#یادداشت_روز_زمانه
🔴 اتاق جنگ نه اتاق خواب....‼️
🔻چهارشنبه هفته گذشته آقای روحانی در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت را میتوان نخستین نشانه از باور به جنگ اقتصادی دانست. رئیسجمهور در سخنان خود گفت واشنگتن درصدد است با جنگ اقتصادی ایران را به زانو درآورد. بیان این سخن حاکی از باور به جنگ اقتصادی است هرچند اختلافی مهم و اساسی در زمان آغاز این جنگ وجود دارد.
حال که دولت حداقل در مقطع کنونی قائل به جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران است، به عنوان پیشانی و خط اول این نبرد چه کارهایی میتواند و باید انجام دهد؟ برخی از این اقدامات عبارتند از؛
1⃣ بهطور طبیعی و منطقی در شرایط فعلی دولت باید نگرش، تصمیمات و اقدامات خود را بر اساس شرایط جنگی تغییر دهد. نمیتوان در شرایط جنگی بود و مانند شرایط عادی و طبیعی رفتار و برخورد کرد. وقتی جنگی شروع میشود، تمام شئونات و اجزای یک کشور را درگیر میکند. برای مثال در جنگ نظامی، نمیتوان گفت چون نبرد مسلحانه است نیروهای مسلح بجنگند و سایر اجزای کشور به روند معمول و عادی خود ادامه دهند. جنگ اقتصادی آمریکا علیه کشورمان به مراتب پیچیدهتر از یک جنگ نظامی است و برای پیروزی در این جنگ تحمیلی، همه اجزای کشور باید در خدمت این دفاع مقدس باشند؛ از دستگاه دیپلماسی گرفته تا بخش دولتی و خصوصی اقتصاد، نهادهای نظارتی و امنیتی، دستگاه قانونگذاری، رسانهها، نهادهای فرهنگی و مذهبی، جامعه علمی و دانشگاهی و غیره. فرماندهی، هماهنگی، کنترل و نظارت میان این بخشها برعهده اتاق جنگ است. اتاق جنگی که در آن سوی میدان، فرماندهی آن در دست وزارت خارجه آمریکاست و سایر نهادها به عنوان بازوهای فکری و عملیاتی آن ایفای نقش میکنند. اولین و مهمترین وظیفه اتاق جنگ، بیدار کردن مدیران و مسئولانی است که همچنان در خواب به سر میبرند. اگر سالهای سال این طیف از مدیران اقتصادی – فارغ از اسم و رسم دولتها- اتاق مدیریت اقتصادی را با اتاق خواب اشتباه نمیگرفتند، بیشک وضعیت جور دیگری بود.
2⃣ در هر جنگی اطلاعات عنصری فوقالعاده تعیینکننده است. هرچه اطلاعات بیشتری از راهبرد و تاکتیکهای دشمن داشته باشید و برعکس، دشمن اطلاعات کمتری از نقاط ضعف و قوت و برنامههای شما داشته باشد، احتمال پیروزی شما در نبرد بیشتر خواهد بود. اطلاع از وضعیت جبهه خودی نیز همین حکم را دارد. فرماندهی که اطلاعات به روز و دقیقی از امکانات و نیروی خود ندارد، چگونه میتواند امیدوار به پیروزی باشد؟ در جنگ اقتصادی این همان مسئله شفافیت اقتصادی است. همانقدر که شفافیت اقتصادی درونی واجب و ضروری است، دسترسی دشمن به این اطلاعات، ویرانگر و عین خودکشی است. این اصل ساده و بدیهی تکلیف برخورد با برخی کنوانسیونها و معاهدات به ظاهر بینالمللی را روشن میکند. در حالی کشور درگیر جنگ تمامعیار اقتصادی است، ایجاد هرگونه اشراف اطلاعاتی برای حریف، اقدامی فراتر از سادهلوحی و در حد خیانت است.
3⃣ در همه جای دنیا نحوه برخورد با متخلفین و قانونشکنان در شرایط عادی و جنگی متفاوت است. اگر سربازی در شرایط عادی از خدمت سربازی فرار کند، او را دستگیر کرده و طی فرآیندی اداری با او برخورد میکنند که تعیین اضافه خدمت، حکمی معقول و مرسوم است. اما در شرایط جنگی برخورد متفاوت است. دادگاههای صحرایی تشکیل میشود و متخلفان، فراریان و خائنان به سرعت و با شدت عمل هرچه تمامتر مورد مواخذه و مجازات قرار میگیرند.
در حالی که کشور، درگیر یک جنگ اقتصادی تمامعیار است، نحوه و سرعت برخورد با متخلفان اقتصادی نیز باید متفاوت باشد.
4⃣ به موضوع «عملیات روانی و رسانهای» به عنوان آخرین مورد بسنده میکنیم. ممکن است شما تمام بایدها و نبایدهای اقتصادی را به نحو مطلوبی رعایت کنید اما در نهایت بازنده این میدان باشید! چرا؟ چون در میدان عملیات روانی، جنگ مدیریت و تاثیر بر افکار عمومی را به حریف باختهاید.
✍ #محمدصرفی