هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
حضرت امام رضا (علیهالسلام) را
چرا «غریب الغربآء» نامیدهاند؟!!
#غریب_الغربا به معنای غریب غریبان است و كسی را گویند كه از همه غریبتر است. در خصوص علت بروز و شیوع این لفظ (غریب الغربا) در مورد امام رضا (در لسان عامة مردم پس از شهادت ایشان، اساس آن همان روایاتی است كه در خصوص شهادت و مكان دفن ایشان وارد شده است.
از رسول خدا (روایت گردیده: "پارهای از تن من در خراسان مدفون خواهد شد و هر غمناكی كه او را زیارت كند، خداوند غمش را بر طرف گرداند و هر گناهكاری كه او را زیارت كند، البته گناهانش را بیامرزد."(۱)
امیرالمؤمنین علی (نیز در این باره میفرماید: "به زودی مردی از فرزندان من در خراسان بوسیله زهر كشته خواهد شد كه نام او همنام من و نام پدرش نام پسر عمران (موسی) است، آگاه باشید كسی كه او را در غربتش زیارت كند، خداوند گناهان او را بیامرزد."(۲)
در حدیث معتبر از امام رضا (روایت گردیده كه فرمود: "زود باشد كه كشته شوم به زهر، به ظلم و ستم و مدفون شوم در كنار هارونالرشید، و بگرداند خداوند تربت مرا محل تردد شیعیان و دوستان من، پس هر كه مرا در این غربت زیارت كند، واجب شود بر او كه من او را زیارت كنم در روز قیامت."(۳)
هنگامی كه مأمون قصد خود را آشكار و پیشنهاد ولایتعهدی امام را مطرح كرد، امام نپذیرفت. تا آنكه اصرار كرد و عاقبت امام را تهدید به كشتن كرد. امام فرمود: حال كه چنین است، خداوند مرا از اینكه خود را با دست خود به نابودی كشانم، بازداشته، ناگزیر میپذیرم، بشرط اینكه هیچ عزل و نصبی به دست من صورت نگیرد.(۴)
مأمون با اینكار میخواست از قیام و شورش علویان كه حكومت او را تهدید میكردند، جلوگیری كند و علاوه بر آن به گمان باطن خویش، واقعیّت امام را به مردم نشان دهد. در حالیكه خود بیش از همه به زهد و تقوی و قداست امام رضا (اعتراف داشت، میخواست به مردم وانمود كند كه قضیه زهد و تقوای ایشان، آنگونه كه میپندارید نیست، زیرا امام برای رسیدن به حكومت، تظاهر به زهد میكند. او قصد داشت با بدنام كردن امام، چنین وانمود كند كه پیشوای مكتبی شما، با پذیرفتن ولایت عهدی قصد رسیدن به حكومت و قدرت را دارد. در عینحال خود مأمون در انظار مردم، به شدّت تظاهر به دین و علاقهمندی به اهل بیت میكرد. و امام (از نفاق و مكر و فریب او آگاه بود. یكی از دلایل پذیرش ولایتعهدی از سوی امام، در حقیقت بر ملا كردن چهرة واقعی مأمون برای مردم بود.
خضوع و خشوع و متانت امام در میان مردم و عمل به سیره و سنت رسول خدا، حقیقت باطنی امام را بیش از پیش برای مردم آشكار ساخت و حسادت مأمون به امام، در مدّت كوتاه ولایتعهدی ایشان و عاقبت به شهادت رساندن این امام هُمام، نقاب از نفاق و ایمان دروغین مأمون برگرفت.
طبق روایت، امام طی اقامت كوتاه خویش در خراسان، پیوسته دچار درد و رنج و اندوه بود و آرزوی مرگ میكرد. و نیز نقل گردیده كه روزهای جمعه، هرگاه از مسجد باز میگشت، میفرمود: "پروردگارا اگر گشایش كارم از آنچه در آن قرار دارم، مرگ است، هر چه زوتر مرگم را فرا برسان." تحمل مأمون و اطرافیانش و آمد و شد میان آنها و نشست و برخاست با آنان و سوءاستفاده مأمون از وجود مقدس امام در جهت اغراض و مصالح حكومت، همه اینها مایه دلآزردگی و ناراحتی و ناخشنودی امام، تا سرحدّ مرگ بود.
امام(ع) در موقعیتی قرار داشت كه هم از بُعد مكانی غریب بود و هم از بُعد عقیدتی. هم مجبور بود از دوری خانواده و یاران و مكانی كه به آن علاقهمند بود (مدینه)، دلتنگ باشد و هم در میان گروهی بسر برد كه هیچ سنخیّتی از نظر فكر و مرام و عقیده به آنان احساس نمیكرد و در عینحال ناظر اعمال ریاكارانهشان بود و از نیرنگ و نفاق درونی آنان نیز به خوبی آگاه بود. اینها وجود مقدس امام را بشدت آزار میداد. لذا عنوان غریبالغربا، مصداق چنین غربتی است.
پینوشتها:
۱. تحفة الزائر، بنقل از مفاتیح الجنان
۲. كامل الزیارات، باب ۱۰۱،ص۹۱۹
۳. مفاتیح الجنان
۴. بحارالانوار، ج۴۹،ص۱۴۴، بنقل از امامان شیعه و جنبشهای مكتبی، علامه مدرّسی، ص۲۶۳.
☝️از پیامهای وارده☝️
سلام
لطفاً
به گروه و کانالهای حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏