بسم الله الرحمن الرحیم
#قصص_قرآنی
❣داستان حضرت #موسی علیه السلام
#جلسه_بیستم
8⃣ #ضعف انگیزه و یا عدم انگیزه برای ازدواج
( متأسفانه یکی از موانع مهم ازدواج، ضعف یا از بین رفتن انگیزه ازدواج در جوانان است که علل مختلفی دارد:
آلوده شدن به انحرافات جنسی که دسترسی به آنها آسانتر از ازدواج است. (کسی که بارها ارتباط نامشروع و ارزان را امتحان کرده، لازم نمی بیند که خود را به زحمت انداخته و ازدواج کند)؛
انعکاس شکستهای دیگران در رسانه ها؛
اعتقاد برخی پسران به کمبود دختران پاک (برخی از پسران به دلیل داشتن ارتباطات متعدد در موقعیتی قرار می گیرند که احساس می کنند هیچ دختری دست نیافتنی نیست)؛
دیدن طلاق و کشمکشهای خانوادگی بین اطرافیان؛
بالا رفتن سن (هر چه سن بالا می رود، انگیزه برای ازدواج کم می شود)
9⃣ #ترس از ازدواج
(عده ای از جوانان که انگیزه برای ازدواج دارند، از اقدام به ازدواج می ترسند. بعضی از علتهای ترس آنان عبارتند از:
وجود هزینه های سنگین و تجملاتی و مشکلات مالی در زندگی؛
انتظارهای نابجا در زمان ازدواج و بعد از آن؛
احتمال انتخاب نادرست؛
امکان عدم تفاهم اخلاقی با همسر؛
تصور عدم توانایی در پذیرش مسئولیت خانواده.)
0⃣1⃣ اعتقاد به اینکه با وجود خواهر یا برادر #بزرگتر نوبت به #بعدی نمیرسد
1⃣1⃣ #اهمیت بیش از حد به #تحصیل
2⃣1⃣ #مشکل_پسندی
3⃣1⃣ آزادیهای غلط و گریز از مسئولیت
4⃣1⃣ تقدس #بیجا و تعصب #غلط
5⃣1⃣ مشکل در #انتخاب_همسر
♨️💯شبهه
طبق آیات، شعیب (علیه السلام) دخترش را در قبال 8 سال کار، به ازدواج موسی (علیه السلام) درآورد. برخی گفتهاند که این مهریه بوده است و میپرسند: «مگر مهریه به دختر تعلق ندارد؟» پس چرا حضرت شعیب علیه السلام برای خودش برداشت؟
جواب(قسمت اول)
آیا آن «برخی» دلیلی هم دارند که این مهریه بوده است؟!
الف - قبل از هر مطلبی توجه داشته باشیم که اگر چه ادیان الهی همه یکی (اسلام یعنی تسلیم شدن) بوده است، چنان که فرمود: « إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ – همانا دین نزد خدا، اسلام است / آلعمران، 19»، اما "شریعت"ها، یعنی قوانین و احکام بسیاری در ادیان متفاوت بوده است. در کدام دین نمازهای پنجگانه به این شکل واجب بوده است، در صورتی که میدانیم نماز در تمامی ادیان بوده است.
پس هیچ گاه نباید رفتار و عملکرد و یا دستورالعملهای یک پیامبر را با پیامبر دیگر تطبیق داد و محاسبه نمود، چرا که همه بر یک دین بودند، اما بر یک شریعت نبودهاند. در زمان حضرت موسی علیه السلام نیز بسیاری از قوانین، به ویژه در امر ازدواج متفاوت بوده است.
پس اگر کسی بخواهد عملکرد انبیای گذشته را با شریعت اسلام تطبیق دهد و بسنجد، کاملاً خطا کرده است.
ب – چه دلیل متقنی وجود دارد که این 8 سال به عنوان مهریه بوده است؟ اول یک فرض را به عنوان اصل مسلم در نظر میگیرند و بعد همان فرض خود را زیر سؤال میبرند؟!
ج – به فرض که مهریه بوده باشد، حالا چه سندی وجود دارد که حضرت شعیب علیه السلام، اجرت کار حضرت موسی علیه السلام را به عنوان مهریه، به دخترش نمیداده است؟!
د – حتی در شریعت اسلام نیز به غیر از مهریه، "شرط پیش از عقد و ضمن عقد" وجود دارد؛ مثل کسی که شرط تحصیل، یا خارج نشدن از شهر، یا کار و یا ... مینماید. اینها همه "شرط" هستند، اما مهریه نیستند. حالا چه اشکالی دارد که اگر حضرت شعیب علیه السلام، شرط پیش از عقد کرده باشد و حضرت موسی علیه السلام نیز این شرط را پذیرفته باشد؟
جواب شبهه(قسمت دوم)
حال به آیه دقت کنیم:
حضرت شعیب علیه السلام گفت:
« قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ » (القصص، 27)
ترجمه: شعيب] گفت من مىخواهم يكى از اين دو دختر خود را [كه مشاهده می كنى] به نكاح تو در آورم به اين [شرط] كه هشت سال براى من كار كنى و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است و نمی خواهم بر تو سخت گيرم و مرا ان شاء الله از درستكاران خواهى يافت.
یک – وقتی میتوان مدعی شد که این مهریه میباشد، که دختر نیز معین باشد، در صورتی که حضرت شعیب علیه السلام گفت: قصد دارم یکی از دو دختر خود را به ازدواج تو درآورم و معلوم نکرد که کدام یک را.
دو – سپس میگوید: هشت سال کار و اگر خواستی میتوانی به آن دو سال اضافه کنی. در صورتی که مهریه باید معین باشد. مثل این است که بگویند: «مهریه این دختر چهارده سکه است و شما اگر خواستی می توانی بیست سکه یا بیشتر بدهی». بدیهی است که هر چه بدهد، مهریه نیست، مگر آن که همان موقع اعلام نماید که من این مقدار معین را به عنوان مهریه اضافه کردم.