تاتار گشادند
در گوشدلمگفتصبا دوش،عراقی
در بند درِ خود ، که در یار گشادند
چشـم سر اغیار ببستند ز غیرت
آنگاه درِ مخـزن اسـرار گشادند
«عراقی»
『シ
~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#غزل
#عراقی
❀ ⃟ ⃟ ❀وصفِمجموعهیگل🌺༺•
ای دل ، چو در خانه ی خمار گشادند
مینوش، که از می گره ی کار گشادند
در خود منگر، نرگس مخمور بتان بین
در کعبه مـرو ، چون در خمـار گشادند
از خود بدرآ، در رخ خوبان نظـری کن
در خان منشین چون در گلزار گشادند
بنگر که دو صد مهر به یک ذره نمودند
از یک سـر مـویی که ز رخسار گشادند
تا باز گشادند سـر زلف ز رخسـار
از روی جهان زلف شب تار گشادند
تا مهـــر گیاهی ز گِل تیره برآید
بر روی زمین چشمهٔ انوار گشادند
تا لاله رخی در چمن آید به تماشا
از چهـرهٔ گل پردهٔ زنگار گشادند
از پرتو مُـل پردهٔ خورشید دریدند
وز خندهٔ گل مبسم اشجار گشادند
تا کرد نسیـم سحـر آفـاق معطر
در هر چمنی طبلهٔ عطار گشادند
مانا که صبا کرد پریشان سر زلفین
کز بوی خوشش نافهٔ تاتار گشادند
در گوشدلمگفتصبا دوش،عراقی
در بند درِ خود ، که در یار گشادند
چشـم سر اغیار ببستند ز غیرت
آنگاه درِ مخـزن اسـرار گشادند
«عراقی»
『シ
~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#غزل
#عراقی
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺•
🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃
بیا کاین دل سر هـجران ندارد
بهجز وصلت دگر درمان ندارد
به وصل خود دلم را شاد گردان
که خسته طاقت هـجران ندارد
بیا تا پیش روی تو بمـیرم
که بیتو زندگانی آن ندارد
چگونه بیتو بتوان زیست آخر؟
که بی تو زیسـتن امـکان ندارد
بمردم ز انتظار روز وصلت
شبهجرانمگر پایان ندارد؟
بیا تا روی خوب تو ببینم
کهمهر از ذره رخ پنهان ندارد
ز من بپذیر، جانا، نیم جانی
اگر چه قیمت چندان ندارد
وصالت تا ز غم خونم نریزد
عراقی را شبی مهمان ندارد
#عراقی
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#غزل
#طراوت
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺•
🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃
بیا کاین دل سر هـجران ندارد
بهجز وصلت دگر درمان ندارد
به وصل خود دلم را شاد گردان
که خسته طاقت هـجران ندارد
بیا تا پیش روی تو بمـیرم
که بیتو زندگانی آن ندارد
چگونه بیتو بتوان زیست آخر؟
که بی تو زیسـتن امـکان ندارد
بمردم ز انتظار روز وصلت
شبهجرانمگر پایان ندارد؟
بیا تا روی خوب تو ببینم
کهمهر از ذره رخ پنهان ندارد
ز من بپذیر، جانا، نیم جانی
اگر چه قیمت چندان ندارد
وصالت تا ز غم خونم نریزد
عراقی را شبی مهمان ندارد
#عراقی
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصهی فرهنگ و هنر
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#غزل
#طراوت