eitaa logo
دانلود
📣 پـاتــوق مامانهـای عاشــق آشپــزی😍 اگه تنوع غذایی میخوای و از غذاهای معمولی زده شدی😋😋🥟🥟🌮🌮🧁🧁 🔥از انواع کبــاب و گوشت گرفته تا غذاهای متنوع و جدید😍 کیــک و دســرهای خوشمزه و خلاصه کلی خوردنــی های ســالم😋 همــه یجــا جمع شده فقــط برای مامانا🥰 💥در کانال پر از ایده های آشپزی خوب🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/3495559879Cd73a8bc8f7 کانالی واسه کدبانوهای ناب ایرانی👆
🦋🌼🌸🦋👦 یه روز دلم گرفته بود کنج اتاق نشستم با دلی پر ز غصه زانو بغل گرفتم اشکای دونه دونه می ریخت به روی گونه دلم که بیقرار بود هی می گرفت بهونه رفتم وضو گرفتم رو به خدا نشستم گفتم خدا ، مهربونی درد منو تو میدونی از غصه ها بکن رها این دل بی تاب مرا دلم که بیقرار بود میون سینه لرزید از اون بالا بالاها نوری به قلبم تابید اندوه و بیقراری پا به فرار گذاشتند به جاش امید و شادی تو قلبم پا گذاشتند یاد خدا به دلها امید میده با شادی با یاد اون مهربون از رنج وغم، آزادی 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
33.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 نماهنگ "بهترین بابا" ☘🌺🍀 ویژه ولادت امام علی(ع) توسط گروه سرود ضحی منتشر شد. 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
مار زنگی بی زنگ - @mer30tv.mp3
4.19M
مار زنگی بی زنگ 😍 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌼اعتکاف در یک شهر کوچک، دانش‌آموزی به نام علی زندگی می‌کرد. علی همیشه در مدرسه درس‌هایش را با جدیت می‌خواند و به یادگیری علاقه زیادی داشت. اما او همچنین به معنویت و عبادت نیز اهمیت می‌داد. هر ساله، وقتی ماه رجب فرا می‌رسید، علی به یاد اعتکاف می‌افتاد و آرزو می‌کرد که بتواند در این ایام مقدس در مسجد بماند و به عبادت و تفکر بپردازد.اما خانواده علی وضعیت مالی خوبی نداشتند و هزینه‌های اعتکاف برای آن‌ها سنگین بود. علی هر بار که دوستانش را می‌دید که در اعتکاف شرکت می‌کنند، دلش می‌گرفت و آرزو می‌کرد که او هم بتواند در کنار آن‌ها باشد. یک روز، علی تصمیم گرفت که به معلمش، درباره آرزویش بگوید. او با دلی پر از امید به کلاس رفت و در پایان درس، به معلمش گفت: "آقای معلم، من خیلی دوست دارم در اعتکاف شرکت کنم، اما خانواده‌ام نمی‌توانند هزینه‌اش را تأمین کنند." معلم با محبت به علی نگاه کرد و گفت: "علی جان، اعتکاف فقط به هزینه نیاز ندارد، بلکه به نیت و اراده تو بستگی دارد. من می‌توانم به تو کمک کنم تا در این مسیر قدم برداری." معلم با همکاری دیگر معلمان و والدین دانش‌آموزان، تصمیم گرفتند که یک برنامه جمع‌آوری کمک مالی برای تأمین هزینه‌های اعتکاف علی و چند دانش‌آموز دیگر برگزار کنند. آن‌ها با برگزاری یک پویش خیریه، توانستند هزینه‌های لازم را جمع‌آوری کنند. سرانجام، روز اعتکاف فرا رسید و علی با دل پر از شوق به مسجد رفت. او در کنار دوستانش نشسته بود و از لحظه لحظه‌ی عبادت و دعا لذت می‌برد. در این ایام، علی یاد گرفت که اعتکاف تنها یک عمل عبادی نیست، بلکه فرصتی برای نزدیکی به خدا و تفکر در زندگی است. علی در این مدت با دوستانش درباره‌ی آرزوها و اهدافش صحبت کرد و تصمیم گرفت که در آینده به دیگران کمک کند تا آن‌ها هم بتوانند از این فرصت‌های معنوی بهره‌مند شوند. پس از پایان اعتکاف، علی با قلبی پر از آرامش و روحیه‌ای تازه به خانه برگشت. او فهمید که با تلاش و همکاری می‌توان به آرزوها رسید و این تجربه برای او تبدیل به یک یادگاری ارزشمند شد. از آن روز به بعد، علی نه تنها به یادگیری ادامه داد، بلکه به عنوان یک الگو برای دیگران نیز شناخته شد و همیشه در تلاش بود تا به دیگران کمک کند تا از فرصت‌های معنوی بهره‌مند شوند. پایان. 🦋🌼🌸🦋 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
کلاغ پر,گنجشک پر کی داره میزنه در؟ کفتره یا کلاغه؟ بلبله یا که زاغه قمریه یا پرستو؟ اردکه ,غازه یا قو؟ کلاغ پر,گنجشک پر مامانی رفت دم در پرستوها ,کلاغا پرنده های باغا پر بزنید تا لونه بابام اومد به خونه پیشاپیش روز باباهای عزیز و مهربون مبارک 😍❤️ 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ع) 👌 چه کسی برای امام علی علیه‌السلام نام انتخاب کرد؟ 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
InShot_۲۰۲۳۰۷۰۶_۱۹۵۰۳۱۳۳۵_۰۶۰۷۲۰۲۳.mp3
15.39M
🥗🍥 ༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد:شناخت شخصیت امیرالمومنین علیه السلام در قرآن ‌‌ 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌼«میلادِ مولودِ کعبه مبارک» 🌷شده روزِ میلادِ مولا علی 🌼 علیِ ولی جانشینِ نبی 🌷همه اهلِ عالَم شده در عجب 🌼ز میلادِ حضرت به ماهِ رجب 🌷چوهنگامه‌ی‌وضعِ‌حملش رسید 🌼سوی‌کعبه شدمادرش با امید 🌷گرفت آن زمان پرده‌ی‌کعبه را 🌼بسی گفت حمد و ثنایِ خدا 🌷بگفتا که آسان نما کارِ من 🌼خداوندگارا تویی یارِ من 🌷چنین گفت پروردگارِ جهان 🌼شمایید در خانه‌ام میهمان 🌷به ناگاه دیوارِ کعبه شکافت 🌼بدان‌خانه‌مادرچه‌خوش‌راه یافت 🌼از اینجا شود قدر و جاهش عیان 🌷که شد تا سه روزش خدا میزبان 🌷مددکارِ او گشت خیلِ مَلَک 🌼بگشتند گِردش چو چرخ و فَلَک 🌷چو مولا علی پا به عالَم نهاد 🌼دلِ جِن و اِنس ومَلَک گشت شاد 🌷به مهمان خدا چونکه حرمت گذاشت 🌼به کعبه سه روزش پسِ پرده داشت 🌷یکی لوحِ سبز آمد از آسمان 🌼در آن بودیک بیت‌شعری عیان 🌷برآن لوح بنوشته نامِ علی 🌼علی آنکه قرآن بخوانْدش ولی 🌷علی نامِ زیبای نوزاد بود 🌼زنامش دلِ عالَمی شاد بود 🌷چه قُربی علی نزدِ الله داشت 🌼که بر او خدا نامِ خود را گذاشت 🌷علی کیست او خانه زادِ خداست 🌼علی مَظهرِ عدل و دادِ خداست 🌷علی‌کیست او نفْس و جانِ رسول 🌼به یُمنِ نمازش نمازم قبول 🌷خدا میزبانِ چنین مادر است 🌼عجب بانویی مادرِ حیدر است 🌷ابوطالب ای مردِ پاکِ خدا 🌼به فرزند و بر همسرت مرحبا شاعر سلمان آتشی 🌼🌸🍃🌸🌼 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🌱مهربانی حضرت علی (ع ) با کودکان🌱 مرد فقیری نزد حضرت علی (ع) رفت تا کمی درددل کند. کودکان این مرد از شاخه‌ درخت خرمای همسایه، که به خانه‌شان راه پیدا کرده بود، خرما می‌چیدند و این کار سبب عصبانیت مرد همسایه می‌شد. حضرت علی به نزد مرد همسایه رفت تا به طریقی رضایت او را جلب کند تا اجازه دهد کودکان مرد فقیر روزی چند خرما از درخت بچینند اما مرد همسایه به هیچ‌وجه راضی نشد. سرانجام حضرت علی پیشنهاد داد که نخلستان ارزشمندش را با خانه‌ی کوچک مرد همسایه تعویض کند. مرد همسایه شگفت‌زده شده بود، پیشنهاد را پذیرفت و دلیل این کار را از حضرت پرسید. امام فرمود: دلم می‌خواهد کودکان این مرد شاد باشند و بی‌ترس از درخت، خرما بچینند و بخورند. سپس حضرت علی (ع) به پدر کودکان فرمود: این خانه را به تو می‌بخشم به این‌جا اسباب‌کشی کن و بگذار کودکانت با خیال راحت خرما بچینند، بگذار این نخل، دل کودکانت را شاد کند. 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6