درباره افغانستان
سرمقاله روزنامه کیهان مورخ 3 شهریور 1400
به كسانی كه ستم كرده اند متمايل نشويد كه آتش دوزخ به شما مى رسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام يارى نخواهيد شد. (سوره هود، آیه 113)
بهخاطر دارم در روزهای تجاوز آمریکا به #افغانستان و اشغال این کشور و زمانی که در محیط دانشجویی گفتوگوهای آمریکا-محور، داغ بود، با یکی از دوستان رسانهای که به آمریکا و ژست بوش کوچک، خوشبین بود صحبت میکردم. در نهایت ایشان گفت که افغانستانِ ده سال دیگر را باید دید که چگونه از ایران پیشی گرفته و آباد شده و ... به واقع ادامه گفتوگو با او سودی نداشت و ارادت به کدخدا تا مغز استخوانش نفوذ کرده و عفونی شده بود. برخی نمایندگان مجلس ششم بدون ایست، دستها را بالا برده و در همان ابتدای کار قافیه را باخته بودند و به جای چارهاندیشی، بیشرمانه دنبال #جام_زهر و تسلیم کشور به دشمن بودند. دولت #اصلاحات هم که مشغول ادای شهادتین برای کدخدا و اطوار گفتوگوی تمدنها بود. نه به شدت و جدیت دولت #اعتدالی که سفره مردم را به اجنبی گرو داد، ولی آن دولت نیز معیشت و امنیت را به مضیقه برده بود.
گویی همیشه تاریخ انقلاب اسلامی اینگونه بوده که دولتهای لیبرال و مدعی، اولویت اول و مأموریت اصلی خود را تنشزدایی با دشمن خونی- شما بخوانید اقتدارزدایی از مردم و میهن خود- قرار داده و برای جلب اعتماد و دیده شدن توسط آمریکا و اروپا، هزینههای بسیار گزافی را به کشور تحمیل کردند و اگر #ولی_فقیه نبود خدا میداند عاقبت امروزین سوریه و عراق و افغانستان، دیروز نصیب ما میشد یا پریروز. بیدلیل نیست که تمام همت دشمنان، تضعیف مصدر و مصداق ولیفقیه بوده و هست. #تنشزدایی مثل مذاکره، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان و... چون که اصطلاح شیکی است توسط دشمنانی که هیچ اعتقادی به آنها ندارند و خودشان ناقضان درجه یک آنهایند برای #عوام_فریبی به کار میرود. آنها هرگز توضیح صحیح و کامل آن را ارائه نمیکنند و نشانی غلط میدهند تا نفوذیها مردمشان را به کمینگاه آنها ببرند.
مثلاً سران #آمریکا، #اسرائیل و #انگلیس که سمیترین دشمن بشریتاند و خطرناکترین حکومتهای تروریستی را رهبری میکنند و در صدسال اخیر هر جنگ و جنایتی که در جهان درگرفته پای برخی یا همه آنها در آن بوده است اصلیترین مرثیهسرایان آزادی و حقوق بشر و حقوق زنان و... هستند. موجودیتهای شروری که هرگز بر صراط مستقیم و بر اصول بشری حرکت نکردند و تفکرشان بر توطئه، تفرقه، تهدید، ترور و نامردی بنا شده است. خائنان را #بورسیه و #تربیت میکنند تا در زمان مقتضی به کارشان بگیرند و تا آنجا که میتوانند از آنها بار میکشند و شیرشان را میدوشند و وقتی شیره آنها را گرفتند و تاریخشان گذشت آنها را تفالهوار پرت میکنند و گویی هرگز آنها را نمیشناخته و ارتباطی نداشتهاند.
#پهلویها تا سال 57 نمونههای خوبی برای عبرت خلق بودند! ولی امروزه نسخههای جدیدتری از دیکتاتورهای #نوکر و #خانهزادهای فرسوده و مستهلکی را میبینیم که چگونه خوار و خفیف میشوند و یکی پس از دیگری به اعماق تاریکِ تاریخ فرو میافتند و غیر از وبال خیانتها و جنایاتشان، لعن و نفرین مردم خود را نیز به گور میبرند. امثال صدام و بنعلی و مبارک و قذافی و... همگی پیش چشم ما ذلیل مرده شدند و ما فرصت دیدن سقوط آنها را در این مقطع زمانی داشتیم. همین هفته گذشته همگان فرار حقیرانه حاکم دستنشانده و بیغیرت و بیعرضه افغانستان را دیدند. #دیکتاتورها معمولاً برای مردم خود گندهگو، اخمو و خشن و برای دشمنان ملتشان ذلیل، خندهرو و گربه ملوساند. #اشرف_غنی دیکتاتور نبود ولی گندهگو بود. انسان بیارزشی که کشور خود را در اختیار دشمن گذاشت و به قول خودش برای فرار، تنها توانست شلوار و کفشی برای خود جستجو کند. البته غیر از آنچه که میگویند به یغما برده است.
#افغانستان_مظلوم، اگرچه پارهتن ایران و در دورانی نه چندان دور، مهد علم و ادب بوده و پادشاهان بیکفایت قاجار و پهلوی آن را تلف کردند؛ ولی اکنون بهخاطر حضور نالایقها و گوشهنشینی و شهادت لایقها به #فغانستانی تبدیل شده که از یادش رقت میبارد. علمای بزرگ آنها و مدافعان شریف حرم و شهیدان عزیز آنها تا ابد بر تارک تاریخ جانستان افغانستان میدرخشند و ایکاش هنرمندانی جهادی میتوانستند برای احیای باور ملی آنها از این مفاخرشان مستندها بسازند تا بیش از این، این دیار کهن، مرتع مستکبران و منزل غریبهها نباشد. غربت افغان و بهویژه شیعیان آن، مرثیهای جانگداز است. افغانستان را باید از نو شناخت و به خودشان شناساند تا بدانند در چه سرزمین بزرگی زیست میکنند. باید برای بلند شدن افغان، تاریخ را برایشان گفت و گفت که پارهی جدا شدهی ایراناند و باید چون ایرانیان، عزت رفته را بازیابند و بر امور خود مسلط شوند.
👇👇