eitaa logo
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
761 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
63 فایل
🌿🌾 اینجا ؛ تنها مسیر گیلان🌾🌿 ✨جهت ظهور تنها منجی عالم لطفا صلوات✨ همه دنیا یک لحظه است لحظه ای در برابر ابدیّت ارتباط با ادمین کانال:👇👇 @rahim_faraji @adrekni1403 http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس #پارت321 🌹🍃 آخر شب بعد از رفتن مهمانها سعیده و اسرا باز هم در مورد کادویی
🌹🍃 یک هفته‌ایی از عقدمان گذشت. آماده شده بودم تا طبق معمول هر روز ساعت هفت کمیل بیاید و با هم به محل کارمان برویم. ساعتم را نگاه کردم پنج دقیقه ایی تا هفت مانده بود. پیراهنی را که در این یک هفته برای کمیل دوخته بودم را داخل کیسه ی هدیه‌ی دسته دار زیبایی گذاشتم. پیراهن پاره‌ی کمیل را به سوگند داده بودم تا شبیه همان رنگ و طرح پارچه‌ایی برایم بخرد. البته پارچه‌ایی که سوگند خریده بود کمی رنگش فرق داشت. نتوانسته بود مثل آن گیر بیاورد. امروز می خواستم پیراهن را به کمیل بدهم و یک جورهایی هنرم را هم به رخش بکشم. نگران بودم که نکند فیت تنش نباشد، یا دوختم توی تنش ایرادی داشته باشه. چند دقیقه ایی جلوی درایستادم. از دور دیدم که لبخندبه لب پشت فرمون نشسته و چشم از من برنمیدارد. جلوی پایم ترمز کرد. همین که سوار ماشین شدم بعد از سلام واحوالپرسی، پرسید: –ازکی جلوی درمنتظرید؟ –سه چهاردقیقه ایی میشه. لبخندش محوشد. –دیگه جلوی درنیایید، من همین که رسیدم بهتون زنگ میزنم و میگم که پایین بیایید. –چرا؟ قیافه ی مهربانی به خودش گرفت. –نیا خانم، چون بادیگاردت بهت میگه. تعجب زده نگاهش کردم. انگار یک آن تصمیم گرفت صمیمیت بیشتری خرجم کند. –شما دیگه زیادی نگرانید. 🌹🍃 به طرفم چرخید و جزجزء صورتم را از نظر گذراند و بعد دستش را نزدیک صورتم آورد و چند تا رمویی که از کنار روسری‌ام بیرون آمده بودند را با انگشت داخل فرستاد. –کار از محکم کاری عیب نمی کنه خانم خانما. چقدرم روسریت رو همیشه قشنگ می بندی. خیلی بهت میاد. حالا چرا مغنعه‌ی اداره رو نمی‌پوشی؟ نگاهم ازچشمهایش به روی یقه‌اش لغزید، قلبم یک آن غافلگیر شد، گرمای انگشتهای دستش باصورت یخ زده ام حس خوبی به من داد. ازکارش خجالت زده شدم و آرام گفتم: – گاهی می پوشم، ولی کلا مغنعه رو دوست ندارم. چهارسال دانشگاه درس خوندم، حتی یک روزم مغنعه نپوشیدم. سایه‌بان ماشین را پایین زدم تا روسری ام را مرتب کنم وباخودم زمزمه کردم. –موی کوتاه این دردسرهارم داره دیگه، مدام میان بیرون. همانطورکه ماشین را راه می انداخت گفت: –اصلا بهت نمیاد موهات کوتاه باشن. آهی کشیدم و با حسرت گفتم: –خیلی بلندبود، کوتاهش کردم. –عه؟ چه کاری بود، آخه چرا؟ سرم را پایین انداختم. –یه وقتهایی لازمه دیگه، واسه رشد بهتر. مهربان تر از همیشه نگاهم کرد. –من که تا حالا بدون روسری ندیدمت، ولی کلا به نظرم موی کوتاه خیلی بهت بیاد. امروز کمیل چرا اینطوری حرف میزد؟ درست می‌گفت تو این مدت هر دفعه همدیگر را دیدیم حجاب داشتم. البته نه با چادر ولی روسری سرم بود. طوری که صدای همه درآمده بود و خودم هم عذاب وجدان گرفته بودم. شاید کمیل به این نتیجه رسیده که رفتار خودش باعث می‌شود که من با او راحت نباشم. احتمالا امروز تصمیم دیگری برای رفتار با من گرفته بود.
عیدتون خیلی خیلی مبارک باشه😍🌺 این پارت هم عیدی من به شما😊👇👇
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس #پارت322 🌹🍃 یک هفته‌ایی از عقدمان گذشت. آماده شده بودم تا طبق معمول هر روز
🌹🍃نزدیک شرکت، بودیم که کمیل پرسید: –موافقی امروز یه جعبه شیرینی بخریم و یه شوک به همه بدیم؟ دیگه باید همه نسبت ما رو بدونن. –نمی‌دونم هر جور خودتون صلاح میدونید. احتمالا این حرفتون ربطی به فریدون نداره؟ با تعجب نگاهم کرد و گفت: –بی‌ربطم نیست. دیروز پیام داده بود برگشته ایران. فهمیده شکایتت رو پس نگرفتی. وقتی نسبتمون رو بهش گفتم باور نکرد. گفت اینجوری میگم که با تو کاری نداشته باشه. فنی زاده گفت پیداش میکنه. نگران نباش حالا دیگه اون از ما می‌ترسه، چون اگه خودش رو نشون بده، به ضرر خودشه. –شما هر روز به هم پیام میدید؟ –بیشتر اون این کار رو می‌کنه. گاهی واقعا با حرفهاش اعصابم رو به هم میریزه و باعث میشه منم جوابش رو بدم و بترسونمش. از قنادی نزدیک شرکت یک جعبه شیرینی بزرگ خرید و روی صندلی عقب گذاشت و گفت: –تنها قنادیه که صبح خیلی زود مغازه‌اش رو باز میکنه. شیرینی هاشم حرف نداره. هدیه‌اش را آماده کردم و به محض سوار شدنش کیسه‌ی هدیه را مقابلش گرفتم. –بفرمایید. این مال شماست. خودم دوختمش، امیدوارم خوشتون بیاد. با لبخند گفت: –برای منه؟ –بله، ناقابله. هدیه را از دستم گرفت و گفت: –همین که شما افتخار میدی و هر روز با من همراه میشی خودش بزرگترین هدیس. حالا مناسبت این هدیه چیه؟ جلوی خنده‌ام را گرفتم و گفتم: –به مناسبت پاره شدن پیرهنتون. 🌹🍃خندید. –اگه بدونم با پاره شدن پیرهنم بهم توجه می‌کنی، هر روز یه بهانه‌ایی جور می‌کنم و برات پیرهنم رو پاره می‌کنم. هر دو خندیدیم. موقع باز کردن کادو مدام تعریف و تمجید می‌کرد. –حداقل وقتی پوشیدید و اندازتون بود تعریف کنید. اینجوری بعدا باید همه‌ی تعریفاتون رو پس بگیرید. دستم را گرفت و روی چشم‌هایش گذاشت. –هر چه از دوست رسد نیکوست. دستهایی که به خاطر من این لباس رو دوخته باید روی چشم نگهشون داشت. ممنونم‌ عزیزم. قلبم خودش را به قفسه‌‌ی سینه‌ام ‌کوبید. صورتم داغ شد. –شرمندم نکنید، قابل دار نیست. هدیه را باز کرد و با تحسین گفت: –به‌به خانم هنرمند. چقدر رنگ قشنگی داره. این عالیه خانم. بعد نگاه عاشقا‌نه‌اش را به چشم‌هایم چسباند و گفت: –می دونی این یعنی چی؟ بالبخند نگاهش کردم. –نه. –یعنی من خوشبخت ترین آدم روی زمینم. لبخندم جمع شد، باورم نمیشد، کمیل چقدر راحت درمورد خوشبختی حرف میزد، چقدر خوشبختی را آسان گرفته بود. یعنی من می توانستم خوشبختش کنم؟ –چقدر به همه چی زیبا نگاه ‌می‌کنید... یه پیراهن دوختن کمترین کاری بود که می‌تونستم انجام بدم. او هم لبخندش جمع شد و چهره‌اش را غم گرفت. آهی کشید و گفت: –کوچکترین کارت برام دنیا می‌ارزه. چطوری برات بگم از روزهایی که بدون تو گذروندم. شبهایی رو که با رفتنت برام یلدا شدند. من الان قدرثانیه ثانیه‌ی لحظه هام رو با تومی دونم. راحیل تومعجزه ی زندگی منی، ازهمون اول هم مثل یه معجزه وارد زندگیم شدی. محال بود خانواده‌ات با این طرز تفکر اجازه بدن تو بیای و مراقب ریحانه باشی، اونم یک سال و اندی. 🌹🍃نگاهش را در چشمانم چرخاند. –واقعا مثل معنی اسمت حورالعینی برای من. سرم را پایین انداختم. –ولی معنی اسمم اینی که گفتیدنیست. –شما،هم، نامِ یکی از فرشته های خدایید. حورالعین هم یعنی فرشته. بعدپیراهن را روی صندلی عقب گذاشت و دوباره تشکرکرد. – رفتیم خونه می پوشم. مطمئنم خودش روفیت تنم میکنه، چون بادستهای تو دوخته شده. از تعبیرش خجالت کشیدم. راستی امروز با هم میریم خونه‌، هم ریحانه دلش برات تنگ شده، هم حاج خانم و حاج آقا ازم قول گرفتن که ببرمت. .ماشین را داخل پارکینگ شرکت برد و گفت: –فقط امروز رو من جلوتر میرم تو چند دقیقه بعد بیا. می ترسم همه پَس بیوفتن یهو ما رو با هم ببینن. به طرف آسانسور راه افتاد. گفتم: –پس من یه تلفن میزنم و بعد میام بالا. عه؟ شیرینی رونبردید. برگشت وگفت: –مگه برام حواس میزاری. جعبه شیرینی رابرداشت، پیراهن را هم گذاشت روی جعبه و گفت: –نمی تونم صبرکنم تاخونه، میرم بالا می پوشمش. از حرفش خوشحال شدم و گفتم: پس صبرکنید وقتی من آمدم بپوشید، می‌خوام ببینم چطوریه توی تنتون. دستهایش را روی چشمش گذاشت و رفت. بعداز رفتنش همانطورکه شماره‌ی شقایق را می گرفتم به این فکرکردم که کمیل چقدر امروز یکی دیگر شده بود. یاد حرف آن روز مژگان افتادم که گفت، گاهی آدمها مهربانیهای خاصشان را نگه می دارند برای آدم‌های خاص زندگیشان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸الهی در این شب عیـد مبعث هرچی خوبیه وخوشبختیه خدای مهربون براتون رقم بزنه کلبه هاتون ازمحبت گرم باشه و آرامش مهمون همیشگی خونه هاتون باشه🌸 شبتون شاد و درپناه خدا🌙😴 عیـدتـون مبـارک ✨🌸 🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ســــلام و صبح قشنگِ رفقای ما بخیــر☺️🌺 🌸 عیـــــد بـــــزرگ ، آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت ، بر شما عزیزان مبارک باد...👏👏👏 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌امروز با نثار شاخه های گل محمدی 🌺 صلوات محضر حضرت ختمی مرتبت و ائمه هدی علیهم السلام عید مبعث رو جشن بگیریم👌😍💕🌷 ❇️به به چه سعـادتی نصیب‌مـــون شد تا باز هم دراین روز قشنگـــ مهمـــان خانه ی شما بزرگواران باشیـم ☺️ ✨ تبریکـــ و شـــادباش این روز خجسته محضــر مبـارک مولامون آقا صاحبـــ الزمان و خدمتـــ یکایکـــ شما ســروران☺️ 💞 🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊عید🌺 بزرگ🌸 🌺مبارک🎊 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ @gilan_tanhamasir ┈‌┈•❣💐❣•┈┈
💥 سخنان امام خامنه‌ای روحی فداه هم اکنون از شبکه یک سیما📺 🦋🌺🌼🦋🌺🌼🦋 @gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
💥 سخنان امام خامنه‌ای روحی فداه هم اکنون از شبکه یک سیما📺 🦋🌺🌼🦋🌺🌼🦋 @gilan_tanhamasir
: هدف بعثت انبیا تزکیه است 🔸حضرت آیت الله خامنه ای در سخنرانی به مناسبت پیامبر اعظم (ص) : 🔹اسلام همه آحاد بشر را به عقلانیت، گسترش آن و تزکیه دعوت می کند. 🔹بعثت رسول اکرم اسلام چیزی را محقق کرد که محال به نظر می رسید. 🔹بعثت پیامبر از مردم به شدت نادان، لجوج و بی هدف دوران جاهلیت، امت با فضیلت و متحدی را ساخت. 🔹در کمتر از ۲۰ سال از بعثت پیامبر، همین امت آوازه جهانی پیدا کردند. 🔹روز مبعث بزرگترین هدیه عالم به برترین بنده خدا اعطا شد. 🔹اگر ما میان ارزش‌های فراوان اسلام فقط دو ارزش گسترش عقلانیت و پرورش اخلاق را در نظر بگیریم تصدیق می‌کنیم که اسلام عالی‌ترین هدیه را به بشریت عطا کرده است. 🔹خداوند در چندین جای قرآن هدف اول بعثت را تزکیه معین کرده است. 🌹@Gilan_tanhamasir
💢 رهبر انقلاب: امروز اوکراین قربانی سیاست بحران سازی آمریکاست حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی: 🔹امروز اوکراین قربانی سیاست بحران سازی آمریکاست. 🔹آمریکا با ورود به مسائل داخلی اوکراین و ایجاد حرکت مخملی و کودتای رنگی در کشورها، همین بحران ها را ایجاد می کند. 🔹با جنگ و تخریب در همه جای دنیا، کشته شدن مردم و تخریب زیربناهای ملت ها مخالفیم و این حرف ثابت ماست. 🔹آمریکا چرا نفت سوریه و پول افغانستان را می دزدد؟ چرا در غرب آسیا از جنایات صهیونیست ها دفاع می کند؟ اینها بحران سازی به نام دفاع از حقوق بشر است. 🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺حرف زدن با امام زمان (ع) ✍مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند: هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید. خوب نیست شیعه‌ روزش شب شود و شب‌اش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد.‌ بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند، با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. با حضرت درد و دلی کند. آیت الله بهجت می فرمود: بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است. قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است، درد و دل‌ها را می‌شنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور نامه‌ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ایشان نوشتند: «إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏» لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم. 📚بحارالانوار/ ج۵۳/ ص۳۰۶ 🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷 @Gilan_tanhamasir