eitaa logo
💕به #سمت_خــﷲـــدا💕
5.4هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
10.9هزار ویدیو
88 فایل
👈حضورشمادرکانال باعث افتخارماست♥ . . ☑️با فورواردکردن مطالب درثواب آن شریک شوید♥ . . . مدیر 👉 @MoRTEzA01993👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🎬 کلیپ : مرز حرام و حلال مسئولان با مردم عادی متفاوت است 👤 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 💞﷽ 💞 🌺اعمال بسیار پرفضیلت و ساده قبل از خواب...هزار رکعت ،نماز بخوانید 🔵🎆 ❇️حضرت ،رسول اکرم (صل الله علیه وآله) ✨ فرمودند: 💥 هر كس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ؛ او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است. 📚مستدرك الوسائل، ج 5، ص 49، ح 21. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 مهربان معبودم❤️🙏 شب خود و دوستانم را به تو میسپارم🙏 آرزوهایم زیاد است ...😇 اما ناب ترین آرزویم نعمت سلامتیست برای همه ی عزیزانم ✨🙏 ✨🌸✨ صبور باشیم ✨🌸✨ ✨مشکلات هم تاریخ انقضا دارند✨ ❤️ سحر نزدیک است... امشب براتون سلامتی آرزوی میکنم🙏 ان شاءالله همیشه سلامت و شاداب باشید 🌸🙏 ✨🙏 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ❤️ 🌟 عشق یعنی‌هر زمان یادش کنم بی اختیار 🦋 قطره یِ اشکی فرو ریزد از این چشمانِ تار 🌟 عشق یعنی لک زده قلبم به دیدارش ولی 🦋 تابه کِی باشم نمیدانم چُنین چشم انتظار 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌤 🤲 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ﷽🌹﷽🌹﷽ 🌹﷽🌹﷽ ﷽🌹﷽ 🌹﷽ ﷽ 🍃🌹یکشنبه تون 🍃🌹پُر برکت 🍃🌹با صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ (ص) 🍃🌹و خاندان مطهرش 🍃🌹الّلهُمَّ 🍃 🌹صلّ 🍃 🌹علْی 🍃🌹محَمَّد 🍃 🌹وآلَ 🍃 🌹محَمَّدٍ 🍃🌹وعَجِّل 🍃🌹 فرَجَهُم ﷽ 🌹﷽ ﷽🌹﷽ 🌹﷽🌹﷽ ﷽🌹﷽🌹﷽
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🗓 امروز دوشنبہ ↯ ☀️ ٠۵ اسفند ١٣٩۸ 🌙 ٢٩ جمادی الثانی ١۴۴١ 🎄 ٢۴ فوریه ٢٠٢٠ 📿 ذکر روز : یا قاضی الحاجات 🍃🌸 و چيزى جز دعا و صدقه درد و بيماري‌ها را از بين نبرد. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
838330383(1).mp3
1.22M
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 💚 ❤️ با صدای استاد : فرهمند 👤 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 صفحه_30 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 برای مهندسین بن بستی وجود ندارد. آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت… 5اسفند « روز مهندس» مبارک باد! مهندس شهید 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 مخصوص روز 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🔸️مردان ماسک پوش روزی روزگاری در این سرزمین مردانی بودند که ماسک روی صورتشان را بر میداشتند و با اصرار به صورت همرزمشان میزدند. همانهایی که هنوز هر از گاهی خبر پرکشیدن یکیشان را میشنویم. چه درد آور است وقتی میبینیم امروز در همین سرزمین مردانی هستند که ماسک را احتکار میکنند تا با چندین برابر قیمت به هموطن خودشان بفروشند. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 🌹 _مذهبی🌹 💞💞 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 "- ریه هاش ... دیگه چیزی نشنیدم .خون جلوی چشمام رو گرفت .این بار من یقه آرشام رو چنگ زدم .تو چشمای ترسیدش خیره شدم و گفتم: - به خاطر توی عوضی و خیانتت زودتر از موعد زایمان کردم .تو ...تو قاتل طلوعمی! حرفی نمی زد و فقط به چشمام خیره بود. - توی آشغال گفتی پول حلال تموم مشکلاته .،یاالله با پول طلوعم رو بهم برگردون !اون همش دو ماهش بود .طلوعم خیلی زود غروب کرد! شروع کردم به زدنش .هم خودم رو می زدم هم اون رو .کارام دست خودم نبود .من دیوونه شده بودم اما آرشام مثل یه سنگ فقط ایستاده بود و نگاهم می کرد حتی پلکم نمی زد .پرستارها به زور جدامون کردن و سوزش بازوم و تزریق آمپول آرام بخش باعث شد چشمای پر نفرتم بسته بشه و تصویر آرشام محو بشه. * بیدار که شدم هاله با چشمای اشکی کنارم بود.سینه هام از تجمع شیر درد گرفته بود و تموم وجودم طلوع کوچکم رو می خواست.زمزمه کردم: - طلوع گشنشه! گریه هاله یادآور حوادث تلخ بود که من به زور می خواستم به خودم بقبولونم که کابوسی بیشتر نبوده.ضجه زدم و بچه ام رو خواستم اما نتیجش فقط تزریق یه آرام بخش دیگه بود. * دو روز بستری بودم دو روزی که طلوع از پیشم رفته بود.انگار یه رویای شیرین بودحضورش .بی خبر اومده بود و بی خبر رفته بود.مهلقا هم به دلیل افت فشار بستری بود .فرشاد اومد و هاله رو صدا زد.نگاه غمگینش رو از من گرفت و با هاله از اتاق خارج شد.نیم ساعتی از رفتن هاله می گذشت که فرشاد وارد اتاق شد.نگاهم کرد و آروم زمزمه کرد: - ملیسا؟ - آرشام خیلی طلوع رو دوست داشت .خب ...حاالا که طلوع ... هق هق گریه هام تمومی نداشت.انگار تازه به عمق فاجعه پی بردم. - آرشام خودکشی کرده.وقتی رسیدم ...خب من دیر رسیدم.ملیسا اون ...تموم کرده بود. با بهت نگاهش کردم ."چی می گفت واسه خودش؟" - معلوم هست چی می گی؟ - قرص خورده بود و راحت روی تختش خوابیده بود.یه نامه و یه وصیت نامه هم نوشته بود.- فرشاد؟! - نامش رو بهت میدم هر وقت دیدی طاقتش رو داری بخونش.بغضش ترکید و اتاق رو ترک کرد.خیره به نامه و غرق در بهت شوک هایی که پشت سر هم بهم وارد می شد بغضم ترکید.نامه رو باز کردم. "ملیسا نتونستم.نتونستم طلوعمون رو برگردونم.اون برای همیشه رفت منم باهاش میرم.اولین بار تو زندگیم به چیزی که می خواستم نرسیدم به طلوعم .از دستش دادم .خودم مقصر بودم و اون غریزه ی حیونیم .من در حقت بدکردم چون دوستت داشتم و دارم از همه چیز و همه کس بیشتر .برای به دست آوردنت کم وقت نذاشتم.آره دیگه وقتشه بدونی کل قضیه ورشکستگی بابات زیر سر من و وکیلم بود.بابات خیلی ساده به رابطم اعتماد کرد و اون تموم پولا رو باالا کشید .تحت فشارگذاشتمتون طلبکاراتونم تحریک کردم .میدونستم دلت با اون پسره س برای همین کارا رو سریع پیش بردم.وقتی متین رفت دبی و مخ رابطم رو زد و اون ده میلیارد رو پس گرفت فهمیدم که برای اجرای نقشم فقط یه روز وقت دارم.شرط و شروطا محکم بود.نمی خواستم با برگشت متین بزنی زیر همه چیز.شاید از دست دادن طلوعم و عذاب حاالام تاوان دل شکسته ی تو و متین باشه اما من واقعا می خواستمت.تو دلت باهام نبود و من نمی تونستم از لذتای اطرافم به راحتی چشم بپوشونم.تمام ثروتم رو به نامت زدم .کاش بتونی ببخشیم." نامه از دستم افتاد ."نه من باورم نمیشه لعنتی!" با احساس سردی عجیبی توی سر تا پام روی تخت ولو شدم و دیگه هیچی نفهمیدم.انگار مرگ اونقدر هم که فکر می کردم ترسناک نیست حداقل از زندگی و واقعیت های االانم بهتره. *** هیچ وقت فکر نمی کردم بعد از ازدواجم این طوری به ایران برگردم به خونه پدریم.نگاهم تو باغچه چرخ می خورد .خودمم نمی دونستم دنبال چی میگردم .زنگ رو که زدن یلدا و بهروز همراه پسر کوچولوشون اومدن داخل.نگاهم به سمتشون کشیده شد.یلدا رو به روی صندلی چرخ دارم نشست دستای سردم رو تو دستش گرفت.چشماش به اشک نشست اما سعی کرد به زور لبخندی بزنه بیشتر شبیه زهر بود لبخندش. - سلام. می دونست نمی تونم جوابش رو بدم .دقیقا بعد اون سکته ی لعنتی بود که دیگه نتونستم حرف بزنم نتونستم راه برم نتونستم بخندم حتی نتونستم گریه کنم.خواستم و نتونستم.من حتی نتونستم تو مراسم تشییع جنازه هاشون باشم.شش ماه تو کما بودم و یه سکته مغزی رو رد کردم.دکتر میگه تا مرگ مغزی فاصله ای نداشتم؛ دارد... 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 :الف_ستاری 🍃🍃🍃💞💞💞🍃🍃🍃 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 🌹 _مذهبی🌹 💞💞 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 "روزا خدا هم حوصلم رو نداره .خواست برم پیشش و من با این وضعیت اسف بار حاالا جلوی یلدا نشسته بودم .سرم رو به سمت پسر تپلوش برگردوندم .چقدر شبیه بهروز با چشمای یلدا بود. - ملیسا عزیزم سردت نشه؟ پوزخند صدا داری زدم .زندگی من جهنم بود حاالا سرما و گرماش چه فرقی می کرد؟ - می خوام با بچه ها بریم کافی شاپ نزدیک دانشکده یادته؟ سرم رو به نشونه مخالفت تکون دادم .بی حوصله نگاهش کردم .نمی دونم که تو نگاهم چی دید که به گریه افتاد و بهروز بلندش کرد .حاالا به جای یلدا بهروز مقابلم زانو زده بود .بی حرف تو چشمای هم خیره شدیم. - ملیسا این طوری نباش تو رو خدا .من نمی تونم تحمل کنم .کوروش با دیدنت میگرنش عود کرده مائده هم که فشارش افتاده نازنینم که انگار افسردگی گرفته شقایق بیچاره هم که هر روز این جاست .یاالله دختر بیا بریم کافی شاپ .من بچه ها رو دور هم جمع می کنم مثل قدیم انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. اتفاق؟ نگاهم رو به صندلی چرخدارم دوختم .بهروز بهم خیره شد .انگار فهمید حتی اگه بخوامم اصل قضیه فرقی نمی کنه. * پدرجون نگاه غم زدش رو بهم دوخت و آهی کشید .مادرجون هم طبق روال این چند وقت فقط اشک می ریخت. - بابا می دونم االان حوصله نداری اما باید این برگه ها رو امضا کنی. بدون نگاه به برگه ها هم می دونستم که تمام املاک و دارایی های آرشام که طبق وصیت نامش بهم می رسیده.اخم کردم و روی برگه ی رویی ضربدر زدم .هیچ کس جز من و فرشاد از نامه و اعترافات آرشام خبر نداشت.میزان تنفر من از آرشام بهادری رو فقط خودم میدونستم .مادرجون با صدای بلند گریه میکرد .پدرجون با چشمای اشکی نگام کرد و گفت: - می دونم تحمل داغ آرشام و طلوع اون قدر سخته که تو رو به این روز انداخته اما این آخرین خواسته آرشامه. به برگه ها اشاره کرد. پوزخندی روی لبم نقش بست.ویلچر رو به سمت اتاقم هدایت کردم می خواستم تنها باشم تنهای تنها .واقعا آخرین خواسته آرشام چه اهمیتی داشت وقتی با خواستن های الکیش گند زده بود به کل زندگیم؟ حضور دوستام هم دور و برم بیشتر باعث عذابم می شد.خاطرات گذشته مثل خوره تموم هستی منو میخورد و من سرگردون بین پذیرش واقعیت ها و سیر در گذشته اصرار به موندن در خاطره های شیرینم داشتم .خاطره هایی مثل حضور متین کنارم دور بودن از آرشام و وجود طلوع کوچکم .با به خاطر آوردن چهره ی ناز طلوع بغض راه نفسم رو بست و من اشک ریزان"هنوز تو گذشته اسیر بودم .خاطره هام رو به رویا تغییردادم رویایی که در اون من و متین و دخترکم بودیم .متینی که با چشمای سیاه جذابش صدام می کرد .دست مامان روی شونم نشست و منو از رویاهام بیرون کشید .زمزمه کرد: - رفتن. چه اهمیتی داشت پدرجون و مادرجون رفتن؟ - شیش ماهه دارن میان و میرن نمی خوای که ... با دیدن نگاه عصبیم حرفش رو خورد و چند لحظه مکث کرد و بعد گفت: - به سوسن بگم واست چی درست کنه؟ نگاهم رو از چشمای مهربونش گرفتم .مدت ها بود که هیچ چیز دلم نمی خواست .کاش منم با طلوع می رفتم. روی تختم دراز کشیده بودم و به حرفای مائده فکر می کردم ."ملیسا تا کی می خوای بشینی این جا و غصه بخوری؟ یه کم به خودت بیا .بشو همون ملیسای قبلی همونی که تو شیطنت و سرخوشی نظیر نداشت." پوزخندی زدم .من چیم شبیه به ملیسای گذشته س؟ هیچی !من بیشتر شبیه مرده ای هستم که جسم ملیسا همراشه؛ یه مرده ی متحرک البته نه از ناحیه پا و زبون. صدای آیفون رو که شنیدم با ناراحتی چشمام رو بستم .واقعا االان حوصله هیچ کس رو نداشتم .اگه فکر کنن خوابم چه بهتر .آهنگ حسین زمان رو تو ذهنم برای خودم می خوندم. "کجایی که تنهایی و بی کسی با من آشنا کرده حس غمو ...."صداش اگرچه بغضداربود اما همون طور محکم و با صلابت بود .چشمام یه ضرب باز شد و به سمت در اتاق برگشتم. دیدمش قامت بلند و چشمای مشکیش .بهت زده زمزمه کردم: - متینم؟ چشمای سیاه جذابش مثل یه شب بارونی شد .وارد اتاق که شد اشکام جاری شد .خدایا رویا نباشه .خدایا باهام این کار رو نکن .نگاه خیرش رو از چشمام گرفت و به سمت در برگشت .واقعی تر از همیشه به نظر میرسید .نکنه می خواد بره و تنهام بذاره؟ این بار دیگه نه .نفهمیدم چی شد.من ... صدای جیغ مامان حرفم رو قطع کرد. - این ...این یه معجزه س !خدایا شکرت !اون حرف می زنه و راه میره! متین دستام رو از دور کمرش باز کرد و به سمتم برگشت .متین کنار گوشم زمزمه کرد: - این معجزه ی عشقه! دارد... 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 :الف_ستاری 🍃🍃🍃💞💞💞🍃🍃🍃 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 *«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»* 🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷🌺 *#هرروز_یک_آیہ*📖 *┄┅••❀ موضوع ❀••┅┄* ✍🏻 *اﺣﺎﻃﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻋﻠﻢ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ*📋 💠📖💠📖💠📖💠📖💠 *«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»* *أَلَا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلَا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ* *┄┉┉❈۩(هود/۵) ۩❈┉┉┄* ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﺳﺮ ﺩﺭ ﮔﺮﻳﺒﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ ﺗﺎ [ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ] ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻗﺮﺁﻥ [ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻠﺎﻭﺗﺶ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ] ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺑﺪﺍﺭﻧﺪ ; ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ! ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻭ ﺭﻭﻱ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ [ ﺗﺎ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ ، ﺍﻳﻦ ﭘﻨﻬﺎﻧﻜﺎﺭﻱ ﺳﻮﺩﻱ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ]ﺧﺪﺍ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ، ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ; ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﻫﺎﺳﺖ ، ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ *┄┅••❀ تفسیرمهر ❀••┅┄* ✍🏻ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻣﺨﻔﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﻭ ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻧﻲ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﻭ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎم ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮ ﻳﺎ ﺣﺮﻛﺖ، ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻲ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺣﺘﻲ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻲ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﺳﺨﻨﺎﻧﺸﺎﻥ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﺨﻔﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ✍🏻ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎم ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻱ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﻫﺎﻱ ﻣﻨﻔﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﻣﺨﻔﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﺷﺎﻥ ﺳﻮﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 💠💠ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎ ﻭ ﭘﻴﺎم ﻫﺎ💠💠 ✍🏻ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﻣﻨﻔﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺍﻟﻬﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻋﻮﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﻭﻱ ﺑﺮﻣﻲ ﺗﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻣﺨﻔﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ✍🏻ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺍﺳﻠﺎم ﻣﺨﻔﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﻱ ﭼﻴﺰﻫﺎﻱ ﻣﺨﻔﻲ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. *┄┅••❀ حدیث روز ❀••┅┄* 💠 *قال الإمام عليّ عليه السلام:* خَرَقَ عِلْمُهُ باطِنَ غَيْبِ السُّتُراتِ، وَ اَحاطَ بِغُموضِ عَقائِدِ السَّريراتِ؛ 🌿🌻🌿 علم خداوند، به درون ناپيداى پوشيده ها، نفوذ مى كند و بر باورهاى پيچيده درون ها، احاطه دارد. 📚✍🏻 *نهج البلاغه، از خطبه108* ✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 ✋🏻هرروزبه رسم ادب🤚🏻 *اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ* 💫🌺💫🌺💫🌺💫🌺💫 *اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ* 🌱بارپروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی‌اش و فرزندان عزیزش [و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی]، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ۞ ۞ در حقيقت كسانى كه گــرويده و شايسته كرده‏ اند آنانند كه بهـــترين آفريدگانند. 📒سوره مبارڪه البينة آیه ۷ 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🎬 کلیپ : گناه روح انسان را نابود می کند 👤 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 💦🌙فضايل ماه رجب🌙💦 💥خداوند عزّوجلّ فرمود: ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده ام؛ هر كس به آن چنگ زند، به وصال من رسد. إقبال الأعمال ج٣ص١٧٤ ❇️ پیامبر (صل الله علیه وآله) در ب هشت قصرى است كه جز روزه داران ماه رجب وارد آن نمى شوند. بحار الأنوار ج٩٧ص٤٧ ❇️ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : رجب را «ماه ريزانِ خدا» ناميده اند؛ چون در اين ماه، رحمت بر امّت من، به شدّت فرو مى ریزد بحار الأنوار جلد٩٧ص٣٩ ❇️ پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله): رجب ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ريزد. عيون الاخبارالرضا عليه السلام ج۲ ص۷۱ ❇️ امیرالمؤمنین عليه السلام: خوش دارم كه انسان، سالى چهار شب خود را وقف عبادت خدا كند: شب عيد فطر، شب عيد قربان، شب نيمه شعبان و شب اول ماه رجب ميزان الحكمه جلد۵ صفحه۴۳۰ ❇️ امام کاظم (علیه السلام) رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دو چندان و گناهان را پاك مى كند . 📚من لايحضرة الفقيه ج٢ص٩٢ 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ❤️ 💐 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : 🔹تعجب است از کسی که دعا می کند و اجابت آن را کند میشمارد ، در حالی که راه اجابت را با گناهان بسته است. 📚 تذکره الخواص ص137 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 از روشنی طلعت رخشنده «باقر» شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر در اوّل ماه رجب از مشرق اعجاز گردید عیان ماه تمام از رخ باقر. ❇️ ولادت امام محمدباقر (علیه السلام) مبارک باد💫🌹 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 💞﷽ 💞 🌺اعمال بسیار پرفضیلت و ساده قبل از خواب...هزار رکعت ،نماز بخوانید 🔵🎆 ❇️حضرت ،رسول اکرم (صل الله علیه وآله) ✨ فرمودند: 💥 هر كس هنگام خوابیدن سه مرتبه بگوید: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ؛ او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است. 📚مستدرك الوسائل، ج 5، ص 49، ح 21. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ⭐️    در این شب زیبا و نورانی اول ماه پربرکت رجب و میلاد امام محمد باقر(ع) شفای تمام بیمارانمان سلامتی همه مردم ایران رفع گرفتاری گرفتاران آمرزش تمام گناهانمان و عاقبت بخیری همه را از درگاه لطفت تمنا داریم ما را ناامید از لطفت مگردان 🌹 ⭐️ 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌