eitaa logo
قربانی برای نیازمندان
19 دنبال‌کننده
52 عکس
1 ویدیو
0 فایل
سلام علیکم این گروه از سال 98راه اندازی شد برای یاری رساندن به عزیزان اهل علم و ایتام و نیازمندان آبرو دار. در این مدّت توفیق داشتیم که تقریبا هر ماه چند قربانی داشته باشیم و به دست ده ها خانواده نیازمند برسانیم. @AA_jalili حاج آقای جلیلی
مشاهده در ایتا
دانلود
در چند ماه اخیر با توجه به گران شدن گوشت، گروه قربانی برای نیازمندان توانست 3 راس قربانی انجام دهیم. که خیلی کمتر از میزانی است که قبلا انجام میدادیم.
صندوق قبل از گرانی گوشت قربانی، ماهی با حدود 20 میلیون تومان کمک عزیزان تا 4 راس قربانی انجام میداد و در بین نیازمندانی که توان خرید گوشت نداشتند تقسیم می شدند. اکنون با گران شدن گوشت متاسفانه چشم خیلی از عزیزانی که محتاج کمک صندوق بودند به یاری شما عزیزان دوخته شده و من مطمئن هستم در شرایطی که گوشت به کیلویی 500 یا 600 هزار تومان رسیده است، بدون کمک شما عزیزان، نیازمندانی که در این چند سال به ایشان کمک میکردید، رنگ گوشت را هم در سفره خود نخواهند دید. در این مدّت منتظر واریزهای عزیزان بودم تا بتوانیم به یاری عزیزان مومنی که در خدمتشان بودیم برسیم، اما متاسفانه با گران شدن گوشت، میزان دریافتی های صندوق هم کم رنگ شد به نحوی که ما الان تقریبا ماهی یک قربانی کمتر داشتیم. لذا وظیفه خودم میدانم که اعلام کنم که در این چند سال قریب به 50 خانواده آبرودار نیازمند که عمدتا اهل علم بودند، به صورت مستقیم و حدود ده ها خانوار دیگر هم به بصورت متفرقه، ارتزاق سفره گوشت آنها بر عهده شما عزیزان بوده است، امیدوارم که امید ایشان را نا امید نکنیم.
امیدوارم با کمک خوبی که این چند روز تا عید نیمه شعبان مانده، جمع بشود، تا بتوانیم برای عید نیمه شعبان برای حدود 150 خانواده ایی که از مومنین آبرودار و عمدتا اهل علم و ایتام بودند و به نحوی از مواهب این صندوق بهرمند بودند، بسته های گوشت برسانیم و فعالیت گروه را به عشق صاحب زمانمون، پر رونق تر انجام دهیم. ان شاء الله
نیت کنید و بسم الله گاهی صدقه ای کم، جلوی بلاهای عظیمی را در زندگی می‌گیرد. ان شاءالله به برکت قربانی ها، هیچ وقت پول برای دارو، دکتر، وکیل و... صرف نکنید. هم چنین خیلی خانواده های آبروداری هستند که توان خرید گوشت ندارند، مشارکتمان در خرید و توزیع قربانی ها که نشانه ای از توجه جدی به احوال مردم نیازمند است، ان شاءالله شفیع ما در قیامت و در پیشگاه خدای سبحان خواهد بود: والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم. قربانی ها در میان خانواده های آبرودارِ نیازمند و عمدتا اهل علم، یا ایتام و فقرای تحقیق شده، تقسیم خواهند شد. حساب: 5312591105 کارت: 5859831087070461 امیراحمدجلیلی همه عزیزانمون را به شرکت در این قافله خیر دعوت کنیم. ان شاءالله با مشارکت بیشتر خیرین عزیز، بتوانیم خانواده های بیشتری را پوشش دهیم: ⬅️لینک گروه قربانی برای نیازمندان در پیام رسان ایرانی (ایتا، بله، روبیکا): ➡️@Ghorbonni ⬅️ لینک عضویت در گروه قربانی برای نیازمندان، برای عزیزان خارج از ایران: https://chat.whatsapp.com/JwhMPi5yIyuJAQ2y0ZVsUj⬅️
عید نیمه شعبان مبارک باشد. عرض کنم زنگ زدم قصاب برای قربانی روز عید، قصاب گفت بره زنده کیلویی ۲۷۰ و حداقل ۱۲ میلیون پول میخواد. متاسفانه موجودی صندوق تا الان اندازه ای نیست که فردا قربانی کنیم. مگر دوستان مشارکت کنند و تا فردا پول برسد به ۱۲ میلیون.
دوستان عزیز، متأسفانه بخاطر بارندگی، برخی از موکبهای جاده حرم تا جمکران از خدمت رسانی خارج شده اند و مردم پیاده نیاز به خدمت رسانی دارند. به صورت ضربتی تصمیم گرفتیم هر مقدار می‌توانیم، تدارک ساندویچ ببینیم بین پیاده روان مسجد مقدس جمکران تقسیم کنیم. از سروران عزیز هر کس مایل به مشارکت بود، نهایت تاعصر اعلام کند.
۱۰ تا دونه تخم مرغ و ساندویج های خالی😭 از اینکه نیمه شعبان برسه و قم باشم و خدمتی به زوار حضرت نکرده باشم تنم می لرزید... از هفته ها قبل به این فکر می کردم که تو خونمون از دوستانمون پذیرایی کنم که اونم قسمتم نشد😔... تا اینکه گذشت و گذشت و روز نیمه شعبان شد و من و فرزندام در خانه بودیم ... درست همان چیزی که تنم را می لرزاند... هوا هم برفی بود هم بارانی و من در جایی گرم و نرم از پنجره ی بخار گرفته ی خانه مان نظاره گر مردمانی بودم که دل به دریای محبت حضرت زده بودند و در جاده ی عاشقی حرم تا جمکران مشغول پیاده روی به سمت کوی محبوب بودند... منزل ما نزدیک عمود ۲۲ بود درست اوایل این مسیر با شکوه. در یخچال را باز کردم می دانستم دست روی دست گذاشتن و ذکر گفتن تنها کافی نبود باید راه می افتادم ذره ای می شدم در سیل عشاق حضرتش... ده تا تخم مرغ داشتیم و چند تا سیب زمینی همان ها را پختم و توی سطل ریختم همسرم و فرزندانم سوار ماشین شدیم ...بخاری که از سیب زمینی ها بلند می شد صورت نه چندان یخ زده ام را گرم می کرد... سر راه ده تا نان هم خریدیم و خودمان را به عمود ۲۲ رساندیم.😊 دست علی سطل تخم مرغ بود و فاطمه هم سیب زمینی ها را برداشته بود و من هم نان ها را قسمت می کردم زیر باران همه ی لباس هایمان در عرض همان چند دقیقه حسابی خیس شده بود ... استقبال مردم گرماو عشق را در قلب بچه هایم زنده کرده بود😍 ...یاد اربعین افتاده بودند و پذیرایی پرشور عراقی ها ... از پدر خواستند تا باز هم چیزی بیاوریم برای پذیرایی... با اشتیاق سوار ماشین شدیم قلبهایمان به عشق خادمی زوار حضرت گرم بود و دست و پاهایمان یخ زده بود! رفتیم مغازه پول زیادی نداشتیم مغازه دار متوجه شد که برای پذیرایی خرید می کنیم گفت شما ببرید و بعدا حساب کنید...ما هم از خدا خواسته همه ی تخم مرغ ها و سیب زمینی های مغازه را برداشتیم😅... خانمان تبدیل شده بود به یک موکب کوچک تخم مرغ ها را داخل دیگ بزرگی ریختیم و دیگ مرتب پر و خالی می شد انگار برکت داشت از در و دیوار می ریخت داخلشان... همسرم از راه رسید با ۳۵۰ نان باگت ...ما مات و مبهوت به او نگاه کردیم😳... تعریف کرد که به دلیل بارندگی های شدید موکبی که نان سفارش داده بود دچار ابگرفتگی شده بود و سفارشش را پس داده بود حالا مانده بودند با ۳۵۰ نان خالی!... وقت اذان شد کمی دست پاچه بودیم که چطور و با چه چیزی نان ها را پر کنیم پسرم گفت همان تخم نرغ های پخته را داخل نان ها بگذاریم...دلم نیامد شاید مردم استقبال نمی کردند...همسرم گفت سیب زمینی های پخته را داخل نان ها بگذاریم... اما چندان دلچسبم نبود😕 دست از فکر و خیال برداشتم و گفتم بیایید اول نماز جماعت بخوانیم تا خود حضرت نگاهی بیندازند... ته دلم می گفت کسی که نان ها را فرستاده بقیه اش را هم می فرستد تماز تمام شد تصمیم گرفتیم فعلا به نان هاکاری نداشته باشیم و تخم مرغ وسیب زمینی ها را پخش کنیم... نزیک ساعت ۲ بود که موبایل همسرگ زنگ زد ته دلم چیزی گواهی می داد... همسرم صحبتشان که تمام شد رو کرد به ما و با خوشحالی گفت اینم از داخل نان ها.. فلافلی محل ما از مغازه دارمان شنیده بود که ما نان خالی داریم گفت من قرص فلافل برایتان درست می کنم...عالی بود👍 و باور نکردنی دیگه چطور باید انسان به یقین برسد... با خوشحالی کار را ادامه دادیم ولی هنوز نمی دانستیم چه تعداد فلافل قرار است برایمان بفرستد گفته بود نیم ساعت دیگه تعداد را می گوید... دوباره من مانده بودم با دلی که از طرفی خوشحال بود و از طرفی شور می زد برای کم بودن فلافل ها ... نیم ساعت بعد اقای فلافل فروش زنگ زد و گفت ۴۰۰ قرص فلافل برایمان می فرستد درست به تعداد ساندویج ها 😁 دلم قرار گرفت می دانستم صاحب این بزم نان ها یش را خالی نمی گذارد... ساعت نزدیک ۴ بود کل اشپزخانه پرشده بود از نان باگت و سبد های گوجه و خیار شور و تخم مرغ و سیب زمینی و قرص های فلافل❤️... با تمام وجود از تو حرکت از خدا برکت را حس می کردم با تک تک سلول هایم ... کار از ده تا تخم مرغ به کجا کشیده شده بود... برف شدت گرفته بود خیلی از موکب ها دچار اب گرفتگی شده بودند ما در میان مسیر از موکب داری اجازه گرفتیم که ساندویج ها را پخش کنیم...چقدر در ان برف و بوران و سرما ساندویج فلافل می چسبید بهشان . حس می کردم نور می شود در وجود زوار با وفا و با همت، که نگذاشتند این مسیر خالی بماند...🙏😭 و دلم گرم است که خود حضرت که صاحب این کشور و انقلاب است صندق های رای ش را خالی نخواهد گذاشت 😭رای تک تک ما نور می شود و به جان رزمنده های یمنی و فلسطینی و سوریه ای و لبنانی می نشیند رای هایمان را دست کم نگیریم برکتی می کند این رای هایمان و تا نابودی ظالمان و ستمگران تاریخ به پیش می رود و ما را می رساند به ظهور حجتش و این را به یقین یافته ام🙏🙏😭
گزارش آخرین قربانی گروه مبلغ 14 میلیون هزینه آخرین قربانی بود که بسته های آن در بین حدود 20 خانواده آبرودار نیازمند که عمدتا درآمد ماهیانه این خانواده های اهل علم، ماهیانه کمتر از 8 میلیون در ماه بود تقسیم شدند. خداوند به احسن وجه از همه عزیزان قبول فرماید.