eitaa logo
قرارگاه منتظران
480 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
69 فایل
موکب قرارگاه منتظران (جمعی از خادمان صحن حضرت زهرا سلام الله علیها) که هرساله اربعین در نجف اشرف خدمت می‌کنند.😍 شمارا باحال وهوای آن بهشت برین وفعالیت هاو خدماتشان در ایران آشنا می‌کنند. ارتباط با ما جهت شنیدن نظرات شما 😇 @fadaye_hosein
مشاهده در ایتا
دانلود
با آنچه به دست می آوریم زندگی و معیشت خود را می سازیم، اما با آنچه می بخشیم گوهر زندگی را به دست می آوریم. https://eitaa.com/joinchat/2108620998C93025cb80f
🔴 تقسیم نقش این است: 1.براندازان آشوب برپا میکنند، آتش میزنند، غارت میکنند، زنده زنده میسوزانند، میزنند و میکشند. 2.آتش آشوب که فرونشست و نوبت برخورد با راهزنان امنیت رسید؛ کار اصلاح طلبان برای مظلوم نمایی و سفیدنمایی قاتلان و قداره بندان و تغییر جای قاتل و جلاد، آغاز میشود. قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۱۴) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی غلبه بر یکنواختی و ملال 🍂دو سال، چهار سال، ده سال کارهای تکراری و همه چیز تکراری از سخت ترین چیزهایی بود که اسرای ایرانی با اون دست و پنجه نرم می کردن. البته یکنواختی و همه چیز تکراری بودن برای ما که در اردوگاه مفقودالاثرها بودیم بمراتب کشنده تر بود، چون نه نامه ای از خانواده دریافت می کردیم و نه می توانستیم بفرستیم و در بی خبری مطلق بسر می بردیم. 🔸️همه چیز تکراری بود از صبحانه و ناهار و شام که  تکراری بود و هیچ تنوعی در اون نبود تا اوقات هواخوری و از صبح به شب رسوندن. روزها ، هفته ها و ماهها و سالها یکنواخت می گذشت و هیچ تنوعی در اون نبود. فقط نوع کتک خوردن و نوع شکنجه ها تنوع داشت و گاهی هم تبعید و جابجایی ها مقداری یکنواختی رو بهم می زد. اگر خلاقیت بچه ها و کارهای ابتکاری و خلق مشغولیت های مفید توسط افراد شاخص نبود، شاید همه دچار افسردگی و انواع بیماری های روانی می شدیم. هنر بچه ها بویژه بزرگترها و با تجربه ها این بود که حتی الامکان این یکنواختی کشنده را بشکنن و توی همون محیط بسته و بدون امکانات، مشغولیت هایی رو برای بچه ها ایجاد کنن که روال ملال آور تکرارهای روز مره به محیطی شاداب و سرزنده تبدیل بشه. 🔹️شش ماه آغازین به اندازه کافی تنوع در کتک خوردن داشتیم و برنامه ریزی خاصی نمی خواستیم. تمام مواد لازم برای تنوع، بدنهای نحیف ما و انواع کابل ها و چوب ها و ادوات دیگه بود که حسابی شرایط رو برام متنوع کرده بود و راستش فرصت سرخاروندن هم نداشتیم. اما به مرور و با گذشت زمان و آرامش نسبی باید فکری برای بهره گیری مفید از توفیق اجباری زیادی وقت و شب و روزهای تکراری می کردیم. 💥از انتقال سینه به سینه ادعیه و قرآن شروع شد و به انواع کلاسهای علمی و فرهنگی و جلسات مخفیانه بحث و تبادل نظر تا کارهای هنری و کاردستی های تزيینی و تاتیر و سرود و یادگیری زبان و حفظ قرآن محیطی با نشاط و پراستفاده رو برای بچه ها در مخوفترین زندان مخفی اسرای ایرانی تبدیل کردن.   @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکشنبه های علوی و فاطمی 😍✋ اگر حضرت مادر بپرسه ازمون؟؟؟؟ تو برای امام زمانت چی کار کردی؟؟ 👈 @Gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موفقیت پایان نیست، شکست هم کشنده نیست. این شجاعت ادامه دادن است که اهمیت دارد. https://eitaa.com/joinchat/2108620998C93025cb80f
‌همه چیز از فکر آغاز میشود فکر ما تبدیل به احساس می شود و احساس در ما موجب بروز یک رفتارمیشود و این رفتار ما را به نتیجه میرساند پس فکرتان را زیبا کنید .... ┅┄ ❥❤❥ ┄┅┄ عضو شوید👇 @gharargahemontazeran
حاج قاسم:به‌زودی فتنه‌هایی پیــش روی خواهیـد داشـت که کل شهدا، آرزوی حضور به جای شمارا خواهنـد داشت ! آن روز من نیستـم، ولی شمـا پـشــت آقـــا را خالـی نکنیـد @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
253_153_27.mp3
841.7K
السلام علیک یا کریم اهل بیت
1326_radio_iranseda_ir_8080- (mp3cut.net).mp3
730.5K
السلام علیک یا اباعبدلله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فیلم مربوط به گریه‌های مادربزرگ‌های ماهان صدارت است که به اژه ای میگویند: به او رحم کن تصاویر مربوط به محتواهایی است که ماهان صدارت قبل از بستن خیابان و قداره کشی از خودش در اینستا نشر میداد... من این ماجرا را و اینکه به کدام سمت خواهد رفت را قضاوت نمیکنم. اما حرفم این است: زمانی که امثال ماهان در خیابان ها جنایت کردند، این دو مادر بزرگ کجا بودند؟ نمیشد آنجا زار بزنید، فحشش بدهید، به او بگویید: پسر جان تو که عرقت را خورده‌ای و فیلم و عکسش را هم در اینستا گذاشته‌ای و همه جور آزادی داشته ای‌، پس آبت کم است؟ نانت کم است؟ کدام آزادی از تو یه نفر گرفته شده که طلبکارش هستی؟ من نمیدانم این دو مادر بزرگ وقتی افرادی مشابه نوه ی او، عده ای را در خیابان شکنجه کردند و رگ زدند کجا بودند. یا مثلا این دو خانم وقتی در کردستان ، لباس زیر زنی را سرِ دست گرفتند و هورا کشیدند کجا بودند؟ حتم دارم در امنیت بودند. چون بی پدر و مادر های حرامزاده ای نرفتند خانه ی آنها را پیدا کنند و امنیت را از آنها بگیرند... خداوند از گناه همه ما بگذرد و به هرکسی که استحقاق کمک دارد ، کمک کند... @gharargahemontazeran
برو بچه‌های تیم ملی توی خاک آمریکا نایب قهرمان شدند در حالی که تیم کامل رو هم ایران با خودش نبرده بود. جردن باروز نابغه‌ی کشتی آمریکایی‌ها هم که تا حالا - توی ۱۴ مسابقه قبلی - به ایرانی‌ها نباخته بود، بالاخره شکست خورد. اما بعد؛ این بچه‌ها و البته سرمربی تیم روزهای بسیار سختی رو در این مسابقات گذروندند و توی سالن مسابقات مدام با فحاشی ضد انقلاب روبرو بودند. شرایط رو بسیار سخت کرده بودند و عملاً تمرکز رو از بچه‌ها می‌گرفتند و دقیقاً هم می‌گفتند دنبال همین هستند ... 👈 به هر حال اگر برای بر و بچه‌های فوتبال ارزش قائلیم، جا داره از این بچه‌ها هم تشکر بشه و قدردان‌شون باشیم که پرچم ایران رو در جهان برافراشته می‌کنن. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 عضو شوید👇 @gharargahemontazeran
سه راه برای رسیدن به موفقیت نهایی وجود دارد: راه اول مهربانی است راه دوم مهربانی است راه سوم هم مهربانی است! https://eitaa.com/joinchat/2108620998C93025cb80f
📚 در روزگاری بچه شروری بود که اطرافیانش را با سخنان زشتش ناراحت می کرد. روزی پدرش جعبه ای پر از میخ به او داد و گفت:" هر بار که کسی را با حرف هایت ناراحت کردی، یکی از این میخ ها را به دیوار انبار بکوب. " روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را می آزارد، کم کند. پسرک تلاش خود را کرد و تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار روز به روز کمتر می‌شد. روز دیگر پدرش به او پیشنهاد کرد تا هر بار که توانست از کسی بابت حرف هایش معذرت خواهی کند، یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد. روزها گذشت تا این که یک روز پسرک پیش پدرش آمد و با شادی گفت:" بابا، امروز تمام میخ ها را از دیوار بیرون آوردم!" پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند. پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت:" آفرین پسرم! کار خوبی انجام دادی، اما به سوراخ های دیوار نگاه کن … دیوار دیگر مثل گذشته صاف و تمیز نیست، وقتی تو عصبانی می شوی و با حرف هایت دیگران را می رنجانی، چنین اثری بر قلبشان می گذاری، تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری، اما هزاران بار عذرخواهی هم نمی تواند زخم ایجاد شده را خوب کند." @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا