eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.1هزار دنبال‌کننده
489 عکس
74 ویدیو
67 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
جناب دکتر بابایی عزیز با تشکر از انتشار یاداشت فوق و سپاس از اظهار نظر دیگر اساتید بزرگوار،چند نکته درباره ملاحظات دکتر شجریان تقدیم می شود: 1. به نظر می رسد مروری بر تاریخ شکل گیری اسرائیل ما را از برخی کژتابی ها در تحلیل برحذر می دارد. اگر از ایده شکل گیری اسرائیل در پروتکل های یهودیان در قرن 18 و 19 بگذریم در دوره معاصر ایده ایجاد سرزمینی برای یهودیان در چند سرزمین از جمله امریکای لاتین، آفریقای جنوبی و... مطرح بوده است که در نهایت این قرعه بنام این بخش از جهان اسلام افتاد. شروع آن بیانیه بالفور 1917 بریتانیا است که در برابر جلب حمایت یهودیان در جنگ جهانی، متعهد به تاسیس کشوری برای یهودیان در جغرافیای فعلی فلسطین (بخشی از قلمر عثمانی)می شود. یکی از پیامدهای شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و الغای خلافت در 1924 اجرایی شدن قرارداد سایکس – پیکو 1916 (که جغرافیای پسا خلافت را در جهان اسلام ترسیم کرد) است که مرزهای جهان اسلام را ذیل نفوذ قدرت های پیروز جنگ تقسیم کردند و بر اساس نظم پیشنهادی جامعه ملل، فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت و پروژه ای که بالفور قول داده بود عملاً اجرایی و با توسل به زور، آواره کردن یک ملت و هجرت یهودیان سراسر دنیا در سال 1948 به تاسیس دولتی بنام اسرائیل در این جغرافیا منجر شد. دولتی که نه سرزمین، نه ملت و نه حاکمیت داشت اما صرفاً با حمایت قدرت های نظام بین الملل و ضعف جهان اسلام تاسیس شد. ساخت این دولت در قلب فرهنگی و اعتقادی تمدن اسلامی چنان شوکی بود که نخبگان و توده جهان اسلام را به واکنش وا داشت و شاهد ان جنگ های 1948،1956، 1968، 1973اعراب و اسرائیل بود مساله انقدر کانونی بود که ارمان بسیاری از جنبش های اسلامی بازگرداندن فلسطین به نقطه ماقبل 1924 بود که این موضوع دراندیشه رهبران انقلاب اسلامی، اخوان المسلمین، حزب التحریر حتی جنبش های افراطی معاصر هم قابل ردیابی است بنابراین مسئله هویتی و بنیادینی در این چالش نهفته است که نباید آن را تقلیل به اختلاف سیاسی ایران و اسرائیل داد. 2. ظاهراً مراد مولف محترم ازامکان جمع شدن فرهنگی دو تمدن در یک نقطه، تلاقی افق های مشترک و فراهم شدن امکان گفتگو در موضوعاتی همسو بین دو تمدن می باشد. نه امکان تلاقی هم گرایانه دو تمدنی که حتی بر جغرافیا اختلاف دارند و اساساً یکی دیگری را به رسمیت نمی شناسد. 3. امروز که من با شما صحبت می کنم بر اساس مهم ترین نظرسنجی جهان عرب در سال 2020(الموشر العربی) 80 در صد مردم جهان عرب اعتقاد دارند فلسطین فقط مسئله فلسطین نیست بلکه مسئله همه مسلمانان است، فقط6 درصد مردم در جهان عرب رسمیت بخشی اسرائیل به مثابه یک کشور را تایید می کنند. بر اساس این پیمایش در نزد افکار عمومی، تهدید اول جهان اسلام، اسرائیل دانسته شده است لذا بیان اینکه ایا نخبگان ما این موضوع را مسئله می دانند یا خیر؟ بیشتر ناشی از بی اطلاعی از افکار عمومی جهان اسلام است و اینکه جامعه نخبگانی ما مسئله فلسطین را مسئله ای شعاری تلقی می کند بیشتر به ژورنالی مطرح شدن این مساله بر می گردد هر چند تعمیم ذهنیت خودمان بر همه نخبگان هم مشکلی است که از آن رنج می بریم. 4. سوال اصلی این است، آیا با کشوری که در قلب فرهنگی - تمدنی جهان اسلام و در جغرافیایی غصبی تاسیس شده و در همه ناامنی های روزمره جهان اسلام رد پایی دارد، به جز قتال بزرگ می توان مواجهه داشت. اما اینکه آیا الان زمان قتال است یا خیر؟ سوال مهمی نیست و اینکه آیا ایران شروع کننده است یا دیگران، هم چندان مهم نیست. صحبت از اولویت داشتن مشکلات داخلی نسبت به این مسئله نیز بیشتر مغالطه ای برای فرار از صورت مسئله است. 5. ذکر خاطره ای هم شاید بد نباشد. در یک سفر به دانشگاه المنار تونس به گفتگوی چند ساعته با دو دانشجوی دکتری علوم سیاسی می پرداختم، فکر می کنید تنها دلیل جذابیت ایران برای آنها چه بود؟ برای آنها ایران به دو دلیل جذابیت داشت که مهم ترین آنها مسئله فلسطین بود. اعتقاد داشتند وقتی دولت ها در ایران عوض می شود، اما استراتژی ایران در حمایت از فلسطین تغییر نکرده مشخص است مسئله برای ایران تاکتیکی نیست بلکه هویتی و تمدنی است و این را نخبگان و عموم مردم در جهان اسلام درک می کنند هر چند ممکن است به دلیل عادی سازی روابط برخی سران کشورهای عربی در پرتو بزرگنمایی رسانه ها، اندکی کژتابی در تحلیل این مسئله شکل داده باشد. با سپاس مختار شیخ حسینی
"وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ" هذا خطاب للنبي ص و المؤمنين بأن يقاتلوا الكفار حتى لا تكون فتنة أي شرك عن ابن عباس و الحسن و معناه حتى لا يكون كافر بغير عهد لأن الكافر إذا كان بغير عهد كان عزيزا في قومه يدعو الناس إلى دينه فتكون الفتنة في الدين و قيل حتى لا يفتن مؤمن عن دينه «وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» أي و يجتمع أهل الحق و أهل الباطل على الدين الحق فيما يعتقدونه و يعملون به أي و يكون الدين حينئذ كله لله باجتماع الناس علیه (مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 83) آنچه در بیان مرحوم طبرسی ذیل آیه "قاتلوهم" حائز اهمیت است نسبتی است بین عزت کافر و ذلت مومن در وضعیت فقدان مبارزه که موجب خلل در نظام دین و دینداری می شود. به نظرم یکی از مولفه های بسیار مهم در فرایند تمدنی هر تمدن از جمله تمدن اسلامی، عنصر «عزت» به مثابه عنصر مرکزی در بسط «قلمرو اعتبار (prestige) تمدنی» است که می تواند انسان به مثابه عامل تمدن را عزیز یک امت قرار دهد و نقش او را در تغییر نظام مناسبات اجتماعی و ایجاد اصلاح بزرگ جهانی سهمگین سازد. برای استمرار زایش انسان مسلمان عزیز (همچون سلیمانی ها) در جهان اسلام، باید همچنان بر «فقه عزت» در ادبیات فقهای مبارز مثل امام خمینی پای فشرد و آن را از نو فهم کرد. @Habibollah_Babai
*‌ایران نااُمید!* به قلم: حسین شمسیان ‌دلخوریم و ناراحت، خونمان به جوش آمده، گله‌مندیم از داغِ تلخِ حاج‌محسن، از کوتاهی‌هایی که او را از ما گرفت، از اشراف اطلاعاتی دشمن و غفلت یا نفوذ داخلی، از نداشتن ضدگلوله و هزار چیز دیگر. بدتر از همه از این بغض لعنتی که رهایمان نمی کند... ‌این شد که هرچه دلمان خواست نوشتیم، موج دلسردی و پیام ناامیدی منتشر کردیم تا دشمن یقین کند پیوست روانی عملیات ترور از خود ترور موفقیت آمیز از بوده و روزنامه «اسراییل هیوم» تیتر بزند:«ناامیدی در ایران»! ‌پیوست روانی ترور یعنی همه توانمندی های امنیتی و اطلاعاتی یادمان برود و همنوا با دشمن هشتگ بزنیم «این خانه امن نیست»!! ☝🏻 ‌یعنی یادمان برود که همین شهید بارها تا آستانه شهادت رفت و همین نیروهای امنیتی عملیات را خنثی کردند. ☝🏻 یعنی ‌یادمان برود که وزیر کابینه اسراییل سیزده سال برای ما جاسوسی کرد و کسی نفهمید. ☝🏻 یعنی ‌یادمان برود که صدها تیم ورزیده و دوره دیده تروریستی توسط همین بچه های امنیتی متلاشی شدند و ما شب ها راحت خوابیدیم‌ ☝🏻 یعنی یادمان برود ریگی و زم‌ و... را چطور به دام انداختیم ، در حالیکه سرویس اطلاعاتی چند کشور آنها را پوشش می داد. ☝🏻 حتی یادمان برود که همین چند وقت قبل، توطئه‌ ترور یک مقام بلند پایه و محبوب کشور توسط همین نیروهای گمنام و جانفدای امنیتی خنثی شد. از این مصادیق کم نیستند و البته در مواردی هم بالاخره دشمن موفق می شود.(که فهرست آنها هم تلخ و تاثر بار است) دلمان می سوزد از فقدان عزیزانمان، عصبانی هستیم از اینکه بیخ گوشمان عملیات کرده اند، اما نباید همه اقتدار و امنیت را نادیده گرفت. اینها افتخارات و توانمندی هایی است که در دنیا کم نظیر و بعضاً بی نظیرند. *پس موج ناامیدی نپراکنیم که دشمن جز این نمی‌خواهد.* دلسوز کسی نیست که بلندتر عیب خانه را در کوچه فریاد می کند، *دلسوز شهید فخری‌زاده بود که با همه ناملایمات، در همین دولت افتخارات بزرگی برای ایران آفرید.* @Habibollah_Babai
یادداشت‌های سفرهای علمی مدت‌هاست که در صدد هستم برخی  از یادداشت‌های سفرهای علمی خود را با دوستان و اعضای کانال‌ام به اشتراک بگذارم. ولی تحولات و شرایط اجتماعی و گاه مشغله‌های اجرایی‌ام عملا اجازه تمرکز و تقریر خاطرات و نکته‌های سفرهایم را نداده است. در نظر دارم به تدریج روزهای جمعه یک قسمت از یادداشت‌های خودم را به صورت کوتاه با شما دوستان و فضلا در میان بگذارم و نوعی از غرب‌شناسی تجربی ـ تمدنی را در مرحله اول با شما به تمرین بگذارم. در گام اول به اولین سفر علمی خود (سفر آمریکا) خواهم پرداخت، انشالله. @Habibollah_Babai
بخش اول: یادداشت‌های فرصت مطالعاتی به آمریکا (از سال 2007 تا 2009) تصمیم من برای سفر به آمریکا با حضور پروفسور ساشادینا در قم و برگزاری نشست‌های ماراتونی و بسیار نفس‌گیر فضلای قم مثل احمد واعظی، حمید پارسانیا، محمدتقی سبحانی و غیره با ایشان بود که در سه روز متوالی با پیگیری‌ها و برنامه‌ریزی من و رفیق فاضل‌ام دکتر مهدی علیزاده برنامه‌ریزی و اجرا شد. بعد از دفاع پایان‌نامه ارشدم با استاد صادق لاریجانی و استاد یزدان‌پناه در موسسه امام خمینی ره، یکی از مسئله‌های من «تأویل» در قرآن و عرفان بود و هنوز ذهن‌ام نسبت به موضوع گرم بود. در پی اندیشمندی از جهان غرب بودم که او را با علامه طباطبایی در موضوع تأویل مقایسه کنم. این سئوال را از حسین نصر در جورج واشنگتن از طریق ایمیل پرسیدم و ایشان عبدالحلیم محمود (شخصیتی که در ایران او را نمی‌شناسند) را از میان اندیشمندان سنت‌گرای مصر توصیه کرد و من آن موقع تقریبا هیچ منبعی از عبدالحلیم محمود در ایران پیدا نکردم. برخی دیگر از اساتید مانند لری بوشارد  در دانشگاه ویرجینا، رودولف بولتمان از الهی‌دانان مسیحی را توصیه کردند و من پروژه و اندیشه اسطوره‌زدایی بولتمان را خواندم و بالاخره طرحی تطبیقی در مورد "تاویل و اسطوره‌زدایی" به "موسسه مطالعات پیشرفته در فرهنگ" (IASC) ارسال کردم. بعد از مدتی دعوت‌نامه‌ای از طرف ریاست موسسه آقای جیمز هانتر (از شاگردان پیتر برگر) دریافت کردم. آن موقع هنوز در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی جا نیافتاده بودم (تازه وارد بودم) ریاست پژوهشگاه هم دوره اواخر جناب آقای سبحانی و اوایل جناب آقای مبلغی بود که هیچکدام مانع این سفر نشدند. به تدریج برنامه‌ریزی کردم برای تقویت زبان (مکالمه و رایتینگ) و تمهید مقدمات سفر و اخذ ویزا. هرچند برای زبان وقت زیادی صرف کردم و از تجربه زبان عربی در معصومیه و از تجربه گذار از زبان آذری به زبان فارسی بهره بردم ولی اشتباهم استفاده از استاد ایرانی بود، اما هوشمندی‌ام بحمدالله از همان ابتدا تاکید بر رایتینگ بود. یادگیری رایتینگ برایم قصه‌ها و حکایت‌هایی داشت که بعدها خواهم گفت. در این باره مطالعات غرب‌شناسی من در موسسه طه‌ی قم با جمعی از دوستان تحت اشراف جناب آقای دکتر سبحانی بین سال‌های 1376 تا 1378 من را برای شروع «غرب‌شناسیِ تجربی» انگیزه‌مند و البته حساس کرده بود. بعدها فهمیدم غرب‌شناسی و لو در حد مقدمات آن برای رفتن به غرب از ضروریات است، چیزی که بسیاری از دانشجوبان و حتی اساتید نسبت به آن توجه ندارند. در این میان، رفتن یکی از دوستان نزدیک‌ام از گروه مطالعات تمدنی به دانشگاه یورک کانادا و یکی دیگر از دوستان درسی عرفان (فصوص) استاد یزدان‌پناه به آمریکا (تگزاس) عزم‌ام را جزم‌تر و سفر را برایم ممکن جلوه کرد.  @Habibollah_Babai
نشست "امت مجازی اسلام" در ادامۀ سلسله نشست‌های «حکمرانی؛ فرهنگ و فضای مجازی» به همت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و به میزبانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به صورت مجازی در روز هفدهم آبان 1399 برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایسکا (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) در ابتدا دبیر نشست، حجت الاسلام و المسلمين دكتر حبیب الله بابائی رئیس پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی چشم‌انداز کلی مباحث را ارائه نمودند. سپس سخنرانان مدعو، دکتر مهدی منتظر قائم عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، دکتر مختار شیخ حسینی مدیرگروه علوم سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و دکتر سعید خلیلویچ مدیر مرکز علوم دینی قم در بلگراد، به بیان مطالب خود پرداختند. گزارش تفصیلی از سرکار خانم اسدی 👇👇👇 @Habibollah_Babai
دکتر مهدی منتظر قائم نخست بحث انقلاب دیجیتال و جهان مجازی را مطرح کردند. به باور ایشان، انسان، موجودی مقهورِ تکنولوژی نیست. تکنولوژی می‌تواند به عنوان امری مخلوق انسان حاصل شود و بهره‌ورِ نهایی آن، انسان است که در سطح کلان جمعی، تکنولوژی را به کار می‌گیرد. ما امروز با عصر رسانه‌های کلاسیک، فاصله گرفته‌ایم. در عصر انقلاب دیجیتال همگان این ظرفیت را دارند که کلمه، صدا و تصویر را ذخیره و بازیابی کنند و آن را به راحتی به دیگرانِ بی‌شمار عرضه کنند. در چنین فضایی، یک بستر ارتباطیِ افقی به وجود می‌آید و جهان بشری به صورت شبکه‌ای در می‌آید. مکان‌زدایی و زمان‌زدایی، ایجاد شبکه‌های ارتباطی بسیار، انفجار اطلاعات، تکثّر کانال‌های ارتباطی، دردسترس بودن و ارزانی، دیگر خصلت‌های جهان جدید هستند. باید توجه داشت که تکنولوژی‌ها صرفاً ظرفیت‌های بالقوه‌ای هستند که انسانِ ساخت‌یافته در درون جامعه و فرهنگ، از سطح فردی تا سطح کلان جهانی و بشری، می‌تواند این ظرفیت مثبت و منفیِ تکنولوژی را در شرایط مختلفی محقّق کند. این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، راهکارهایی را در مسیر بهره‌وری بهینه از ظرفیت فضای مجازی برای خدمت به امت اسلامی یا تمدن اسلامی پیشنهاد نمودند. به عقیدۀ ایشان، پیش‌نیازهای اقدام در اين مسير، از لایه‌های زیرین‌تری شروع می‌شود که دیگر مجازی نیستند. پایین‌ترین لایه، بحث جهان‌بینی و خداشناسی و انسان‌شناسی است. «امروز ما به چالش‌هایی رسیده‌ایم که فهم جدیدی را می‌طلبد. تفسیر بنده از جهان اسلام این است که جهان اسلام، تشنۀ ظهور افکار و اندیشه‌های جدیدی است که بتواند به این چالش‌ها پاسخ دهد. ما در فلسفۀ اجتماع، فلسفۀ زیست جمعی، فلسفۀ سیاست و ... به بازاندیشی نیاز داریم. نیاز داریم که برگردیم یک معنای واحدی را از دینِ راستین اسلام و از توحید و نبوت ارائه کنیم که بتواند این جهان سیال و رفتارهای بسیار متشتت را در ذیل خودش جمع کند. ما باید بتوانیم یک مفصل‌بندی مرکزی و نسبتاً پایدار را ارائه دهیم و آن را مبنای وحدت امت اسلامی قرار دهیم.» راهکار دومی که دکتر منتظر قائم برای حفظ تمدن اسلامی بیان کردند، رسیدن به یک برنامۀ اقدام مشترک است که در آن، تمام بازیگران جهان اسلام را حول یک ضرورت کلّی جمع کنیم که تمدن اسلام در برخورد با تجلّیات جهان مجازی، این امکان را دارد که جنبه‌های منفی را در توده‌های بسیار وسیعی از مردمان خودش شاهد باشد. هرچه زودتر ما بتوانیم برای اسلامی‌سازیِ جهان مجازی اقدام کنیم، زودتر می‌توانیم به برنامۀ اقدام مشترک برسیم: «ما تقریباً در جهان اسلام، forum‌های تخصصی، توریسم بین جهان اسلام، سمینارهای مشترک، و همکاری‌های جدی نداریم. در واقع تشتت یا مبانی اختلاف بر ما غلبه کرده و چندان امکان ارتباطات افقی را نداریم. با وجود این همه بحث از شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام و غیره، ما هنوز یک بستر فراملیتی، فرامذهبی ايجاد نکرده‌ایم که نخبگان و توده‌ها در آن forum‌ها و ورای اختلافات مذهبی و زبانی و غیره، بتوانند دربارۀ ماهیت اسلام و جهان اسلام، دردهای مشترک و آرزوهای مشترک، صحبت کنند. ما هنوز آن بلوک واحدۀ اسلامی را در عرصۀ اطلاعات و رسانه‌ها تولید نکرده‌ایم. و اگر بخواهیم به آن فهم مشترک از کنش و رفتار برسیم، قطعاً نیاز داریم که رسانه‌های مشترک را تقویت کنیم.» @Habibollah_Babai
عنوان بحث سخنران دوم نشست، دكتر مختار شيخ‌حسيني، «خلافت مجازی و هویت‌یابیِ مسلمان معاصر» بود. از دیدگاه ایشان، مهم‌ترین بحران جهان اسلام معاصر، بحران هویت است. یکی از دردسترس‌ترین الگوهاي هويت‌بخش، الگوهای ساخت مجدد خلافت است كه این الگوها بر روی زمین در دو تجربه القاعده و داعش، شکست خورده‌اند. اما امروز داعش با تغيير استراتژي، مفهوم جديد خلافت مجازي يا خلافت ديجيتال را مطرح كرده و زمین بازی را به فضایی که مقابله با آن سخت‌تر است، تغییر داده است. راهکار مواجهه با این تغییر استراتژی این است که خلأ هویتیِ انسان مسلمان معاصر، با الگوهای بدیل و متفاوتی پاسخ داده شود. به گفتۀ دکتر شیخ‌حسینی، در جهان اسلامی معاصر سه جریان پرچمدار هویت‌بخشی هستند: 1- جریان سلفی جهادی، 2-جریان تجددگرا یا سکولار، و 3- جریان اصلاح که حد وسط دو جریان مذکور است. «جریان حد وسط، با سید جمال و محمد عبده شروع شد و ادامۀ آن را می‌توانیم در بخش شیعی با انقلاب مشروطه و در ادامه انقلاب اسلامی بدانیم. ایدۀ مرکزی این جریان برای هویت‌بخشی این است که پیوند بزند بین اینکه ما دل در تراث و سنتمان داشته باشیم و به پرسش‌های امروزمان هم بتوانیم پاسخ بدهیم. لذا در بخش هویت‌بخشی، باید با نگاه ایجابی و راه حل، این ایدۀ جریان وسط را تقویت کنیم.» نکتۀ پایانی بحث ایشان این بود که ما در جهان اسلام ما با بحران گفتگو مواجه هستیم و مراوده‌های فکری و فرهنگی نداریم. دهه‌های آینده، بستر فضای مجازی در صورت تقویت احتمالاً می‌تواند کمک کند که ما حداقل در آشنایی با یکدیگر بتوانیم به یک تفاهم بهتری برسیم. @Habibollah_Babai
کارشناس سوم نشست، دکتر سعید خلیلویچ، تعامل بین امت و فضای مجازی را تعاملی عینی با همۀ گستردگی و فواید عظیم آن دانستند. به اعتقاد ایشان، وظیفۀ معرفتی و فرهنگیِ اصیل ما در تحلیل تعامل بین امت اسلامی و فضای مجازی، رصد و حراست از استقلالِ درونی و ساختاریِ علم وحیانی است، که البته با طهارت معنوی قرینه است. در این زمینه نگرانی‌هایی وجود دارد: نخست آنکه ما در فضای موجود مجازی در جهان اسلامی، مرجعیت تولید علم دینی متناسب با نیازهای امروز را از دست داده‌ایم. نکتۀ دوم، حاکی از تمرکز و حوصلۀ علمیِ فروکاسته‌شدۀ مصرف‌کنندگان محصولات دینی است. نکتۀ سوم، اصالت روان‌شناختی و معنویِ فردگرایی در این فضاست، که به معنای حذف اهمیت جماعت در مناسک معنوی است. عامل نگرانی چهارم عبارتست از تقلیل ظرفیت‌های اجتماعیِ فضای مجازی برای بروز طهارت و تزکیه به عنوان محصول ضروریِ علم حقیقی. و نگرانی آخر: نهادینه شدن عادت پذیرش اطلاعات بدون لحاظ دقیق معیارهای صحت و سقم روشی و علمی. مدیر مرکز اسلامی قم در بلگراد در پایان اشاره کردند که در فواید متکثّر ابزارهای اطلاع‌رسانی فضای مجازی نباید تردید کرد و همۀ مباحث فوق، ناظر به پشتوانه‌های معرفتی پنهانی است که به عنوان فرهنگ حاکم و غالبِ بر فضای مجازی در تعامل بین فضای مجازی و امت اسلامی وجود دارد. ما باید بر تداوم بسط امت در قالب خرده‌فرهنگ شکل‌یافته در فضای مجازی تأکید کنیم؛ یعنی خرده‌فرهنگی که متشکل از افرادی است که دغدغۀ معرفتی عمیق نسبت به پشتوانه‌های معرفتی فضای مجازی دارند، این خرده‌فرهنگ در فضای مجازی نمود و تداوم پیدا کند. در بخش پایانی نشست، شرکت‌کنندگان سؤالاتی را ناظر به مباحث جلسه مطرح نمودند که توسط کارشناسان پاسخ داده شد. @Habibollah_Babai
✅نشست علمی شکل گیری دانش نظری جدید و ایده اسلامی سازی تمدنی نوین درایران جدید(رویکرد انتقادی) ⬅️ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و رئیس پژوهشکده مطالعاتت تمدنی و اجتماعی ⏰زمان: چهارشنبه ۱۳۹۹/۹/۱۹ ساعت ۱۰ ⬅️مشاهده آنلاین 🌐www.dte.bz/1001 @Habibollah_Babai
https://us02web.zoom.us/j/5874882045 "گفتگوی اسلام و مسیحیت کاتولیک در وضعیت پاندمی" در حال برگزاری ... @Habibollah_Babai
وقف علمی - انقلابی @Habibollah_Babai
غرب‌شناسی تجربی گزارش سفر به آمریکا (۲۰۰۷- ۲۰۰۹) قسمت دوم: (حیاء و حجاب)   برای ویزا از طریق دوبی اقدام کردم و برای مصاحبه در سفارت آمریکا به همراه همسرم و فرزاندان‌ام محمد و زهرا به دوبی رفتیم. یکی از اولین دیده‌های سفرم به دوبی، دختران بی‌حجاب فیلیپینی در دوبی و حیا و نجابت آن‌ها بود. آنچه از دختران فیلیپینی دیدم، و آنچه که بعدها از برخی دختران عراقی در شهرهای غیرمذهبی مانند بغداد دیدم، و آنچه که بعدها در سفرهای چین و مالزی و فیلیپین دیدم، تفکیک زن غربی از زن شرقی در موضوع «حیاء» به مثابه یک پدیده فرهنگی و تمدنی بود. مدت‌ها در نسبت بین حیاء و حجاب، حیای بدون حجاب، حجاب بدون حیا، و حجاب توأَم با حیاء فکر می‌کردم و دربارۀ ضرورت حفظ توأمان حجاب و حیاء تأمل‌هایی داشتم. مسئلۀ «حیاء» در مدت حضورم در آمریکا نیز همواره برایم محل توجه بود و آن را به عنوان یکی از مسئله‌های چالشی بین مسیحیت و مدرنیته می‌دیدم. مسیحیان نوعا فرهنگی پوشیده‌تر داشتند و در آن متأثر از فرهنگ مستوریِ مریم مقدس (مجسمه‌های محجبه حضرت مریم) بودند و بسیاری از غیردیندارانی که در فرهنگ برهنگی از داروینیسم اثر گرفته بودند. یادم هست وقتی در کارگروه گفتگوی بین الادیان (SR) با مدیریت پیتر اوکس در دپارتمان دین‌شناسیِ دانشگاه ویرجینیا شرکت کردم، موضوع سخن و گفتگو در باب آدم و حوا (فبدت لهما سوآتهما) بود که یکی از دانشجویان با تعجب از من از علت شرم و حیای حوا و آدم سئوال کرد و من در سئوال‌ او و البته در عمق تفاوت‌های فرهنگی بین خود و ایشان درماندم. به هر حال روز و وقت مصاحبه من رسید. مصاحبه کننده مردی با چهره شرقی (احتمالا هندی) بود. از خودم و از کارم و علت رفتن‌ام سئوال کرد و من با صراحت آذری‌ و شهرستانی‌ام در مورد پروژه‌ام و علت رفتن‌ام به آمریکا توضیحاتی دادم. ویزای ما به رغم طلبه ‌بودن‌ام و حجاب چادری همسرم به صورت مشروط (مشروط به ارائه مدارک مربوط به دفتر تبلیغات اسلامی) پذیرفته شد. موافقت مشروط با ویزای ما موجب عصبانیت کسانی شد که برای آمدن به سفارت آمریکا خیلی چیزها را در ایران جا گذاشته بودند و انتظار داشتند درخواست ما، چون ظاهری مذهبی داشتیم، برای ویزا مردود شود.  ویزای من تقریبا در 59 روز رسید و ویزای همسرم حدودا  70 روز طول کشید، و من در این چند روز در کشاکش نرفتن یا به‌تنهایی رفتن بودم. بعدها دیدم سفر با خانواده آورده‌های فکری و فرهنگی سفرم را چندبرابر کرد و این یکی از برهه‌های برکت همسرم در زندگی‌ علمی‌ و طلبگی‌ام بود.  @Habibollah_Babai
Torabi Mar 1: 🔵 نشست علمی "وضعیت زنان و پیشرفت‌های آن در جهان اسلام و ایران" ✅با حضور 🔸سرکار خانم علاسوند ( ایران) 🔸سرکار خانم سعاد الجزائریه ( الجزایر) 🔸سرکار خانم فاطمه الشافعی (امارات) 🔸سرکار خانم خدیجه اللواتی ( عمان) 🔸سرکار خانم هدیل المهنا ( کویت) 📆 یکشنبه 23 آذر ⏰ 14:30 ـ 17 حضور در نشست از طریق وبینار🔻 🌐https://live.mou.ir/wrc جهت رعایت دستورالعمل های بهداشتی نشست بدون حضور جمعیت و بصورت وبیناری برگزار می گردد. •┈┈••✾••┈┈• 📌 اطلاع رسانی رویدادهای علمی پژوهشکده زن و خانواده 🌐 http://event.wrc.ir 📌 کانال پژوهشکده در سروش 🆔https://sapp.ir/womenrc 📌 کانال پژوهشکده در ایتا 🆔 https://eitaa.com/womenrc
رونمایی از آثار پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی @Habibollah_Babai
شاخص‌های اسلامی بودن تمدن @Habibollah_Babai
لینک ورود به جلسه رونمایی امروز 👇👇 http://dte.bz/danaee
سین برنامه رونمایی از آثار پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی @Habibollah_Babai
کتاب مهم ظرفیت‌های تمدنی علم کلام به اهتمام پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و به کوشش جناب حجه الاسلام عباس حیدری‌پور منتشر شد. این کتاب از سلسله پروژه‌های خوانش تمدنی اسلام و ظرفیت‌های تمدنی علوم اسلامی است که شکل‌‌گیری آن تقریبا ۵ سال بطول انجامید. امیدواریم فاز بعدی این پروژه با عنوان ظرفیت‌های تمدنی عرفان و فلسفه اسلامی تا پایان سال ۱۴۰۰ به اتمام برسد. انشالله @Habibollah_Babai
فرصت مطالعاتی به آمریکا (از سال 2007 تا 2009) قسمت سوم: (سفر قسطی به جهان فرهنگی متفاوت) از صندوق قرض‌الحسنه بسیجیان 4 میلیون تومان وام گرفتم تا بلیط اولین، دورترین، و طولانی‌ترین سفر خود را کلید بزنم. این اولین سفر قسطی من در سلسله سفرهای آینده‌ام بود، سفرهایی که بخشی از زندگی‌ام را برایش هزینه کردم. یادم هست که در یکی از کلاس‌های ضیافت دانشگاه شیراز یکی از اساتید به من تعریضی داشت که «ظاهرا شما بیش از دکتر ظریف سفرخارجی رفته‌اید» و چرا من نرفته‌ام؟ تلقی‌ ایشان این بود که همۀ ما آخوند‌ها وصل به مراکز دولتی هستیم و سفرهای آسان و رایگان می‌رویم. من تنها پاسخ‌ام به ایشان این بود که هزینه‌های سفرم را با قناعت در زندگی شخصی‌ام جور می‌کنم. بی پولی در سفرهای خارجی‌ام همواره یکی از نقطه‌های اضطراب و رنج من بوده است. در دوبی با تورِ شهریِ هتل به مرکز خرید رفتیم تا در اولین سفر شاید چیزی تهیه کنیم ولی با دیدن قیمت‌ها به اتفاق خانواده دست از پا درازتر برگشتیم. بیمه من و خانواده در آمریکا، واقعا بیمه مرگ بود و حداقل‌ها را پوشش می‌داد. برای مشکلات مالی‌ای که درآمریکا داشتم همین بیمه را هم چهار ماه تمدید نکردم تا اینکه مسئول مربوط به ویزای من در دانشگاه UVA متوجه ماجرا شد و هشدار داد که نداشتن بیمه در آمریکا بازی با مرگ است و بدون بیمه بهتر است به کشور خودتان برگردید و من ناگزیر شدم مجدد بیمه‌ام را تمدید کنم.   به هر حال، با پرواز ایران‌ایر به سمت لندن حرکت کردیم. کسی بخواهد ایرانی‌ها را بشناسد باید پروازهای ایرانی را تجربه کند و آن را با پروازهای غیر ایرانی مقایسه نماید. در پرواز‌های ایرانی مسافران با هم گرم هستند. حتی در صف دستشویی هم مردم فرصت را غنیمت می‌شمارند و با هم گعده می‌کنند. برخی اصلا قرار ندارند و کمتر سرجای خود می‌نشینند و مدام در رفت و آمد هستند تا زمانی که مهمان‌دار اعلام هشدار کند. ارزش پروازهای ایرانی را زمانی می‌توان به درستی درک کرد که پروازهای دیگر را تجربه کرده باشید. یادم هست در سفر به شهر ریو (در برزیل)، که سفر قسطی دیگرم بود با وامی که از بانک مهر اقتصاد برداشته بودم، پروازم از دوبی به ریو قریب به 15 ساعت طول کشید. در طول این پرواز که جز دو نفر، همه غیر ایرانی بودند، مسافران یا می‌خوردند، یا می‌خوابیدند و یا فیلم نگاه می‌کردند و ارتباط مسافران با همدیگر بسیار سرد و نوعا خشک بود و این خشکی و سردی را من کم و بیش در سفرهای بعدی‌ام از شهر شارلوت آمریکا به سانفرانسیسکو، از کشور عمان به فیلیپین، از اینسبورگ به وین در اتریش، و از کلن به هامبورگ در آلمان مشاهده کردم. ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
در پرواز ایران‌ایر که به سمت لندن راه افتاد، صندلی جلویی، جوانی به نظرم از انگلستان بود و صندلی‌اش خوابیده بود. از ایشان خواستم که صندلی‌اش را درست کند. ایشان برای عذرخواهی و تشکر انگشت شصت‌اش رابه من نشان داد. خوشم نیامد ولی فهمیدم قصد تشکر داره. من هم از ایشان تشکر کردم، ولی نمی‌توانستم برای تشکر از ایشان انگشت شصتم را نشان بدهم، چون معنای انگشت شصت در ذهن‌ من با معنای این حرکت در ذهن ایشان بسیار متفاوت از هم بود. این یکی از نقطه‌های تفاوت فرهنگی بود که باید درکش می‌کردم. 5 ساعت در فرودگاه لندن توقف داشتیم. آقایی نه چندان جالب در فرودگاه لندن شعبده‌بازی می‌کرد. چیزی از دهان قورت می‌داد و بعد با صدای ناجور همان را از پشت خود درمی‌آورد. دیگران هم به تماشا ایستاده بودند. این نقطه دوم تفاوت فرهنگی در اولین روز سفرم بود که آن را غیرمودبانه می‌دانستم. برای نماز باید تجدید وضو می‌کردم، به سرویس بهداشتی رفتم و آنجا هم تفاوت‌های فرهنگی دیگری را دیدم. کم‌کم دریافتم گیت فرودگاه‌ها گیت عبور به کشورها نیست، گیت ورود به مناسبات جدید، ارزش‌های متفاوت، قوانین بسیار مختلف و اساسا یک دنیای دیگر است. بعدها در سفرم به فیلیپین و صحبت‌ با برخی از مسئولان ایرانی در مانیل متوجه شدم که بسیاری از دانشجویان عزیز به همین یک نکته توجه ندارند و عبور از گیت را به لحاظ فرهنگی درست درک نمی‌کنند و در برقرار ارتباط با دیگران (مثلا مخ‌زنی دختران)، فرهنگ دیگران را با فرهنگ ایرانیان یکی تلقی می‌کنند و دختران خارجی را همچون دختران ساده ایرانی تصور می‌کنند و درنتیجه دردسرهای زیادی را برای خود و خانواده‌های خود درست می‌کنند (ببینید وضعیت برخی از دانشجویان ایرانیِ زندانی شده در برخی از کشورهای شرقی را). از همین منظر بعدها در آموختن زبان‌های دیگر و ضرورت آن به این نتیجه رسیدم که آموختن یک زبان جدید، صرفا طریقی برای فهم کتاب‌های مربوط به آن زبان نیست، بلکه آموختن زبان جدید، آموختن یک دنیای جدید است و جهان‌های افراد به تعداد زبان‌هایی است که افراد با آن آشنا هستند. ادامه دارد...  @Habibollah_Babai
لینک گوگل فرم عضویت در انجمن علمی بین المللی اربعین (فرم مختصر): https://b2n.ir/386151 (فرم تفصیلی): https://b2n.ir/405283 @Habibollah_Babai
گزارش دور هفتم گفتگوی دینی.pdf
1.27M
گزارش دور هفتم گفتگوی دینی ایران و فیلیپین @Habibollah_Babai
فرصت مطالعاتی به آمریکا (از سال 2007 تا 2009) قسمت چهارم (ممنوعیت‌ سیب ایرانی)   بعد از 5 ساعت توقف در لندن، با پرواز ویرجین به سمت آمریکا (واشنگتن) حرکت کردیم و بعد از 9 ساعت پرواز در فرودگاه بین المللی دالاسِ واشنگتن به زمین نشستیم. در این سفر نگران نمازم نبودیم. ما نماز ظهر و عصر را در لندن و نماز مغرب و عشا را در شارلوتسویل ویرجینیا خواندیم. البته نمی‌دانستم آرامش‌ام در مورد وقت نماز فقط مربوط به مسیر رفت است، در مسیر برگشت باید مدام نگران طلوع و غروب آفتاب می‌بودم. بی‌توجهی و بی‌تجربگی‌ام در مسیر برگشت از واشنگتن به قطر کار دستم داد و تا بخودم بیام نماز صبح‌ام قضا شد، و تا بجنبم نماز ظهر و عصرم ام هم فوت شده بود. این تجربه در مسیر برگشت از برزیل به دوبی به کارم آمد و اعلام اوقات شرعی در پرواز امارات (که از این جهت یکی از پروازهای خوب برای نمازگزاران است) عامل مضاعفی بود که بتوانم وقت نمازها را دریابم و به موقع نماز صبح و ظهر و عصر را بخوانم.   ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai