💠💠💠مذاکره؛ راهبرد یا تاکتیک؟
💠💠برای اینکه تحلیل و قضاوت عالمانه و دقیقی در این مسأله و دو تفکر موجود در آن داشته باشیم، باید به این نکته نیز دقت بورزیم که در اندیشه موافقان و مخالفان مذاکره با ابرقدرتها، مذاکره دقیقاً به چه معنایی و در چه سطحی از عملیات دیپلماسی مطرح است؟
💠مذاکره میتواند قالب و برنامهای در دل استراتژی دوم یعنی مبارزه و عدم سازش با استکبار جهانی باشد؛ اگر اولاً مبتنی بر خوش¬بینی و اعتماد به دشمن نباشد و ثانیاً در سطح تاکتیکی به کار گرفته شود نه راهبردی. تاکتیک «نرمش قهرمانانه» که برگرفته از سیره طاغوت¬شکن امام مجتبی ع است، در همین سیاق توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده است:
💠«ما تعبیر "نرمش قهرمانانه" را به كار بردیم؛ یك عدّهای آن را به معنی دست برداشتن از آرمان¬ها و هدف-های نظام اسلامی معنا كردند؛ بعضی از دشمنان هم همین را مستمسكی قرار دادند برای این¬كه نظام اسلامی را به عقبنشینی از اصول خودش متّهم كنند؛ این¬ها خلاف بود، اینها بدفهمی است. نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است...» (29/8/1392)
💠اما اگر مذاکره به عنوان یک راهبرد دیپلماسی در پی گرفته شود، دیگر قابل جمع با عدم سازش و مبازره و دشمنی با ابرقدرتها برای دفع شر آنها نخواهد بود. در این راهبرد، معامله و صلح، هدف اصلی عملگران دیپلماسی است و برای رسیدن آن، تمام مسائل کشور جهت داده می شوند. البته در همین راهبرد هم، ممکن است مذاکره با رویکرد خوش¬بینی و ترس از طرف مقابل صورت پذیرد و می تواند با رویکرد بدبینی و عدم اعتماد به او انجام گیرد که در نزد موافقین مذاکره در کشور ما بنابر تجربه انجام شده، عمدتاً با رویکرد اول تلقی شده است.
#جهاد_کبیر 9
#مبانی_دیپلماسی_انقلابی
#یادداشت_استاد #استاد_عبداللهی
💠💠💠طرف مذاکره کیست؟
💠💠برای قضاوت درباره دو نظریه رقیب در مسأله راهبرد تعامل با ابرقدرتهای جهانی، نوع تلقی از طرف مذاکره بسیار مهم است. اختلاف نظر درباره ماهیت طرف مذاکره یکی از نقاط روشن اختلاف دو تفکر پشتیبان دو نظریه رقیب است که گاهی به صراحت در سخنرانی ها و مباحثات آن را مطرح می کنند و گاهی هم به دلایلی نظر واقعی خود را در رسانه ها مطرح نمی کنند.
💠در منظومه فکری حضرت امام ره، ابرقدرت¬ها کلیدواژه خاصی دارند؛ در حالی¬که در نظریه دیگر، ابرقدرتها «کدخدای جهان» هستند، اسلامشناس بزرگ قرن حاضر از واژه قرآنی «مستکبرین» در نظریه سیاسی خود استفاده نمود. ایشان با طرح دوگانه «مستکبرین-مستضعفین» افق جهانی و تمدنی تفکر و نهضت انقلابی خود را مطرح کرده است؛
💠«قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمينى يكه و تنها هم بماند به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بتپرستى است ادامه میدهد و به يارى خدا در كنار بسيجيان جهان اسلام، اين پابرهنههاى مغضوب ديكتاتورها، خواب راحت را از ديدگان جهانخواران و سرسپردگانى كه به ستم و ظلم خويشتن اصرار مینمايند، سلب خواهد كرد.»(پيام به مسلمانان ايران و جهان و زائران بيت اللَّه الحرام، 6/5/1366)
💠استکبار در قرآن کریم هم در بعد فردی-اخلاقی به کار رفته و هم در بعد سیاسی-اجتماعی؛ خداوند متعال در توصیف درگیری تاریخی دو جبهه حق و باطل در قرآن، دوگانه «مستکبرین-مستضعفین» را به کار برده و گروههای کافر معارض و معاند انبیاء الهی و نهضت ادیان توحیدی را «مستکبرین» نامیده است:
💠«قالَ الْمَلَأُ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُون: سران و اشراف مستكبر قوم او به كسانى كه مستضعف بودند، به مؤمنان آنها، گفتند: آيا شما مىدانيد كه صالح از جانب پروردگارش فرستاده شده؟ آنها گفتند: بیترديد ما به آنچه بدان ارسال شده مؤمنيم..» (نساء:173)
#جهاد_کبیر 10
#مبانی_دیپلماسی_انقلابی
#یادداشت_استاد #استاد_عبداللهی
💠💠💠تجربه ی تجربه ها...
💠💠برای اینکه بین این دو نظریه متعارض، نظریه پیروز در مقام عمل را که موجب حفظ منافع ملی مادی و معنوی ما می-شود را بیابیم، دو راه متصور است: یکی راه تجربه و یکی استفاده از قاضی مصون از اشتباه در شناخت حقیقت.
💠خوشبختانه هر دو نظریه در مقاطعی از حیات نظام اسلامی تجربه شده است و کارنامه دارند. بنابراین با معیار نتیجه عملی دو نظریه، می توان درباره توفیق آنها در حفظ منافع ملی قضاوت کرد.
💠هم در دهه 60 و هم بعد از آن، همواره جریانات فکری-سیاسی وجود داشتند که با اندیشه و فرمان رهبران انقلاب اسلامی در موضع گیری علیه ابرقدرتها صریح یا غیرصریح مخالفت ورزیدهاند.
💠شفاف ترین صحنه این مخالفت برای نسل جوان امروز، در مدیریت پرونده هستهای کشور در ابتدای دهه های هشتاد و نود رخ داده است.
💠در هر دو تجربه تیم کاری دولت فعلی با شعار «تعامل با دنیا»، قهرمانان دیپلماسی خود را به مصاف ابرقدرت ها به محوریت «کدخدای جهان» یعنی دولت امریکا فرستاد تا ضمن پذیرش حقوق ملی دست از تحریم و تهدید نظام بردارند.
💠در هر دو تجربه، صنعت هستهای خود را تقریبا نابود کردیم و چند سال عمده توان روانی و اجرایی کشور را صرف پیشبرد مذاکرات هستهای نمودیم، امید و انتظار گشایش های گسترده را در مردم تحت فشارهای اقتصادی ایجاد کردیم و در نهایت، هر دو بار چیزی جز «تقریبا هیچ!» سهم ما از توافق با کدخداها نبود!!
💠نکته دردناک اینکه در تجربه برجام، یک صنعت هستهای ده ساله را که حاصل خون نخبگان مجاهدی چون شهریاری و احمدی روشن بود، یکجا و بدون اخذ تضمین های محکم به دست خودمان نابود کردیم...
💠متأسفانه تجربه های خسارت بارمان در سده حاضر تکرار شد؛ تجربه اعتماد مشروطه خواهان به استعمار انگلیس، تجربه اعتماد دکتر مصدق به استعمار امریکا و تجربه اعتماد به جمع استعمارگران سیری ناپذیر تمدن غرب!
«و مِنَ الحُمقِ مَن جَرّبَ المُجرَّب»
#جهاد_کبیر 11
#مبانی_دیپلماسی_انقلابی
#یادداشت_استاد #استاد_عبداللهی
💠💠💠قرآن، میزان و معیار حقانیت
💠💠برای دستیابی به قضاوتی دور از خطاهای ادراکی و تعصب های نفسانی درباره دو نظریه مطرح در این مسأله مهم حاکمیتی تنها راه رجوع به «کلام الله الکریم» است.
💠قرآن، کتاب زندگی در تراز انسانیت و در مسیر حق و صحیح است و نزول آن را هدفی جز خوشبختی همه جانبه انسان ها و جامعه بشری نیست.
💠 آیا این مسأله در قرآن طرح شده و پاسخ داده شده است؟ بله، قرآن کریم هم ابعاد این مسأله را تبیین فرموده و هم منطق حل مسأله و پاسخ آن را با ذکر نمونه عملی آن ذکر فرموده است.
💠 جالب اینکه قرآن کریم به دو نظریه متقابل و برخی رجال این دو نوع تفکر هم اشاره کرده و نتایج تجربی هر دو استراتژی را برای جامعه اسلامی شرح داده است.
💠قرآن کریم بر اساس لوازم اجتماعی مبانی کلان معرفتی خود یعنی «توحید، نبوت و ولایت» به این مسأله پرداخته است.
💠 اصل «توحید» که ام المعارف ادیان توحیدی و چکیده تمام کلام الله است، یک بُعد نظری و هستی شناختی دارد و یک بُعد عملی و ایدئولوژیک که از دل بُعد نظری استخراج می شود.
💠 بر اساس توحید نظری، کران تا کران هستی با همه تنوعش، مخلوقات و تجلیات یک واقعیت بی¬کران و یکتا هستند و هر نوع موجودیتی از اوست و به سوی اوست؛ «فأینما تُوَلّوا فثَمّ وجهُ الله»
💠این اعتقاد به هستی، در پی خود لوازم عملی فردی و اجتماعی را برای انسان به همراه دارد؛ سرسپردگی و عبودیت غیرخدا عقلاً بی معناست و توکل و اعتماد بر قدرت هایی جز او خطا و بی عقلی است چراکه شایستگی تشریع و حاکمیت فقط از آن اوست و همه قدرتها قطره ای از قدرت بی نهایت اویند.
💠«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّه رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَه فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَه الْمُكَذِّبين» (نحل:36)
#جهاد_کبیر 12
#مبانی_دیپلماسی_انقلابی
#یادداشت_استاد #استاد_عبداللهی
💠💠💠کلمه «توحید» و صف بندی اجتماعی!
💠💠«توحید» که همه معارف دین خداست، سخن نهایی و آغازین دعوت انبیاء خداست! با ظهور انقلاب دینی در هر مقطع از تاریخ، شاهد صف بندی اجتماعی مقابل جبهه مومنین به رهبری انبیا و اولیاءالهی هستیم.
💠اصلی ترین دشمن نهضت انبیاء که رهبری همه گروه های معاند و معارض را در دست می گیرد، ابرقدرت سیاسی است که در اصطلاح قرآن، «طاغوت» نامیده شده است.
💠علت این دشمنی همه جانبه جبهه باطل که کفار معارض و معاند به رهبری طاغوت هستند، اهداف نهضت الهی است که در یک کلمه عبارت است از تربیت انسان موحّد و تحقق جامعه توحیدی.
💠«تعهدی که توحید به یک جامعه موحد میدهد، شامل مهمترین، کلیترین، بزرگترین، اوّلیترین و اساسیترین مسائل یک جامعه است، مثل چه؟ مثل حکومت، مثل اقتصاد، مثل روابط بین الملل، مثل روابط افراد با یکدیگر، که اینها مهمترین حقوق اساسی است برای اداره و زندگی یک جامعه.
💠ما معتقدیم که تعهدِ توحید و مسئولیتی که بارِ دوش موحد میشود، مسئولیتیست در حدّ تکالیفِ اساسی و حقوقِ اساسی یک جامعه.»(طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص222-223)
💠چنین هدفی یعنی تشکیل جامعه بی طبقه توحیدی، تمام امتیازات طبقاتی طواغیت و سرمایه داران ظالم، اشراف و آقازاده ها و احبار و رهبان بی تقوا را از بین می برد و تمام موجودیت ابرقدرتها و جبهه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنان را تهدید می نماید.
💠 بنابراین در طول تاریخ نبوت و ادیان، ابرقدرتها با تمام توان خود، به نابودی و تضعیف نهضت ادیان توحیدی و جبهه ایمانی حامی آن کمربسته اند؛ نمرود در برابر ابراهیم ع، فرعون در برابر موسی ع، ابولهب ها و ابوسفیان ها در برابر محمد ص، بنی امیه و بنی عباس در برابر ائمه هدی و در جهان امروز ... .
#جهاد_کبیر 13
#مبانی_دیپلماسی_انقلابی
#یادداشت_استاد #استاد_عبداللهی
💠💠💠راهبرد انبیاء چه بود؟
💠💠اگر سیره انبیاء الهی معیار و سنجه روش رهبری و مدیریت جامعه و حاکمیت است، باید روش عملی انبیاء در حل مسأله «راهبرد مواجهه با ابرقدرتها» را بیابیم؛ اگر پیامبر مبعوث می شود برای هدف تشکیل جامعه توحیدی و جبهه موحّدین آزاده و تراز جامعه توحیدی، کرامت و برابری و آزادی انسانی و نفی نظام طبقاتی است، در مواجهه با جبهه مستکبرین مقابل اهداف توحید، راهبرد انبیاءالهی چیزی جز مبارزه و شکستن هژمونی ابرقدرتها میتواند باشد؟
💠با این تصویر از «نبوت»، راهبرد «سازش و مذاکره» به معنای دیپلماتیک امروزی آن که لازمهاش بده-بستانهای سیاسی با فرض پذیرش و مشروعیتبخشی به قدرت طرف مقابل(طاغوت) است، با راه انبیاء و مکتب وحی چه سنخیتی خواهد داشت؟
💠فراموش نشود که مسأله ما مواجهه با «طاغوت» در سطح راهبردی است نه تاکتیکی؛ سخن در این است که راه «نبوت» و جوهره مکتب انبیاء الهی هیچ هویتی جز درهم¬شکستن هژمونی «طاغوت» و برپایی آزادی، کرامت، برابری و «توحید» در جامعه انسانی ندارد.
💠در تمام قرآن کریم، بارها از این واقعیّت ثابت تاریخ حیات بشری حکایت شده ¬است:
«وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرين: چه بسيار رخ داده كه جمعيت زيادى از پيروان پيغمبرى در جنگ كشته شده و با اين حال، اهل ايمان با سختي¬هايى كه در راه خدا به آن¬ها رسيده مقاومت كردند و هرگز بيمناك و زبون نشدند و سر زير بار دشمن فرو نياوردند و راه صبر و ثبات پيش گرفتند كه خداوند صابران را دوست میدارد.»(ال عمران:146)
#جهاد_کبیر 14
#مبانی_دیپلماسی_انقلابی
#یادداشت_استاد #استاد_عبداللهی