#خلاصه_رمان
📗#ماه_دل📗
مهرو دختری ۲۵ ساله که استاد دفاع شخصی است و رویای بالرین شدن را در سر میپروراند. در شرف نامزدی است اما به ناگهان درگیر ماجرای عشق ناممکن برادرش میشود و به دام دو افسر پلیس میافتد که یکی از آنها به دنبال انتقام و خون خواهی و دیگری به دنبال نجات معشوقهاش است. آیهان مردی که تمام زندگیاش را وقف پرونده شهادت مشکوک پدرش سرهنگ احمد زرنگار کرده است و پولاد که پای عشقش شیرین درست در وسط همین پرونده گیر کرده.
#خلاصه_رمان
📗#وسوسه📗
گاهی دنیا با ادماش ..روزگاری رو برات رقم می زنن که هیچ وقت در تصوراتت نمی گنجیده ….هیچ وقت باورت نمی شد که انقدر راحت می تونی تسلیم خواسته هایی بشی که همیشه برات پوچ و بی معنی بوده ….بعد از مدتها تن دادن به خواسته ها و اتفاقای پیرامونت …. این جمله تو ذهنت نقش می بنده ..
“ همیشه نباید عشق آغاز زندگی باشه ”
داستان این رمان هیچ جایی اتفاق نیفتاده …ادماش می تونن وجود داشته باشن …می تونن اصلا نباشن …زمان این رمان بر می گرده به سالهای ۱۳۷۰…..یه چیزی تو همون دورو برا…..
نویسنده ✍️ زیبا.ب ( نیلا )
ژانر: عاشقانه اجتماعی
📚 شطرنج عشق📚
نویسنده: فریده وُلُوی
ژانر: عاشقانه
تاریخ انتشار : شهریور1368
📚#شطرنج_عشق📚
#نویسنده #فریده_ولوی
#ژانر #عاشقانه
#shatranje_eshgh
🆔@Goldjar
#خلاصه_رمان
📚#شطرنج_عشق📚
«شطرنج عشق» داستان دختر جوانی است به نام #آفاق
#آفاق دختری بسیار باهوش و درسخوان و با قیافه ای کاملاً معمولی است که در یک خانواده مرفه با خواهری بسیار زیبا رو به نام #آذین و برادری به نام #آرمان و با یک پدر و مادر گرم و صمیمی و عاشق زندگی میکند.
امید پسری بسیار جذاب با چشمانی به رنگ سبز جنگل و دکتر، دوست خانوادگی آنها و پسری همه چیز تمام است که مورد توجه و علاقه تک تک دختران فامیل است و از سوی تنها کسی که مورد توجه قرار نمیگیره آفاق است. بازی شطرنجی را امید برای ضربه زدن به غرور آفاق شروع میکنه و هرطور که میتونسته او را مورد حمله قرار میده.
آفاق هم وارد بازی #امید میشه و بارها فرصتها و امیدهای زندگی را این دو نفر از هم میگیرند و مهره های شطرنج یکدیگر را یکی پس از دیگری از صحنه خارج میکنند. آفاق و امید بسیار بسیار مغرورند و احساس میکنند که از هم دیگه متنفرند!!!!
با فشار پدر امید با همدیگر ازدواج میکنند و بدون اینکه متوجه باشند که در طول سالها و طی بازی شطرنجشان ذره ذره عاشق همدیگر شده اند و شاه شطرنج هر دو که اصلی ترین مهره بازیشون بوده به یک مهره دو رنگ تبدیل شده مثل یک روح در دو بدن . . . .
با اینکه آفاق دختری بود با زیبایی معمولی ولی با داشتن خواهری به زیبایی آذین همچون جوجه اردک زشتی به نظر می رسید تمام توجه ها به آذین بود ولی توجه آذین فقط به یک نفر بود : امید محمودی که همتای او در زیبایی ولی سرتر از او درهوش و تمام زمینه ها بود و . . . .
📌 نکته : برای گوشی آندروید دو نسخه مختلف ساخته شده 📌
اولی : 1️⃣نسخه معمولی و ورق زدنی که محیط ساده ای داره
دومی : 2️⃣نسخه حرفه ای تر یا joapp با ظاهر زیباتر که برای آندروید 7 به بالا مناسبه هر کدام مایلید نصب کنید
📗آقای هنرپیشه📗
نویسنده✍️ زینب ایلخانی
ژانر : عاشقانه اجتماعی
تاریخ انتشار: آبان ۱۳۹۶
📗#آقای_هنرپیشه📗
#نویسنده #زینب_ایلخانی
#ژانر #عاشقانه #اجتماعی
#Aghaye_Honarpisheh
کانال کتاب های رمان در ایتا eitaa
🆔@Goldjar
کانال اصلی کتاب های رمان در تلگرام است
🆔telegram.me/Goldjar
#خلاصه_رمان 📗#آقای_هنرپیشه📗
رمان #آقای_هنرپیشه به قلم زینب ایلخانی داستانی غمانگیز و عاشقانه است، که از زبان چند راوی و زوایای مختلف بیان میشود. امواج دریا، سرنوشت دو زخمی، دو درمانده، دو جا مانده از زندگی را در جزیرهای ناشناخته و آرام را به هم گره میزند… هنرپیشهای تنها و سردرگم در این سرزمین، شوق زندگی مییابد و ناجی الههای از جنس حیات میشود! و این روایت تنها با گره کور علاقه آغاز میشود…
📗لیست رمان های زینب ایلخانی📗
این مرد امشب میمیرد
#این_مرد_امشب_میمیرد
با سقوط دستهای ما
#با_سقوط_دستهای_ما
عابر بی سایه
#عابر_بی_سایه
مسافر کوچه آرام
#مسافر_کوچه_آرام
آوای درنا
#آوای_درنا
هزار چم
#هزار_پرچم
شاه دخترون
#شاه_دخترون
مرگنواز
#مرگنواز
آقای هنرپیشه
#آقای_هنرپیشه
ماه طوفان
#ماه_طوفان
اما خاکستری
#اما_خاکستری
شروع من
#شروع_من
آخرین سرو
#آخرین_سرو
زندگی خصوصی یک زن
#زندگی_خصوصی_یک_زن
دژآشوب
#دژآشوب
کانال کتاب های رمان
🆔@Goldjar
🔴نسخه apk آندروید در دو نوع مختلف ساخته شده که هرکدام مایل بودید نصب کنید 🔅1️⃣اولی نسخه ورق زدنی و معمولی هست که در تمام گوشیهای اندروید قابل نصب هست - 🔅2️⃣دومی نسخه حرفه ای و یا JoApp ظاهرش زیباتره که برای اندروید 7 به بالا قابل نصب هست🔴