🏛 رنسانس و جنگهای صلیبی
یکی از عوامل اصلی شکل گیری رنسانس جنگهای صلیبی(1270-1095م) و حوادث وحاشیه های پیرامون این رویداد در اروپا بود که باعث ورود فرهنگ جهان اسلام و دستاورد های مسلمانان به اروپا و انتقال علوم،فنون به آنجا شد این جنگها در ابتدا رنگ مذهبی داشت، ولی پس ازمدتی انگیزه های سیاسی بر آن حاکم شد و رنگ بیشتری به خود گرفت
✝ مسیحیانی که در این جنگها حضور داشتند مسلمانان وشهرهای آنان را در عین ناباوری در فرهنگ وتمدن عظیمی دیدند که از هر لحاظ برتر از تمدن آن ها بود.
🎠 به همین علت، بعضی از مسیحیان آگاه، جنبه نظامی را کنار زده و به ابعاد غیر نظامی و شاخص های علمی و فرهنگی توجه کردند و به جای فتح اراضی به کسب و اخذ دانش مسلمانان پرداختند. برخی از آنان با سال ها اقامت در سرزمین های اسالمی به استنساخ، ترجمه و آموختن کتب موجود دربین دانشمندان اسلامی روی آوردند. آدالرباثی نمونه ای از آن ها بود که با تاثیر پذیری از علوم اسلامی در بین سالهای 1116 تا 1142م، به خلق آثار و ترجمه میراث علمی مسلمین پرداخت، نمونه های دیگر، پتروس مارکورت استاد راجر بیکن بود، وی بهنگام بازگشت از کشور های اسلامی، درباره انرژی مغناطیسی و ساختن قطب نما اطلاعاتی به دست آورد و آنها را با خود به فرانسه برد. نمونه دیگر، هوگ پزشک سپاه صلیبی بود او که از ایتالیا به سرزمین های مقدس آمده بود در آنجا با روش کار پزشکان و جراحان مسلمان آشنا گردید و مدتی نیز در بیمارستانهای سیار و مجهز به کار مشغول شد سپس هر آنچه را که آموخته بود با خود به کشورش برد و آموزش آن ها را به پزشکان جوان اروپایی آغاز نمود.
به گفته لوبون، مهمترین بهره مسیحیان از جنگ های صلیبی، آشنایی آنان با میراث علمی و فرهنگی تمدن اسلامی بود، از این لحاظ آنان پیروز این میدان بودند.
شاید همین امر سبب گردیده که برخی محققان، درکنار انگیزه های مذهبی و سیاسی هدف علمی را نیز به عنوان یکی از اهداف آغاز جنگ های صلیبی به حساب آورند.
🌅 این جنگها را میتوان به عنوان نقطه آغازین تمدن اروپا به حساب آورد چرا که موجب گردید صلیبیان بعد از ورود و استقرار در سرزمین های عربی اسلامی و یادگیری زبان عربی، متون و منابع علمی مسلمانان را با خود به اروپا برده و با ترجمه های این آثار افق های جدیدی را گشوده و حقایق بسیاری را کشف نمایند و تحوالت عظیم دینی، اجتماعی و اقتصادی را که از آن با نام رنسانس یاد میشود، به وجود آورند و بنا نهند.
@HEKMAT_MAAREFAT
🍀 حکیمانه 🍀
🏛 رنسانس و جنگهای صلیبی یکی از عوامل اصلی شکل گیری رنسانس جنگهای صلیبی(1270-1095م) و حوادث وحاشیه ه
🎞 فیلم خوب ببینیم
📽 «قلمرو بهشت» فیلمی است از ریدلی اسکات (از معدود فیلمسازان معاصری که در عرصه سینما، سرش به تنش میارزد)...
فیلمی که میتوان در برابر تکنیکپاشیهای عاری از سینما و صرفاً بهتآفرینِ قلابیِ کریستوفر نولانی، از آن سینما آموخت و درامآفرینی یاد گرفت.
کارگردانیِ حسابشده، موسیقیِ فوقالعاده و تدوین دقیق از شاخصههای این اثر هستند... «قلمرو بهشت» یکی از بهترین و صداقتخواهترین فیلمهای تاریخی است که دیدهام ... و چهبسا بهترین اثر سینمایی که درباره مقوله پیوند ادیان و انسانیتِ نشأتگرفته از خداباوری و یکتاپرستی ساخته شده است. فیلمی انسانی و حقیقتطلب...
🎬 کارگردانی مذاکره صلاح الدین ایوبی با بیلیان، مثالزدنی است... این فیلم، با رویکردی کمنظیر، جنگی را میسازد که طرفدار هر دو سویش میشویم و از شکست هر دو سپاه ناراحت... «قلمرو بهشت»، فیلمی است علیه افراطیگری، علیه تجاوز، علیه تحریف و خرافات؛ و حتی در لایههای زیرینش، علیه صهیونیسم، فاشیسم و رویکردهای تکفیری... «قلمرو بهشت» را حتماً باید دید و سرگرم شد و لذت برد تا احساس برآمده از تکنیک و حس برآمده از فرم گاهگاهش، بر جان بنشیند و از پس آن، احیاناً بر خرد اثر کند و دوباره، غنیشده، به جان درآید و دیگرش کند.
«قلمرو بهشت»، چشم به جهان دیگرشدهای دارد که در آن میتوان برای صلح جنگید و قلمرو بهشت را رقم زد.
@HEKMAT_MAAREFAT
🕯 سالروز قتل
"حکیم شیخ شهاب الدین سهروردی" معروف به "شیخ اشراق"(۵۸۷ ه.ق)
🔰 ابوالفتح یحیى بن حَبَش سُهرِوَردی" ملقب به "شهاب الدین"،
از بزرگان فلاسفه و حکمای قرن پنجم که در علوم متداول زمان، مهارت داشت. وی سالک مسلک اشراق بود که مبتنی بر ذوق و کشف و شهود و اشراقات انوار قلبی است.
او این مبانی را مطرح و منتشر ساخت و به سیر و سلوک پرداخت.
در طریقه ی اشراق، عقل و استدلال برای رسیدن به حقایق کافی نیست، بلکه سیر و سلوک عرفانی نیز برای رسیدن به معرفت ضروری به شمار میرود.
این عارف سرانجام به حَلَب رفت و از لحاظ علمی بر علمای آنجا برتری جست و مورد لطف حاکم منطقه قرار گرفت.
دیدگاههای فلسفی و عرفانی سهروردی باعث خشم مخالفان وی شد.
پس از مدتی، بدگویىِ علمای حَلب از شیخ، حاکم را مصمم ساخت و سرانجام وی را به قتل رساندند.
البته شکل قتل وی به صُوَر مختلف نقل شده است. حاکم پس از مرگ شیخ پشیمان شد و مسبّبان این عمل را مجازات نمود
قدس الله نفسه الزکیه
@hekmat_maarefat
🏛 مُثُل افلاطونی در اندیشه سهروردی
شیخ اشراق حکمت باستان یونانی را در آموزههای فیثاغورث، انباذقلس، سقراط و افلاطون میدید و همه آنها را در کلیات روش اشراقی، مابعدالطبیعه نوری و علم النفس اشراقی همراه و موافق خود میدانست وی در این میان، افلاطون را سرآمد همه قلمداد کرده، معتقد است او حکمت معنوی یونانی را به کمال خود رسانده و از همه فیلسوفان سنت اشراقی پیش افتادهاست؛ از اینرو از افلاطون با عنوان امام و رئیس حکمت یاد میکند و در بسیاری از آموزههایش، مانند ارباب انواع، مثل افلاطونی، اصالت ماهیت، تقدم
بالجوهر و علم النفس اشراقی از او نام میبرد و به تبیین و تحلیل آنها میپردازد؛
🌒 او مُثُل و مفارقات را با ملکوت اشیا در تعبیر قرآن و حدیث، هماهنگ مییابد و آنچه را شریعت در زمینه صور مثالی بهشتی و جهنمی و بعث اجساد و تمثل جبرئیل به صورت بشر، با عالم مِثال پذیرفته شده در فلسفه خود، مطابق مییابد. شیخ اشراق براساس آموزههای شریعت به موضوعاتی چون معاد، علم الهی، معجزه، کرامت، وحی و روح القدس پرداختهاست.
هرچند این موضوعات را به شکل فلسفی بر پایه آموزههای اشراقی خود بررسی کردهاست، اما به آموزههای یادشده در شریعت نظر داشتهاست و از آنها فهم عمیق فلسفی به دست میدهد.
@HEKMAT_MAAREFAT
🍀 حکیمانه 🍀
🏛 مُثُل افلاطونی در اندیشه سهروردی شیخ اشراق حکمت باستان یونانی را در آموزههای فیثاغورث، انباذقلس،
📚 کتاب خوب بخوانیم
✍🏻 شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی
👤 استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی
تورقی کوتاه در کتاب ««شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی» نشان میدهد
که سهروردی حکمت عتیق را خمیرۀ ازلی خوانده و آن را علم حقیقت به شمار آورده است.
خمیرۀ ازلی که در طینت ظاهر و پاک آدمی است،
همانند خورشید از مشرق حقیقت طالع میشود،
ولی همانگونه که به مشرق و مغرب جغرافیایی حدود نمیگردد، در مرزهای زمان نیز محصور نمیماند.
@HEKMAT_MAAREFAT
🔰 انسان نصفه نیمه
"راه به فساد کشانیدن نهضت ها، تولید انسان نصفه - نیمه است"
انسان نصفه - نیمه، انسانی است که پافشاری بسیاری برای خواستن حقوق خود می کند، اما حداقل وظایفش را انجام نمی دهد، یا فرهنگ و آگاهی در اختیار خود را بکار نمی گیرد.
به مدرسه می رود تا تنها ساعاتی بگذراند، و اهتمام اصلی او گرفتن قبولی از معلم خود یا درسی است که امتحان می دهد، بی آنکه هدفش آموختن باشد.
به محل کار خود می رود، و به هر شکل ممکن، ساعاتی را می گذراند.
مهم برای او این است که وقت خود را بگذراند و به زندگی شخصی خود بازگردد، و حقوقش را بگیرد.
همچون یک دانش آموز، درس نمی خواند، و همچون یک کارمند، کار نمی کند، و در کارگاه، ابداعی ندارد، و در تجارتکده، ابتکاری ندارد و هیچ طرح و پروژه ای را به انجام نمی رساند.
او همواره یک انسان نصفه - نیمه است... خواهان حقوق خود است، اما به وظایف خود عمل نمی کند.
مالک بننبی، فیلسوف تمدن
ترجمه جابر انصاری
@hekmat_maarefat
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شاهکار های خلقت
نماهایی بسیار زیبا و دیدنی از قدرت لایزال خالق قدرتمند،
الله سبحانه و تعالی ۰
@hekmat_maarefat