eitaa logo
هیئت منتظران ظهور شهر گلدشت
945 دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.1هزار ویدیو
37 فایل
تحویل نذورات مراسمات هیئت 👇 09133317230 شماره کارت نذورات هیئت بنام حمیدگلشادی 👇 6037_6976_8043_3635 جهت عضویت درکانال هیئت کلمه(یاصاحب الزمان)به ID زیرارسال شود 👇 @Hamidgolshady1362 پیامرسان ایتا👇 @Gol_Nodbeh http://instagram.com/Gol_Nodbeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
1_519270750.mp3
2.2M
یا امام رضا مناجات با امام رضا التماس دعا
🔴تاریخ گواهی خواهد داد که سید خراسانی، اندکی قبل از فرمودند؛ 🔸ای سربازان مهدی (عج) محکم باشید که آخرین موجهای نیز درحال گذر است، الان هنگام نشستن نیست، برخیزید و بندهای پوتین‌تان را محکم ببندید، که خبرهایی در راه است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا محمد از سفر برگشته ام از سفر بی همسفر برگشته‌ام با حسین رفتم من از شهر شما آمدم با سوز داغ کربلا کوفیان بی وفا و بی حیا راه را بستند بر خون خدا یا محمد سوخت از داغش دلم زد شرر داغ حسین بر حاصلم روز عاشورا نبودی کربلا شد در آن جا شورش محشر به پا جان فدا کردند همه احباب او کشته گشتند از ستم اصحاب او اربا اربا شد علی اکبرش طفل او شد پاره از کین حنجرش پرپر از کین غنچه های یاس شد از ستم نقش زمین عباس شد شد علمدار شه کرب و بلا بهر یاری حسین دستش جدا روز عاشورا حسینت شد غریب ماند تنها، بی کس و یار و حبیب سنگ کین پیشانی او را شکست بین مقتل در میان خون نشست ناله اش بر گوش جانم می رسید دشمنش با تیر کین قلبش درید در میان قتلگه افتاده بود شمر بالای سرش استاده بود ناگهان شمر لعین خنجر کشید از قفا رأس حسینت را برید بین مقتل خنده بود و هلهله سر بریدند از حسین فاطمه آن ستمکاران عالم از جفا رأس پاک او زدند بر نیزه ها جان فدای جسم بر خاک حسین پاره پاره شد تن پاک حسین در خیامش شعله ها افروختند بین خیمه کودکان می ‌سوختند نانجیبان کودکان را می زدند از جفا لب تشنگان را می ‌زدند زین مصیبت ها نگر قَدَّم خمید بین موج خون حسینت آرمید از زبان من سخن گوید (رضا) کن شفاعت از (رضا) روز جزا 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
روزی که رفتم از مدینه محترم بودم.. عباس و اکبر داشتم بی درد و غم بودم دور از نگاه این و آن پرده نشین بودم من کعبه آل علی روی زمین بودم دور و برم بودند بانو ها و دخترها بار شتر بودند چادر ها و معجرها قد فلک کوتاه بود از دوش من آری.. جای رقیه بود در آغوش من آری.. روزی که رفتم روزگارم حال بهتر داشت زینب میان این مدینه شش برادر داشت امروز برگشتم شکسته پیر آشفته برگشته ام با روضه های داغ و ناگفته من در میان هلهله گودال را دیدم جنجال را دیدم تنی پامال را دیدم هرناله ای که می‌زدم بی سود و حاصل بود موی حسینم در میان مشت قاتل بود این زینبی که آمده آزارها دیده سخت است اما کوچه و بازارها دیده این زینبی که آمده قامت کمان بوده بعد از حسین هم صحبت شمر و سنان بوده زخم دل بی تاب من خیلی نمک خورده آه ای مدینه زینبت خیلی کتک خورده بی احترامی ها به من در هر مسیری بود بر قامت دخت علی رخت اسیری بود بین نگاه صد حرامی رفته ام ای وای بزم می اوباش شامی رفته ام ای وای 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠