eitaa logo
💕به #سمت_خــﷲـــدا💕
5.4هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
10.9هزار ویدیو
88 فایل
👈حضورشمادرکانال باعث افتخارماست♥ . . ☑️با فورواردکردن مطالب درثواب آن شریک شوید♥ . . . مدیر 👉 @MoRTEzA01993👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 خدای مهربانم❣🙏 امشب تمنایم این است🙏 که به حرمت اسماء زیبا و مبارکت❣ هرکسی هرگونه گرفتاری یا غم و اندوهی داره برایش چاره ساز و رفعش فرما🙏 ودلش را سرشاراز آرامش خودت گردان🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 ✨هر کجا که هستید خدا پناهتون باشه🌸 #شبتون_پر_از_عطر_خدا 🌸🙏 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ❣ ❣ ای بودم، از نبودِ تو نابود می شوم میسوزم از فراقِ تو ودود می شوم و با دَمِ عیسایی ات ببین نابودم و زِ بودِ موجود می شوم 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸✨برنائب برحق 🌸✨امامت صلوات 🌸✨برصاحب انوار 🌸✨قیامت صلوات 🌸✨خواهی که به روز 🌸✨حشر نگردی مایوس 🌸✨بفرست به پیشگاه 🌸✨مهدی (عج)صلوات 🌸✨اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ 🌸✨وَآلِ مُحَمـَّدﷺ 🌸✨وَ عَجِّـل فَرَجَهُـم 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
838330383(1).mp3
1.22M
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 💚 #دعای_عهد ❤️ با صدای استاد : فرهمند 👤 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🗓 امروز سه شنبہ ↯ ☀️ ١٣ خرداد ١٣٩٩ 🌙 ١٠ شوال ١۴۴١ 🎄 ٠٢ ژوئن ٢٠٢٠ 📿 ذکر روز : یا ارحم الراحمین #حدیث_روز 🍃🌸 خوشبخت، كسى است كه براى نفس خود خلوت و فراغتى يابد و به كار اصلاح آن پردازد. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 صفحه_107 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 😍✋ 🌸🍃🌸🍃🌸 هاله ای از نور روی چشمانم افتاده!! و مانع باز شدن چشمانم مےشود..! انگار ڪه جسمے بزرگ رویم افتاده.. توان تڪان دادن بدنم را ندارم!! از این همه ناتوانے میخواهم فریاد بزنم... چند ثانیه میگذرد و من آرام میگیرم.!! تمام توانم را بکار میگیرم تا چشمانم را باز ڪنم!! نمیتوانستم تشخیص بدهم در کجا هستم!! یعنی چیزی را درست نمیدیدم..! صدای بلند مردی مرا به خود اورد... مانند یک شوک جانم را دوباره احیا کرد.. انقدر بلند بود ڪه یڪ آن بدنم از ترس لرزید...!! این تخت و ملهفه های سفید و پنجره و در و یخچال کوچک گوشه اتاق و مهتابے ها بے شباهت به بیمارستان نیست...!! من؟اینجا...!؟ مگر چه بلایے بر سرم نازل شده ڪه به اینجا اوردنم..!! درد عمیقی از دست چپم تا مغز استخوانم می رود.. و به یکباره مغزم را فعال مے ڪند..!! با یاد اورے ان اتفاقات.... قطره ای اشک از گوشه چشمم سرازیر میشود!! به پنجره خیره میشوم.. مانند غمزده ها چشم از پنجره برنمیدارم صداهای زیادی میشنوم... اما حوصله هم صحبت شدن با هیچ یڪ را ندارم..!! دلم از همه شان پر است... هر کدامشان یک جور زخم زبان زدند... فکر کنم که پرستار رد نگاهم را میگیرد که به سمت پنجره می رود..!! پرده را کامل کنار میزند.. نور روی صورتم می افتد و چشمانم را اذیت میکند..!! دستم را بلند میکنم و روی چشمانم میگذارم... به سمتم مے آید و آرام میگوید: _بلند شو قشنگم..میدونی چقد خوابیدی؟ چشمانم از تعجب چهارتا میشود اما عکس العملے هم نشان نمیدهم..!! با آن همه خونی که از من رفته بود اینقدر خواب هم طبیعے بود..! دستم را به آرامی از روی صورتم برمیدارد... خیره نگاهش میڪنم..!! مهربان به نظر میرسید... شاید هم بخاطر حال و اوضاع من اینطور مهربان شده..! نگاه های سنگین دونفر را در سمت چپم حس میڪنم..! اما نمیخواهم برگردم.. صدای همان مرد میانسال در گوشم میپیچد... مرا مخاطب قرار میدهد و میگوید آقای احمدی_دخترم دستت جراحت برداشته نه گردنت که برنمیگردی مارو نگاه ڪنے...!! اهمیتی نمیدهم که ادامه میدهد... آقای احمدی_حق داری... اون حرفهایی که من بهت زدم...! اون برداشتی که ازت کردم!! آهی میکشد و میگوید آقای احمدی_شرمندتم بخدا..شرمنده اون چادر خونیتم...!! سایه اش را در دیوار مقابلم میبینم که شانه هایش میلرزد... مردی ڪه کنارش ایستاده بود که نفهمیدم ڪیست.. آن سایه نا اشنا دستانش را روی شانه احمدی میگذارد و میگوید میرامینی_آروم باشید آقای احمدی او اینجا چه میڪرد..!! ناخواسته سرم را برمیگردانم و نگاهشان میڪنم... لب میزنم_خواهش میڪنم آقای احمدی... زبانم را که در دهانم میچرخانم تازه متوجه خشڪے دهانم میشوم!! آقای احمدی_دخترم زود قضاوتت ڪردم..! بچه هاے این دوروزمونه بعضیاشون با این سن ڪمشون برای خیلی از ما ها ڪه دم از انقلاب و جنگ میزنیم الگوان... ما فقط بلدیم شعار بدیم!! اما اونا عمل میڪنن... به پرستار نگاه میڪنم و میگویم: _لطفا یه لیوان اب بدین،ممنونم _باشه الان عزیزم میرامینی_یکم صبر ڪنید..!! شما ازتون خون رفته واس همین احساس تشنگی میکنین.. چه برای من ادای دکترها را در می آورد سریع بدون لحظه ای مکث جواب میدهم..! _نه..من واقعا تشنمه...اصلا بخاطر آب رفتم تو اون بازاچه ڪه..! زبان به دهان میگیرم...گفتن ادامه ماجرا برایم سخت بود....!! :اف.رضوانے 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸🍃﷽🌸🍃 🍃 😍✋ اب را ڪه میخورم عطشم بیشتر مے شود...پرستاری ڪه مقابلم ایستاده متوجه میشود و میگوید: نه دیگه پررو نشو...چشمڪی نثارم میڪند و از اتاق خارج میشود... _اقای احمدی من ڪے از اینجا مرخص میشم؟ _فعلا اینجایید... باید منتظر بمونیم تا دکتر بیاد ببینیم چی میشه... _به خانوادم ڪه چیزی نگفتید؟ دلم اشوب میشود...اگر پدرم میفهمید...نه، نباید میگذاشتم اقای احمدی_راستش نه هنوز... _میشه نگید؟ خواهش میکنم...پدرم ڪه ماموریته تا بیاد دست منم خوب شده مادرمم ڪه، نفهمه بهتره... _عه نمیشه ڪه...شاید دیرتر از بچه ها برگشتید اون موقع چی؟ _خب اون موقع میگم,خودم میگم بهشون _نگران این چیزا نباش دخترم...فعلا استراحت ڪن... میرامینی و او از اتاق خارج میشوند و من میمانم یڪ عالم درد ڪه مرا تنها گیر اورده اند... مگر من چقدر بودم ڪه یڪ تنه باید حریف این همه درد میشدم... میترسم از زمانی ڪه پدرم فهمیده باشد... زمین و زمان را بهم مے ریزد... عالم و ادم را مقصر مے داند... حتے فڪر مے ڪند مقصر من بودم که این بلا را به سرم اوردند... محدودترم میڪند... یڪ عمر به چشمانم اجازه ندادم ببارد... نمیخواستم ضعفم را ببینند... نمیخواستم غمگین شدنم را ببینند... همین هم شد و ان ها حساب یڪ پسر را رویم باز ڪردند... دخترے ڪه از هر مردی سنگ تر است... نه از دختر بودن دختر بودم و نه از پسر بودن پسر... آواره ای بیش نبودم... نه احساس میدانستم چیست و نه گریه!!. تازه گریه ڪردن را یاد گرفتم...اما احساسی را ڪه زنده به گورش ڪرده اند را مگر میشود دوباره زنده ڪرد... دختر بودم ولے مردانه ایستادم مقابل مشکلاتم... ترسم از این بود ڪه باز دوباره چند سال قبل برایم تڪرار شود... شایدهم از ان بدتر...نمیدانم این زندگے از جانم چه مے خواهد... نمیدانم ڪے طعم ارامش را قرار است بچشم... نمیخواهم دوباره دو چشم ناامید را در اینه ببینم و فرار ڪنم...نمے خواهم... همان یڪبار برایم بس بود.!!.. ⚜دارم تظاهر مے ڪنم کہ: بردبارم ⚜هر چنـد تابِ روزگـارم را نَدارم ⚜شـاید لِجاجَـت با خودَم باشَـد! غَمے نیست! ⚜مَن هم یڪےاز جُر های روزگارم 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸  #دمی_با_شهدا چہ ڪردہ اى . . . تو بہ اين دل ، خانہ ات آباد کہ رفتہ اى و خيالت نمی رود از یاد ✍ #فرازی_از_وصیتنامه _شهیدزال‌نژاد،مدافع حرم👇👇 «ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمی‌رویم. این درس را از سیدالشهدا آموختیم...» 🌷یادشهداباصلوات🌷 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🔴 یادتان هست می گفتیم تاوان داغ حاج قاسم که هنوز دلمان را می سوزاند عین الاسد نیست. یادتان هست می گفتیم تاوان خون حاج قاسم حتی رفتن آمریکا از منطقه هم نیست. تاوان خون حاج قاسم نابودی پیکره ی ظلم و ستم فرعونیان عالم به رهبری آمریکاست. می گویید نه مجددا وعده‌ی امام خامنه ای را ببینید. 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌕 *روزهای قمر در عقرب* 🌕 در حکایتی امام صادق (علیه السلام) گفته است: «هر شخصی در زمانـی که قمر در عقرب باشد به مسافرت برود یا تزویج کند، خیری نخواهد دید. کارهایی که در قمر در عقرب منع شده ۱ . مطالعه عقد ازدواج ۲ . رفتن به مسافرت ۳ . اقدام کردن برای صاحب فرزند شدن ۴ . ایجاد کسب و کار و تجارت ۵ . حجامت ۶ . مشخص کردن و تغییر اسم ۷ . قرار دادن سنگ بنای کارهای با ارزش و اصولا انجام هر یک از امورهای مهم در ایام نحس و قمر در عقرب هم از نظـر علماء دینی و هم از نظـر منجّمین توصیه نمی شود چرا که علما فتوی به کراهت اعمال بالا در روز های قمر در عقرب داده اند. ایام قمر در عقرب سال ۱۳۹۹ و زمان دقیق یک مورد  خورشید گرفتگی قابل رویت در ایران و یک مورد غیرقابل رویت در کشور را ؛ بمنظور آگاهی و اتخاذ تقدیم میکنم. 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۰:۴۶ روز ۱۳۹۹/۱/۲۱ و خروج از آن ساعت ۱:۰۵ روز ۱۳۹۹/۱/۲۳٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۱۱:۳۴ روز ۱۳۹۹/۲/۱۷ و خروج از آن ساعت ۱۱:۴۵ روز ۱۳۹۹/۲/۱۹٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۲۰:۳۵ روز ۱۳۹۹/۳/۱۳ و خروج از آن ساعت ۲۱:۴۷ روز ۱۳۹۹/۳/۱۵٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۳:۱۷ روز ۱۳۹۹/۴/۱۰ و خروج از آن ساعت ۵:۵۱ روز ۱۳۹۹/۴/۱۲٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۸:۴۱ روز ۱۳۹۹/۵/۶ و خروج از آن ساعت ۱۱:۵۴ روز ۱۳۹۹/۵/۸٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۱۴:۴۵ روز ۱۳۹۹/۶/۲ و خروج از آن ساعت ۱۷:۱۹ روز ۱۳۹۹/۶/۴٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۲۳:۰۲ روز ۱۳۹۹/۶/۲۹ و خروج از آن ساعت ۲۳:۰۱ روز ۱۳۹۹/۶/۳۱٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۸:۳۵ روز ۱۳۹۹/۷/۲۶ و خروج از آن ساعت ۸:۱۲ روز ۱۳۹۹/۷/۲۸٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۱۹:۴۸ روز ۱۳۹۹/۸/۲۳ و خروج از آن ساعت ۱۹:۱۶ روز ۱۳۹۹/۸/۲۵٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۵:۲۸ روز ۱۳۹۹/۹/۲۱ و خروج از آن ساعت ۶:۰۹ روز ۱۳۹۹/۹/۲۳٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۱۲:۲۳ روز ۱۳۹۹/۱۰/۱۸ و خروج از آن ساعت ۱۴:۴۵ روز ۱۳۹۹/۱۰/۲۰٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۱۷:۴۴ روز ۱۳۹۹/۱۱/۱۵ و خروج از آن ساعت ۲۰:۴۶ روز ۱۳۹۹/۱۱/۱۷٫ 🔘ورود قمر_به_برج_عقرب ساعت ۰۰:۰۸ روز ۱۳۹۹/۱۲/۱۳ و خروج از آن ساعت ۲:۱۲ روز ۱۳۹۹/۱۲/۱۵٫ 🔘شروع خورشید_گرفتگی ساعت ۹:۰۵ ۱۳۹۹/۴/۱ ؛ و پایان گرفتگی ساعت ۱۱:۳۸ 🔘 خورشید_گرفتگی ۱۳۹۹/۹/۲۴ غیرقابل رویت در ایران تقویم نجومی پنجشنبه ۲۱ فروردین ۹۹ 📚📚منابع مطالب تقویم نجومی تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان قم انتشارات حسنین علیهما السلام 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 #حدیث_گرافی 🌷پیامبر مهربانی ها(ص): نشانه ی #دوست داشتن خداوند دوست داشتن یاد خداست. 📗بحارالانوار، ج۶۹ ص۲۵۲ _______________ 🌸 خداوند به داود عليه السلام فرمود: مرا دوست بدار و مرا در نظر مخلوقاتِ من نيز #محبوب بگردان. گفت: پروردگارا باشد. من تو را #دوست_دارم ولى چگونه تو را محبوبِ آفريدگانت بسازم؟ فرمود: نزد آنان #نعمت هاى مرا ياد كن. يقينا وقتى نعمت هاى مرا براى آنان ياد كردى مرا دوست خواهند داشت. 📗بحارالانوار ج۱۳ ص۳۸ 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «#سمت_خدا» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 خدایا 🙏 دلم را به مهرت❤ به عشقت❤به شناختت✨ به عظمت مهربانیت❤️ به امیدی که برایم میسازی😇 به راهی که نشانم می‌دهی✨ به وقتی که دست‌هایم را در تاریکی می‌گیری قرص کرده‌ام 🙏 به نگاهت تکیه کرده‌ام🙏 می‌دانم هیچگاه تنهایم نمیگذاری 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ❤ دلخــ💓ـــوشم بــــه مستـحـبــی کــه جوابش واجب است😍 💝السلام‌ای‌همه‌ی‌ دار‌و‌ندارِدلِ‌مَن💝 صبحم‌را‌با‌تـ☝️ــو‌اغا‌ز‌میکنم 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌤 🤲 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌼گفتم که خدایا مرا مرادی بفرست 💛 🌼طوفان زده ام راه نجـاتی بفرست💛  🌼فرمود که با زمزمه یا مهدی💛    🌼نذر گل نرگس صـلواتی بفرست 💛 🌼اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💛وآلِ مُحَمَّدٍ 🌼وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
838330383(1).mp3
1.22M
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 💚 ❤️ با صدای استاد : فرهمند 👤 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🍃 😍✋ چند تقه به در مے خورد... نمیدانم ڪیست و اهمیتے هم نمیدهم... بازهم من و پنجره ای ڪه نگاه های غمزده ام را تحمل مے کند... چند بار در میزند اما لبانم هیچ تڪانے نمے خورند!! در باز مے شود و من به همان حالت مانده ام اتاق تقریبا تاریڪ است و جز نور مهتاب دیگر شی روشنی در اتاق نیست... قامتش بر روی دیوار نقش مے بندد... جلوتر مے اید!!!! آرام صدا مے زند: میرامینی_خانم صدیقی میدونم ڪه بیدارید لطفا برگردید و به سوالایی که میپرسم جواب بدید...! کمی مکث میکنم و بالاخره به حرف می ایم... از نفسهای عمیقی که میکشد حتم دارم کلافه شده... پوزخندی میزنم و میگویم: _وقتی در میزنید و جواب نمیدم یعنی نمیخوام کسی رو ببینم... چشمانش گرد میشود...! متعجب نگاهم میکند!!! سرش را پایین می اندازد و می گوید: _ڪسی هم مشتاق دیدار شما نیست خانوم،سوءتفاهم نشه!من فقط برحسب وظیفه اس که الان اینجام!! با حرفی که میزند سکوت میکنم و حق را به او میدهم...رفتارم درست نبوده...! _لطفا سوالاتونو بپرسید... _بله الان شروع میکنم...فقط شما بی زحمت این عکسارو ببینین... عکس هارا به دستم میدهد و خود میرود پی صندلی و به سمت تخت میکشاندش و روی ان مینشیند..!. من هم کمی روی تخت جابه جا میشوم و خود را جمع و جور میکنم.. _خب از کجا شروع کنم؟ شناختینشون؟ دقیق تر نگاه میکنم... همه شان بودند... همان قیافه و همان قد و هیکل... خودشان بودند همانطور که چشمم به عکسهاست میگویم _اره خودشونند... خب پس...اینا همونطور که پلیس هم گفت اولین بارشون نیست که از این غلطا میکنن! نگاه گذرایی به دست باندپیچی شده ام می اندازد میگوید: کدومشون اینکارو کرد؟! انگشتم را روی تصویرش میگذارم و به سمت میر امینی میگیرم... _این بود ،خودشه...دوستاش صدا میزدنش امیر...اول اسمشم با چاقو رو دستم انداخت... ابروانش در هم می رود و زیر لب چیزی میگوید که متوجه نمیشوم.. میدونم سخته ولی میشه دقیق تر توضیح بدید... شروع میکنم تمام ماجرا را برایش شرح دادن... موبه مو از اتفاقات را برایش میگویم جز اسم ان دختر... مردد مانده ام بین انکه بگویم یا نگویم!. فکر کنم بدونم اون دختر کی باشه؟ _اسمش یکتاست چشمای ابی رنگی داره...!!! خدا بهش رحم کنه...! _یعنی چی؟؟ کم کاری نکرده...کمه کمش باید یه برخورد باهاش بشه..!. از جایش بلند میشود و میگوید ممنون از اینکه همکاری کردین... _خواهش میکنم...! دست میبرد روی کلید برق و ان را خاموش میکند... _لطفا روشن کنید مگه استراحت نمیکنید؟؟ _نه...اخه.. نمی توانم بگویم از تاریکی خوف دارم...او هم پیگیر نمیشود و کلید برق را میزند و از اتاق خارج میشود... _اخیش..!! انقدر طول روز را خوابیده ام که خواب به چشمانم نمی اید... نگاهی به ساعت میکنم ساعت تقریبا ۱۱ شب است 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🍃 😍✋ انقدر روی تخت جابه جا میشوم بلکه خوابم بگیرد،تا بالاخره کلافه میشوم!! نگاهی به ساعت می اندازم... ساعت حدود یک و نیم شب است... صدای باز شدن در توجهم را جلب میکند تعجب میکنم... یعنی پرستار در این وقت شب چکاری با من داشت؟! چشمانم را میبندم و خود را به خواب میزنم... هیچ کاری سخت تر از این نیست که بیدار باشی و خودت را به خواب بزنی!! لامپ را خاموش میکند و به سمت من می اید... یک ان دستش را روی دهانم میگذارد!! دستان یک زن نمیتوانست باشد... قلبم با شدت تمام در سینه میکوبد... چشمانم را باز میکنم.. دستانم را بالا می اورم و میخواهم دستش را کنار بزنم که نمی گذارد... او دیگر که بود؟! چه از جانم میخواست؟؟! تمام سعیم را میکنم تا چهره اش را ببینم اما در ان تاریکی چیزی مشخص نبود!! از تماس دستش با صورتم حالم بد میشود... روسری ام را بالا میدهد.. سرم را تکان میدهم تا مانع شوم... بی وقفه داد میزدم و پاهایم را روی تخت میکوبیدم اما بی فایده بود... یک دفعه برخورد شی تیزی را با گردنم حس کردم و دستم را به سمت گردنم بردم... سوزش شدیدی داشت... از ناتوانی خودم گریه ام گرفت... از ضعیف بودنم...😭 _ببین اگه جیغ جیغ کنی گلوتو تیکه تیکه میکنم...!!!!! صدایش برایم نا اشنا بود... سرم را تکان میدهم... ارام دستش را کنار میکشد... با صدایی که از ته چاه درامده میگویم: _تو دیگه کی هستی؟! چی از جون من میخوای؟؟؟؟ دستم را به سمت چشمم میبرم و با پشت دست اشکهایم را پاک میکنم... _هوی یواش... با حرص روسری ام را روی گلویم می اورم... دستهایم را محکم تر روی گلویم میفشارم تا خونش بند بیاید...! _خیلی چیزا هست که باید بدونی کوچولو... اما یواش یواش!! رویش را برمیگرداند تا برود که داد میزنم: _کمک...کمکم کنید اما او کاملا ارام راهش را پیش میگیرد و از اتاق خارج میشود!!. تعجب میکنم...!! از جایم بلند میشوم و از تخت پایین می ایم و پابرهنه خود را به سمت در اتاق میرسانم.. در را باز میکنم... و میر امینی را میبینم که نفس نفس زنان و نگران به من خیره شده... میرامینی_نفهمیدین کیه؟! به زور لب میزنم _نه...! _دستاتون چرا خونیه!؟ یا زهرا...! بدون معطلی به دنبال پرستار می رود دستانم از شدت ترس و استرس مے لرزند... مانند دیوانه ها به صورتم میزنم و زجه کنان میگویم: _خوابم مگه نه؟!من خوابم... همه اینا دروغه... بگو که همش یه کابوسه... با این اوصاف حتم دارم جنازه ام هرگز به خانه بازنمیگردد 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 📹 واکنش سردار سلیمانی به اعتراض معیشتی شهروند خوزستانی که میگفت مثل خمینی باشید! 🏷 پرونده 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
☑️ به توفیق الهی آمریکایی‌ها با رفتار خودشان رسوا شده‌اند رهبر معظم انقلاب، امروز: 🔹 آمریکایی‌ها به توفیق الهی با رفتارهای خودشان رسوا شده‌اند. آن مدیریّتشان در قضیّه‌ی کرونا بود که آنها را رسوا کرده، الان هم ادامه دارد آن رسوایی. با اینکه دیرتر از خیلی از کشورها اینها ابتلا پیدا کردند و میتوانستند از تجربه‌های دیگران استفاده کنند، ضعف مدیریّت در آن کشور موجب شده که امروز تلفاتشان چندین برابر کشورهای دیگر است، به خاطر همین خصوصیّات فسادی که در دستگاه حاکمه‌ی آمریکا وجود دارد. 🔹️ مردم را میکُشند و با جنایت واضح و آشکار، خودشان را نشان میدهند و عذرخواهی هم نمیکنند، در عین حال زبانشان هم دراز است و میگویند «حقوق بشر»! آن مرد سیاهی که آنجا کشته شد ظاهراً بشر نبود و حقوقی نداشت. 🔹 به نظر من ملّت آمریکا احساس خجلت و سرافکندگی میکند از این حکومتی که الان در آمریکا هست. واقعاً جا دارد که ملّت آمریکا احساس سرافکندگی کند. آن کسانی هم که شغلشان حمایت از آمریکا و دفاع از آمریکا و بزک کردن آمریکا بود، چه ایرانی‌هایی که داخل کشورمان هستند یا بعضی ایرانی‌هایی که خارج از کشور هستند، آنها هم به نظر من دیگر سرشان را نمیتوانند بلند کنند با این وضعی که الان پیش آمده است. ۹۹/۳/۱۴
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ✅ راز رستگاری = تزکیه نفس 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🎥 طلبه‌ همه‌فن‌ حریف چطور به جنگ بیکاری رفت؟ 👈از برق‌کاری و زنبورداری و کارآفرینی با چوب گرفته تا تدریس و رسیدگی به کار طلاب 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب امروز در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره) 🔸زمانی کسی حتی تصور نمی‌کرد بشود روی حرف آمریکا حرف زد اما امام خمینی و کارگزاران امام و جوانهایی که با اشاره‌ی دست امام حرکت می‌کردند، به معنای واقعی کلمه ابرقدرت‌ها را تحقیر کردند؛ اراده‌ی اینها را شکستند و این‌ها را از میدان خارج کردند. 🔸شما امروز به ملّت ایران که نگاه کنید، مردم دنبال این هستند که تمدّن نوین اسلامی را تشکیل بدهند و به وجود بیاورند، اتّحاد عظیم اسلامی را به وجود بیاورند، امّت اسلامی را تشکیل بدهند. 🔸مهمترین نکته این است که امام که عامل اصلی این تحولات بود، اما همه آنها را از خدا می دانست و به خودش نسبت نمیداد. واقعش هم همین است که از خدا است؛ لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلیّ العظیم، همه چیز و هر حول و قوّه‌ای از خدا است. 🔸تحول باید مبتنی بر یک اندیشه متقن و شکل‌یافته باشد همچنانکه هر حرکت تحولی امام، مبتنی بر مبانی معرفتی اسلام بود زیرا اگر چنین پشتوانه فکری وجود نداشته نباشد، تحول غلط خواهد بود و ثبات قدم وجود نخواهد داشت. 🔸تحول را نباید با «استحاله فکری» اشتباه گرفت. تحول باید رو به جلو باشد در حالی‌که مسایلی همچون تجدد و غرب‌گرایی که در دوران پهلوی مطرح شد، سلب هویت دینی و ملی و تاریخی ملت ایران و به عبارتی «مرگ تمدنی» بود. 🔸در مقابل هر اقدام مثبت و کار مهم، مخالفانی وجود دارد، مثلاً در فضای مجازی غالباً نوع مخالفتها تیز و آزاردهنده است یا جبهه وسیعی از دشمن خارجی وجود دارد که با هر حرکتِ به صلاح کشور، مقابله می‌کند و امپراتوری تبلیغاتی وابسته به صهیونیست‌ها نیز آن را می‌کوبد ولی در انجام یک کار حساب‌شده، نباید ملاحظه این مخالفتها و دشمنی‌ها را کرد. 🔸راه غلبه بر ترس از دشمنی‌ها، حضور نیروهای جوان و نترس در صحنه است. حضور نیروهای جوان یعنی استفاده از فکر، روحیه، جسارت و اقدام جوانان. 🔸آشفتگی جبهه دشمنان جمهوری اسلامی نتیجه اعتماد ملت ایران به پروردگار است. یک بخش از جبهه دشمنان ایران، شوروی بود که با آن وضع فروپاشید و بخش دیگر آن آمریکا است که امروز وضع آشفته آن را همه می‌بینند. 🔸امیدواریم ان ‌شاء ‌اللّه خداوند متعال حوادث عالم را به نفع ملّت ایران پیش ببرد و اقتدار جمهوری اسلامی را روز‌به‌روز بیشتر کند و روح مطهّر امام بزرگوار را و شهدای عزیز را و شهید عزیز اخیر ما، شهید سلیمانی را با اولیائش ان ‌شاء‌ اللّه محشور کند. ۹۹/۳/۱۴ 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 «» 💕join ➣ @God_Online 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌