🔹#داستان
✅ #پس_ازمرگ
🌹خاطرهای از #علامه_امینی رحمه الله
علامه امینی رحمه الله می گوید: عدهای از تجّار خَیِّر و اهل ایمان در تهران بودند و گاهی اعمال خیر و نیک انجام می دادند.
یکی از آن ها قطعه زمینی در یکی از مناطق مهم و حساس تهران داشت و میخواست که در آنجا مسجدی بنا کرده و در اطرافش مغازه های تجاری برای مسجد بسازد.
یکی از رفقای دنیادوست، او را وسوسه کرد و به او گفت: تو در این محل سینمایی بساز و در اطراف آن مغازههای تجاری درست کن و درآمد آن را در خیرات مصرف نما.
حبّ مال از یک طرف و وسوسه شیطانی از طرف دیگر، او را به ساخت سینما وادار کرد.
سالها گذشت، او از دنیا رفت و اموال زیادی برای ورثهاش به جای ماند که از جمله همان سینما بود.
در یکی از روزها یکی از رفقای قدیمی این مرد تاجر، بازماندگان او را به خانه خود دعوت کرد. بعد از صرف غذا، میزبان به ورثه آن میّت گفت: آیا میدانید به چه خاطر شما را دعوت کردهام؟.
جواب دادند: به خاطر مهربانی های پدر ما از ما پذیرایی میکنی.
میزبان دوباره پرسید؟. آیا پدرتان در حق شما کوتاهی کرده است؟.
گفتند: نه. ما همیشه ایشان را به خیر و نیکی یاد میکنیم و بر او رحمت می فرستیم.
سپس میزبان شمّهای از حقوق والدین بر گردن فرزند را برای ورثه بازگو کرد.
به ویژه آنکه به آنان یادآور شد، بعد از وفات پدرتان نیاز او به شما چندین برابر شده؛ در ادامه گفت: من پدر شما را چند شب قبل در شدیدترین عذاب در خواب دیدم.
این عذاب وی به خاطر احداث سینما بود. او میگفت: هر وقت که فیلمی فسادانگیز در آنجا نشان میدهند و عدهای را به سوی گناه و انحراف میکشانند، ملائکه مرا به خاطر آن عذاب میکنند. او از شما عاجزانه میخواست که این ساختمان را ویران کرده و او را از عذاب نجات دهید. بازماندگان آن تاجر بعد از شنیدن خواستۀ پدرشان سکوت کرده و با تعجب و ناراحتی به همدیگر نگاه کردند و مهلت خواستند تا تصمیم بگیرند.
هفتهها گذشت و خبری نشد! این مرد دوباره از آنان دعوت کرد و بعد از پذیرایی مفصّلی از نتیجه تصمیمشان سؤال کرد. بزرگ ورثه پاسخ داد: آیا پدر ما این سینما را احداث نکرده است؟.
میزبان پاسخ داد: چرا؛ ولی الآن شدیداً پشیمان است و به خاطر آن عذاب میکشد و از شما میخواهد او را از عذاب الهی نجات دهید. بزرگ ورثه گفت: او غلط کرده و باید جزای خطای خودش را متحمل شود!! ما نمیتوانیم این ساختمان را ویران کنیم.
مرد میزبان از جواب آنان تعجب کرد و در بهت و حیرت فرو رفت و به بدبختی و بیچارگی رفیق تاجرش تأسف خورد که چه طور بعد از اعمال خیری که انجام داده، با کار ناشایست و خلاف شرع خود، فرزندان و خود را به هلاکت دچار نموده است.
📖ربع قرن مع العلامة الامینی، ص57.
#همیار_تهذیب
🆔 @tahzibfeyzie
حاج حسین یکتا:
هرگاه مایل به #گناه بودی این
سه نکته را فراموش مکـن:
⇦ خـــــدا می بیند
⇦ مـــلائک می نویسد
⇦ در هر حال مـــرگ می آید.
#حواسمون_به_اعمالمون_هست؟!
✔️ شهدا حواسشون به اعمالشون بود.
#همیار_تهذیب
@tahzibfeyzie
🔷 روزه پیرمرد🔷
در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم غذا میخورد.
به او گفتند:پیر مرد! مگر روزه نیستی؟
پیرمرد گفت: چرا روزهام، فقط آب و غذا میخورم!
جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟
پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمیگویم،
به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم،با کسی با دشنام سخن نمیگویم،
کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم، درکارم خیانت نمی کنم و...
ولی چون بیماری خاصی دارم متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم.
بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود، به آرامی گفت:
خیر. ما فقط غذا نمیخوریم...!
#همیار_تهذیب
@tahzibfeyzie
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝به گناه عادت کردم راه حلش چیه؟؟
#خودسازی
#ترک_گناه
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
🔷@tahzibfeyzie
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
#همیار_تهذیب