⚛ #چرایی روایت های #سوگیرانه و البته #متوقعانه مرحوم آقای هاشمی
✍ د.ابوالحسن صادقی جهانی
✅ در این مجال در پی یافتن انگیزه های بازنشر ویدئو مذکور از سوی خانواده مرحوم هاشمی نمی باشم و آن را در فرصت های پیش رو واکاوی و تحلیل خواهم کرد.
✅ به جا می دانم در اینجا به اقتضای فرصت در اختیار به تحلیلی کوتاه از ابعاد کمتر شناخته شده مرحوم آقای هاشمی بپردازم. در یک دهه اخیر عده ای از افراد و جریانات با انگیزه های سیاسی تلاش می کنند تا تصویر کاملاً مثبت، آزادیخواه، مصلح و دانایی کل و همه چیز دان و بی نقصی از مرحوم آقای هاشمی به مخاطبان خود روایت و تصویرسازی کنند.
✅ به اعتقاد قلبی من و با مرور عمر هشتاد ساله مرحوم آقای هاشمی، در برهه ها و ادوار مختلف؛ نشان های متفاوتی از تغییرات رفتاری و عملکردی #سینوسی ایشان در گذار عمرشان می توان مشاهده کرد.
✅ آقای هاشمی سیاستمداری است که #پارادایم نظری روشنی برای اداره جامعه و حکمرانی ندارد و عموماً برای ماندن در عرصه سیاست متوسل به روش های مختلف و غیر دموکراتیک می شد و البته ایشان برای رسیدن به اغراض سیاسی نهانی خود در موضوعات مختلف از تاکتیک های متضاد و متناقض نیز در مواقع نیاز بسیار بهره برده اند.
✅ آقای هاشمی در همه این سال ها یک حس #برتری_جویی نسبت به بقیه همطراز ان خود داشته است و حتی بسیار علاقمند بود، خود را در داخل کادر رهبری نظام جا دهد و در اذهان عمومی نیز هوشمندانه برای این هدف تصویرسازی می کردند.
✅ مرحوم آقای هاشمی علاقمند بودند خود را #راهبری استراتژیک معرفی کنند که می تواند، در عرصه اجتماع در نقش مرد بحران ها عمل کنند. البته بی میل نبودند وضعيت ایران را نیز به صورت ناپایدار و بحرانی به نمایش بگذارند.
✅ رویه مرحوم آقای هاشمی در همه این سال ها به گونه ای بود که می توانست با عبور از ارزش های دینی و ملی و با استفاده از کارت های دو جریان عمده سیاسی در صورت نیاز #علیه دیگری و برای حذف آن جریان از بازی استفاده کند.
ناگفته نماند به واسطه همین نگاه و اقدام، بارها و بارها از سوی افراد صریح گو و بدون ملاحظه هر دو جریان عمده سیاسی مورد تند و تیزترین هجمه ها و حمله ها واقع شدند.
✅ مدیریت استراتژیک سه مولفه(جاه طلبی، #خیانت به مقام مافوق سازمانی و یا اجتماعی خود، #لیز_خوردن از اردوگاه سیاسی که در آن مستقر بوده و چرخش دلفینی و یکباره از خاستگاه سیاسی قبلی) را برای مدیران عالی و رهبران اجتماعی سمی مهلک ارزیابی می کنند،
و این سه مولفه را پر تکرار از مرحوم آقای هاشمی در طول مدت حضور ایشان در عرصه سیاسی شاهد بودم.
۱. ایشان در جامعه روحانیت مبارز تهران عضو شورای مرکزی و از کادر رهبری این جامعه بودند، ولی همزمان در نقش راهبری مجمع روحانیون مبارز اقدام می کردند.
۲. ایشان به آقای ناطق علاقه نشان می دادند و همزمان کمک نانوشته و موثری برای پیروزی آقای خاتمی رقم می زدند.
۳. خطبه های نماز جمعه تهران ایشان بصورت طولانی مدت برای تبیین عدالت اجتماعی بود و آنگاه که در مسند ریاست جمهوری مستقر شدند، در قامت یک نئولیبرال صادق از سیاست های پولی و مالی صندوق بین المللی برای ایجاد طبقات اقتصادی و شکل بخشی به نوکیسه ها در ایران عمل کردند.
۴. ایشان در طول مدتی که در مسند ریاست جمهوری بودند به صورت تمام قد و همه جانبه فضای فرهنگی و رسانه ای منقبض کرده و اجازه کوچکترین تنفس را به منتقدان و نه مخالفان خود ندادند و زمانی که از مناصب قدرت فاصله گرفتند، تمایل به سمت فضای فرهنگی و رسانه ای بی قواره و آشفته پیدا کردند و مدافع و نمایندگی این جماعت را در تریبون های در اختیار بر عهده گرفتند.
۵. آقای هاشمی در آغاز و میانه های دفاع مقدس برای خریدن توپ های ۱۴ میلی متری ضدهوایی ( منسوخ شده) به کره شمالی و یا موشک های دم دستی به لیبی متوسل شدند و ناملایمات، رنج ها و فشارهایی که رزمندگان ایرانی از نبود تجهیزات نظامی دیدند؛ خبردار بودند؛ ولی در اواخر عمر برای همنوایی و همصدایی با غربگرایان داخلی و نیز مصرف خارجی با چشم پوشی از واقعیت های جهان موجود؛ جهان آینده را بدون موشک و ....تصویرسازی کردند. البته در سخنرانی آن جمع آلمان و ژاپن را شاهد مثال آوردند.
✅ ناگفته ها در مورد آقای هاشمی کم نیست؛ اما در جمع بندی سخنان خود در این یاد داشت به دو #نکته می پردازم؛
الف_ آقای هاشمی علیرغم آنکه می دانستند که حضرت آقا سلمه الله در دوستی و برادری با ایشان صادق و مومن هستند؛ با این حال از آغاز زعامت آقا؛ ولی هیچ وقت تمامی تخم مرغ های خود را در سبد نظام نگذاشتند و نصف نگاه خود را به مخالفان نظام و منتقدان رهبری دوختند و در خلوت و جلوت از برخی جسارت ها و اهانت های اقوام و نزدیکان خود نسبت به رهبری چشم پوشیدند و گاهی نیز به گونه ای عمل کردند که مشوق عمومی سازی این مباحث باشند. تا زمینه قبح زدایی و عادی انگاری این مباحث باشد.برای دومی جا نبود