eitaa logo
کانال همسنگران شهداء
170 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
43 فایل
بسم رب الشهداوالصدیقین لبیک یاخامنه ای لبیک یاحسین است ماجامانده گان ازقافله شهادتیم ورسالت ماادامه راه شهداست
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ شبی به هزار ماه... 🔸اگر کسی خود را بداند، خودش را ضایع نمی‌کند. 🔸«قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن؛ یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم و توسعه دهیم که دامنه‌ی عجزهای‌مان کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی! ( و ) خداوند برای هر شیئی قدری کرده است: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَی ءٍ قَدْراً» 🔶مؤمن باید، عجزهای خودش را کم کند و قدر خودش را توسعه بخشد؛ این توسعه چطور انجام می‌شود؟ 🔸با . تمنایی برای توسعه و تسخیر... وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلا إِذَا أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ » - سوره حج - ٥٢ 🔸تمنا یعنی طلبِ وسع کردن. انبیا، امامان معصوم و ولی فقیه برای رقم زدن جامعه‌ی آرمانی موردنظر خود، هرگز در گوشه‌ای نمی‌نشستند تا همچون یک سوپرمن (ابرمرد)، تنهایی جامعه‌ی خود را بسازند و سپس مردم را به آن دعوت کنند. 🔸بلکه آن‌ها از یک یک مردم طلب وسع می‌کردند. زمانی که تک تک مردم کوشش کنند و پیدا کنند و قدر یابند، آن گاه جامعه توسعه پیدا می‌کند؛ قدر می‌یابد و مقتدر می‌شود. 🔶اگر مردم عزیز ما برای نخستین بار در تاریخ انبیا و ائمه و صلحا توانستند حکومتی اسلامی بنا کنند که چهل سال برپا بماند؛ به طوری که به نسبت روزهای آغازین انقلاب، به مراتب از مضاعف‌تری برخوردار است، چه چیزی‌ست جز آنکه بر وسع مردم افزوده شده؛ و اینجا بود که امام راحل می‌فرمودند: «می‌بینم که این مردم الهی شده‌اند» «این مردم را انبیا و ائمه نداشتند» البته، ملتی که وسع یافته و توسعه‌ و قادر است، لاجرم تکلیف مضاعف‌تری هم دارد که: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» هرچه به وسع ما افزوده شود، تکلیف ما بیشتر می‌شود. و امروز، تکلیفی به مراتب بزرگتر از روزها و ماه‌های نخست انقلاب اسلامی بر دوش ماست... ✅ پس برای شدن، برای یافتن و قادر شدن، برای زدودن عجزهای باقیمانده، برای قدر پیدا کردنِ تمام بخش‌هایی که هنوز در آن عاجز مانده‌ایم، راهی نداریم جز اینکه خودمان، بیابیم؛ با تمنا! ✳️ و این شب‌ها، شب‌های است. امشب تمنا می‌کنیم تا برای یک سال دیگر، نه؛ برای هزار ماه دیگر، بیشتر و بیشتر قدر یابیم.... ما این چنین رقم می‌خورد. 🔺قدر بالقدر ⬅️ توانایی‌هایی هستند که هنوز آزادشان نکردیم. 🔺قدر بالفعل ⬅️ آنچه اکنون هستیم. 🔺عجز بالفعل⬅️ باید زدوده بشود. 🔺عجز بالعجز⬅️ بعید است در این حوزه‌ها هرگز قادر بشیم. همچون بازگشت به دوران کودکی‌مان.
✳️ شبی به هزار ماه... 🔸اگر کسی خود را بداند، خودش را ضایع نمی‌کند. 🔸«قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن؛ یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم و توسعه دهیم که دامنه‌ی عجزهای‌مان کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی! ( و ) خداوند برای هر شیئی قدری کرده است: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَی ءٍ قَدْراً» 🔶مؤمن باید، عجزهای خودش را کم کند و قدر خودش را توسعه بخشد؛ این توسعه چطور انجام می‌شود؟ 🔸با . تمنایی برای توسعه و تسخیر... وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلا إِذَا أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ » - سوره حج - ٥٢ 🔸تمنا یعنی طلبِ وسع کردن. انبیا، امامان معصوم و ولی فقیه برای رقم زدن جامعه‌ی آرمانی موردنظر خود، هرگز در گوشه‌ای نمی‌نشستند تا همچون یک سوپرمن (ابرمرد)، تنهایی جامعه‌ی خود را بسازند و سپس مردم را به آن دعوت کنند. 🔸بلکه آن‌ها از یک یک مردم طلب وسع می‌کردند. زمانی که تک تک مردم کوشش کنند و پیدا کنند و قدر یابند، آن گاه جامعه توسعه پیدا می‌کند؛ قدر می‌یابد و مقتدر می‌شود. 🔶اگر مردم عزیز ما برای نخستین بار در تاریخ انبیا و ائمه و صلحا توانستند حکومتی اسلامی بنا کنند که چهل سال برپا بماند؛ به طوری که به نسبت روزهای آغازین انقلاب، به مراتب از مضاعف‌تری برخوردار است، چه چیزی‌ست جز آنکه بر وسع مردم افزوده شده؛ و اینجا بود که امام راحل می‌فرمودند: «می‌بینم که این مردم الهی شده‌اند» «این مردم را انبیا و ائمه نداشتند» البته، ملتی که وسع یافته و توسعه‌ و قادر است، لاجرم تکلیف مضاعف‌تری هم دارد که: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها» هرچه به وسع ما افزوده شود، تکلیف ما بیشتر می‌شود. و امروز، تکلیفی به مراتب بزرگتر از روزها و ماه‌های نخست انقلاب اسلامی بر دوش ماست... ✅ پس برای شدن، برای یافتن و قادر شدن، برای زدودن عجزهای باقیمانده، برای قدر پیدا کردنِ تمام بخش‌هایی که هنوز در آن عاجز مانده‌ایم، راهی نداریم جز اینکه خودمان، بیابیم؛ با تمنا! ✳️ و این شب‌ها، شب‌های است. امشب تمنا می‌کنیم تا برای یک سال دیگر، نه؛ برای هزار ماه دیگر، بیشتر و بیشتر قدر یابیم.... ما این چنین رقم می‌خورد. 🔺قدر بالقدر ⬅️ توانایی‌هایی هستند که هنوز آزادشان نکردیم. 🔺قدر بالفعل ⬅️ آنچه اکنون هستیم. 🔺عجز بالفعل⬅️ باید زدوده بشود. 🔺عجز بالعجز⬅️ بعید است در این حوزه‌ها هرگز قادر بشیم. همچون بازگشت به دوران کودکی‌مان.
❓جایگاه یا وکالت دادن به خدا در زندگی اجتماعی و در سیاست و چاره‌اندیشی ما کجاست؟ 🔺 نقیصه‌ی مهم دانش مدیریت غربی (علم سیاست) در این است که بعد از چاره‌اندیشی، جایی برای ، الهی و نمی‌بیند. 🔸سیّاس کسی است که و خوبی زده باشد و آن را به نحو احسن نماید. 🔸زمانی می‌توانیم بگوییم خوبی اندیشیده شده که در ماهیت آن به ایمان و یقین رسیده باشیم. اما حتی در همین حین، باید نگاهمان به باشد؛ آنچه خدا بخواهد، همان می‌شود: 💠«اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ»، «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» و... گرچه خواست و مشیت الهی، هرگز تفننی و بی‌حساب نیست، اما در هر شرایطی، به جایی خواهیم رسید که هرچه تدبیر و تصمیم کنیم، کاری از ما ساخته نیست؛ چطور مشیت و خواست الهی در دانش مدیریت، نادیده انگاشته می‌شود؟ 🔸اما هر تصمیم خوب، که به ایمان و یقین رسیده و بر مشیت الهی نیز چشم دوخته باشد، در حد تصمیم نباید بماند؛ جایی که دیگر مصمم بر تصمیم خود شده‌ایم، نیاز به نیکو داریم. تمام تلاش خود را می‌کنیم و از حداکثر ظرفیت خود و تجربه‌ی بشری نیز بهره می‌بریم تا بهترین تدبیر را زده باشیم؛ اما در همین حین، باید بدانیم زمانی‌ست که تمام قد به خدا داده باشیم: 🔸تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری‌ست// 🔸راهرو گر صد هنر دارد، بایدش (حافظ) 🔸زمانی که با ایمان به تصمیم خود و منوط به مشیت الهی، مصمم شده و به بهترین کیفیت نیز تدبیر کردیم و به هم وکالت دادیم، سپس موعد اجرای آن به نحو احسن است. اجرای احسن، عمل صالح ما است که در مقابل عمل مفسد قرار دارد؛ عمل صالحی که آن نیز محدود به ؛ تا چه مقدر ما باشد.«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» ✳️ ما حتی اگر بهترین سیاست‌مدار هم باشیم، برخلاف مقدرات و مشیت الهی و آنچه وکالت آن باخداست، نمی‌توانیم عمل کنیم؛ دست‌مان کوتاه است... 🔴 در نظر گرفتن این معیارها در ساختار علم مدیریت و سیاست، ما را ممکن می‌سازد؛ در غیر این صورت، به جای تکیه بر ، به سخن گفتن با فخر می‌کنیم و سیاستی پیاده می‌کنیم که حل تمامی مشکلات یک جامعه‌ی هشتاد میلیونی را منوط به مشیت در رفع تحریم‌ها می‌دانست، پس با توکل به تضمین بودن امضای کری پا به میدان مذاکره نهاد؛ نه درستی بود و نه خوبی بر آن زده شد و نه حتی آن کم عیب و نقص بود. 📌 جلسه یکم با موضوع «درآمدی بر سیاست‌گذاری، تصمیم‌سازی و چاره‌اندیشی» (در ۵ بهمن ۸۵) را ببینید:
✳️ شبی به هزار ماه.. 🔸اگر کسی خودش را بداند، خودش را ضایع و نابود نمی‌کند. 🔸«قدر» یعنی توانمند شدن؛ ارزش یافتن. 🔸ما نسبت به چیزهایی عاجزیم و نسبت به یک موارد دیگر، قادریم. قدر یافتن، یعنی بتوانیم مرزهای توانایی خود را آن قدر بگسترانیم و توسعه دهیم که عجزمان، کمتر و کمتر شود. چه عجزهای مادی و چه معنوی! ( و ) ❓این توسعه چطور انجام می‌شود؟ 🔸با . تمنایی برای توسعه و تسخیر... 💠ومَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِیٍّ إِلا إِذَا أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ » - سوره حج - ٥٢ 🔸تمنا یعنی طلبِ وسع کردن. انبیا و ائمه برای رقم زدن جامعه‌ی آرمانی موردنظر خود، هرگز در گوشه‌ای نمی‌نشستند تا تنهایی جامعه‌ی آرمانی‌شان را بسازند و سپس مردم را به آن دعوت کنند. بلکه به میان مردم رفته و از یک یک مردم طلب وسع می‌کردند. همچون تمناهای «ولی فقیه» در دیدارهای خود با کارگزاران، دانشجویان، استادان و.. زمانی که تک تک ما کوشش کنیم تا پیدا کنیم و قدر بیابیم، آن گاه جامعه‌ی ما هم توسعه پیدا می‌کند؛ قدر پیدا می‌کند و مقتدر می‌شود. ✅ پس برای شدن، و یافتن و قادر شدن، راهی نداریم جز اینکه خودمان بیابیم؛ با تمنا! ✳️ و این شب‌ها، شب‌های است. امشب تمنا می‌کنیم تا برای هزار ماه دیگر، بیشتر و بیشتر قدر یابیم.. ما این چنین رقم می‌خورد. کانال رسمی استاد حسن عباسی 💠 @Hasanabbasi_ir