۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
🎵ترنّم مهــر🎼 آلبوم جاودانهی افــســانــه ✅بی تو ای آرامِ جان (چراغ زندگی) 📜ترانه سرا: مشفق کاشا
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
ماندهام از همرهان
در سراب آرزو دل بستهام
در غبار بی کسی بنشستهام
همچو برگی از خزان افتاده در راهم خدایا
با دلی افسرده در طوفانی از آهم خدایا
کو مرا حالی که در هستی تو را خوانم خدایا
کو مرا مستی که تا دستی برافشانم خدایا
چو مرغ شب تنها
به دامن شبها
برآورم آوا
غم جدایی را
نوای شیرینم
صدای فرهادم
طنین مجنونم
ترانهی لیلا
نشستهام به راهِ تو
مگر شبی بازآیی
فروغِ جان خستهام
شقایقِ صحرایی
بیا بیا که ره برم به عالم شیدایی
مگر رها رها شوم ز محنتِ تنهایی
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
ماندهام از همرهان
در سراب آرزو دل بستهام
در غبار بی کسی بنشستهام
🌧
#مشفق_کاشانی
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
ماندهام از همرهان
در سراب آرزو دل بستهام
در غبار بی کسی بنشستهام
همچو برگی از خزان افتاده در راهم خدایا
با دلی افسرده در طوفانی از آهم خدایا
کو مرا حالی که در هستی تو را خوانم خدایا
کو مرا مستی که تا دستی برافشانم خدایا
چو مرغ شب تنها
به دامن شبها
برآورم آوا
غم جدایی را
نوای شیرینم
صدای فرهادم
طنین مجنونم
ترانهی لیلا
نشستهام به راهِ تو
مگر شبی بازآیی
فروغِ جان خستهام
شقایقِ صحرایی
بیا بیا که ره برم به عالم شیدایی
مگر رها رها شوم ز محنتِ تنهایی
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
ماندهام از همرهان
در سراب آرزو دل بستهام
در غبار بی کسی بنشستهام
🌧
#مشفق_کاشانی
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
ماندهام از همرهان
در سراب آرزو دل بستهام
در غبار بی کسی بنشستهام
همچو برگی از خزان افتاده در راهم خدایا
با دلی افسرده در طوفانی از آهم خدایا
کو مرا حالی که در هستی تو را خوانم خدایا
کو مرا مستی که تا دستی برافشانم خدایا
چو مرغ شب تنها
به دامن شبها
برآورم آوا
غم جدایی را
نوای شیرینم
صدای فرهادم
طنین مجنونم
ترانهی لیلا
نشستهام به راهِ تو
مگر شبی بازآیی
فروغِ جان خستهام
شقایقِ صحرایی
بیا بیا که ره برم به عالم شیدایی
مگر رها رها شوم ز محنتِ تنهایی
بی تو ای آرام جان
شعله دارم بر زبان
روز و شب سوزم ز داغ زندگی
تا بیفروزی چراغ زندگی
من جدا از کاروان
ماندهام از همرهان
در سراب آرزو دل بستهام
در غبار بی کسی بنشستهام
🌧
#مشفق_کاشانی