eitaa logo
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
758 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
63 فایل
🌿🌾 اینجا ؛ تنها مسیر گیلان🌾🌿 ✨جهت ظهور تنها منجی عالم لطفا صلوات✨ همه دنیا یک لحظه است لحظه ای در برابر ابدیّت ارتباط با ادمین کانال:👇👇 @rahim_faraji @adrekni1403 http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
ســـــــلام و درودهـــــــاا حضـور ارزشمندتان همراهاان گرامی 🌹 صـبح زیبای عیدتون توامــــ حس خوش زندگے و ب نیڪے سپرا روزتون، حالتون، زندگیتون، خوبِ‌خوبِ‌خوب عـــــید((سعیدقربان))بـرشمـــــــا مبــــارڪ باشه🌺🎊 ان شالله که این عید انگیزه بیشتری برای قربانی کردن هواهای نفسانی ما باشه و بتونیم بیشتر و بهتر عبد مولا بشیم.😌 امروز با آقا امام زمانمون این عهد رو میبندیم که سعی کنیم بیشتر به آقا نزدیک بشیم💞... 🎊@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
🔻بازار سنتی بازار مربوط به دوره صفویه است. این اثر در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۵۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. 🇮🇷 اینجا ایران است🇮🇷 👌 زیبایی ببینیم😍 🌺@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
🌷 قربان قبله‌گاه تسلیم ابراهیمیان، برای ذبح اسماعیل نفس 🌷 🌹 مژده بادا به مسلمان که قربان آمد 🌹 شادی و عشق دو‌‌باره به سامان آمد 🌸 از بزرگترین اعیاد مسلمین «عید قربان» است؛ عید قربانی کردن تعلقات دنیوی برای متصل شدن به نهایت حق و حقیقت. به واقع« قربان» فصل دل‌ انگیز ذبح عزیزان در محضر عزیز مطلق «پروردگار» سبحان است. فدا کردن فرزند و پاره تن آدمی در راه رضای خدا، برای حضرت ابراهیم علیه السلام بود که عید قربان آیینه تمام نمای آن گذشت است. 🌸 امیر المومنین امام علی علیه السلام فرمودند: شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله روز عید قربان، خطبه می‌خواند و می‌فرمود : امروز ، روز «ثجّ» و«عجّ» است . «ثجّ» ، خون قربانی هاست كه می‌ریزید. پس نیّت هركس صادق باشد، اولین قطره خونِ قربانی او كفّاره همه گناهان اوست. و «عجّ»، دعاست. پس به درگاه خداوند دعا كنید، قسم به آن كه جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست، از اینجا هیچ كس بر نمی گردد، مگر آمرزیده شود، جز كسی كه گناه كبیره انجام داده و بر آن اصرار ورزد و در دل خود، تصمیم بر ترک آن ندارد. 🌸 «قربانی» کردن، وسیله قرب و نزدیکی به خدا و عید قربان به پیشگاه معبود است جایی که اراده الهی براتی می‌شود برای رهایی از زنجیرها و وابستگی‌های دنیوی...  براستی که عید قربان جلوه گاه تعبّد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است برای ذبح و قربانی کردن اسماعیلشان در پیشگاه آفریدگار سراسر نور. ✅ واژه «عید» در لغت بمعنی «بازگشتن» است و در اصطلاح، به معنی بازگشت به سوی خداوند سبحان؛ پس شایسته است که در این عید بزرگ، با عبادت و راز و نیاز، غبار گناهان گذشته را از صفحه دل بزداییم و خود را برای تقرب و بهره‌مندی بیشتر از فیوضات و نگاه کریمانه خداوند در این روز آماده کنیم. 🌸این عید فداکاری و ایثار به نوعی تداعی‌گر زیباترین نمونه تعبّد انسان در برابر خداوند متعال است که در آن اخلاص، عشق و ایثار به زیبایی تصویرگری شده... امید که در این روز ، اسماعیل های نفس خود را برای رضای نهایت عشق الهی ذبح نماییم. 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 🌺🌹🌺 🎊@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
۱۹ تیر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ تیر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿⃟🌺؎•° 8⃣ روز مانده تا عیدالله الاکبر، عید سعید هر روز چشم مان را به نور یکی از روشنایی بخشیم.✨🌱 مبلغ باشیم. 👌🏻@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
🔺وقتی تو هستی، فکر می‌کنی تمام مردم آتئیست و بی خدا شدند؛ ولی وقتی به واقعیت نگاه می‌کنی، می‌بینی حقیقت چیز دیگه‌ایه! ▪️ تصاویری هوایی از اجتماع بزرگ در حرم علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🌷@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
⬅️ این مرد אֱלִיָּהוּ בֵּן שָׁאוּל כֹּהֵן (الیاهو بن شائول کوهن) است. 🔹در سوریه او را باعنوان کامل امین و مخالف اسرائیل می‌شناختند! 🔹او مهندس مخابرات و مأمور مخفی اسرائیل بود و تا یک قدمی نخست‌وزیر شدن در سوریه رفت. 🔹روزها در مجلس سوریه علیه اسراییل فریاد می‌زد، شب‌ها در خانه اطلاعات کشورش را برای اسرائیل می‌فرستاد و علیه مردم‌ش برنامه‌ریزی می‌کرد. 🔹تل‌آویو فقط از او می‌خواست با شلوغ‌کاری وانمود کند دشمن قسم‌خوردۀ اسرائیل است! آخر دوچیز گرفتارش کرد: 1⃣ شنود پیام‌هایش به اسرائیل 2⃣ این‌که هرچه می‌گفت و می‌خواست، نهایتاً به‌سود اسرائیل بود! 🔹درواقع هنرش این بود که خواسته‌های اسرائیل را به بهترین شکل، در قالبی ضداسرائیلی بیان می‌کرد و برای تحقق آنها می‌کوشید. به‌نظر شما👇 ❓اگر کوهن خودش مسئول مخابرات و ارتباطات سوریه بود، پیدا کردن‌ش چقدر سخت‌تر می‌شد؟ ❓ارتباط اسراییلی‌ها با کوهن‌های جدید هم قابل شنود است؟ ❓آیا امثال او در بالاترین سطوح مدیریت کشور دیده نمی‌شوند؟ ❓زمان انداختن طناب عدالت بر گردن امثال او در ایران، کی فرا می‌رسد؟ ✍🏻 روح‌الله مومن نسب 🌷@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
💥شهادت ۲ مامور انتظامی در چهارمحال و بختیاری 🔹فرمانده انتظامی چهارمحال و بختیاری: ۲ نفر از ماموران در درگیری با گروگان گیر مسلح در شهرستان فارسان به شهادت رسیدند. گروگانگیر مسلح به هلاکت رسید و یکی از کارکنان شهرستان فارسان نیز در این حین مجروح شد. 🍃شادی روح پاکشان صلوات 🌷 🌷 🥀@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹ تیر ۱۴۰۱
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#رمان شب #بدون_تو_هرگز 14 "عشق تحصیل"😌 🔷 یه بار زینب، شش هفت ماهه بود، علی رفته بود بیرون، داشتم ت
🌠 شب 15 "من شوهرش هستم " 🔸 ساعت نه و ده شب ... وسط ساعت حکومت نظامی ... یهو سر و کله پدرم پیدا شد!!! 🔺 صورت سرخ با چشم های پف کرده ! از نگاهش خون می بارید ... اومد تو ... تا چشمش بهم افتاد چنان نگاهی بهم کرد که گفتم همین امشب، سرم رو می بره و میزاره کف دست علی! 🔸 بدون اینکه جواب سلام علی رو بده، رو کرد بهش: - تو چه حقی داشتی بهش اجازه دادی بره مدرسه؟ 😠 به چه حقی اسم هانیه رو مدرسه نوشتی؟ ... 💢 از نعره های پدرم، زینب به شدت ترسید ... زد زیر گریه و محکم لباسم رو چنگ زد ... بلندترین صدایی که تا اون موقع شنیده بود، صدای افتادن ظرف، توی آشپزخونه از دست من بود ... ✅ علی همیشه بهم سفارش می کرد باهاش آروم و شمرده حرف بزنم ... اما الان نازدونه علی بدجور ترسیده بود... 🔸علی عین همیشه آروم بود ... با همون آرامش، به من و زینب نگاه کرد ... هانیه خانم، لطف می کنی با زینب بری توی اتاق؟ ☺️ 🔺 قلبم توی دهنم می زد ... زینب رو برداشتم و رفتم توی اتاق ولی در رو نبستم ... از لای در مراقب بودم مبادا پدرم به علی حمله کنه ... 💢 آماده بودم هر لحظه با زینب از خونه بدوم بیرون و کمک بخوام ... تمام بدنم یخ کرده بود و می لرزید ... ✅ علی همون طور آروم و سر به زیر، رو کرد به پدرم : - دختر شما متاهله یا مجرد؟ ... و پدرم همون طور خیز برمی داشت و عربده می کشید ... - این سوال مسخره چیه؟ ... به جای این مزخرفات جواب من رو بده!😤 - می دونید قانونا و شرعا ... اجازه زن فقط دست شوهرشه؟☺️ 💢همین که این جمله از دهنش در اومد ... رنگ سرخ پدرم سیاه شد ... - و من با همین اجازه شرعی و قانونی ... مصلحت زندگی مشترک مون رو سنجیدم و بهش اجازه دادم درس بخونه ... کسب علم هم یکی از فریضه های اسلامه ... ✔️ ⭕️ از شدت عصبانیت، رگ پیشونی پدرم می پرید ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ... - لابد بعدش هم می خوای بفرستیش دانشگاه؟😠 ادامه دارد.... 🌹@Gilan_tanhamasir
۱۹ تیر ۱۴۰۱