eitaa logo
💛پاتوق دخترا💛
706 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
923 فایل
✨﷽✨
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر خانم های حتما بخونن👇👇 📛ان شاءالله که ازاین ادمانباشیم:👇 اگر باشی وصدای رو هابشنون😱 اگر باشی و بوی تاچندتا خیابون اونطرف تربیاد😱 اگر و همزمان با با عجیب برا اینکه نشون بدی به اصطلاح هاهم شیک وباکلاس وتمیزن شالهای رنگارنگ ...سر کنی😰 اگر و با های فامیل راحت باشی ... به بهانه اینکه نظرخواهر وبرادری به هم دارین..😏 باهاش بگو و بخند کنی..وداداشی صداش کنی وخودمونی باشی...😏 اگه و تو فضای با عکسهای پروفایلت باژست های خاص وهزار ناز وعشوه بکنی ازنامحرم؟😱 اگر سرکردی و با ادا و اطوار جلوی جمع راه رفتی🚶🏻‍♀ اگر سر کردی و معیارت برای پول وثروت وموقعیت شغلی خواستگارت بود😒 واگه بودی و تودانشگاه زل زدی تو نامحرم وباهاش حرف زدی وبه اسم و دانشگاهی باهاش هم کلام شدی😰 و اگر و اگر... پوشیدنت بوی حیا نداد😱 این پوشیدنت نیست😰 یکم فکر کن...🤔 حرمت دارد...❤️ برای نیست😒 یادمان باشدبانام و بودن به و لطمه نزنیم...😧 و شمادوستان❗️ نقص آدم ها را به پای و نگذارید کامل است🌺 https://eitaa.com/joinchat/1465450547C7a7957a662
♥️ ✍ به قلم: هر چیزی به ذهنش میرسید با خشم و انزجار تمام به طرفم پرتاب میکرد و من زیر این رگبار توهین و افترا احساس خفگی داشتم... نه بخاطر خودم، بخاطر باوری که بدون داوری براش حکم صادر شده بود...مثل همیشه... خونم به جوش اومده بود و تمام رگهای صورتم نبض داشت... به وضوح دویدن پر آب و تاب خون داغم رو توی این رگهای متورم حس میکردم ولی باز هم وقت عصبانی شدن نبود... وقت حرف زدن بود اونهم آروم و منطقی... منتظر شدم تا خوب خودش رو خالی کرد و بعد گفت: جواب سوالت رو گرفتی؟ حالا اخلاق داشته باش و بدون مغلطه هر چه سریعتر از اینجا برو... به سختی کندن یک کوه از جا، لبخندی زدم: _این هیولایی که تو الان وصف کردی بعید میدونم اخلاقی داشته باشه که تو ازش طلب اخلاق میکنی... به هر حال من میرم... اما بعد از اینکه تمام تهمت هایی که زدی رو ثابت کردی... چند لحظه بی حرکت بهم زل زد ... حتی پلک هم نمیزد.. توی چشمهاش هم خشم بود هم شگفتی... بعد از چند لحظه مکث با خشم مضاعفی غرید:یعنی چی؟ بی تفاوت گفتم: تو الان کلی رذائل اخلاقی به من و مهمتر به دین من نسبت دادی و گفتی به این دلایل نمیخواید که من اینجا باشم... واضحه که من هیچ کدوم این اتهامات رو نمیپذیرم و دلیلی برای ترک اینجا ندارم ولی اگر تو بتونی حرفات رو اثبات کنی من سر قولم هستم و اینجا رو تخلیه میکنم... اما باید بتونی ثابت کنی هر چی گفتی حقیقت داره و همه این چیزها درباره من و دینم صدق میکنه... باید ثابت کنی ما مسلمون ها متعصب، آدمکش و ضد امنیت هستیم باید ثابت کنی ضد علم و متحجریم... باید ثابت کنی مسلمون ها همینقدر که تو میگی بد و خطرناکن تا این موجود خطرناک رو(اشاره کردم به خودم) از محیط زندگی رفیقت دور کنی... خنده ی بلندی سر داد:اینو که دیگه همه میدونن چی رو باید ثابت کنم؟ برو بیرون یه نظرسنجی بکن تا حساب کار دستت بیاد...شماها سرتون تو لاک خودتونه فکر میکنید فاتح دنیایید... متوجه نیستید که دنیا شما رو چطور میبینه... _چطور میبینه؟ _همونطوری که هستید... بعضی هاتون حداقل اونقدری صداقت دارید که این تهجر رو روراست نشون بدید مثل القاعده و داعش... بعضی هاتونم مثل تو، پشت ظاهر موجه و لبخند و آرامشتون پنهانش میکنید... سعی میکنید بگید ما با اونا فرق داریم... متمدنیم... صلح طلبیم.. درحالی که اصلا هویت شما با صلح و تمدن در تضاده... دیگه رسما از وکالت ژانت استعفا داده بود و خودش باهام طرف شده بود... صبر کردم تا سخنرانی ش تموم بشه و بعد نفس عمیقی کشیدم و گفتم: باشه اصلا همه این حرفایی که میزنی درسته ولی باید برای حرفایی که میزنی دلیل داشته باشی دیگه مگه نه؟ برای هر حرفی که میزنی... من میگم متمدن، مترقی و حامی صلحه دلیل هم دارم براش... تو میگی ذات اسلام با صلح و تمدن در تضاده تو هم برای حرفت دلیلی داری؟ میتونی عقلانی قانعم کنی یا باز میخوای به نظرسنجی حواله م بدی؟!... _معلومه که دلیل دارم... معلومه که حرفم منطق داره. منطق واقعی نه مثل شما که آسمون ریسمون به  هم میبافید تا یه چیزی از توش دربیاد!... _داری کار خودتو سخت میکنی اینم به لیست اتهاماتت اضافه شد... برای هر حرفی که تاحالا زدی باید دلیل بیاری وگرنه از درجه اعتبار ساقطه و اونوقته که تو بخاطر این تهمت ها بدهکار من میشی... و البته که من هم دلیلی برای ترک خونه م بدون دلیل موجه نمیبینم... اگر میخوای منو از اینجا بیرون کنی از عقلت کمک بگیر و با زبان عقل حرف بزن نه داد و بیداد و فحش و فضیحت...اگرم حرفی برای گفتن نداری من که اینجا خیلی راحتم... پوزخندی زد:خیلی ام راحت نباش به نظرم از همین الان شروع کن کم کم وسایلت رو جمع کن که یبارکی اذیت نشی... برگشت طرف مبل که کیفش رو برداره و بره... سرخوش پرسیدم:حالا کی شروع کنیم؟ برگشت و با تعجب نگاهم کرد:چی رو؟ 《 @Girl_patoq