eitaa logo
گنبد فیروزه
63 دنبال‌کننده
516 عکس
153 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی 🤔 یک چند دارد؟ 🔰 قسمت دوم: 👈 در باز تعریف حکایت در قصه سه نفر فارس، عرب و ترک‌زبانی که دنبال انگور، عنب و اوزوم بودند، تعداد نقطه‌های یک طاس را شاهد مثال خود قرار دادیم تا در مسیر اثبات خطاکارانه بودن بسیاری از اختلافات و قضاوت‌های متفاوت، گامی بر داریم و دیدیم که فقط راستگویان صحنه می‌توانند فرقه باشند! تا چه رسد به اغیار پلید و پلشتی که در کلام خطا و خلافشان هیچگونه راستی و درستی وجود ندارد. 😳 تعیین تکلیف با قرعه‌کشی! در مواجهه دیدگاههای مختلف و نظریه‌های گوناگون پیرامون یک مسئله یا موضوع، بعضی افراد، عجولانه و سهل‌انگارانه به متوسل می‌شوند! گویا در دعوای کسی که فقط گل‌برگ‌های لطیف یک گل را می‌بیند و می‌ستاید و کسی که متقابلاً فقط خارهای تیز و زهرآگین شاخه آنرا دیده و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد و بالتبع خود را از زیبا و بوی خوش آن محروم می‌کند، تفاوت و تمایزی وجود ندارد! بدون اندیشه در اینکه با قرعه‌کشی ای‌بسا نصیبی بجز خار گزنده نخواهد داشت. اگرچه گاهی قرعه‌کشی هم کار چندان آسانی نیست. خاطرم هست در سال ۱۳۸۶ در جایگاه مشاور معاونت هماهنگی هنری شهرداری، پرونده اختلافی (اختلافی بین فرهنگسرای سالمند و مؤسسه نشر شهر) برای کارشناسی و داوری به بنده ارجاع شد که بسیار حیرت‌انگیز بود. هیچ پرونده‌ای آنقدر وقت و دقت مرا بدنبال خود نکشید و در قضاوت مرا متحیر نساخت! تا اینکه ناچارا جمع‌بندی خود را در دو صفحه متفاوت نوشتم و در کارتابل معاون وقت سازمان گذاشتم. بگمانم فردای آنروز بود که فریاد او در معاونت پیچید که این دیگه چه رقمشه!؟! حدس می‌زدم که قاطی کنه! به دفترش رفتم و گفتم که این پرونده خیلی پیچیده است و هر دو طرف صاحب حق هستند ولیکن دقیقاً با سهم مساوی! من خیلی سعی کردم که لااقل به یکطرف ۵۱٪ حق بدهم و به دیگری ۴۹٪ ولیکن هیچکدام بر دیگری برتری نداشت! وی هم که علوم سیاسی خوانده بود، گیج شده بود و ضمن تأیید برداشت بنده، گفت: هر دو حکم صادره شما را مکررا و با دقت خواندم ولی آخرش نفهمیدم اینرا باید امضاء کنم یا این یکی را؟! مگه میشه که در اختلاف دو مدعی، هر کدام ۵۰٪ حق داشته باشند؟! گفتم: می‌بینید که شده! گفت: اینجوری که دعوا حل و فصل نمی‌شود. گفتم: ظاهراً چاره‌ای بجز قرعه‌کشی نداریم! اما او حتی جرأت نکرد خودش یکی را تصادفی انتخاب کند! گفت: یکی از این دو تا را بگذارید جلوی من تا امضاء کنم! منهم چشمانم را بستم و یکی را برداشته و گذاشتم جلویش و او دومی را بنظرم پاره کرد و دور انداخت! در اینجا با مرور این خاطره نمی‌خواهم شیرجه به قرعه‌کشی را توجیه کنم بلکه قصدم تذکر است که در ارزیابی‌ها و قضاوت‌های خود خیلی خیلی باید دقت و احتیاط بخرج بدهیم و هشدار به آن‌هائی که بدون هیچ دقت و تعمق و احتیاطی، براحتی در باره دیگران (از گرفته تا مردمان پیرامونی خود) قضاوت‌های تند و عجیبی می‌کنند و دیگران را هم می‌خواهند بدون کمترین و مؤیدی با خود همراه سازند. ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۰ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe