🔴 باستانگرایی و انقلاب اسلامی
🔸#باستانگرایی با هدف رقیق کردن علقه و تعلق به هویت اسلامی؛ یک طراحی قدیمی و البته ناکارآمد دشمن است. این ایده هرگز نتوانست در مقابل امواج انقلاب اسلامی مقاومت کند و جذاب و جنبش ساز نبود و نیست.
🔹در این زمینه نکاتی گفتنی است:
🔻۱. باید دقت کرد که بازتولید ایده باستانگرایی تنها در صورت اشتباه و حساسیت بیجای برخی #جریانات_مذهبی داخلی ممکن است مسئله ساز شود. آن هم به این دلیل که انرژی دوقطبی سازی که یک گرایش سلبی است با گرایش باستانگرایی (به منزله یک انرژی فرهنگی ایجابی) برهم نهی پیدا میکند و در یک راستا عمل میکند.
🔻۲. از طرف دیگر؛ از آنجایی که حاکمیت، مروج اسلام است و ابزارهای وسیع گفتمان سازی و ترویج ایده خود را داراست و قدرت را به دست دارد؛ اتفاقا در این شرایط مناسب است حساسیت بیجا در مورد ایدههای فرهنگی کم خطر را کنار بگذارد.
🔻۳. سعه صدر فرهنگی جمهوری اسلامی به معنای عقب نشینی از اصول نیست بلکه نوعی نجابت فرهنگی و وسیع نگری فکری است که سبب میشود گفتمانهای غیر در طول زمان در گفتمان انقلاب اسلامی هضم شوند یا از درجه اهمیت بیافتند.
🔻۴. این مسائل در بستر طبیعی گفت و گوهای اجتماعی و فکری در طول زمان حل خواهد شد. #حادسازی و #امنیتی کردن گرایشات باستانگرایی؛ اشتباه بزرگی است.
🔻۵. به نظر میرسد جریانی کاملاً مشکوک یا با نگاه بسیار خوشبینانه نادان در حال دوگانهسازی و تقابل اسلامیت _ ایرانیت است. این موضوع در بلندمدت آثار بشدت مخربی بر فضای فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه خواهد گذاشت. اساساً حضرت امام (ره) و بخصوص رهبری معظم این هنر بزرگ را داشتند که این دو را بههم پیوند زدند و جلوهای جدید از ترکیب دین و ملیت را در قالب جمهوری اسلامی به صحنه آوردند. سیره رسول خدا (ص) نیز هرگز نفی کامل تاریخ جاهلیت نبود و در موارد متعددی بر برجستگیهای مثبت دوران کهن عرب جاهلی صحه میگذاشتند.