eitaa logo
🍀 حکیمانه 🍀
171 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
506 ویدیو
7 فایل
حکیمانه رهاوردی از علم و فرهنگ و فلسفه نقد و نظر @metaphysic_hekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🍀 حکیمانه 🍀
🌻 شمس تبریزی مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن چون زنی بر نام شمس الدین تبریزی بزن نام شمس الدین به گوشت بهتر است از جسم و جان نام شمس الدین چو شمع و جان بنده چون لگن مطربا بهر خدا تو غیر شمس الدین مگو بر تن چون جان او بنواز تن تن تن تنن تا شود این نقش تو رقصان به سوی آسمان تا شود این جان پاکت پرده سوز و گام زن شمس دین و شمس دین و شمس دین می گوی و بس تا ببینی مردگان رقصان شده اندر کفن مطربا گر چه نیی عاشق مشو از ما ملول عشق شمس الدین کند مر جانت را چون یاسمن لاله‌ها دستک زنان و یاسمین رقصان شده سوسنک مستک شده گوید که باشد خود سمن خارها خندان شده بر گل بجسته برتری سنگ‌ها باجان شده با لعل گوید ما و من ایها الساقی ادر کأس الحمیا نصفه ان عشقی مثل خمر ان جسمی مثل دن مولوی @HEKMAT_MAAREFAT
🔰 علامه حسن زاده آملی: خواهی که شود دل تو چون آیینه ده چیز برون کن از درون سینه حرص وحسد وبخل وحرام وغیبت بغض و غضب و کبر و ریا و کینه 📕دیوان اشعار علامه_حسن زاده @zeyafatakhodaee
بارالها در آخرین پنج شنبه بهمن ماه یاورمان باش تا محتاج روزگار نباشیم همدممان باش تا که تنها در روزگاران نباشیم کنارمان بمان تا که بی کس ایام نباشیم و خدایمان باش تا بنده دیگری نباشیم... ❖@zeyafatakhodaee
✅ صحیفه سجادیه و رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام صحیفه سجادیه از جمله منابع ارزشمند برای دستیابی به فرهنگ اسلامی است. با بررسی این آثار متوجه می‌شویم که در معارف ما تکیه بر قدرت تعقّل و فطرت است. صحیفه سجادیه هرچند از کتاب‌هایی است که حتی در زمان ما هم جزء کتاب‌های درسی نبود، اما مناسب است افراد بعد از اینکه به جایگاه مناسب علمی رسیدند از این کتاب ارزشمند بهره ببرند. کتاب "ریاض السالکین في شرح صحیفة سید‌الساجدین" اثر "سید علی خان" از شرح‌های جالب و بسیار مهم صحیفه سجادیه است. صحیفه سجادیه و رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام می‌تواند بیان‌کننده جامعیت علمی آن حضرت باشد. نسخه شخصی صحیفه سجادیه خودم را با یک نسخه قدیمی مقابله کرده‌ام. نسخه‌ای را که ما مقابله کرده بودیم از زیر یکی از ستون‌های حرم امام رضا علیه‌السلام پیدا کرده بودند. وقتی که می‌خواستند حرم را توسعه دهند این نسخه پیدا شده بود. آن نسخه هزار و بیست سال قبل نوشته شده بود. 🔰 آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی «مدّ ظلّه» @zanjani_net ┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄ @HEKMAT_MAAREFAT
🔰«با چشم ظاهر، طبیعت سرسخت منطقه‌ كردستان عراق بیش‌تر از ارتش فریب‌خورده‌ عراق با ما دشمنی می ورزد و لكن ما هرگز طبیعت را دشمن خویش نمی پنداریم. طبیعت در اصل خلقت الهی خویش با ما متحد است و اینچنین، با سپاه حق دشمنی نمی ورزد كه هیچ، همواره به یاری می شتابد. اگر از رزمندگان اسلام باز پرسی، از این نشانه‌ها بسیار دارند. ابرهایی كه ما را از چشم دشمن پنهان داشته‌اند، بادهایی كه همچون سپاه ر‌عب به قلب لرزان دشمن هجوم برده‌اند، آتش‌هایی كه بر ما گلستان شده‌اند و قس علی هذا... ♻️ ابر و باد و آب و آتش و خاک همه جنود حق هستند و چگونه ممكن است كه جنود حق در برابر تحقق اراده‌ او بایستند؟» شهید آوینی کتاب «گنجینه آسمانی» ┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄ @HEKMAT_MAAREFAT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 تو خودت صبح دل‌انگیز جهانی به خدا 🆔@HEKMAT_MAAREFAT
ای "صبح مرا"🌤 حدیث آن مه کن...🍃🌸 ای باد، مرا ز "زلفش آگه کن".. ای قرصهٔ "آفتاب"🍃🌸 پیش من "بگشای زبان"، قصد آن مه کن... صبح زیبای شنبه ☕ زمستانی تون پر از مهر و وفا 🍃🌸 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@HEKMAT_MAAREFAT
🔰 روزگاری "مردی فاضل" زندگی می‌کرد. او هشت‌سال تمام مشتاق بود "راه خداوند" را بیابد؛ او هر روز از دیگران جدا می‌شد و "دعا" می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود. یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، "ندایی" به او گفت به‌جایی برود. در آن‌ جا مردی را خواهد دید که راه "حقیقت و خداوند" را نشانش ‌خواهد داد. مرد وقتی این ندا را شنید، بی‌اندازه "مسرور شد" و به ‌جایی که به او گفته شده بود، رفت. در آن ‌جا با دیدن مردی "ساده، متواضع و فقیر" با لباس‌‌های مندرس و پاهایی خاک‌ آلود، "متعجب" شد. مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید. بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت: "روز شما به ‌خیر" مرد فقیر به ‌آرامی پاسخ داد: "هیچ‌وقت روز شری نداشته‌ام." پس مرد فاضل گفت: "خداوند تو را خوشبخت کند." مرد فقیر پاسخ داد: "هیچ‌گاه بدبخت نبوده‌ام." تعجب مرد فاضل بیش‌‌تر شد: "همیشه خوشحال باشید." مرد فقیر پاسخ داد: "هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام." مرد فاضل گفت: "هیچ سر درنمی‌آورم." خواهش می‌کنم بیش‌تر به من توضیح دهید." مرد فقیر گفت: " با خوشحالی این‌کار را می‌کنم. تو روزی خیر را برایم آرزو کردی! درحالی‌که من هرگز "روز شری" نداشته‌ام، زیرا در همه‌حال، خدا را "ستایش" می‌کنم. اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من هم‌چنان خدا را "می‌پرستم." اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد، باز خدا را ستایش می‌کنم و از او "یاری" می‌خواهم بنابراین هیچ‌گاه روز شری نداشته‌ام. تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالی‌که من هیچ‌وقت بدبخت نبوده‌ام زیرا همیشه به درگاه خداوند "متوسل" بوده‌ام و می‌دانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند، آن بهترین است و با خوشحالی هر آن‌چه را برایم پیش‌بیاید، می‌پذیرم. "سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه‌ هدیه‌هایی از سوی خداوند هستند." تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالی‌که من هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام زیرا "عمیق‌ترین آرزوی قلبی من،" زندگی‌کردن بنا بر "خواست و اراده‌ی خداوند" است. @HEKMAT_MAAREFAT
🔰 روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند روز و شب دارد روشنی دارد تاریکی دارد کم دارد بیش دارد زمستان هم تمام می‌شود بهار می آید ... @HEKMAT_MAAREFAT
♻️ برف که می بارد برگ ها؛  در باد می خوابند کلاغ ها آوازه خوان،  می شوند برف،  که می بارد عاشق تر می شوم دست هایم؛ خیسِ ترانه می شوند              برف که می بارد دلم پرواز  می خواهد و پرنده شدن،  در اوجِ آسمانِ نگاهِِ  تو را برف که می بارد ، قطره قطره می شوند بر لبانم و تو؛  در مردمکِ چشم هایم سبز می شوی‌؛ و بنفشه هایِ آغوشت، می شکفند در دشتِ نمناکِ  سینه ام و من گم شوم،،، در یورشِ عشقی؛ بی سامان ...        برف که می‌بارد..... https://eitaa.com/HEKMATnews_Ruyesh
           ─┅─═ঊঈداستان کوتاه ঊঈ═─┅ استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟ شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند. سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است. استاد ادامه داد:هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند  و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان  باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند  و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که  دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد. این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است  که  خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی. @HEKMAT_MAAREFAT