eitaa logo
نویسندگان حوزوی کرمان
221 دنبال‌کننده
89 عکس
14 ویدیو
2 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان کرمان است. #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای ✒️✒️✒️ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @anjomshoa1360 #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 تفکر متوهمانه ژورنالیستهای اصلاح طلب 🔹قسمت یادداشت سردبیری روز گذشته‌ی روزنامه هم‌میهن، یادداشتی را با عنوان«مرید منیرالدین یا خلف مصباح یزدی» منتشر کرد؛ یادداشتی که آکنده از تناقضات، کج‌فهمی‌ها و دروغ‌ها بود، که بر خود وظیفه دانستم چند سطری را بنویسم که تاریخ و افرادش را وارونه تبیین و تحریف نکنند. ۱. یادداشتی که از کلمه به کلمه و حرف به حرف آن می‌توان پی برد که بغض چندین سالۀ دگراندیشان نسبت به آقای میرباقری هنوز نخفته است، از ربط دادن طرح نور به آقای میرباقری گرفته تا ربط مجلس خبرگان به جبهۀ پایداری و ریاست جمهوری. یادداشتی که مانند گفتار بچه‌ای ۶،۷ ساله می‌ماند که گریه، عصبانیت و بغض او نسبت به دیگران باعث شده که همه‌ی عقده‌ها و کینه‌توزی‌ها را به یکباره بیرون بریزد. نویسنده‌ی محترمی که قلم به دست شده ظاهراً اتمسفر فکری متفکرین انقلاب اسلامی(امام خمینی، رهبری و مصباح یزدی) را حتی از هشت فرسخی هم مشاهده نکرده، چه برسد که در این اتمسفر نفس بکشد و اندکی تفکر کند! اختلاف فکری علامه مصباح و آقای میرباقری با رهبری مبنایی نیست، اختلافی ساختاری است که این اختلاف بین عموم متفکران امری عادیست، اما اینکه این اختلاف باعث انشعاب و تضاد درون ساختار فکری حاکمیتی شود، جز کج فهمی نسبت به دو تفکر چیزی بیش نیست. علامه مصباح اختلافات علمی با رهبری داشتند، اما همواره نظر شخصی خود را همراه با ولایت پذیر فطری بیان می‌کردند، و استاد میرباقری هم بالتبع. ۲. حلقه‌ی ربط بین مجلس خبرگان، حمایت از جلیلی و انتخابات ریاست جمهوری را نمی‌توان یافت. ادعای گزافی است که کاندیدا شدن آقای میرباقری و حمایت او از جلیلی در ۹۲ و از شهید رئیسی در ۹۶ را سرایت دهید به میل کسب رهبری او برای جریان پایداری؛ به حق که وصل این حلقه‌های نامربوط سرشار از توهمات خیالی این نویسنده است. ۳. نگارنده‌ی محترم یادداشت مزبور، تأسف، تأسف و صد تاسف، که حتی اتمسفر فکری امثال سروش را هم درک نکرده‌اید(سروش که همواره هم حزبی شما بوده و هست). مخالفت فکری آقای میرباقری نسبت به مولانا، تیر نقدش را سمت آماج فکری سروش گرفته و نه رهبری، سروش معتقد است که متد فکری مولانا را باید در حاکمیت دخیل کرد(مثل همان نظریه معروف‌اش که بین عقل و ایمان، ایمان را ترجیح داده و راه مولوی را پیشی گرفته). اینکه نظام فکری رهبری نسبت به مولوی را تعمیم بدهید به یک توئیت فلان دگراندیش، دور از عقل، منطق و انصاف است. به راستی که آیت‌الله‌خامنه‌ای در کجای متد رهبری حکمرانی‌اش مدعی شده که مبنای فکری مولوی را مورد استفاده قرار داده؟! ۴. به برادران هم میهنم توصیه می‌کنم، برای مؤید حرف‌هایتان، از روشنفکران هم‌حزبی‌تان استفاده کنید، نه چندین دگراندیشی که جای کتاب، ابزاری مانند گوشی به دست می‌گیرند و جای فکر کردن فقط صفحات گوش را لمس می‌کنند و از وهمیات و خیال بافی‌های خودشان می‌نویسند. برای روزنامه‌ای با این یال و کوپال و تجربه قبیح است که نویسندگانش برای چندین توئیت دست به قلم شوند! صد البته که از تفکر ژورنالیستی اصلاح طلبی دور از ذهن نیست که ارتزاق فکری خودش را به دست امثال عبدالرضا داوری و عباس عبدی و امثالهم بسپارد. ۵. توصیه آخر هم خطاب به ژورنالیست‌های اصلاح طلب؛ تیغ آشفته‌ی به خون امثال مصباح و میرباقری را زمین بگذارید و بروید کتاب بخوانید، امام، رهبری و مصباح بخوانید. حدأقل اندکی سروش بخوانید که در این بزنگاه‌ها جوهر قلمتان متفکرانه مصرف شود نه متوهمانه. علی رشیدی✍ @andar_tamolat @HOWZAVIAN_kerman