eitaa logo
نویسندگان حوزوی خراسان
422 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
211 ویدیو
27 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است✍️ 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان خراسان رضوی است. https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✒✒✒ارسال یادداشت‌ها و نظرات 👇 @Saleh117 #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸کاش همه اش خواب بود... ✍معصومه عسکری نیا ( مشهد مقدس) کاش من هم کنار تو صد بار مرده بودم،، کاش من هم شبیه تو در خود فشرده‌ بودم.. با کودکی ات چه کرده اند که آرزویت اين است همه ي اینها تنها در خواب هایت باشند و تو سر از این خوابها برداری و آسوده در آغوش مادر باشی! با کودکی ات چه کرده اند؟تو که معنای بمب ها ، تجاوزها و کینه ها را نمی فهمی و نمی دانی که جهان جای بهتری بود اگر انسان به انسانیت خود بازمی گشت. تو که بارها آوارها ديده ای، معنای فرو ریختنها را مي دانی؟ و من تنها در آینه ی چشمان گریان کودکانه ات غرق تماشایم و غرق این حیرت که چرا جهان آدمیت از شدت درد به خود نمی پیچد؟ دست هایم از تو آنقدر دورند آنقدر که تنها مي توانند شبیه تمام درختان پاییزی سمت آسمان بنالند... لیکن گرمای نفس را از همین جا، از دورترین مکان‌های شرقی جهان در خوانش دعای فرج سمت تو و برای تو روانه می کنم یا ربی عجل لولیک الفرج... عجل لولیک الفرج... . ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
داستان یک شهر... ✍ شمسی قاضی (مشهد مقدس) دیوارهای شهری فرو میریزن.... کودکی پا برهنه بر سنگلاخ های کوچه بی سر پناه میشود، گرد غبار حاصل از شکستن شهر دید را کم سوتر میکند. بوی یاس، همه جای شهر را فرا گرفته است و باهر قدم که برمیداری لاله های سرخ سر بر استان ملائک در پرواز ند . از کودک ،پیر و جوان🌱 عجب صبری خدا دارد........ در این وادی درد و رنج، وای از سکوت خفقان و درد اور ملت هایی که سر بر بالین خویش آرام گرفته اند .بدون هیاهوی این شهر... وسایه شومی که بر سر شهر سایه افکنده است. افسوس از دیوارهای رنگین سازمانهایی که به نام حقوق بشر سر به فلک کشیده اند. ودم نزدن از این همه کودک کشی.. و سکوت درد آور ای قدس آرام باش تا آن زمان که پرچم آزادی ات را بر فراز گنبد بیت المقدس نصب کنیم ! و فریاد داد خواهی و بیگناهی ات را به گوش. کر زمانه برسانیم تا آغاز دولت عدالت، گستر مهدوی.... الهی امین ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔸ما جنگ می کنیم.... ✍سکینه جمشیدی( مشهد مقدس) ما جنگ میکنیم ... به یاد کودکانمان  به یاد بازی ها وخنده هایشان بیاد انگیزه ها و امیدهایش برای اتمام گریه های بی امانشان برای بی پناهی وچشمان در انتظارشان ما جنگ میکنیم... به یاد پدرها و مادرها بیاد دوستان ویاران باوفا بیاد آشناهاو همسایه‌ها برای دورهم بودن و شادی ها برای انتقام از این تنهایی برای رهایی از این خلوت و جدایی ها ما جنگ میکنیم... به یاد سرزمین سبز مان بیاد نخلهاو زیتون های شهرمان برای آب برای آب و برق و نان برای پایان دادن به سختیها و رنجمان ما جنگ میکنیم... به یاد آزادی و آرامش بیاد خانه های امن و آسایش برای رهایی از توپ و تفنگ و جنگ برای خلاصی از درد و آه و رنج ما جنگ میکنیم... به یاد اولین قبله مسلمین بیاد عزت و وحدت و اقتدار مومنین برای نابودی اسرائیل رهایی از ظلم ظالمان برای بالا بردن پرچم و به پا کردن آیه آیه های قرآن ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
«غزه در تب‌وتاب» ✍ ثریاکریمی ای قدس!، ای آزاده‌ی سروقامت! در شهر صدای آتش و آوار است. هم‌چنان استوار ایستاده‌ای و پر خروش دفاع می‌کنی از حاکمیت برحقت. سال‌ها، در برابر غاصبان جهانخوار به مقاومت ایستاده‌ای. نانجیبان، قصد دودمانت را کرده‌اند. آری چه خون‌ها، چه اسارت‌هاو چه مرارت‌هایی که به پایت ریخته نشد. اسوه‌ی استقامت و ایثارند، کودکانی که با تمام توان، با دست‌های کوچک‌شان، سنگ به دست‌اند در ره تو... قلبشان چون گنجشکی می‌زند، اما مردانه ایستاده‌اند. نفس‌ها به شمارش می‌افتد؛ اما از حرکت باز نمی‌ایستد. ناله‌شان به آسمان بلند است‌. ناله مادر داغ دیده، پدر غمدیده، طفل زخم دیده. گاهی در تب و تاب بمباران. گاهی در تب و تاب آوار شدن پناهگاه. مظلومند و برحق. در خوابند که سقف آرزوها بر سرشان آوار می‌شود و دل افکار و مجروح، پریشان گشته و ندا می‌دهند به عالمیان که ما هستیم و خواهیم ماند. ما هم هستیم در کنار شما، تا مادامی که صوت انا المهدی گوش جهان را پر کند و کاخ استکبار به دست‌شان فرو ریزد. ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍زهره باغستانی میبدی *قایم باشک* صدای انفجار از دور آمد. بچه هاقایم شدند. با صدای دوم دیگر هیچ کدام پیدا نشدند. 🔸🔸🔸 " سنگ " سنگ در نوک ابابیل. سنگ در دست فلسطین. همیشه علاج قلب های سنگی، سنگ است. 🔸🔸🔸 " ثمره " پیرمردان غزه امسال به جای زیتون دانه های انار برداشت می کنند. 🔸🔸🔸 " رفتند " امسال خاک فلسطین عجب بذر پاشی شد. جنگلش روزی سرسبز ترین نقطه زمین است. 🔸🔸🔸 " آه " پیرمرد آخرین بذرش را با دستی لرزان خاک کرد. حالا بزرگ تنهای یک عشیره است. ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍لیلاسالی زیتون نگاهی به مسجدالاقصی انداخت و گفت: «مامیتوانیم، زنده بمانیم، ما نماد خونهای بیگناه کودکان این دیاریم ». 🥀🥀🥀 تنها فرصت کرد کتاب داستانش را بر دارد هرشب با آن با صدای مادرش به رویاها میرفت. نگاهی دوباره به همه اعضای خانواده اش که گوی در خواب بودند، انداخت. زیر لب زمزمه کرد مادرم فرصت نکرد همشو برام بخونه... 🌷🌷🌷 سامحنی، حالت خوبه برادر ؟ زنده ایی؟ جملاتی که این روزها فقط گفته وشنیده میشود درغزه 🌹🌹🌹 دستش رو جسم بی جان مادرش بود ولی تنش داغ داغ بود، دستانش روبه سردی رفت. کجا ؟کجا؟مادر مرا هم با خودت ببر . 🌹🌹🌹 ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
برگردد... چقدر تلخ و غم انگیز است برای آن که آئینش بهار است برای آن که در طول همه سال تمام حکمت و دینش بهار است چرا امروز ما گردید تاریک چرا دنیای ما شد قتل و غارت چرا امروز ما شد درد آلود چرا با دردها هم کردیم عادت دوباره جنگ، دوباره های هویی الا ای مسلمین بیداد کافیست  دوباره باز هم مرگ و شیون سکوت و در گلو فریاد کافیست بپا خیزید که شهر گردید دریا زخون کودکان بی پناهش بپا خیزید که هنگام قیام است که غزه گشته امروز قتلگاهش بپا خیزید که اوج کینه در شهر زویرانی در و دیوار پیداست گمانم ناله هایی را شنیده خداوندی که هر لحظه آنجاست شب تاریک و بیم بمباران تمام شهر غزه رفت در خواب صدای کودکان آرام آرام زدرد زخم ها گردیده بی تاب بهار از کوچه های شهر رفته به جایش آمده است آئین پاییز در این دنیای پر از رنگ و نیرنگ تمام روزهایش شد غم انگیز من اینجا می شمارم روزها را که تا نسیم پس از غبار برگردد اگرچه فصل برگ ریزان نباشد دوباره منتظریم تا بهار برگردد ✍ابوالقاسم محمدزاده ( الف. م) ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
پائولو کوئیلو و معنویت ‌گرایی در داستان‌هایش.pdf
315.8K
✍معصومه عسکری نیا ( طلبه سطح دو مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها) ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
ربابه سرابی.pdf
97.3K
🔸غزه صبور باش ✍ ربابه سرابی (طلبه سطح سه جامعه الزهراء) ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
امروز روز نوجوان هست 😍😍 این روز رو به نوجوانان عزیز تبریک میگم🌹 برای امروز یک برنامه ریزی داشته باشید و فرزندتان را خوشحال کنید تا احساس ارزشمندی کند حتی با یک هدیه کوچک ✍ نيره قدير زاد 🌷🌷🌷 ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍زهره باغستانی میبدی مانایی پسرک میان گریه هایش دست دراز کرد، مادرم را این جا خاک کنید. خودش گفته بود. درخت زیتون چهار فصله بیدار است. 🌷🌷🌷 دریغ علی اصغر بی آب. فلسطین بی آب. مگر مهریه مادر ارث حلال اولاد نیست؟! 🌷🌷🌷 قد کشیدن موشک، پشت موشک. بچه ها توپ و دوچرخه را رها کردند. بوی باروت عجب بزرگشان کرد. 🌷🌷🌷 عاشقانه ها _بابا.. دشمن خانه ما رو می گیره؟ _نه آلا جان، بابا قول میده. خاک های خون بسته را از جسد پدر کنار زد. بابا سرش رفته بود، اما قولش نرفته بود. 🌷🌷🌷 تولد، تولد، تولدت مبارک. موشک ها آسمان را ریسه کشیده بودند. گره چفیه را باز کرد، این همه سنگ. کادویش را خیلی دوست داشت. 🌷🌷🌷 شیطانک ها بچه ها با مشت، مشت سنگ، سربازان را زده بودند. حاجی های کوچک از جمرات بر می گشتند. 🌷🌷🌷 طعم مادر گفت: برای مهمانی غذایی بگویید بپزم که غوغا کند. پسر سر از کتابش بر داشت. مقلوبه بلدی مادر....؟ مقلوبه....! 🌷🌷🌷 یک طلوع قبل از این که شناسنامه اش صادر شود. برگه فوتش را موشک مُهر کرده بود. 🌷🌷🌷 ‌ ‌╭─══════‌══════•❖‌•─╮ ‌ 🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان (کانون مداد الفضلاء) ‌╰─•❖‌•════════════─╯ ‌ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b