• گل نِسا •
وقتی از من آدرس میخوان😂🦦 《 @Goll_Nesa 》
کلیپه رو دیدم یاد گمگشته افتادم😂
ببینم هستین الان گم گشتهی ۲ رو
براتون بنویسم؟
اگر بیداری یه غذا برام بفرس😁
👉🏻 @Goll_Nesa1
👉🏻 @Goll_Nesa1
• گل نِسا •
کلیپه رو دیدم یاد گمگشته افتادم😂 ببینم هستین الان گم گشتهی ۲ رو براتون بنویسم؟ اگر بیداری یه غ
فست فود نفرستین آقا سودازاست
پرهیز غذایی ام هوس میکنمಥ‿ಥ
• گل نِسا •
فست فود نفرستین آقا سودازاست پرهیز غذایی ام هوس میکنمಥ‿ಥ
از این پیام به بعد شد غذاهای گیاهی🌝
فقط کسی که از سالاد شامش عکس داده😂❤️
"🍁"
#گم_گشته_۲
#قسمت_اول
در فصل گذشته خدمتتون عرض کرده بودم که اگر مسیری رو برای اولین بار برم، نمیتونم برگردم و گم میشم🌝
حالا این خاطره برمیگرده به سه سال پیش که حوزه تازه حضوری شده بود.
از اونجایی که اون دوران محدثه طبقه پایین ما بود، رفت و آمدمون به حوزه باهم بود؛ اما گاهی پیش میومد که ساعتهامون به هم نمیخورد و تنها میرفتیم و برمیگشتیم؛ و اون روز خاطرهانگیز هم یکی از همون روزها بود🦦
مسیر برگشت من اول ۱۵ دقیقه پیاده روی داره، بعد نیم ساعت در اتوبوس هستم، در آخر دوباره ۱۵ دقیقه پیاده روی. جریان برای اون ۱۵ دقیقه آخره. یعنی از ایستگاه اتوبوس تا خونه و تو محلهی خودمون گم شدم😐💔
[▪️پیام بازرگانی: برای خواندن
فصل یک گمگشته، کلیک کنید▪️]
القصه...
از خیابون رد شدم و با اطمینان خاطر از اینکه چون یه عمره تو این محل دارم زندگی میکنم امکان نداره توش گم بشم، مصمم و با اعتماد به نفس پیش رفتم💪🏻
تا اینکه..
رسیدم به سه تا خیابونِ کنار هم و یهو شک کردم کدومش رو باید برای رسیدن به منزل طی کنم🥸
《 @Goll_Nesa 》
"🍁"
#گم_گشته_۲
#قسمت_دوم
یکم زل زدم به خیابون اول. گفتم نه این نیست؛ رفتم جلوتر وایسادم جلو خیابون دوم. به خودم گفتم خوب فکر کن. صبح از این مسیر اومدی؟ دیدم نه برام آشنا نیست. رفتم جلوی خیابون سوم گفتم زینب به خودت بیا. ناسلامتی ۱۶ سال تو همین محله زندگی کردی یعنی چی که نمیدونی کدوم خیابون به کوچه خونه میخوره؟😶
چند دقیقه تمرکز کردم و گفتم آره خود خودشه. همین خیابون میخوره به خونه👀
خیابون رو رفتم تا ته و یهو نگاه کردم دیدم یا جد سادات! تو این همه سال انگار اینجا رو ندیدم؛ مثل اینکه گم شدمಥ‿ಥ
ما کوچهی ۲۴ هستیم. اونجا کوچهی ۲۳ و ۲۵ بود، ولی کوچهی ۲۴ نبود. خواستم بزنم رو نقشه یادم اومد که ای داد بیداد اینترنتم تامام شده🚶🏻♀
دیگه میخواستم زنگ بزنم به بابام بگم من تو محلهی خودمون گم شدم لطفا مرا به خانه بازگردان ای پدر!
که دیدم چندتا مغازه یکم جلوتر هستن و احتمالا آدرس خونهی ما رو بلدن👀
رفتم گفتم سلام ببخشید شما میدونین کوچهی ۲۴ ام کجاست؟
آقاهه سرشو که آورد بالا یه جوری چشماش چهارتا شد که معلوم بود داره با خودش میگه "ببینم تو مگه بچه محل ما نیستی؟😧"
منم خیلی عادی جوری که اصلا متوجه حالت طرف نشم، منتظر پاسخش بودم.
اومد بیرون از مغازه؛ دستشو گرفت به سمتی و گفت اینوری میری تا برسی به یه خیابون خب؟ گفتم خب. گفت بعدش که رسیدی میری دست راست و به بالای کوچهها که اسم زده دقت میکنی. ۴، ۵ تا کوچه رو که رد کنی، میشه ۲۴ ام. متوجه شدی؟ گفتم بله. آقاهه سری به تأسف تکون داد و منم رفتم به سمتی که گفته بود.
و دیدم بعععله اینجا رو دیگه میشناسم😁
رسیدم خونه گفتن چرا دیر کردی؟ گفتم دوتا خیابون اونورتر گم شده بودم🥸
《 @Goll_Nesa 》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش من به کسایی که میگن مگه
میشه تو محلهی خودتون گم بشی؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میوههای تابستون تو پاییز هم موجود
بودن، میتونستیم بگیم کاش تابستونی
وجود نداشت و شیش ماه پاییز بودಥ-ಥ
《 @Goll_Nesa 》