eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.1هزار دنبال‌کننده
489 عکس
74 ویدیو
67 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت سوم: اخلاق حرفه­‌ای در عرصه دانش مهم­ترین عامل در توسعه علمی غرب، وجدان و اخلاق علمی و البته قانونی موجود در دانشگاه و بلکه در فضای جامعه است. به بیان دیگر زندگی علمی با روش­های اخلاقی (به عنوان امری قانونی و یا امری عادت یافته) رخ می دهد. تحصیلی که در دانشگاه رخ می دهد و پژوهشی که در مراکز عملی انجام می­گیرد، جدای از حرفهٔ اخلاقی نیست. پاسداشت علم و عالم نه صرفا به دلیل ارزش ذاتی دانش، بلکه به موجب فواید حیاتی و ضروری آن است. گفتنی است علم و نسبی بودن آن نیز هرگز سبب کم‌ارزشی علم و عالم نشده است. دانشمندان به نحو غیرقابل تصوری دارای قدرت اجتماعی و مصونیت سیاسی (البته در صورتی که با اسرائیل کاری نداشته باشند) هستند. البته عالمان و دانشمندان نیز در مقام و موقعیت علمی­شان، از اخلاق علمی برخوردار بوده و ناچار به مراعات آن هستند. جالب آنکه خیلی از کسانی که ممکن است در خارج از چارچوب دانش و دانشگاه، افرادی بد خلق و یا فاقد اخلاق باشند، در عرصه دانشگاه خود را ملزم به رعایت اخلاق می­دانند. مسایلی مانند روابط جنسی میان مرد و زن که در عرف جامعه، خلاف اخلاق تلقی نمی­شود، در فضای دانشگاه ممنوع و مشمول جریمه­‌های سنگینی است. استادی که روابط علمی خود با دانشجو را به روابط جنسی آلوده نماید، بی‌تعارف از کار برکنار می­شوند. این جریمه برای دانشجویانی که در نوشتن مقاله ترم تقلب کنند نیز اعمال می‌شود و این درحالی است که هر دانشجو برای یکسال تحصیلی قریب به 30.000 دلار هزینه می­کند. اخلاق علمی در روند نشر نیز لحاظ می­شود. تمام کتاب­ها یا مقاله‌های ارسال شده، توسط ناظرین دقیق مورد مطالعه قرار می‌گیرد و همه نقل قول­هایی که در کتاب آمده با نشانی‌هایی که در آن کتاب آورده شده، تطبیق داده می‌شود و اشتباهات نویسندگان به آنها گوشزد می­شود. نوشته آمریکایی به تعبیر پیتر اوکس (استاد فلسفه یهودی در دانشگاه ویرجینیا) نوشته­‌ای "غیرمودب" است؛ یعنی نویسنده آمریکایی مخاطب خود را به مسایل جانبی و مقدماتی مشغول نمی­کند و سریع و صریح، اصل مطلب را در کوتاهترین و ساده­‌ترین کلمه‌ها ارائه می­کند. هرچند این نوع نوشتن، هم توجیه اقتصادی دارد (ناشران آمریکایی در وضعیت اقتصادی فعلی از نوشته­‌های طولانی و غیر لازم استقبال نمی­کنند)، هم توجیه روان­شناختی (مردم آمریکا حوصله تطویل در کلام را ندارند) و هم توجیه روش­شناختی، ولی خود متضمن نگاه اخلاقی در مقام تألیف نیز است؛ زیرا نویسنده وقت مخاطب را هدر نمی‌دهد و در واقع حقوق انسانی و علمی او را مراعات می­نماید  (اخلاق مؤلف در مواجهه با مخاطب). تربیت اخلاقی و وجدان علمی، با استفاده از سیستم آموزشی و پرورشی در همه دانشجویان نیز پرورش می­‌یابد و سلیقه علمی آنها به نحوآکادمیک شکل می­یابد. مثلا اساتید پیش از شروع کلاس­های دکترا (PHD) برنامه و تقویم دقیق درسیِ (syllabus) ترم را به دانشجویانِ آن کلاس ارسال می­کنند. دانشجویان باید منابع هر روز درسی را مطالعه کنند. هریک از دانشجویان باید بر اساس منابع تعیین شده، به صورت هفتگی، ایده­‌ها و سئوالات خود را بنویسد. این نوشته باید قبل از شروع جلسه هفتگی، به استاد ارسال گردد. استاد نیز با مطالعه همه آنها، پیش از جلسه، با آمادگی کامل در کلاس حضور می­‌یابد و آنگاه به جای سخنرانیِ یک طرفه، به بحثی عملیاتی و ناظر به سئوالات و ایده‌های دانشجویان می­پردازد. علاوه بر یادداشت‌های هفتگی هر دانشجویی باید در هر کلاس، پورپوزال ترم را ارائه و از آن دفاع نموده و سپس آن را با نظارت استاد به مقاله تبدیل کند.  @Habibollah_Babai
درباره مکتب آیت‌الله یکتایی در خلخال مکتب آیت الله یکتایی در شهرستان خلخال، مکتب سه‌گانۀ زهد، عرفان، و انقلاب بوده است، شاهد آن را باید در سلامت، قناعت، و پاکیزگی پیروان یکتایی در خلخال دید. و اکنون ریشه کینۀ ضدانقلاب‌های پیر و بازنشسته در شهرستان خلخال نیز نه در شکل و شمایل و حتی لباس روحانیت یکتایی، بلکه ریشۀ آن در همین سه‌گانۀ زهد (در برابر دنیاخواهی و گاه چپاول بیت‌المال)، عرفان (در برابر  عصیان، رهابودگی، و جهل)، و انقلاب و مقاومت (در برابر جمود و سرسپردگی به فرهنگ ابتذال غربی) است که همچنان برای برخی از عناصر فسیل طاغوتی و حتی نسل‌های «انه عمل غیرصالح» تلخ و آزاردهنده است. @Habibollah_Babai
🔰 سلسله نشست های سنن پیشرفت و تحولات اجتماعی در قرآن 💠 نشست اقتراحی اول با حضور حجج الاسلام والمسلمین 🔸 حبیب الله بابایی 🔹 سعید بهمنی 🔸 محمدعلی میرزایی 🗓 پنج شنبه ۹ ام تیر ماه 🕘 ساعت ۹ صبح 📌 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی لینک حضور https://www.skyroom.online/ch/menhaaj/sonan @Habibollah_Babai
⚛️پیش نشست سوم الهیات خدمت با موضوع «اصل "سود" در الهیات اسلامی» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده اخلاق و معنویت و مرکز همکاری‌های علمی و بین‌المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار می‌شود: ◀️سخنران: استاد محسن جوادی ◀️دبیر نشست: حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر بوسلیکی ☑️روز: چهارشنبه 🗓تاریخ: 1401/04/15 🕥ساعت: 11 الی 13 🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
AUD-20220630-WA0043.mp3
16.68M
*ممّا جاء في مشاركة الشيخ الدكتور حبيبُ الله بابائي ضمن مؤتمر التجديد والاجتهاد الفكري الخامس: • المعاني الجديدة للحضارة التي رسّخها الإمام الخميني، كمفهوم "البسيج"، ومصطلح "الشيطان الأكبر، ومن المفاهيم الأخرى أيضًا تثبيت آخر جمعة من شهر رمضان المبارك بـ"يوم القدس العالمي"، وغيرها. • فيما يخصّ المفاهيم التي أرساها الإمام الخامنئي، فمنها: المفاهيم الوطنية الجديدة كالاقتصاد المقاوم، والعدوان الثقافي، وحلف الناتو الثقافي، والكمين الثقافي. • من المفاهيم المهمّة التي أثارها القائد في مواجهة القضايا الثقافيّة الغربيّة، والهجمات الثقافيّة على إيران وجيل الشباب فيها، ومفهوم ثورة البرمجيّات، وموضوع الديمقراطيّة الدينيّة والتوجّه إلى بُعدي: الدين والشعب، الإلهيّ والإنسانيّ، والمشروعيّة والمقبوليّة. • في المفاهيم العالميّة، أرسى الخامنئي مفهوم نظام الهيمنة، ومفهوم المنعطف التاريخي، ومؤخّرًا بحث النظام الجديد في العالم في خطاباته. بالإضافة إلى ترسيخ القرآن الكريم مصدرًا من المصادر المهمّة في صيرورة المعاني الجديدة في الثورة الإسلاميّة، وفي الحركة الحضاريّة للتيّار المقاوم. @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت چهارم: روش دموکراتیک در تولید علم رابطه میان دانشجو و استاد، رابطه از بالا به پایین نبود. در تمامی کلاس­ها، دانشجویان با اعتماد به نفس بالایی اظهار نظر می‌کردند. اساتید نیز آن را خوب می‌شنیدند و تأمل می‌کردند. این رابطه در سمینارهای علمی نیز مشهود بود؛ مثلا اساتید و هیئت علمی موسسه "مطالعات پیشرفته در فرهنگ" (IASC)، در سمینارهای دانشجویان جوانی که درباره تز دکترای خود کار می­کردند، به صورت جدی مشارکت می­کردند. به نظرم همراهی اساتید بازنشسته با دانشجویان جوان، بیشتر برخاسته از نگرش به ماهیت علم بود که آن را قابل حصول از ناحیه جوان­ترها هم می­دانند. در این نگاه، اساتید تنها صاحبان علم نیستند،  بلکه دانشجویان حق علمیِ در خوری بر گردن اساتید دارند و در تولید و تنقیح پروژه­ش‌های آنان نقش ایفا می­کنند. این حقیقت را از گروه­های ریدینگ اساتید که هریک در موضوعات مورد علاقه­‌شان با گروهی از دانشجویان به صورت هفتگی مباحثه می­کنند و همین طور از مقدمه­‌های بسیاری که مولفان و اساتید برکتاب­های خود نوشته­‌اند، به روشنی می‌توان دریافت. روحیه و وجدان علمی، نه فقط در سیستم آموزشی، بلکه در روابط دوستانه هم کاملا مراعات می­‌شد. این مسئله بارها برای نویسنده رخ داد که هرچند وی به صورت رسمی در کلاس­ها شرکت نمی‌کرد و اساتید و دانشجویان نیز مسئولیتی قانونی در همکاری با پروژه من نداشتند، ولی در قرارهای دوستانه به صورت جدی و همراه با آمادگی و حوصله حضور یافته به گفت و گو می­پرداختند. نمونه این رفتار را نویسنده در پروفسور لری بوشارد (Larry Buachard) (از اساتید برجسته و البته معلول (به لحاظ فیزیکی) در دپارتمان دین­‌شناسی دانشگاه ویرجینیا) مشاهده کرد که بیش از ده ساعت برای اصلاح اولین نوشته انگلیسی‌ من، که نوشته­‌ای ابتدایی هم بود، وقت صرف کرد و جنبه­‌های محتوایی و حتی نوشتاری را با دقت و تأمل تذکر دارد. در مجموع چنین روحیه علمی، مسئله نقد علمی را در محافل آکادمیک، بسیار آسان و بی‌حاشیه می‌ساخت. دانشجویان، اساتید را به آسانی نقد می­کنند، اساتید با هم به صورت مشترک کلاس (دو استاد در یک کلاس) برگزار می­‌کنند، و گاه در کلاس یکدیگر شرکت کرده و مباحثه می­کنند، بی­‌آنکه این مباحثات، حاشیه­‌های اخلاقی و اجتماعی داشته باشد. @Habibollah_Babai
مجله «علم المبدأ» @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت پنجم: نقد و دموکراسی روحیهٔ دموکراتیک در حوزه مسایل سیاسی نیز کاملا آشکار بود. بارزترین ویژگی انتخابات ریاست جمهوری و رقابت میان خانم کلینتون و اوباما در یک مرحله، و اوباما با مک­‌گین در مرحله دیگر، نقد کارشناسی و علمیِ همه چیز اعم از مسایل سیاسی، مسایل مالی (اموال و املاک مک­‌گین، و لباس­ها و عینک گرانقیمت معاون اول ایشان، سارا پیلن) و یا حتی مسایل خانوادگی (فرزند خردسال سارا پیلن و اینکه آیا یک زن می­تواند وظیفه مادری را همزمان با وظایف اجتماعی و سیاسی به انجام برساند، یا وضعیت دختر ساراپیلن که از دوست پسر خود حامله شده بود و در سخنرانی­ها و تبلیغات رسمی حضور می­‌یافت) بود. سخنرانی­‌های رسمی اوباما (در میان دموکرات­ها) و مک­‌گین (در میان جمهوری­خواهان) با حضور کارشناسان مخالف و موافق، در همان جلسه برگزار می­‌شد.  نقدهای کارشناسی بلافاصله پس از سخنرانی کاندیداها، در اتاق­های شیشه­‌ای، در همان سالنِ سخنرانی انجام می‌گرفت و به طور مستقیم از کانال­های فاکس­‌نیوز و سی­‌ان­‌ان پخش می­شد. مناظره­های کاندیداهای ریاست جمهوری نیز که در سه شب مختلف (Debate Nights)  با فواصل زمانی معین، در سه دانشگاه مهم آمریکا با مجری­گری اساتید مختلف و برجسته دانشگاه برگزار می­شد، بلافاصله با نقدهای علمی از سوی کانال­های مختلف تلوزیونی همراه بود. گفته­‌های کاندیداها داخل گیومه قرار گرفته، همه آن مورد ارزیابی و قضاوت قرار می­گرفت. نقدهای کارشناسی هر چند کاملا صریح بود، ولی به نحو روشنی در ارتقای رشد سیاسی عموم مردم اثرگذار بود. در واقع هزینه­‌های کلان انتخاباتی صورت گرفته در آمریکا (صرف نظر از نتیجه آن) در راستای منافع ملی و ارتقای آگاهی عمومی در جامعه آمریکا سوق پیدا می‌کرد.  @Habibollah_Babai
چهارمین پیش نشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع «مراقبت معنوی بیماران» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده اخلاق و معنویت و مرکز همکاری‌های علمی و بین‌المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار می‌شود: ◀️سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی ◀️دبیر نشست: دکتر سیدروح‌الله موسوی‌زاده ☑️روز: پنج‌شنبه 🗓تاریخ: 1401/04/30 🕧ساعت: 11 الی 13 🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
فراخوان برای هم‌اندیشی روش‌شناسی مطالعات تمدنی @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت ششم: رویکردهای عملی در پژوهش­‌های علمی به نظرم، دلیل مهم برای ارزش دانش در آمریکا، مسئولیت دانش و دانشمند و پاسخگویی آن در برابر زندگی انسان­هاست؛ یعنی این علم برای زندگی است و زندگی این‌جهانی هم برای انسان غربی کاملا جدی است. به بیان دیگر، چون محقق و دانشمند، خود را مسئول در برابر معضلات جامعه و موظف به انجام پژوهش­های کارگشا در زندگی این جهانیِ همان جامعه (مثلا آمریکا) می‌داند، منزلتِ آنها در جامعه (حتی آنجا که علم نسبی است) اهمیت پیدا می‌کند. جذب نخبه­‌های خارجی و دادن شهروندی به دیکران نیز دقیقا با همین منطق رخ می­‌دهد که آیا این فرد "می­تواند به زندگی آمریکایی خدمت کند یا نه؟". این نگاه عملیاتی به حوزه علم حتی در حوزه­‌های مطالعات دینی و الهیاتی نیز صدق می­کند که بسیاری از اساتید و محققان حوزه دین­‌شناسی، موضوعاتی را مورد مطالعه قرار می‌دهند که دارای اهمیت اجتماعی و در جهت حل معضلات اجتماعی هستند؛ مثل "الهیات سیاسی" (political theology)، "الهیات معطوف به عمل" (practical theology)، و الهیات فرهنگ. @Habibollah_Babai
واکنش‌های غریب به «سلام فرمانده» یادداشتی از ادریس هانی یکی از مرتجعین، مقاله‌ای از وجیه قانصو با عنوان «برای شما جهان خودتان، و برای من جهانی دیگر»  را برای من فرستاده که در آن قانصو به نقد سرود «سلام فرمانده» پرداخته است. پیش‌تر من به این نکته در باره سرود «سلام فرمانده» توجه نداشتم و آن را صرفا یک فعالیت فرهنگی کودکانه تلقی می‌کردم که عقاید خود را می‌خواند، لیکن بعدها دیدم که مسئله عمیق‌تر از این حرف‌هاست. وجیه قانصو با شیوه‌ای فریبنده و با استفاده دوپهلو از مفاهیم مدرن، سیاسی کردن عقیده را در این سرود (سلام فرمانده) مطرح می‌کند و بر آن می‌تازد، این در حالی است که اساسا چیزی غیر سیاسی وجود ندارد و همه چیز در اصل به گونه‌ای سیاسی و ریشه در سیاست دارد. جالب اینکه اگر گروهی از سرخ‌پوستان صف بکشند و عقیده آبای خود را بسرایند زبان این تجددمآبان آن را موعدی وجودشناختی معرفی می‌کنند، و اگر مجموعه‌ای از کلیساهای آمریکای لاتین به صف شوند و سرود مقاومت ملی را بخوانند، همین جماعت آنها را آن را الهیات آزادگی می‌خوانند، اما اگر کودکان مسلمان ارزش‌های بومی و دینی خود را فریاد بزنند متهم به سیاسی بودن می‌شوند. امثال قانصو می‌کوشد از فروکاستن عقیده به سیاست سخن بگویند، اما آیا اندیشه منجی چیزی جز سیاست است؟ قانصو پا را فراتر می‌گذارد تا بگوید این سرود اعلام ویرانی جهان ما و جستجو از جهانی دیگر است. درحالی که ادعای ظهور منجی مایه ویرانی زمین نیست، بلکه اندیشه‌ای روشن‌بینانه است که نجات را به شکلی واقعی نشان می‌دهد و منجی را برای حضور در زمان و مکانی معین فرامی‌خواند. در سرود «سلام فرمانده» دو نکته قابل توجه است: نخست دعوت به تشکیل دولت عدالت و صلح، و دوم دعوت به مبارزه با ظلم و اشغال‌گری. اگر قانصو این را رویا می‌داند، پس بگذارید آنها در این رویا باقی بمانند. قانصو اِشکال کرده است که آنها از واقعیت به سوی آرمانی نامشخص و بی زمان فرار می‌کنند، این در حالی است که این عقیده (عقیده به ظهور منجی) مستلزم افرادی واقعی (در داخل زمان و یا حتی فراتر از زمان) است. حال باید از قانصو و امثال ایشان پرسید که در این داد و ستد فرهنگی و تمدنی بین ایران و کشورهای عربی (مثل لبنان، بحرین، یمن، و غیره) چرا در برابر دستاوردها و آورده‌های ملت خود، بی‌توجه هستید و خود را به فراموشی می‌زنید. این کودکانی که سرود «سلام فرمانده» را خواندند، برای نجات و رهایی شعر سرودند، و احساس معصومانه و کودکانه خود را تقدیم کردند و و آمادگی خویش را برای ایفای نقش معنویت‌بخشی به جهان را اعلام کردند. در این باره، مشکل قانصو نه با سرود کودکان، بلکه با نسلی شاداب از فرزندان شهیدان و سازندگان پیروزی است. (ترجمه از شهاب مهدوی) @Habibollah_Babai
باب علم حقیقی.mp3
3.78M
🔰 باب علم حقیقی ▫️ آیت‌الله یزدان‌پناه: باب علم حقیقی رسول‌الله، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است و آن علوم حقیقی کشفی نهایی از راه امیرالمؤمنین داده می‌شود. اهل معرفت می‌گویند: مقام نهایی اصلی ذاتی فنایی حتمی، جز با امیرالمؤمنین داده نمی‌شود. ارتباط و اتصال و جلب عنایت امیرالمؤمنین برای اهل معرفت خیلی معنادار است. 💢 نفحات را در فضای مجازی دنبال کنید؛ | ایتا | آپارات | تلگرام | اینستاگرام |
جهت اطلاع امکان حضور هم در جلسه «مراقبت معنوی بیماران» وجود دارد. ☑️امروز: پنج‌شنبه 🗓تاریخ: 1401/04/30 🕧ساعت: 11 الی 13 🏢مکان جلسه: قم، پردیسان، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، طبقه سوم، سالن کوثر و 🌐 لینک برای مشارکت مجازی dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
یادداشت کوتاهی از دکتر مجید دهقان در باره «محجبه‌ام ولی مخالف حجاب اجباری» 👇👇👇 "من محجبه‌ام اما مخالف حجاب اجباری و گشت ارشادم" شعار اسلام سکولار است. این که انگیزه شخصی حامیان چیز دیگری مانند رفع دو قطبی سازی محجبه/غیر محجبه بوده در معنای اجتماعی این شعار تاثیری ندارد. لازمه رفع دوقطبی‌سازی، نفی قانونمندی پوشش نیست همانطور که نقد به گشت ارشاد هم لازمه‌اش افتادن در ورطه اسلام سکولار نیست. ته این شعار به این جا می‌رسد که من محجبه‌ام ولی مشکلی با برهنگی‌ زنان دیگر ندارم یا من مسلمانم ولی مشکلی با هم‌جنس‌خواهان ندارم. راه سوم این نیست، حداقل راه سوم نسلی که اسلام را با امام راحل شناخت این کژراهه نیست. این ماجرا هم می‌گذرد ولی همین ابتلائات اجتماعی است که مدام در حال غربال کردن است و چه حسرت‌زاست خواهر و برادر من، ندای "انا لم نجد له عزما". و اما ای سکان‌داران مدیریت‌های فرهنگی اگر این تکانه‌ها شما را بیدار نکرد امیدی دیگر به خیر شما نیست، شر نرسانید. @majiddehghan @Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: کشف حجاب علنی برای حکومت اسلامی تکلیف ایجاد می‌کند/ حکومت موظف است دربرابر حرام بایستد 🔹پول‌های زیادی خرج می‌کنند و از صدها رسانه استفاده می‌کنند تا روی هویت زن مسلمان اثرگذاری کنند، اما نتیجه‌اش فریب‌خوردن چند دختر می‌شود. 🔹چیزی که بنده را حساس می‌کند این است که گاهی خواص بحث حجاب اجباری را مطرح می‌کنند. عده‌ای نادانسته خطی را دنبال می‌کنند که دشمن با آن‌همه تلاش نتوانست. @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت هفتم: تلفیق میان نگرش­های جزءنگر و کل­‌نگر چگونگی جمع میان نگرش­‌های تخصصی با نگاه­های کلی و جامع در شگردهای علمی و پژوهشی بسیار قابل توجه است که با فعالیت­های علمی گروهی از یک سو، و مطالعات میان­‌رشته­‌ای از سوی دیگر حاصل می­‌شود. نمونه این گونه مطالعات حتی در مطالعات بین الادیانی نیز دیده می­‌شود که نمونه آن فعالیت­‌های پژوهشی مرکز مسیحی، یهودی و اسلامی جی.تی.یو (Graduate Theological Union) در دانشگاه بِرکلی در کالیفرنیا (University of California, Berkeley) است که محققان مختلف در اسلام و یهودیت و مسیحیت در کنار هم پژوهش می­کنند. در واقع مسئله تکثرگرایی از جمله روشهای نهادینه شده در پژوهش است که به گونه‌های مختلفی رخ می­دهد؛‌ مثل رشته‌ها و تحقیقات میان‌رشته‌ای و مطالعات تطبیقی که به نحو بسیار پیچیده‌ای در حال گسترش است. به بیان دیگر ریز مسئله‌ها در یک منطق سیستمی، مورد مطالعه و تطبیق قرار می‌گیرد. در واقع موضوعات ریز و جزیی، مجموعه­‌های علمی را از کلی­‌نگری و کلان­‌اندیشی غافل نکرده است. یکی از مسایل بسیار درس­‌آموز و قابل توجه، محور قراردادن موضوعات کلان، برای گفتگوهای مختلف از منظرهای متفاوت است. نمونه این رویکرد در موسسه (IASC) درموضوع تقلیل گرایی (Reductionism) در سال 2007 و مدرنیته متأخر (Late Modernity) در سال 2008 بود. این موسسه با محور قرار دادن این موضوعات برای سمینارهای روز جمعه، زمینه را برای حضور اساتید مختلف از دپارتمان­های گوناگون آماده می­‌کرد تا آنها موضوع کلی مثلا تقلیل­‌گرایی، را از نظر تخصص خود ارائه نموده و آنگاه به نقدها و نظرات افراد حاضر در جلسه که خود از دپارتمان­‌های جامعه­‌شناسی، دین­‌شناسی، تاریخ، اقتصاد و علوم سیاسی بودند، پاسخ گویند. این گفت‌و‌گوها نگاه­‌های کلان و خرد را در کنار هم تقویت می‌کرد و زمینه­‌های نگرش ارتباطی و میان‌رشته‌ای را فراهم می‌آورد. @Habibollah_Babai
«شورچشمی و مسئله حجاب» یکی از تفاوت‌های در جایگاه زنان در ایران و آمریکا، جایگاه تک‌کارکردی و چندکارکردی زنان است که می‌تواند شایسته توجه و تحلیل باشد. زنان در آمریکا علاوه بر کارکردهای جنسی، کارکردها و موفقیت‌های برجسته‌ای در امر آموزش، در عرصه بازار، در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی دارند و همین چندکارکرد داشتن اولا ابعاد سکسی زنان را در مرکز قرار نمی‌دهد و ثانیا بخاطر بروز قابلیت‌ها و شایستگی‌های زنان و اعتمادبه‌نفس آنها، شورچشمی مردان را تقلیل می‌دهد. امر دیگری که شورچشمی مردان را در جایی مثل آمریکا کنترل و امنیت زنان را بیشتر می‌کند، حاکمیت قانون و در دسترس بودن «حق» از طریق وکلای قانونی است که در جامعه غرب و البته برای شهروندان غربی بسیار سهل و ممکن رخ می‌دهد. در ایران امروز، به رغم زمینه‌هایی جدید اقتصادی، سیاسی، و علمی زنان، هنوز شورچشمی‌های سنتی و شورچشمی‌های مدرن (شورچشم‌های باکلاس و لیبرال) در عرصه‌های مختلف اجتماعی موج می‌زند و شاید هنوز قابلیت‌های غیرسکسی زنان ایران بر تصور سکسی از آنها، غلبه نکرده است. جالب اینکه در همین فضا گاه مردان شورچشم در حمایت از بدحجابی و بی‌حجابی زنان از خود بانوان پیشی می‌گیرند. این گونه از حمایت‌های مردان از برهنگی زنان نوعا نه از سر صداقت بلکه از سر طمع و هوس است. آنچه در مناسبات و نظم موجود بین زنان و مردان (همین مقداری که در ایران هست) نقش آفرینی می‌کند بیشتر اخلاق است و کمتر قانون. و اکنون آنچه با بدحجابی و گاه بی‌حجابی رخ می‌دهد متزلزل شدن توامان اخلاق و قانون در ایران در نسبت با زنان است و نتیجه آن هم، ناامنی بانوان در برابر فرهنگ ناپرهیزکار و شورچشم ماست. اکنون به نظرم بخشی از نزاع تمدنی (یا همان برخورد تمدنی) انقلاب اسلامی با غرب در موضوع «زن» و موضوعاتی همچون «حجاب و عفاف» دقیقا در امکان عبور انقلاب اسلامی از «صورت زنان» به «سیرت زنان» و ارائه شخصیتی موفق و متفاوت از «زن انقلاب» در تقابل با زن در گفتمان سرمایه‌داری غرب است. @Habibollah_Babai
سلام بر حسین با هدف پیوند میان پژوهش‌های عاشورایی و مجالس حسینی، «دبیرخانه‌ی دوسالانه‌ی کتاب عاشورا» با همراهی «موسسه‌ی فرهنگی آیه» در ایام محرم امسال برنامه‌ای را با محوریت کتاب‌ها و پژوهش‌های برتر عاشورایی و با عنوان «شب‌های عاشوراپژوهی» برگزار می‌کند. از شب تاسوعا، شش شب، نویسندگان شش کتاب برگزیده درباب عاشورا و فرهنگ عاشورایی، با محوریت مباحث کتاب خود، سخن خواهند گفت. شب‌های عاشوراپژوهی مجالی است برای نگریستن در حماسه‌ی عاشورا، پس از گریستن بر آن مصیبت عظیم. اصفهان ـ خیابان شیخ مفید ـ باغ فدک از ۱۵ مرداد (شبِ تاسوعا) تا ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ از ساعت ۲۱ پخش زنده این برنامه را از لینک زیر می‌توانید دنبال کنید: @ashurapazhouhi @ashoorabook @Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر آیت الله جوادی آملی اجبار غیر مسلمانان به حجاب و دیگر اعمال اجتماعی در اسلام @khabarehowzeh @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت هشتم: دوره‌های طولانی تحقیق در آمریکا، دوره­های تحقیق طولانی است و نوعا ده سال طول می­کشد تا اثری مهم در موضوعی خاص از یک اندیشمند منتشر گردد. با اینکه چرخه علم در غرب بسیار سریع بوده و دارای تنوع فراوانی است و نقدهای علمی نیز بسیار آسان صورت می­گیرد، لیکن پروسه فکری اندیشمندان و محققان از کتابی به کتابی دیگر و از مرحله­ای به مرحله دیگر بسیار طولانی است. این حوصله علمی که نتیجه آن کیفیت بالا در تحقیق می‌باشد، در تدریس نیز وجود دارد،‌ به طوری که اساتید، در هفته بیش از یک کلاس برای دوره لیسانس و دوره دکترا نداشته و با دقت و حوصله به تدریس و پرورش دانشجو می­پردازند. @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت نهم: مدرسه، اساس در تربیت علمی مهم­ترین جایی که چنین تربیت و پرورشی انجام می‌گیرد مدارس عمومی است که سیستم آموزشی و مربیان بسیار جوان و البته حرفه­‌ای در آن مشغول به کار هستند. کلاس­های این مدارس کاملا جمع­‌گرا و گروهی است. دانش­‌آموزان در همه فعالیت­ها، کار جمعی، روش جمعی و اخلاق جمعی را یاد می­گیرند. کلاس­ها کارگاه­های آموزشی هستند که بچه­‌ها به هیچ وجه احساس فضای ناهمگون با طبیعت کودکانه خود را ندارند. کلاس­های مدارس حاوی هر چیزی است که به رشد و شکوفایی بچه­‌ها کمک می­کند. متناسب با همین فضا، هر دو ماه کارنامه هشت صفحه­ای برای هر دانش آموز داده می­شود که تمامی توانمندی­های هر دانش­‌آموز در کلاس هنر، ورزش (جهش، حرکات ریتمی) و در کلاس­های پرورشی و درسی (قانون­پذیری، حل مسایل پیچیده با روشی آسان، احترام به دیگران، تبعیت از مافوق، حرکت­های جمعی) مورد مطالعه و ارزیابی مستقلی قرار می­گیرد و والدین این امکان را می‌یابند که نسبت به علایق و قابلیت­‌های فرزندان خود در زمینه های گوناگون آشنا شوند، متناسب با هریک برنامه­‌ریزی کنند؛ البته جای بسیار تأمل دارد که چگونه بچه­‌ها در چنین سیستم پیشرفته­‌ا‌ی، شخصیتی بسیار ضعیف و روحی آسیب پذیر دارند که نمونه آن را می­توان در خودکشی­های رایج، آمار 50 درصدی طلاق و خانواده‌های مادرمحور (بدون پدر)، آمار اعتیاد و خشونت به موجب وجود همزمان الکل و اسلحه در منازل، مشاهده کرد. در هر حال همه چیز در مدارس به صورت عملی و برای زندگی درس داده می­‌شود. مقولاتی روشنفکری درغرب، که درایران آنها را باید در کتاب­ها جست، به مثابه روش­های زندگی آموزش داده می‌شود. کودکان در دوره دبستان حریم خصوصی، آزادی، دموکراسی، حق انسانی را آموزش می­بینند؛ البته برخی از این آموزش­ها موجب جدایی فرزندان از خانواده ها می­شود که نمونه آن را می­‌توان در دخالت­های سریع  و گاه بی­مورد پلیس در تفکیک فرزندان ناراضی از پدر و مادر و انتقال آن به پرورشگاه­ها (foster home) مشاهده کرد. با این وجود، سیستم آموزشی در مدارس بدانجا سوق یافته است که افراد بیش از ظرفیت و استعداد خود رشد می­‌کنند. افرادی که به ظاهر هیچ نشانه‌ای از هوش و استعداد در آنها دیده نمی­شود بیش از پنج زبان می­دانند، کشورهای مختلف رفته‌اند، اطلاعات غیرقابل پیش بینی شده‌ای از جاهای دیگر و دنیای اسلام دارند و دارای توانمندی­های نظری خاصی هستند.  @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت دهم: ضعف­‌های اسلام شناسی مطالعات و فعالیت­‌های اسلامی در مقایسه با مطالعات و فعالیت­‌های مسیحی و یهودی در آمریکا بسیار ضعیف و ناچیز است. مسیحیان در خود آمریکا برای تبلیغ دینشان بسیار می­‌کوشند. جزوات تبلیغی برخی از کلیساها مانند کلیسای Kingdom Hall  که تنها هفت میلیون پیرو در کل دنیا دارد، به هشتاد و گاهی به صد و شصت زبان ترجمه می­‌شود. مبلغین مسیحی، منزل به منزل افراد را شناسایی و تقاضای تبلیغ می­‌کنند. غیر از برنامه عبادی در روزهای یکشنبه که بسیاری از مردم از قبیل سیاه و سفید، طبقه بالا و پایین در آن شرکت می­کنند، برنامه­‌های متعدد آموزش، نیایش، جلسات تحلیل سیاسی و امورات متعدد دینی، در شبهای پنج­شنبه و شبهای جمعه در کلیساها برگزار می­‌شود. همین طور کلیساها دوره­‌ها و اردوهای آموزش دینی را برای دانشجویان در طول تابستان اجرا می­‌کنند. شبکه­‌های تلویزیونی مختلف مسیحیت، برنامه­‌های متنوع دینی را در سطوح گسترده اجرا می‌کنند. این جدیت و جنبش، در مطالعات مسیحی در دانشگاه و مراکز مسیحیت­شناسی که هزینه آن از سوی بسیاری از خیرین مسیحی تأمین می­شود، دیده می­‌شود. در دانشگاه­ها ابعاد مختلف الهیات، فرهنگ، تاریخ و جریانات مختلف مسیحی تدریس می‌شود. مطالعات میان­‌رشته­‌ای مانند رمان و انجیل و برخی از موضوعات مختلف مسیحی، در دانشگاه­‌ها و مراکز مسیحیت بطور جدّ دنبال می­‌شود. البته یهودیان مانند مسیحیان اهل تبلیغ نیستند، ولی در پژوهش­ها و درس­های دانشگاهی بسیار هوشمندانه عمل می­‌کنند. درس­های یهودیان مانند "سکولاریسم در تاریخ یهود"، "پاسخ به هولوکاست"، یا گروه­های ریدینگ هرمنوتیکی بسیار حساب شده توسط اساتید مشهور یهودی برگزار می­‌شود. جالب آنکه هزینه تأسیس کرس­های یهودی (برای هر کرس 1200.000 دلار)، از سوی خود آنها تأمین می­شود. در حوزه اسلام­‌شناسی، هرچند حضور اساتیدی همچون عبدالعزیز ساشادینا، حسین نصر، محمود ایوب، و برخی دیگر در دانشگاه­های مختلف آمریکا مغتنم است، ولی هنوز اسلام و اسلام­شناسی در مقایسه با ادیان رقیب در غرب ضعیف و کم رمق است. در واقع اسلام­‌شناسی در آمریکا جزو ضعیف­‌ترین رشته­‌های درسی دانشگا­ه­‌ها به حساب می­آید. حکایت مسلمانان آمریکا از یک سو، و اسلام­‌شناسی از سوی دیگر، بسیار شنیدنی است. بگذریم از اینکه مسلمانان آمریکا چه کسانی هستند و مسلمانان سیاه آمریکا با مسلمانان سفید آمریکا، و آنها با مسلمانان غیر آمریکایی که از افغانستان، پاکستان، عراق، و ایران به آنجا رفته­‌اند چه فرقی می­‌کنند، و همین­طور ایرانیان مسلمان و مراکز اسلامی ایرانی با افغانیان مسلمان یا مراکز اسلامی آنها، و همین­طور شیعیان مسلمان با سنی­ها، سنی­های مسلمان با وهابی­ها، چه فرقی داشته مسایل هویتی هریک کدام است و اختلافات آنها در چیست و عوامل این اختلاف چه کسانی هستند، سطح نازل معرفت دینی میان مسلمانان اعم از آمریکایی و غیر آمریکایی، ایرانی و افغانی و سنی و شیعه از همه آزاردهنده­‌تر است. افراد تازه تحصیل­کرده و یا در حال تحصیل که نه زبان عربی و نه زبان فارسی به درستی می­دانند و نه متون اسلامی را به خوبی می­‌شناسند و نه حتی علاقه و جدیتی در مطالعات اسلامی دارند (ضعیف­‌ترین دانشجویان در کلاس­های اسلام­‌شناسی، مسلمانان هستند)، مشغول تدریس و تألیف، حتی در دایره المعارف­ها، در زمینه­‌های اسلامی هستند. با این همه، اسلام­‌شناسی (حتی نوع ضعیف آن) به دلایل متعدد امنیتی، سیاسی، و دینی مخاطبان بسیاری داشته و امروزه (بعد از یازدهم سپتامبر) به شغل پردرآمدی تبدیل شده است. گفتنی است اسلام­شناسی‌ای که یهودیان و برخی از مسیحیان انجام می­دهند و برای انجام آن به کشورهای عرب­‌زبان مانند مراکش، اردن و مصر سفر می‌کنند، دقیق­­تر از آنی است که مسلمانان می­کنند. مثلاً در بزرگترین کنفرانس دین شناسی AAR (American Academy of Religion) که سال گذشته (۲۰۰۹) در دانشگاه شیکاگو برگزار شد، چهار مقاله از سوی یهودیان در مورد آیه "واضربوهن"، یک مقاله در مورد "رجم" و مقالات دیگری در مورد ریز مسایل فقهی، نگارش یافته و ارائه گردید. از این رو حضور حوزه علمیه قم به عنوان یک مکتب فکری، نه در مطالعات دین‌شناسی و نه در مطالعات اسلامی جایی ندارد و شناخته شده نیست. ادامه 👇👇👇 @Habibollah_Babai
در همین مورد باید بر شکاف بین آمریکا و دنیای اسلام اشاره کرد که عملا به شکاف فکری و نظری میان آمریکا و دنیای اسلام انجامیده و به نفع آمریکا و منافع سلطه طلبانه­‌اش در معرفی اسلام منتهی گردیده است. دانشجویان آمریکایی که در صدد شناخت اسلام و ایران هستند، از آمدن به ایران صرف نظر کرده و به کشورهای عربی سفر می‌کنند. همین طور کسانی که از ایران و به ویژه از حوزه علمیه درصدد سفر علمی به آمریکا هستند، همواره دچار مشکلات ویزا می‌شوند و از رفتن به آنجا بازمی­مانند. این شکاف، متأسفانه در حوزه تبلیغ اسلام نیز به دلیل مدیریت‌ سوء در عرصه تبلیغات فراوان مشاهده می­‌شود. خیلی از مبلغینی که از ایران به مراکز اسلامی مانند مرکز آی. ای. سی. (Islamic Education Center) در واشنگتن برای سخنرانی و روضه­خوانی دعوت می­شوند، برای این کار شایسته نیستند و مخاطبین خود را به درستی نمی­‌شناسند. منبرهایی که در شبکه­‌های اسلامی مانند شبکه تلوزیونی "سحر" و "سلام"، در سرتاسر آمریکا پخش می­‌شود، در بازار تهران و اصفهان و برای مخاطبین عوام شکل گرفته و با مخاطب فارس زبانِ مقیم آمریکا تناسبی ندارد. توضیحات طولانی از حرف­های تکراری، مزاح­ و کنایه­‌های منبری به ویژه در مورد خانم­ها، بی توجهی یا عدم درک از مسایل زندگی ایرانیان مقیم آمریکا، منبرهای اسلامی در آمریکا را به عاملی برای تنزل شعور اسلامیِ مسلمانان فارس­‌زبان بدل کرده و سبب سوء تفاهم­‌ها، عقب­‌ماندگی­‌ها و بدبینی­‌ها نسبت به اسلام و ایران شده است. این وضعیت، در عمل، به نفع جریان سکولار از یک سو و جریان غیراسلامی (مسیحی و یهودی) از سوی دیگر، و همین طور به نفع تفکر سلفی و تکفیری از سوی سوم منتهی شده است. این ضعف و سستی در اندیشه و تبلیغ اسلامی، بسیاری از ایرانیان تحصیل­کرده را به سوی روشنفکران سوق داده است. آنها در جلسات سخنرانی روشنفکران ایرانی که به مناسبت­های مختلف (محرم، ماه رمضان و غیره) در واشنگتن و ایالت­های دیگر آمریکا صورت می­گیرد و یا جلسات تفسیری هفتگی آنها که نمونه آن در برخی از مراکز اسلامی کالیفرنیا دیده می­‌شود شرکت می­کنند. تحلیل­های دینی روشنفکرانه و نظریات تلویحی و تصریحی در امور سیاسی روشنفکران در فضای تبلیغاتی حاکم، سبب بدبینی­های فراوان ایرانیان نسبت به نظام جمهوری اسلامی شده است. فاصله نسل ایرانی از اسلام و فرهنگ ایرانی، به طور جدی سبب انقطاع نسل نخبه ایرانی در آمریکا شده است. به بیان صریح­تر، نسل نخبه ایرانی در آمریکا در حال عقیم شدن است. هر چند شاید پدران و مادران تلاش می­کنند که خود را مسلمان و ایرانی نگه­دارند و بچه­‌های خود را تا­حدی با زبان و فرهنگ اسلامی و ایرانی آشنا نمایند، ولی نوادگان آنها به­‌طور گریزناپذیری از این فرهنگ جدا شده و کاملا در فرهنگ آمریکایی منحل می­‌شوند و این مهم­ترین دغدغه خانواده­‌های ایرانی است؛ که البته غرورِ در آمریکا بودن اجازه اظهار چنین مشکلاتی را نمی­‌دهد. به این ­ترتیب نسل سوم نخبگان ایرانی در آمریکا و ژن هوشمند آن، در دوره زمانی نه چندان طولانی آمریکایی می­شود. این مسئله به معنای تحلیل رفتن ظرفیت انسانی تمدن­‌ساز ایرانی، تنزل ژنتیک نسل ایرانی (درایران) در نسبت با نسل­های رقیب، و ترقی نسل تمدن آمریکایی به عنوان نسل رقیب در چند دهه آینده است. @Habibollah_Babai