#سبک_زندگی_خوب
💠 یادداشت چهاردهم: زیستن در دوران قرنطینه (۱۴)
🔹 «ما»
🖌 یکی از عوارض دوران قرنطینه جداشدن آدمها از همدیگر است. فرصتهای اجتماع از ما گرفته شده است. جشنهای شعبانیه و هیاتها را در خانه ماندیم و احتمالا افطاریهای ماه مبارک، دعاهای سحر و شبهای قدر را در خانه و دور از دیگران باشیم.
اما یک سوال، آیا قرنطینه ما را از هم جدا کرد؟ یعنی اگر قرنطینه برداشته شود ما به هم نزدیکتر خواهیم شد؟
و یک سوال مهمتر، اصلا این «ما» کیست که ملاک نزدیکی و دوری قرار میگیرد؟
اصلا با چه ملاکی «ما» را تعیین میکنیم؟ ما یعنی کی؟
🖌 «ما» از اضافه شدن «من» به دیگران پدید میآید. حداقل یک نفر دیگر! من و دوستم، من و همکارم، من و همسرم، من و فرزندم، من و پدر یا مادرم!
گاهی دیگرانی به صورت موقت در کنار منهایمان قرار میگیرند و «ما» میسازند، مثل وقتی جلوی در ساختمان یا اتاق به یک غریبه میرسیم. ما باید به هم احترام بگذاریم، پس «بفرمایید» میگوییم تا او اول وارد شود؛ اما اگر مسئلهی جای پارک باشد دیگر آن غریبه «ما» به حساب نمیآید! یا هنگام اعتراض، مثلا به مشکلات ساختمان من و همسایه «ما» هستیم؛ اما هنگام چینش وسايل منزل و دکوراسیون آن، طبیعتا همسایه جزء ما قرار نمیگیرد.
🖌 محور کلیدی در مسئله «ما» در واقع تعیین همان دیگری است. اینکه کدام دیگرانی را در کنار «من» قرار میدهیم تا «ما» بسازیم.
🖌 مسئلهی «ما» از آن بحثهایی است که از شدت بدیهی بودن، از تیررس نگاههایمان دور مانده است. کمی صبر کنید درباره این مسئله حرفهای زیادی هست که باید با هم مرور کنیم. تازه این اول راه است!
پ.ن: پست قبلی را رها نکردم. منتظرم انتقادها و سوالاتی که تازه شروع شده کمی جمع شود و بعد ادامه بدهم، البته به شرط حیات.
#استاد_آقانوری
حوزه شریف
🔻
@Hdsharif
______________
معرفت فصل ندارد، نو شدن همیشگی است 🍀
#سبک_زندگی_خوب
💠 یادداشت پانزدهم: زیستن در دوران قرنطینه (۱۵)
🔹 «ما»
🖌 من در کنار دیگری ما میشویم. دیگریهای متفاوت!
ما شدن غیر از طرف، سطح هم دارد. در همان مثال جای پارک فرض کنید، راننده ماشین بغلی پدرتان باشد. احتمال زیاد میگویید اینجا پارک کن، من دنبال جا میگردم. اما اگر طرف دیگر یکی از دوستان باشد، در همین موقعیت تعارفی میکنیم که خود طرف مقابل هم میداند نباید آن را جدی بگیرد.
با این جملات میخواستم توجهتان را به مسئله "ماشدن" جلب کنم. از این مقدمهی بسیار مهم، بگذریم!
🖌 سوالی مهم! آیا دیگریهای هستند که در کنار من و شما باید قرار بگیرند و ما بشویم، و دیگریهایی که باید دیگر بمانند و جزء ما نشوند؟
شاید باورتان نشود ولی این مسئله میتواند اصلیترین مسئله در تنظیم سبک زندگی یک مسلمان شمرد. شاید باورتان نشود ولی انتخاب دیگری که "ما" را بسازد، مسلمان یا کافر بودن ما را مشخص میکند. در واقع زندگی مومنانه و یا کافرانه ما را میسازد.
🖌 اگر از قرآن، بپرسیم که آن دیگریهای کنار ما چه کسانی هستند، چه پاسخی خواهیم شنید؟
همین مطلب، دایرهی ما و به دنبالش کیفیت زندگی ما را نیز تعیین میکند. همان دیگری که در کنارش "ما" خواهیم شد.
🖌 امروز به همین مقدار بسنده میکنم دوست دارم روی سوال بیشتر فکر کنیم؟
#استاد_آقانوری
حوزه شریف
🔻
@Hdsharif
__________________
معرفت فصل ندارد، نو شدن همیشگی است 🍀
#سبک_زندگی_خوب
💠 یادداشت شانزدهم: زیستن در دوران قرنطینه (۱۶)
🔹 مسئله ما و من
🖌 این از سوالات مکرری است که در جلسات مختلف میپرسم؟ بزرگترین کار زندگی که میخواهید انجام بدهید نیاز به چقدر چند نفر آدم دارد؟
جوابهایی که میگیرم متفاوت است. از دو نفر تا هزار نفر تا جواب سوالی که یکی از شما پرسید: «بزرگترین کار و کسب دنیا چند نفر کارمند و کارگر دارد؟»
جواب را جستجو کرده بودم و همان موقع گفتم: بین دو تا دو میلیون و نیم نفر و او همان را انتخاب کرد.
🖌 این یکی از مواردی است که دایرهی «ما» را مشخص میکند.
ما میخواهیم چه کار کنیم؟
یعنی چه کاری انجام بدهیم از خودمان و زندگی خودمان راضی میشویم؟
آن کار نیاز به چند نفر آدم دارد؟
🖌 خیلی اوقات ما اگر در کارمان موفق شویم برایمان کفایت میکند. حالا این کار مدیریت یک شرکت یا پیشبردن یک پروژه یا تربیت فرزندانمان باشد. به هر حال کار من و شما باید موفق شود!
اینجا مایی وجود ندارد! من هست! کار من! فرزندان، همکاران و .... لوازم این موفقیت من هستند. و من حتی برای موفقیت خودم جانفشانی هم خواهم کرد و خودم را فدای کار یا پروژه یا خانواده یا فرزند میکنم تا موفق بشوم. البته ممکن است کنار این من انگیزههای خوبی هم داشته باشم؛ ولی «من» محور این حرکت هستم. حتی ارتباط با امامزمان هم گاهی ارتباط با منجی من، معشوق من و ... است.
🖌 هر موقع این مسائل را برای خودم یادآوری میکنم خیلی تلخ میشود. خیلی وقتها از خودم میپرسم: «ما» کجاست؟ خیلی تلخ است؛ ولی گرفتار «من» هستیم و گاهگاهی اگر نسیمی بوزد «ما شدن» را تجربه میکنیم!
#استاد_آقانوری
حوزه شریف
🔻
@hdshaif
__________________
معرفت فصل ندارد، نو شدن همیشگی است 🍀
💠 روایت مواسات
🖌 قبل التحریر: بحث (ما) و دامنهی تاثیرش در فضای زندگی هم آنقدر مهم است و آنقدر دامنهدار که با یادداشتهای هفتگی حق آن ادا نمیشود. اگر قسمت بود در فرصتی دیگر که بتوان دنبالهدار نوشت آن را دنبال میکنم.
🖌 امسال در ماه رمضان به رزمایش مواسات دعوت شدهایم. رزمایش یا نبرد در شرایط کنترل شده، برای قوی شدن است. این یعنی ما با مواسات فرسنگها فاصله داریم و نیاز به تمرین بسیار!
🖌 لابهلای یادداشتها چند روایت و چند داستان درباره مواسات پیدا کردم که هم گویاتر و هم جدیتر از چند خطِ این قلمِ شکسته بود.
✅ شیخ صدوق در مصادقه الإخوان نقل میکند:
أبطَأَ عَلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله رَجُلٌ ، فَقالَ : ما أبطَأَ بِكَ ؟ فَقالَ : العُريُ يا رَسولَ اللّه ِ . فَقالَ : أ ما كانَ لَكَ جارٌ لَهُ ثَوبانِ يُعيرُكَ أحَدَهُما ؟ فَقالَ : بَلى يا رَسولَ اللّه ِ . فَقالَ صلى الله عليه و آله : ما هذا لَكَ بِأَخٍ.
مصادقة الإخوان به نقل از خلاّد سندى، در حديثى كه سندش را به معصوم عليهالسلام مىرساند:
مردى ديرتر به نزد پيامبرخدا(ص) آمد. پيامبر(ص) فرمود: «چرا دير كردى؟». گفت: برهنگى باعث شد، اى پيامبر خدا! فرمود: «آيا همسايهاى نداشتى كه دو جامه داشته باشد و يكى را به تو عاريه دهد؟». گفت: چرا، اى پيامبر خدا! فرمود: «او برادر تو نيست».
✅ نقل است که علیبنمهزیار که از اصحاب امام عسکری بود. به قصد تشرف به محضر امام زمان (عج) بیست بار به حج رفت و امام زمان را ندید. بعد از بیست سال مایوس شد و تصمیم گرفت به حج نرود. در خواب دید که به او گفتند امسال بیا و خدمت حضرت برس. زمانی که او خدمت حضرت رسید اولین جمله حضرت این بود:
قَدْ كُنَّا نَتَوَقَّعُكَ لَيْلًا وَ نَهَاراً، فَمَا الَّذِي أَبْطَأَ بِكَ عَلَيْنَا؟
ما شب روز منتظر تو بودیم، چه چیزی باعث شد این قدر دیر نزد ما بیایی؟
علیبن مهزیار میگوید، گفتم: سَيِّدِي، لَمْ أَجِدْ مَنْ يَدُلُّنِي إِلَى الْآن
یعنی کسی را پیدا نکردم مرا به سوی تو راهنمایی کند.
حضرت با تعجب جواب دادند: لَمْ تجد أَحَداً يَدْلُّكَ؟
کسی را پیدا نکردی که راهنماییت کند؟
ثُمَّ نَكَثَ بِإِصْبَعِهِ فِي الْأَرْضِ
بعد حضرت سر پایین انداختند و با انگشت روی زمین میکشیدند و فرمودند:
لَا وَ لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ الْأَمْوَالَ، وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِينَ، وَ قَطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِي بَيْنَكُمْ،
نه! [این دلیل نیست] بلکه شما اموالتان را زیاد کردید، و خود را برتر و بزرگتر از مومنین محروم و ضعیف دیدید و رابطة خویشاوندی را در بین خود بریدید
بعد حضرت فرمود فَأَيُّ عُذْرٍ لَكُمْ الْآنَ؟
دیگر شما چه عذری دارید؟
🖌 پ.ن ۱: این روزها که حرف مواسات میشود ناخودآگاه یاد حضرت ابالفضل میافتم «فَنِعمَ الْأَخُ الْمَوَاسِي لِأَخِيه» بعد دلم راهی «علمدار نیامد»هایی میشود که برای حاج قاسم میخواندیم!
🖌 پ.ن 2: 🍃🌸خوشا به حال هر آن کس که روزه میگیرد
برای آنکه چشد طعم روز عاشورا!🍃🌸
#استاد_آقانوری
#سبک_زندگی_خوب
حوزه شریف
🔻
@Hdsharif
💠 حکایت مواسات
🖌 داستانهای کوتاه یک حرف را در موجزترین حالت انتقال میدهند. درباره #مواسات پنج شش داستان لابهلای یادداشتهایم پیدا کردم. حرفهای جدی در یک استراحت کوتاه!
💠 شبی تاریک هنگام بازگشت در میان برف زمستان فقیری را دیدم که در سرما میلرزید، ولی نمیتوانستم برای او جایی گرم تهیه کنم. تصمیم گرفتم که همه یشب را مثل آن فقیر در سرما بلرزم و از رختخواب محروم باشم.
اینچنین کردم و تا صبح از سرما لرزیدم و به سختی مریض شدم و چه مریضی لذت بخشی بود.
بخشی از خاطرات #شهید_مصطفی_چمران
💠 مرحوم وحید بهبهانی روزی با پسر و عروسش جایی میرفتند. ایشان دیدند که لباس عروسشان از پارچههای نسبتا مرغوب بازار است. به پسرشان گفتند چرا برای زنت این جور لباس میخری؟
پسر در جواب این آیه از قرآن را خواند:
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ
و منظورش این بود که حلال است. مرحوم وحید گفتند؛ نمی گویم که این ها حرام است، در نجف عدهای هستند که وسعشان نمیرسد غذای خوب و لباس خوب داشته باشند. اینها دلخوشیشان این است که خانواده وحید هم، همین لباسها را میپوشند. ما باید زاهدانه زندگی کنیم که زهد، همدردی با فقر است. این دلخوشی اینها را نباید گرفت.
💠 دکتر مرندی وزیر اسبق بهداشت در ۱۰ اسفند ۹۸، درباره تغذیه رهبر انقلاب میگوید:
هر نظر و تشخیصی را که گروه پزشکی خدمت رهبر انقلاب ارائه میکنند، همیشه دوست دارند توضیحش را هم بشنوند. به این دلیل که بعضی مواقع ممکن است تداخلی با بعضی از وظایف مذهبی ایشان ایجاد کند. اگر توضیح ما برایشان قانع کننده باشد که اغلب هست؛ هیچوقت مخالفت نمیکنند... مثلا ما از نظر نوع غذایی مثل نان و ماست و یا نان و پنیر که ایشان بهخصوص در اوائل رهبری میخوردند؛ راضی نبودیم و به حضرت آقا میگفتیم که سن شما دارد بالا میرود و شما نیاز به غذای مناسبتری دارید، یا تا همین چند ماه قبل، ایشان بهخاطر زندگی کردن مثل طبقات پایین جامعه میوه نمیخوردند، اما بالأخره برای سلامتیشان قانعشان کردیم که میوه بخورند. [بعد شنیدم که] از محافظانشان پرسیدهاند که ارزانترین میوه کدام است و آن میوه را تهیه کرده بودند.
🔹 خلاصه داستان: تا چند ماه قبل این مرد خجالت میکشیده چون مسئول مملکتی است که در آن کسانی هستند که نمیتوانند میوه بخورند، یک وعده میوه درست و حسابی بخورد!
#استاد_آقانوری
#سبک_زندگی_خوب
حوزه شریف
🔻
@hdsharif
#اطلاعیه
💠 به اطلاع مخاطبین گرامی میرساند، با توجه به نیازی که در پروندهی #سبک_زندگی_خوب به ارائهی مشاورههای فردی دیده شد و همچنین درخواستهای شما برای این مسئله، امکان مشاوره با #استاد_آقانوری با موضوع سبک زندگی و موضوعات مرتبط؛ به صورت مشاوره آنلاین یا تلفنی فراهم شده است.
🔹لذا متقاضیان محترم میبایست نام، نام خانوادگی و درخواست مشاورهی خود را به شمارهی ۵۰۰۰۱۷۱۷۱۲۱۲۱۲ ارسال نموده تا در نوبت مشاوره قرار گیرند.
#مشاوره_تلفنی #مشاوره_آنلاین
🔻
@hdsharif
حوزه دانشجویی شریف
#اطلاعیه 💠 به اطلاع مخاطبین گرامی میرساند، با توجه به نیازی که در پروندهی #سبک_زندگی_خوب به ارائ
#معرفی_استاد
🔹در راستای پرونده #سبک_زندگی_خوب امکان مشاوره آنلاین و تلفنی با استاد آقانوری با موضوع سبک زندگی فراهم میباشد.
🔹توضیحاتی که درون تصویر، پیوست شده است صرفاً بخشی از سوابق #حجت_الاسلام_آقانوری، مدیر سابق حوزه دانشجویی شریف میباشد.
🔻
@Hdsharif
#اطلاعیه
💠 به اطلاع مخاطبین گرامی میرساند، با توجه به نیازی که در پروندهی #سبک_زندگی_خوب به ارائهی مشاورههای فردی دیده شد و همچنین درخواستهای شما برای این مسئله، امکان مشاوره با حجتالاسلام آقانوری با موضوع سبک زندگی و موضوعات مرتبط؛ به صورت *مشاوره آنلاین یا تلفنی فراهم شده است.
🔹لذا متقاضیان محترم میبایست نام، نام خانوادگی و درخواست مشاورهی خود را به شمارهی ۵۰۰۰۱۷۱۷۱۲۱۲۱۲ ارسال نموده تا در نوبت مشاوره قرار گیرند.
#مشاوره_تلفنی #مشاوره_آنلاین
🔻
@Hdsharif