نامه ای در دو صفحهی بزرگ برای آقای صدوقی نوشتم و در آن نظرم را درباره وقایع جاری، از بُعد سیاسی و دینی بیان کردم. ایشان مجددا طی نامه ای از من سپاسگزاری کرد و خواستار اطلاعات بیشتری شد.؛ لذا هشت صفحه بزرگ راجع به «مسئولیت علما در قبال انقلاب اسلامی و رویارویی با توطئه های دشمنان» برای ایشان نوشتم، که این متن به شکل جزوه و بدون نام منتشر شد و در مشهد، یزد و جاهای دیگر توزیع شد.
...نامه ای هم از جیرفت به آقای شریعتمداری نوشتم. علت نوشتن نامه به آقای شریعتمداری انتشار اظهارات او در روزنامه ها بود، که کسانی را « #تندرو» خوانده بود.
روش آقای شریعتمداری این بود که در اظهارات خود، هم رژیم حاکم و هم مردم را راضی کند، و البته کفه سنگین تر این اظهارات، مربوط به رضایت رژیم حاکم میشد! زیرا رژیم معنی این اظهارات را میفهمید و در قبال ان موضع قاطعانه میگرفت؛ ولی توده مردم را میشد با یک موضع گیری متزلزل و سست، فریب داد. عبارت«تندروها» خطرناک و حساس بود؛ زیرا اگر بر سزبانها می افتاد، همه کسانی که در مسیر انقلاب و پیرو #خط_امام خمینی بودند، تندرو به شمار می آمدند و محکوم به تندروی میشدند....
#خون_دلی_که_لعل_شد
ص ۳۱۵