#شهیدانه
《 از شهید خواستم من را کربلایی کند ... 》
در ایام اربعین سال ۱۳۹۸،از طرف سپاه پاسداران استان سمنان،موکب شهید شوکت پور در مرز مهران بر پا شد.من و جمعی از بسیجیان در این موکب،به زائران امام حسین (ع) خدمت رسانی میکردیم.یکی از بسیجیان به من گفت: میشود مرا همراه کامیون هایی که کالا به سمت عراق می برند،بفرستی؟
گفتم:شما را با یکی از کامیون ها می فرستم،خیالت جمع باشد.همه کارهایش درست شد و بدون هیچ کرایه و هزینه ای راهی کربلا شد ...
برایم تعریف کرد که من پول نداشتم و خیلی نا امید بودم.در سمنان متوسل به شهیدی شدم و بر سر مزارش رفتم و از او با جان و دل خواستم که امسال کربلایی بشوم.فردای آن روز،شخصی اتفاقی سیصد هزار تومان پول به من داد و من با توکل به خدا از سمنان حرکت کردم به سمت مهران اما فقط تا مهران را پول داشتم و مانده بودم بقیه راه را چطور بروم ...
گفتم: میتوانی بگویی اسم آن شهید چیست؟
گفت: شهید عباس دانشگر
#یه شهید اگه بخواد گره ها را وا میکنه ...
🌱 اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج🌱
🌹 با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/5308715C931175f86c