فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احترام پدر به فرزند شهیدش " شهید امیرحسین ابراهیمی
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
منا جات نامه شهيد علي عباس حسين پور
بار الها،ضعيف و ناتوانم به فضل خود ما را از شرك و جهل و از تبيعت هوا هاي نفسا ني كه خود شرك است نجات مر حمت فرما. آمين
و به حقيقت تو حيد و يكتا پر ستي و يكتا خو اهي هدايت فرما. آمين
و اسلام اين دين تو حيد و يكتا پر ستي و يكتا خو اهي رادر سرا سر جهان پر توو افكن نما.آمين
و بير قهاي كفر و شر ك و نفاق را سر نگون فر ما.آمين
و شهدا راه حق را از عصر آدم صفي ا...تا عصر پيا مبر خا تم (ص) تا كنون و تا عصر بقيه الله اروا حنا الفدا از رحمت هاي واسعه وجلو ه هاي خاص خود بهره مند فرما.آمين
و شهداي عزيز ايران را كه براي اسلام و ميهن اسلامي سر افراز يها آ فريدند با شهداي صدر اسلام محشور فرما.آمين
و به رزمند گان در راه اسلام و دفاع از كشور اسلامي كه با كو ششهاي جان فر ساي خود دشمنان اسلام را منگوب و مخذول نمو دند قدرت و سلا مت و وعظمت مر حمت فرما.آمين
"امام خميني "
خدايا ، با را لها
فرج حضرت صا حب الا مر امام عصر (عج)را نز ديك بگر دان. پير جما ران عزيزمان راياور بيداد گر مستضعفان جهان بشريت را مويد و مو فق و عمرش را با دوام بگردان. به محمد و آل محمد قسمت مي دهيم پيروزي رزمند گان جان بر كف و نا بو دي شمنان اسلام را نز ديك و نز ديكتر گر دان .بار پر ور د گارا به عظمت انبيائت و به عظمت او ليا ئت و به خون شهيدا نت پرده قلب ما را از قسا وت قلب و سيا هي پا ك و نور ايمان را در قلب ما روشن بگر دان. به ما كمك بفر ما تا هر چه بيشتر حقيقت جهان ابديت را حقيقت معاد را حقيقتي كه ما از آن غا فليم بشنا سيم. ما بند گاني خوار و ذليل و بي چيز امام متكبر ، خود خواه وو مغرور و بي تقوا را به راه راست هدايت فرما. در آخرت دفتر اعمال ما را با دست را ست ما بده .
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این فیلم را احتمالا ندیده اید
⭕️صدها کیلومتر دورتر از خانه
چند قدمی خونخوارترین مخلوقات خدا!
⭕️برشی از عمکلیات نبل و الزهرا
🕊🕊🕊🕊🕊
پیکر#شهید_سعید_علیزاده(کمیل) در حال انتقال به عقب است
⭕️کسی که دست او را گرفته،#شهید_نوید_صفری است
⭕️کسی که صورتش را می بوسد#شهید_رضا_عادلی است
⭕️فیلم را #شهید_عارف_کاید_خورده گرفته است
⭕️#شهید_حبیب_رضایی_منش در فیلم دیده می شود
🔶خانه هایمان را در شبهای سرد زمستانی با یاد#شهدا گرم کنیم💐
#شهدا_توانستند_آمدهایم_تا_ما_هم_بتوانیم
#ای_که_مرا_خواندهای_راه_نشانم_بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄
فرازی از وصیتنامه شهید رضا حاتمی
از کلیه اقوام و خویشها و اقوام حلالیت میخواهم و از آنها میخواهم که اگر در جبههها نمیتوانند خدمت کنند لااقل در پشت جبهه به انقلاب با حرفها و کارهایشان ضربه نزنند و خون گرانبهای شهدا که به خاطر شما ریخته شده پایمال نکنند
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
مکاشفه شیخ رجبعلی خیاط از باطن جهنمی یک زن بد حجاب!
باطنِ زنِ پلید
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط به نام آقا سید گفت: هنگام بیرون آمدن از در حیاط ابتدا ایشان خارج میشد و من هم به دنبال او میرفتم. روزی زنی آرایش کرده و بدون حجاب و گیسو فروهشته از آنجا میگذشت.
جناب شیخ به من فرمود: نگاه کن! (باطن این زن را ببین).
با تصرف شیخ، نگاه کردم. دیدم زمین مانند مس گداخته است و همان زن بدون پوشش ایستاده و از تار موی او آثار ناپاکی شهوت میریزد و شعلهور میشود، مانند قطرات بنزین که بر روی آتش بریزد.
وقتی چنین دیدم، جناب شیخ فرمود: روح این زن را به اندازه هزار آدم جهنمی عذاب میکنند.
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادعای عجیب و باورنکردنی یک نماینده سابق مجلس
احمد مازنی، نماینده سابق مجلس در گفتوگوی جدیدش اظهارات عجیبی را بیان کرد.
او گفت: «به جایی رسیدیم که برای فراهم کردن زمینه ظهور امام زمان از مقامات سازمان برنامه و بودجه درخواست بودجه کردند!»
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد شهید مهدی زین الدین و شهید اسماعیل صادقی، حاج حسین یکتا
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
شهید سیدمهدی غزالی
از شهدای لشکر 25 کربلا در عملیات والفجر شش می باشد، مستجاب الدعوه بود و بسیاری از مردم، متوسل به جدش می شدند و حاجت روا می گشتند، مطالب زیر روایاتی از سیره عملی این شهید بزرگوار می باشد که تقدیم مخاطبان می کنیم:
مادر شهید می گوید:
نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی" نامیدیم.
بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند و حاجت روا می شدند.
روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که شنیده احوال
سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد. در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت: - مادرجان! خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز می کنم.آن زمان سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم. علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به دیدار امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکس های امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود.عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه می کرد و می گفت: - ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم. روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت: - مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند. هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد. هر هفته پنج شنبه ها بر سر مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی مرا صدا می زند و چند بار می گوید: - مامان! سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم. سید احمد غزالی (برادر شهید) می گوید: آخرین باری که می خواست اعزام شود. با همه خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: - داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن. خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم. شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم. فرهاد کشمیری (داماد شهید) می گوید: در آخرین وداع، همسرش در بیمارستان بود و فرزندش، زودتر از 9 ماه، یعنی هفت ماهه به دنیا آمده بود. هر چه به سیدمهدی گفتم: یک سَری به بیمارستان بزن و همسر و فرزندت را ببین، تا همسرت روحیه بگیرد ولی قبول نکرد و خیلی خونسرد و آرام بود، چون می دانست که اگر آنها را ببیند، به آنها دل می بندد. نمی خواست با دیدن همسر و فرزندش سیم شهادتش قطع شود. «سرانجام سیدمهدی در تاریخ 1362/12/5 در عملیات والفجر 6، در منطقه چیلات به شهادت رسید و بعد از 10 سال چشم انتظاری، چند تکه استخوان از سید مهدی به خانه بازگشت.» #شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم! #ای که مرا خواندهای راه نشانم بده ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359 ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
محمد انقلابی ( از خاطرات شهید تورجی زاده )
زمستان 56 بود. پس از ماجرای توهین به حضرت امام در یکی از روزنامهها قیام مردم قم آغاز شد. بلافاصله حرکت خروشان ملت به دیگر شهرها رسید.
خواهر بزرگ ما در آن زمان دانشجوی دانشگاه اصفهان بود. بیشتر اخبار اعتصابات و ... را از طریق او باخبر میشدیم.
در سال 57 محمد با چند جوان انقلابی محل دوست شده بود. یک شب چند نوار کاست از سخنرانیهای امام را به خانه آورد. روز بعد از نوارها تکثیر کرد و به دوستانش داد.
اعلامیههای امام را هم به همین طریق پخش میکرد. خیلی شجاعت داشت. در حالی که در آن زمان محمد 14 ساله بود!
خدایا کمک کن
اگر در صف شهدا غایبیم،
در صف پیام رسانان راهشان
غایب نباشیم..
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعا کنید نمیرید!/ حاج حسین یکتا
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🦋🦋🦋
شهید دانشآموز محمدولی مرآتی
«توران مرآتی» خواهر شهید «محمدولی مرآتی»:
«محمدولی مرآتی» ۱۶ ساله بود که در والفجر ۸ به شهادت رسید
با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، محمدولی خیلی تلاش کرد به جبهه برود، اما به دلیل سن کمی که داشت اجازه اعزام به او نمیدادند؛ ضمن اینکه پدر و مادرم هم راضی نبودند به جبهه برود.
میدانستیم اگر محمدولی به جبهه برود، پشت خط نمیماند. پدرم به او میگفت: «هر چقدر پول میخواهی به تو میدهم به جبهه کمک کن؛ هر چقدر دوست داری در پشتیبانی به جبهه کار کن، اما جبهه نرو!»
یک بار یکی از معلمان مدرسه پدرم را دیده بود و میگفت: «محمدولی اصلاً حال و هوای دیگری دارد و میخواهد به جبهه برود.» پدرم با دیدن این اشتیاق محمدولی راضی شد، اما مادرم ناراحت بود که مبادا محمدولی به جبهه برود و شهید شود. یک بار مادرم به او گفت: «جبهه نرو تو تنها پسر ما هستی؛ اگر امروز به جبهه بروی، صدامیها زود تو را میکُشند» محمدولی پاسخ داد: «من از خدا میخواهم شهید شوم.» من هم گفتم: «محمدولی! اینطوری نگو» محمدولی هم گفت: «نه! باید آماده شهادت من باشید».
محمدولی خیلی اصرار میکرد به جبهه برود، اما مادرم نگران بود که مبادا تنها پسرش شهید شود. او به مادرم گفته بود «مادرجان! میبینی در ایام محرم چقدر برای امام حسین (ع) گریه میکنی و به آقا میگویی که کاش روز عاشورا بودم و کمکتان میکردم؟ الان وقت یاری امام حسین(ع) است».
#شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم بتوانیم!
#ای که مرا خواندهای راه نشانم بده
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
https://eitaa.com/Gheseparvaneha1359
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄