eitaa logo
💛پاتوق دخترا💛
838 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
923 فایل
✨﷽✨
مشاهده در ایتا
دانلود
°•○●﷽●○ 🌸 بی تفاوتی محمد بدترین تنبیه بود برای من ،خودش میدونست نمیتونم تحمل کنم. رفتم کنارش نشستم،داشت لباس و تا میکرد با یه لحن مظلوم گفتم : داری من و از خونت بیرون میکنی؟ لباسام‌و جمع میکنی که بفرستیم خونه ی بابام؟چیکار کردم مگه من؟ چیزی نگفت و به کارش ادامه داد. بیشتر لباسم و که برداشت در چمدون و بست و گوشه ی اتاق گذاشتش. اومد نشست کنارم،بعد چند روز با لبخند نگام کرد و گفت:از خونه ام بیرونت کنم؟ اینجا خونه ی ماست.خونه ما دوتا. میخواست ادامه بده که گفتم :پس قبول داری که هرچی اینجاست مال هر دومونه ؟ +بله که قبول دارم _قبول داری که هرچی تو داری و هرچی من دارم مال دوتامونه و در حقیقت ما دوتا یه نفریم ؟ +آره _خب پس چرا چند روزه اینطوری شدی؟ مگه من چیکار کردم؟چیزایی که فروختم واسه دوتامون بود.وقتی حرف زندگی مشترک میشه ،همچی مشترکه. دردای تو دردای منه،غم و غصه ها و نگرانی هات نگرانی های منه،مشکلاتت مشکلات منه.من حق ندارم واسه حلشون بهت کمک کنم ؟ یه نفس عمیق کشید و گفت : باید قبلش حداقل به من میگفتی. اونا هدیه عروسیت بود... _فدای سرت،بعد برام میخری. طلا و جواهر و این چیزا اونقدر که برای بقیه خانوم ها مهمه برای من نیست،اتفاقا من چون تنوع ودوست دارم بدلیجات و بیشتر میپسندم +حلقه ات و هم فروختی؟ _نه بابا.حلقه ام و چرا بفروشم!؟ تو کمده از لبخندی که زد دلم گرم شد. گفتم :دیگه هم‌نگاهت و از من نگیر،هلاک میشما. در ضمن خونه ی بابا هم نمیرم ساختگی اخم کرد و گفت:قبلا روحرفم حرف نمی آوردی !اینطوری من نگران میشم. یه چند روز بمون، قول میدم زود برگردم،خب؟ به ناچار قبول کردم.گفت: ببخش که تنهات میزارم. راستی برات نوبت سونوگرافی گرفتم.متاسفانه هفته دیگه است و نیستم‌که باهات بیام. _با مامان میرم اشکالی نداره +فاطمه خیلی بیشتر از قبل مراقب خودت باش خب؟تحت هیچ شرایطی نزار چیزی حالت و بد کنه. _چشم +فاطمه اگه بچه امون دختر بود، دلم میخواد مثل خودت بشه.میخوام زهرایی تربیتش کنی. خیلی مراقبش باش،راه درست و نشونش بده،نزار کج بره. از همون نوزادیش به چیزای درست عادتش بده. اگه پسر بود مثل اون شخصیت هایی که کتاباشون و میخونی تربیتش کن _تو هستی دیگه خودت تربیتش میکنی، اه چرا اینجوری حرف میزنی،اصلا نمیخوام بری. چیزی نگفت. +راستی فاطمه اگه دختر بود موهاش و کوتاه نکن.چله ترک گناهمون و هم یادت نره _حواسم هست اومد رو به روم نشست و بهم‌زل زد +خیلی نورانی شدی زدم زیر خنده که گفت:چرا میخندی؟ میگم هر بار میبینمت خوشگل تر از قبلی باورت نمیشه که!حالا اینبار هم خوشگل تر شدی و هم نورانی یهو عجیب نگاه کرد و گفت :عه نکنه چیز زدی،چی میگن بهش؟میزنن صورت و سفید میکنه؟ پنتِک؟پنکِت؟ بلند خندیدم وگفتم :نه عشقم پنتک نزدم.پنکک هم نزدم +نخندا.حالا خیلی هم‌فرق نمیکرد. با خنده گفتم :بله بله کاملا حق با شماست.