#داستان
#شب_عاشورا
#محرم_مهدوی
سلام کربلایی ها
عزاداری هاتون قبول🖤 رسیدیم به شب دهم محرم😢آخرین شبی که امام حسین علیه السلام و خانوادشون کنار هم بودن😭😭😭
▪️ماه🌙 و شب عاشورا
من ماه🌙 هستم. آمدم تا از شب عاشورا، یعنی امشب براتون بگویم.
شب عاشورا دیدم که امام حسین(علیه السلام)☀️ با يارانشون همه دور هم نشستند.
یکی از ستاره ها⭐️ به من گفت: ای ماه🌙 بیا با هم به زمین نزدیک تر شویم. من هم دوست داشتم در کنار حضرت سیدالشهدای مهربان☀️ باشم. یکدفعه دیدم، بقیه ستاره ها هم گفتند، ما هم می آییم. ناگهان دیدیم، آسمان دارد خودش را به زمین نزدیک می کند.
همه ی ما دوست داشتیم آن لحظه پیش امام مهربانمان☀️ باشیم. آنقدر پایین رفتیم که آسمان و زمین یکی شد.
یک طرف ما بودیم با امام حسین مهربانمان✨
یک طرف لشکریان یزید و شمر و عمر بن سعد ملعون👺👹👺 ما در کنار امام خیلی آرامش داشتیم.
ناگهان امام شروع به صحبت کردند. اول خدای مهربون را به خاطر همه نعمتهايش شکر کردند🙏
بعد فرمودند که چراغ ها را خاموش کنید. امام می خواستند صحبت هایشان را در تاریکی بگویند.فرمودند: نور ماه🌙 کافي است.
خیلی خوشحال بودم که امام حسین مهربان☀️ اسم من را به زبان مبارکشون آورده بودند.
همه منتظر بودیم که امام صحبت هایشان را شروع کنند.
امام فرمودند: ای دوستان و یارانم.
لشکریان شمر👺 و یزید👹 می خواهند من را از بین ببرند تا خوبی روی زمین باقی نماند.
من می دانم که فردا به دست لشکریان ظلم شهید می شوم. برای این گفتم چراغ ها را خاموش کنید که هر کسی می خواهد در تاریکی برود و جان خودش را نجات دهد...
#ادامه_در_پست_بعد...👇
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
داغ تو #اعظم است
تحمل نمی شود😭
در حیرتم چگونه قَدِ نیزه تا نشد😭😭
#عاشورا
#شب_عاشورا
#محرم
─┅═༅𖣔🖤یاحسین🖤𖣔༅═┅─
@Golhayebeheshti313
🏴الحسین یُوَحِّدُنا🏴