eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.4هزار دنبال‌کننده
548 عکس
88 ویدیو
68 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای پایتون @Habibollah_Babai
1_4222922253.mp3
22.06M
«نظم تمدنی ِ رحمت‌پایه» در «هم‌اندیشی عبودیت و تمدن در سپهر سورة الفاتحه» 📅زمان: چهارشنبه 23 فروردین ماه 1402 🎙حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی 🎧از رادیو پژوهش بشنوید 🌐http://dte.bz/mNwyG 🗒مجری: پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی https://eitaa.com/isca_seda/6360 ⬅️پژوهشگاه را در فضای مجازی دنبال کنید 🌐 https://takl.ink/Isca.ac.ir/ @Habibollah_Babai
تأملات قرآنی در باب «روابط انسانی» (قسمت نوزدهم: نظمِ اجتماعیِ رحمت‌پایه) (شماره ۱) «رحمت» در قرآن، گاه در مورد خود خدا به کار رفته است (آیاتی همچون التواب الرحیم، رئوف رحیم، غفور رحیم)، گاه در نزول و سرایت رحمت الهی به انسان و جامعه انسانی (در نسبت خدا ـ انسان) استفاده شده است (يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ)، و گاه نیز در بارۀ جامعه انسانی و مناسبات درونی بین انسان‌ها (در نسبت انسان و انسان) استعمال شده است (رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ). اکنون پرسش آن است که امر الهیاتیِ «رحمت» درهرسه لایه، چگونه و چسان در امر اجتماعی انسان و در عرصه‌های زمینی و این جهانی و در صیرورت و صورتبندی تمدن می‌تواند امتداد پیدا بکند؟ احتمالا در سه نقطه بتوان در باره این نقطه‌های تماس بین الهیات و جامعه و روابط بین رحمت الهی و رحمت انسانی تأمل کرد: ۱) اینکه نفسِ «ایمان به جهانی انباشته از رحمت فراگیر الهی» و «ایمان به در دسترس بودن همیشگی رحمت خاصه» و ذکر پیوسته این رحمت موجب مصونیت انسان در برابر شرور و بدی‌ها می‌شود (وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ هر که از یاد خدا (و حکم قرآن) رخ بتابد شیطانی را بر او برانگیزیم تا یار و همنشین دایم وی باشد). ۲) آگاهی و علم به اینکه حیات و بقای جامعه بشری منوط به رحمت الهی است. نفس آگاهی و علم از نسبت بین رحمت الهی و جامعه بشری در صورتبندی عقلانیت رحمت‌پایه اثر خواهد گذاشت. و ۳) امتداد و بسطِ رحمت الهی (الرحمن الرحیم) در انسان و ایجاد رحمت انسانی (رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ) است و احیانا هر میزان نزول رحمت الهی در جامعه انسانی فزونی می‌گیرد رحمت ما بین انسان‌ها بیشتر می‌شود. ادامه دارد. . . @Habibollah_Babai
هدایت شده از بر پا
نگاه درست شیخ حسین 🔹ترمیم دو قطبی های اجتماعی و دردهای کهنه آن فقط به سخن نیست نیاز به رشد نگرشها و تغییر اخلاقمان دارد. شما هم دیده اید، من هم دیده ام کسانی که عادت کرده اند از موضع قدرت حرف بزنند، تهمت بزنند، بترسانند، توهین کنند، چون فکر میکنند طرف حق ایستاده اند. حالا چه کسی و چه زمانی باید یقه این جماعت را بگیرد و بگوید تو هم ظلم میکنی، ظلم به کسی که چون خطاکار است جز خدا کسی را ندارد که این مظلومیتش را پیش او ببرد. 🔹 ظلم های کوچکی که چه بسیار آدمها را از جبهه حق بیرون انداخته و قیامت معلوم میشود چقدر از این جهت همگی مسوولیم. طرف مجرم است چرا به او توهین کنیم؟ چرا بترسانیمش؟ به چه حقی با بی قانونی سراغش برویم، خانواده اش را بترسانیم؟ بله اینها کم است میدانم. ولی آن مقدارش که هست، چه کسی و چه زمانی باید این اخلاق زشت رخنه کرده در برخی را بر ملا کند؟ 🔹 در جلسه ای که قرار بود در حضور رهبری برگزار شود قبل از حضور ایشان دیدم یکی از مسوولین انتظامات بیت، جلوی همه جمعیت با بی ادبی و بی احترامی با مداح جلسه سخن گفت و او را جلوی همه جمعیت خرد کرد. از این خطا ها کم ندیده ایم و ندیده اید در بخشهای مختلف. راهش این است که نگاهمان رشد پیدا کند و اخلاقمان را رشد دهیم. همه مان. همه مان به فکر خودمان باشیم. بسیاری از آدمهای دل زده دلیل دل خوریشان اخلاق امثال من بوده در تعاملاتمان. پناه بر خدا. خدا رحمت کند سردار شهید قدس را میگفت دفاع از حرم، دفاع از حرمت قلب این مردم است که از کعبه بیشتر احترام دارد. 🔹مثل آب خوردن آدمها را بیرون جبهه انقلاب قرار میدهیم. منافق مینامیم. سالها قبل در مباحثاتی چقدر تلاش کردم به عده ای بفهمانم حق ندارند به کسی مثل مرحوم هاشمی تهمت نفاق بزنند ولو هزار جور نقد به افکار و رفتارش داشته باشیم، به فلان مسوول و سیاستمدار علنا تهمت نفاق و در جبهه دشمن بودن نزنند. 🔹عادت کرده ایم این و آن را از قطار انقلاب پیاده کنیم و غیر خودی بنامیم. خدای متعال در قرآن بین «ضعیف الایمان» و «منافق» فرق میگذارد. جریان ضعیف الایمانها در درون جبهه حقند و در تعامل با کل بدنه جبهه حق، پیامبر ص با دیگران( که فاصله ایمانیشان با او قابل تصور نیست) پر از مهر و محبت و صمیمیت بود، ما چه مان شده؟ 🔹آیا نمیشود مثل سردار شهید هم جلودار بود و پیشران و هم کرامت آدمها را در مرزهای جبهه حق حفظ کرد و به آنها احترام گذاشت؟ به جای گیر دادن به شیخ حسین، مقابل او شاگردی کنیم، وعظ بشنویم، ما باید تغییر کنیم. باید رشد کنیم. انقلاب البته تقریری تنزیهی و سختگیرانه دارد شاید به آن معنا انقلابی فقط پیامبر اکرم ص باشد و معصومینش، اما انقلاب تقریری تشبیهی و گسترده هم دارد که خیلی ها را شامل میشود، حتی به تعبیر امام روح الله، اکثر مردم دنیا بهشتی اند، ولو در بالاترین مراتب بهشت نباشند، اکثر خطاکاران عالم حتی اهل علمشان ، جاهل قاصرند. بیایید توبه کنیم از این همه تنگ نظریهایمان، تهمت زنی هایمان، حرمت شکنی هایمان که زیر پوست قداست و حرف حق پنهانش کرده ایم. این ها به معنای ندیدن قله ها و رشد یافته ها و کنار گذاشتن حرف حق و یا امر به معروف و نهی از منکر نیست. شب قدر باید هویت رحمه الله الواسعه بودن را در جان ما بنشاند. 🔹از یکی از همرزمان شهید مظلوم قدس که آزاده هم بود شنیدم، حاجی از او خواسته بود رزمنده ای را که در دوران اسارت او را لو داده بود و با دشمن همکاری کرده بود ببخشد. وقتی رفیقش تعجب میکند که چرا؟ به او میگوید اگر یکی از تهران تا اهواز میآمد برای جنگ و پشیمان میشد و بر میگشت باید خادمش میبودیم تا چه رسد به این رفیق خطاکارت. 🔹شیخ حسین خوب گفت. درست گفت. مثل همیشه به جا گفت. سایه اش مستدام. ما باید فکری به حال خود کنیم .... @ali_mahdiyan
تأملات قرآنی در باب «روابط انسانی» (قسمت بیستم: گسترش رحمت الهی به حیات انسانی) (شماره ۲) یک سلسله آیات قرآنی، در نسبت و عُلقۀ «رحمت خداوندی» و «انسان» است. در بارۀ «سُنّت رحمت» یادداشت بعدی را خواهم نوشت. در این قسمت صرفا به این نکته می‌پردازم که رحمت خداوند به زندگی انسان (فردی یا اجتماعی) تسرّی و توسعه پیدا می‌کند. در این باره یک دسته آیات، آیه‌های « فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ» است که وضعیت‌های «فقدان رحمت» را بر می‌شمارد که اگر رحمت الهی نبود، ضلالت پیش می‌آمد (لَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ)، اگر رحمت الهی نبود ، خسارت پیش می‌آمد، (فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ) و اگر رحمت الهی نبود ، تبعیت از شیطان رخ می‌داد (وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ). یک دسته از آیات هم آیات «علم و رحمت»، «کتاب و رحمت»، و «هدایت و رحمت» است، مثل آیۀ (ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً) یا آیۀ (فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ). و یک سلسله آیات هم هستند که معطوف به دعا برای کسب رحمت از خداوند است، مانند آیات (رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً)، (وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا). این دسته آیات نشان می‌دهد که فضل و رحمت الهی به گونه‌های مختلف و در فرایندهای گوناگون با فرد و جامعه انسانی پیوند برقرار می‌کند و رحمت الهی به سطح زندگی فردی و اجتماعی انسان گسترش پیدا می‌کند. «سنت رحمت» را در یادداشت بعدی اشاره خواهم کرد. @Habibollah_Babai
تأملات قرآنی در باب «روابط انسانی» (قسمت بیست‌ویکم: سنّتِ رحمت) سنّت «رحمت» و قاعده‌مندی آن را می‌توان دست کم در عناوین و پرسش‌های پنج‌گانه ذیل جستجو کرد: الف) اینکه اگر رحمت الهی باشد چه رخ می‌دهد (آثار تکوینی رحمت الهی در انسان و جامعه)؟ ب) اینکه اگر رحمت الهی نباشد چه رخ می‌دهد (خلاءهای حاصل از فقدان رحمت در حیات فردی و اجتماعی انسان)؟ ج) اینکه رحمت عامه الهی و رحمت خاصه الهی شامل چه کسانی می‌شود و چه کسانی از آن محروم می‌مانند؟ د) فرایند و مکانیسم کسب رحمت خداوندی چیست و از چه مسیری می‌توان به رحمت خدا دست پیدا کرد؟ و بالاخره هـ) اینکه «یأس از رحمت الهی» کِی و چسان و برای چه کسانی بوجود می‌آید؟ برای پرسش اول می‌توان آیاتی همچون فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا (اعراف 72) وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ (غافر 9) را در نظر گرفت. برای پرسش دوم می‌توان آیه‌هایی مانند إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (هود 47) وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (زخرف 36) را محل تأمل قرار داد. برای پرسش سوم آیاتی مانند هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ (اعراف 154) إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (اعراف 56) مطالعه کرد. برای پرسش چهارم می‌توان آیاتی از قبیل لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (نمل 46)، فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا (نساء 175) را منظور کرد. و برای پرسش آخر نیز آیات مربوط به «قنوط» و «یأس» همچون قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ (حجر 56) را محل تأمل وتدبر قرار داد. @Habibollah_Babai
تأملات قرآنی در باب «روابط انسانی» (قسمت بیست‌ودوم: رحمت در مناسبات انسانی) عنصر «رحمت» در مناسبات اجتماعی انسان‌ها در قرآن در نسبت پیامبر با مومنین و در نسبت مومنان با یکدیگر به کار رفته است. در نسبت پیامبر با مومنان دو آیۀ ذیل حائز اهمیت است: وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ (و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‌دهند و مى‌گويند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبى براى شماست، به خدا ايمان دارد و [سخن‌] مؤمنان را باور مى‌كند، و براى كسانى از شما كه ايمان آورده‌اند رحمتى است.» سوره توبه /61). همین طور آیۀ 159 از سورۀ آل عمران که می‌فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر (پس به [بركت‌] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن). از نمونه آیاتی هم که در مورد عنصر رحمت در نسبت مومنان با یکدیگر بکار رفته می‌توان به دو آیۀ از سورۀ بلد (ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ. أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ. سپس از کسانی باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به شکیبایی و رحمت توصیه می‌کنند! آنها «اصحاب الیمین» اند (که نامه اعمالشان را به دست راستشان می‌دهند) و آیۀ 29 از سورۀ فتح (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.) اشاره کرد. در این باره، تواصی همدیگر (در خانواده، در مسجد، در مدرسه و ...) به رحمت‌ورزی به یتمیان و مساکین، به ضعیفان و کودکان، به معلولان و بیماران، به زنان و دختران، و بلکه به همه همنوعان می‌تواند در نهادینه کردن «فرهنگ رحمت» در جامعه موثر باشد و جامعه را از نزاع و خشونت دور نموده و بلکه به سمت عدالت اجتماعی سوق بدهد (ضرورت توجه به نقش رحمت در صورتبندی عدالت در جامعه). @Habibollah_Babai
تأملات قرآنی در باب «روابط انسانی» (قسمت بیست‌وسوم: «رحمت» عامل پیوند تمدنی) «رحمت الهی» (که وسعت کل شیء) و در امتداد آن «رحمت انسانی» می‌تواند یکی از عوامل و شاید تنها عامل پیوند بین انسان و انسان و بین «خود» و «دیگری» باشد. این پیوند الهیاتی در مناسبات انسانی و روابط اجتماعی و در ارتباط «خود» با «دیگری» ممکن است در یک قلمرو عمومی و انسانی رخ دهد که در آن «رحمت عامه» عاملی برای پیوند انسان و انسان و صورتبندی نوعی از اخلاق جهانی و گونه‌ای از «اخوت انسانی» («الانسان اخ الانسان احب او کره» انسان برادر انسان است چه خوش داشته باشد و چه ناخوش) باشد، و یا اینکه ممکن است این پیوند در یک قلمرو خصوصی و ایمانی اتفاق بیافتد که در آن علاوه بر رحمت عامه، «رحمت خاصه»ی انسانی عاملی در پیوند عمیق بین برادران ایمانی و خواهران ایمانی (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ) باشد. برای اینکه بتوان رحمت عامه در سطح جهانی را فعال ساخت و برای اینکه بتوان رحمت خاصه را در جوامع دینی و ایمانی ایجاد کرد، علاوه بر فعال‌سازی عنصر رحمت در ساختارها و نهادها و قوانین، باید به سمت تربیت‌های رحمت‌پایه و پرورش عاملیت رحمت‌بنیان در دنیای امروز رفت. در آموزش‌ رحمت و پرورش‌های رحمت‌پایه افق‌های جدیدی در اندیشه سیاسی و نظریات اجتماعی، و چشم‌انداز تازه‌ای در همزیستی انسانی و احیانا در «تعارف بین تمدن‌ها» ظاهر خواهد شد. @Habibollah_Babai
قابل توجه دانشجویان علاقمند رشتهٔ «غرب‌شناسی انتقادی» (در مقطع دکتری) در دفترچه امسال @Habibollah_Babai