•مهربونی تو آروم جونی...
#سرود ویژهٔ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام
مهربونی تو آرومِ جونی تو
آره خورشیدِ هفت آسمونی تو
هم جانی و جانانی وهم شاهی وسلطانی
آقای خراسانی و تاجِ سرِ ایرانی
«ای پناهِ دلِ ما رضا رضا
تورو دارم به خدا رضا رضا
من ضعیفم تو معینَالضُعَفا
ای غریبَالغُربا رضا رضا»
مادری با نخِ گریه دلشو
گِرِه به پنجره فولاد میزنه
هنوز اشکش نرسیده به زمین
لالِ مادرزادی فریاد میزنه
پنجره فولاد وقتی تو دستامه
یعنی دستم تو دستای آقامه
این قلبِ پُر از غُصه و این صحنِ گوهرشاده
این دردِ دلِ سنگم و این پنجره فولاده
«ای پناهِ دلِ ما رضا رضا
تورو دارم به خدا رضا رضا
من ضعیفم تو معینَالضُعَفا
ای غریبَالغُربا رضا رضا»
تو نماز بچهها توی حرم
به خدا خدارو پیدا میکنم
رو به روی گنبد تو با خدا
رو به رو میشم و نَجوا میکنم
من به عشقو تو صحنِ شما دیدم
توی این گنبد نور خدا دیدم
من درد و تو درمونی من اشک و تو لبخندی
رو بارِ گناهای دلم چشمتو میبندی
«ای پناهِ دلِ ما رضا رضا
تورو دارم به خدا رضا رضا
من ضعیفم تو معینَالضُعَفا
ای غریبَالغُرَبا رضا رضا»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
.
|⇦•به کمند زلف سیاه او...
#مدح_خوانی دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
●━━━━━━───────
به کمند زلف سیاه او دل وجان اسیر می شود
به زیارت حرمش مَلک زِ بهشت سیر می شود
به خدا رسیده هر آنکه در ره او حقیر می شود
به اشاره اش رُخ شیرِ در پس پرده شیر می شود
به بهشت وکوثر و زمزم و به سماء وارض وقلم قسم
چه در این جهان چه درآنجهان پَر کاهی از کرمش بس است
چوفقیر من که نشسته ام سر خوان و جود و عطای او
تَر اگر کند لب خود، دهم سر و جان ودیده برای او
زِ ازل نبوده وجود من مگر از وجود دعای او
زده پر دلم به هوای او به امید صحنوسرای او
زِ ازل طلیعه ی حُسن او به ابد هبوط می کند
به خدا که خضر پیش او زِ ادب سکوت می کند
منم آنکه از سر نوکری سر خود به خاک سودم
به زبان اَلکن خود عطا و کرامت تو ستودم
چه بهشتی ام چهجهنّمی به خدا مُحبِّ تو بودم
چو کبوتری پَر خویش را زِ محبت تو گشودم
زِهمان دَمی که خدای من گِل من سِرشت یا رضا!
به میان لوح دلم نوشت حرمت بهشت یا رضا
غم و مِحنتت شده ثروتم که تویی همای سعادتم
نه قُعود من نه قیام من که تویی تمام عبادتم
چه شود که لحظه ی مرگ من توقدم نهی به عَیادتم
چه خوش است آنکه سلام تو بشود سلام شهادتم
منِ پر شکسته ی خسته را چو اسیر کنج قفس مگیر
دُر مهر و گوهر عشق را زِمن فقیر پس نگیر
به فدای آنکه به طوف تو ز رهی دراز آمده
به فدای زائر خسته ای که به صد نیاز آمده
زِبَرت نرفته کسی که مگر دوباره باز آمده
به شکوه و شوکت پرچمی که به اهتزاز آمده
نظری که خسته ومضطرم نظری که سائل این درم
تو ردم کنی زحریم خود نشود به حقِّ تو باورم
تو که کاسه های دل مرا پُرِ اشتیاق میکنی
نشنیده ام ندیده ام سخن از فراق میکنی
به نگاه مرحمتت قسم که به هر رواق می کنی
چه زمان نصیب غلامخود سفر عِراق می کنی
عمر من اگر چه همه خطاست دل خوشی من نظر شماست
زفراق خسته ام رضا دل من هوایی کربلاست
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری