eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.1هزار دنبال‌کننده
465 عکس
72 ویدیو
62 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
مفاهیم نوساخته‌ی تمدنیِ آیت‌الله خامنه‌ای مفاهیم در سطح ملی ـ مفاهیم متعددی در دوران رهبری آیت الله خامنه‌ای مطرح شد که بسیار حائز اهمیت بود که برخی از آنها در سطح ملی و برخی دیگر در سطح جهان اسلام و در راستای صورت‌بندی تمدن نوین اسلامی بوده است. برخی از این نمونه مفاهیمی که در سطح ملی در بیان رهبری هویدا شد عبارت بود از: موضوع امداد فرهنگی (متفاوت از مددکاری اجتماعی) برای «صیانت فرهنگی»، «صیانت دینی»، «صیانت ایمانی»، و «صیانت اخلاقی» از آسیب‌دیدگان اجتماعی مطرح شد. همین نگاه ابداعی و ابتکاری ایشان در موضوع «امداد فرهنگی» موجب شد که بعدها در حوزه های علمیه قم و دفتر تبلیغات اسلامی، همین موضوع (امداد فرهنگی) به یکی از کلان پروژه های تحقیقاتی و آموزشی تبدیل شود و طلبه‌های علوم دینی را در نظام اسلامی برای مواجهه با آسیب‌ها و آسیب‌دیدگان اجتماعی (مثلا معتادان) آموزش بدهد. موضوع دیگری که در سطح ملی در ایران مطرح شد و به رغم مخالفت‌هایی که برخی دولت‌ها و دولتمردان با مقام معظم رهبری داشتند، توانست جاهایی به حل مسئله بپردازد، موضوع اقتصاد مقاومتی برای مواجهه ایران با تحریم‌های آمریکا و کشورهای اروپایی بود که عملا با توسعه مفهوم مقاومت به حوزه‌های اقتصادی راه‌های جدیدی را در مواجهه با بحران اقتصادی در ایران پیش پای ایرانیان گذاشت. تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، و شبیخون فرهنگی از جمله مفاهیم مهم دیگری بود که رهبری در مواجهه با مسئله‌های فرهنگی و هجمه‌های فرهنگی غرب علیه ایران و نسل جوان در ایران مطرح کردند. این موضوع هرچند برای برخی از مسئولان وقت فرهنگی جدی تلقی نشد، لیکن از سوی نیروهای انقلابی و موسسات فرهنگی (آنهایی که امروز به عنوان «آتش‌به‌اختیار» شناخته می‌شوند) جدی گرفته شد. در مواجهه با پرسش‌های بنیادین و ضرورت تحرک حوزه‌های علمیه در پاسخ به مسئله‌های کلان اجتماعی بعد از انقلاب، رهبری به موضوع و مفهوم جنبش نرم‌افزاری پرداختند و  تلاش کردند که ظرفیت‌های تازۀ نخبگانی را در ایجاد یک موج جدید علمی  (در حوزه علوم انسانی) ایجاد کرده و با زمینه‌سازی برای آزاداندیشی راهی برای ابتکار علمی و حل مسئله‌ها و پیچیدگی‌ها بگشایند. از جمله موضوعات دیگری که در سطح ملی و برای حل مسئله‌های داخلی مطرح شد، موضوع مردم‌سالاری دینی و توجه به دو بعد دینی ـ مردم، الهی ـ انسانی، و مشروعیت و مقبولیت عنوان شد. فتنه و موضوع بصیرت در مواجهه با آشوب‌گران داخلی ایران در دوره انتخابات سال 1388 و استفاده ابزاری از دموکراسی و آزادی برای مردم‌سالاری در ایران، و همین‌طور موضوع خودی و غیرخودی از جمله مفاهیم بسیار مهمی بود که در تنظیم مناسبات جامعه ایران موثر واقع شد و گاه منجر به تصمیمات در عرصه‌های سیاستگذاری و تصمیم‌گیری گردید. از جمله موضوعات بسیار مهم دیگری که ایشان در سطح ملی مطرح کردند موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود که در سال 1390 هم طی یک حکمی، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تشکیل دادند و اعضای شورای عالی آن را منصوب کردند. یکی از موضوعات و مفاهیم جدیدی که مقام معظم رهبری در مواجهه با مسئله «برجام» مطرح شد، عنوان نرمش قهرمانانه بود که در مواجهه صلح‌آمیز و یا مذاکره با آمریکا و اروپا در موضوع انرژی هسته‌ای مطرح شد. اخیرا نیز ایشان در مواجهه با سیل متراکم فضای مجازی و ایجاد شبهه‌های اعتقادی و سیاسی و از بین بردن «امید» در جامعه ایران، مفهوم جهاد تبیین را به مثابه یک «فریضه فوری» مطرح کردند که باید در صدد مواجهه سریع و متراکم با موج سنگین عملیاتی روانی دشمن در فضای مجازی برآمد. یکی دیگر از این موضوعات بسیار مهم در سطح ملی نیز موضوع استقلال فرهنگی  بود که ایشان آن را در عِدل و کنار استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی مطرح کرده و گفتند: من عرض می‌کنم که امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملتها باشد، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملت باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملت‌ها باشد، در جهت وحدت باشد، در جهت اقتدار امت اسلامی باشد، در جهت ترویج علم در دنیای اسلام باشد، در جهت رشد دادن جوان‌های دنیای اسلام باشد، هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است. (24/08/1398). @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
مفاهیم فراملی نوع مفاهیمِ نوساختۀ رهبری در مقیاس جهانی و برای جهان اسلام و در راستای صورت‌بندی تمدن نوین به کار رفته است که علاوه بر موضوع تمدن در ادبیات رهبری و مفهوم سازی‌های زیادی که ایشان در این باره داشته‌اند، می‌توان به موضوعات مختلف و متعددی در این باره اشاره کرد که هر یک در مقیاس جهان اسلام و در راستای شکل‌بندی تمدن اسلامی مطرح کرده‌اند. یکی از این مفاهیم تمدنی البته در رویکرد سلبی نسبت به رقیب تمدنی ما (یعنی تمدن غرب بویژه آمریکا)، مفهوم نظام سلطه است. از منظر مقام معظم رهبری، در نظام سلطه، دنیا به دو بخش سلطه‌‌گر و سلطه‌پذیر تقسیم می‌شود و جبهۀ سومی (جبهۀ مستقل) در آن وجود ندارد. (دیدار با بسیجیان، تاریخ 06/09/1398). در همین نسبت ایشان به مفهوم استکبار و استکبارستیزی و مقاومت در برابر استکبار تأکید می‌کند و می‌گوید: ملت‌های ما، جوانان ما، دانشمندان ما، علمای دینی و روشنفکران مدنی ما، سیاست‌ورزان و احزاب و جمعیت‌های ما، امروز باید آن گذشته بی‌افتخار و شرم‌آور را جبران کنند؛ باید بایستند و در برابر زورگویی و دخالت و شرارت قدرت‌های غربی مقاومت کنند. همه سخن جمهوری اسلامی ایران که دنیای استکبار را نگران و خشمگین کرده است، دعوت به این مقاومت است: مقاومت در برابر دخالت و شرارت آمریکا و دیگر قدرت‌های متجاوز و به دست گرفتن سررشته‌ی آیندۀ دنیای اسلام با تأکید بر معارف اسلامی. (28/.4/1400 پیام به مناسبت فرارسیدن ایام حج).  از موضوعات مهم دیگری که ایشان در یک نگاه کلان جهانی جعل کرده‌اند مفهوم پیچ‌تاریخی و اخیرا بحث نظم جدید در جهان در بیان ایشان است. ما امروز در جهان اسلام در دوره ی آشوب بسر می بریم و تحقق آن اهداف نیازمند این است که ما بتوانیم از دوران آشوب عبورکنیم. این وضعیت را علمای سیاست، نقطۀ آشوب تلقی می‌کنند، ولی آیت الله خامنه‌ای یک بحث خیلی بنیادی تری دارد و مفهوم «پیچ تاریخی» را به جای «آشوب» اولین بار در دیدار با اعضای مجلس خبرگان بکار گرفتند. پیچ تاریخی همان دوران گذار توسعه ای است. آیت الله خامنه‌ای در یکی از دیدارهای خود بدین مطلب اشاره کرده و می‌گویند: امروز دنیای اسلام در یک مرحله‌ی حساس تاریخی داد به سر می‌برد. اینهایی که شما ملاحظه می‌کنید آل سعود آن جوری، یمن آن جوری، عراق این جوری، سوریه آن جوری، مسائل مربوط به آمریکا، مسائل مربوط به رژیم صهیونیستی، کارهایی که در منطقه می‌کنند، تصمیم‌هایی که می‌گیرند، فشاری که روی جمهوری اسلامی می‌آورند، ـ یک مجموعه ی کار است، یک هدفی دارد دنبال می‌شود. در یک چنین شرایطی که دنیای اسلام در واقع از یک پیچ تاریخی دارد عبور می‌کند، ما وظایفی داریم، ما تکالیفی داریم؛ هر کدام‌مان به یک نحوی، نمی‌توانیم غفلت کنیم از نیازهای امروز دنیای اسلام؛ در آن نیازها هم، نیازهای جمهوری اسلامی است؛ چون جمهوری اسلامی میان‌دار این حادثه‌ی عظیم است. بله بازیگران بسیارند؛ کنندگان و کنشگران و فعالان در دنیای اسلام زیادند، از همه نوعش؛ اما میان‌دار، جمهوری اسلامی است. مطمئنا اگر جمهوری اسلامی نبود، اگر امام بزرگوار نبود، این حوادث در دنیای اسلام نبود و استکبار بدون هیچ مانعی کار خودش را دنبال می‌کرند و هیچ احتیاجی به این همه چالش هم نداشت. (24/04/1395 در دیدار جمعی از شاعران آئینی و مداحان خراسان) همین رویکرد را در قالب بحث دیگری با عنوان «نظم جدید بین‌المللی» بعد از جنگ روسیه با اوکراین مطرح کردند و گفتند: امروز جهان در آستانۀ یک نظم جدید بین‌المللی است که این نظم، بعد از دوران نظم قطبی جهان، و نظریه نظم جهانِ تک‌قطبی در حال شکل‌گیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیف‌تر شده است... قضایای جنگ اخیر اوکراین را باید عمیق‌تر و در چارچوب شکل‌گیری نظم جدید جهانی دید که احتمالا فرایندهای پیچیده‌ و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت که در چنین شرایط جدید و پیچیده‌ای وظیفه همه کشورهای از جمله جمهوری اسلامی حضور سخت افزاری و نرم‌افزاری در این نظم جدید به منظور تأمین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است. (06/02/1401، در دیدار با جمعی از دانشجویان) @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
مفهوم تمدن همان‌طور که اشاره شد، مفهوم مهم دیگری که مقام معظم رهبری نزدیک به سه دهه است که در دوران رهبری  خودشان بر آن اصرار داشته‌اند مفهوم تمدن بوده است. بعد از امام راحل، ادبیات نوی تمدن‌شان که بخشی از آن معطوف به سلب و نفی تمدن غرب (به­ویژه ابعاد سیاسی و اخلاقی غرب) بود، مفهوم تمدن با یک رویکرد جدیدتر و شاید جدی‌تر در سخنان آیت الله خامنه‌ای ادامه یافت؛ ولی به تدریج و از سال 1370 (1991م)، پس از گذشت یک دهه از پیروزی انقلاب، ادبیات ایجابی و تأسیسی تمدن در سخنان رهبری شکل گرفت. پس از آن نظریه چالش­‌برانگیز هانتینگتون مبنی بر برخورد تمدن­ها (به صورت یک مقاله در سال  1372 (1993م) در آمریکا انتشار یافت و سپس در سال 1375 ش (1996 م) این نظریه در قالب یک کتاب چاپ شد. در سی­‌ام شهریور 1377 (سپتامبر 1998) رئیس جمهور وقت ایران در واکنش به نظریه هانتینگتون، طرح گفتگوی تمدن­ها (در برابر تئوری هانتینگتون) را در سازمان ملل مطرح کرد. در عین حال، گفتمان تمدنی در ادبیات رهبر ایران که از سال 1372 شروع شده بود همچنان ادامه یافت و ایشان (رهبری) با مخاطبان بیرونی و گاه خارجی مسئله گفتگوی تمدن­ها را مورد تأکید قرار دادند و با مخاطبان داخلی بر تأسیس تمدن و فرایند ساخت تمدن تأکید کردند (از سال 1379ش/ 2000 م به بعد). آنچه مقام معظم رهبری از تمدن گفته‌اند و می‌گویند نه برای دادن یک امید واهی به جامعه ایرانی و دنیای اسلام، بلکه برای توجه دادن به ظرفیت‌ها و زمینه‌های تمدنی در ایران از یک سو، و برنامه‌ریزی و برنامه‌سازی برای آینده مترقی ایران به مثابه یک الگوی تمدنی در جهان امروز از سوی دیگر بوده است. @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
«مدار تمدنی» در تضاد با «وضعیت ترمیدور» از منظر مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی در یک مقیاس چهل ساله‌ی دوم نه تنها در وضعیت تِرمیدور قرار نگرفته و قرار نمی‌گیرد بلکه باید وارد یک مدار دیگری شود که آن مدار، مدار تمدن‌ساز است. مفهوم تِرمیدور را اولین بار کِرین برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب مطرح کرد. تِرمیدور یعنی بازگشت به شکل بندی های هنجاری، فرهنگی، تمدنی و سیاسی قبل از انقلاب. و حرف برینتون این بود که انقلاب های بزرگ مثل انقلاب انگلیس، انقلاب فرانسه، انقلاب آمریکا، انقلاب روسیه، شکل بندی های هنجاری و فرهنگی و تمدنی و سیاسی اش به قبل از انقلاب برگشتند.تمام بحث رهبری این بود که ما نه تنها در مدار تِرمیدور قرار نداریم و قرار نمی گیریم بلکه به طور اجتناب ناپذیر یک قله های جدیدی را در دستور کارمان قرار خواهیم داد و باید برای آن روز تلاش کنیم.در یک مرحله تاریخی توانستیم امنیت سازی، ثبات، توسعه، رشد اقتصادی و تأمل در ساخت اجتماعی را در داخل کشور شکل بدهیم. در یک دوران تاریخی باید این را بتوانیم از فضای داخلی به عرصه ی منطقه ای و بین المللی تسرّی بدهیم. از نظر رهبری اساسا «مفهوم استکبار، مقابله با استکبار را از سوی مسلمین و مومنین و نظام و انقلاب اقتضا می‌کند؛ آن هم نه به صورت مصلحتی و موسمی و تاکتیکی، بلکه به صورت همیشگی این مقابله وجود دارد. ذات انقلاب این است و تا انقلاب هست، چنین چیزی هم خواهد بود.» (10/08/1368 در دیدار با دانشجویان و دانش‌آموزان) با توجه به همین نکته می‌توان استمرار تفکر انقلاب و ادبیات انقلاب را در بیانات مقام معظم رهبری دنبال کرد و به درستی آن را درک کرد که چرا ایشان به صورت مداوم از کلید‌واژه‌هایی با بن‌مایه و مضمون «انقلاب» استفاده می‌کند، مانند: «جوان مومن انقلابی» (3 خرداد 1395)، «تفکر انقلابی» (19 دی 11394)، «هندسه انقلاب اسلامی»، «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» (14 بهمن 1394)، «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن»، و «انقلابی عمل کردن» (20 اسفند 1394)، «انقلابی‌گری»، «مهد انقلاب»، و «انقلاب‌زدایی» (25 اسفند 1394)، «تربیت انقلابی»، و «کار انقلابی» (1 اردیبهشت 1395)، «تجربه متراکم انقلاب» و «نیروهای انقلابی» (3 خرداد 1395)، «جریان غیر انقلابی» (14 بهمن 1394 و 25 اسفند 1395)، «هویت انقلابی» (13 اردیبهشت 1395)، «تفکر انقلابی» (25 اسفند 1394). بدین‌سان، «اگر آنچه که واقع شد، ادامه پیدا نکند و تعمیق نشود و تعمیم نیابد... این انقلاب قطعا موفق نبوده و نیست» (1 اسفند 1369). مفهوم انقلاب در ادبیات رهبری و همین طور در ادبیات حضرت امام خمینی ره و شخصیت‌های فکری انقلاب مانند شهید مطهری با ادبیات رایج در مورد انقلاب کاملا متفاوت است و اساسا انقلاب ایران، انقلابی بی‌بدیل و انقلابی شبیه انقلاب اسلامی پیامبر در صدر اسلام است. بدین‌سان، پاسخ ضد ترمیدوری رهبر انقلاب روشن است. همچنان‌که تولد انقلاب اسلامی با اسلام انقلابی ممکن شد، بازتولید انقلاب اسلامی در برابر جریان بازگشت انقلاب، با تأکید بر این مفاهیم ممکن می‌گردد. «در انقلاب اسلامی پادزهرِ فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است». (14 خرداد 1385). در این نگاه، رهبری از چالش بازگشت، فرصتی درست می‌کند برای بسط معنایی بیشتر انقلاب. در سطح امامت، امام با اجتهادی انقلابی به بازتولید و بسط معانی و مفاهیم انقلابی می‌پردازد، افق‌های جدیدی در ساحت اندیشه انقلاب می‌گشاید و مفاهیم جدیدی را خلق می‌کند. در سایه همین گشایش و توسعه مفهومی است که نیروهای انقلابی امکان‌های جدیدی برای کنشگری پیدا می‌کنند و سطوح متکامل‌تری از انقلاب اسلامی را بازتولید می‌کنند. @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
خاستگاه قرآنی اندیشهٔ تمدنی رهبر انقلاب معانی ملی و فراملی، معانی سلبی (فمن یکفر بالطاغوت) و ایجابی (و یومن بالله)، و معانی فرهنگی و تمدنی در انقلاب اسلامی و در ادبیات امام راحل و مقام معظم رهبری از کجا می‌آید؟ با بررسی‌های اجمالی که در آثار و بیانات امام خمینی ره و رهبر انقلاب معلوم می‌شود که خاستگاه اصلی در ادبیات امامین و رهبران انقلاب، قرآن کریم است. اکنون این مقاله در پی بحث‌های زبان‌شناختی و نظریه‌های معنا نیست که ببیند جهانِ پیشازبانی در این معانی کجاست و معانی را باید کجا جستجو کرد. این نوشته در پی ریشه‌یابی بیانات انقلاب در تاریخ اندیشه و عملکرد انقلاب رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای است. در تاریخ اندیشه، تاریخ بیانات، و تاریخ عملکرد رهبری انقلاب در طول رهبری ایشان، قرآن به مثابه نقشه راهی برای انقلاب، نقشۀ راهی برای عبور از بحران‌های اجتماعی و سیاسی، نقشۀ راهی برای ترسیم آینده انقلاب، و نقشۀ راهی برای صیرورت تمدنی انقلاب بوده است و این نه رویکرد جدید، بلکه رویکرد قدیمی ایشان در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن است. اینکه قرآن نقش مرکزی در میان نخبگان تمدنی اسلام داشته است، پیش ازاین نیز مورد توجه شرق‌شناسان بوده است. از نظر مارشال هاجسن توجه خاصی که مسلمانان به آیۀ «کنتم خیر امه اخرجت  للناس» (آل عمران، 110) داشته­اند آنها را در طراحی و ساخت جامعه‌ای موفق انگیزه‌بخش بود به طوری که آنها توانستند نهادهای ممتاز و متمایز ادبی، هنری، علمی، سیاسی و فرهنگی عرضه کرده و آن را عالم‌گیر کنند. از نظر هاجسن، هرچند مسلمانان موفقیت­های زیادی به دست آوردند ولی شکست­های بزرگی را هم متحمل شدند، لیکن این بردوباخت مسلمین باعث نشد که آنها از تحقق زندگی­ِ قرآنی­شان ناامید گشته و در این مورد کوشش دوباره­ای ازخود نشان ندهند. آنها همواره برای ایجاد یک جامعه الهی تلاش کرده­ و بدان امیدوار بوده­اند. این قاعده، در مورد ایران بعد از انقلاب و بلکه جهان اسلامِ بعد از انقلاب ایران نیز صادق بوده است. بدین‌سان، قرآن یکی از مصادر مهم در صیرورت معانی جدید در انقلاب اسلامی و در حرکت تمدنی جریان مقاومت در منطقه به رهبری مقام معظم رهبری داشته است. به بیان دیگر، آیت الله خامنه‌ای در میان معرکۀ سیاسی و تمدنی، همواره قرآن می‌خواند، قرآن را مکرر و مکرر می‌خواند، و قرآن را در رفت و برگشت بین کتاب و سنت ازیک طرف، و کتاب و میدان زندگی و تحولات عصری از طرف دیگر مورد استنطاق اجتماعی و تمدنی قرار می‌دهد و از آن اصول و مفاهیم تمدنیِ متفاوت از تمدن سکولار غربی استخراج می‌کند. در اینکه مستندات قرآنی مواضع سیاسی و انقلابی، شعارهای تمدنی، و نظریات و ایده‌های اجتماعی به صورت تفصیلی چه بوده است، پژوهش جدی‌ای تاکنون صورت نگرفته است، لیکن برخی از موارد را می‌توان در این نوشته به صورت اشاره ذکر کرد: 👇👇👇
۱. آیۀ پشتیبان در «امکان بازتولید تمدن اسلامی» آیت الله خامنه‌ای در امکان بازتولید تمدن اسلامی ابتدا به دوره بعثت اشاره کرده و می‌گوید: مشعلی که پیغمبر اکرم ص برافروخت، آن روز دنیایی را روشن کرد؛ آن روز تمدن‌هایی را ـ نه یک تمدن را ـ پایه‌ریزی کرد و امروز هم می‌تواند. آن روز هم دنیا چیزهای تازه‌ای داشت: علم داشت، پیشرفت داشت، انطاکیه را داشت، روم را داشت، یونان را داشت، ایران را داشت، هگمتانه را داشت، پرسپولیس را داشت، آن روز هم دنیا آن چنان تهی تهی نبود، اما وقتی این مشعل روشن شد، وقتی این خورشید فروزان شد، همه شمعها فروغ خودش را از دست دادند و این بر همه غالب شد. بعثت، این طور ظهور و غلبه‌ای تس. این همان مشعل است، این، همان خورشید است، باید قدرش را بدانیم، باید بعثت را درخودمان و در زندگی‌مان زنده کنیم. (20/10/1372، بیانات در دیدار کارگزاران نظام).   سپس ایشان در ادامه می‌گوید: «بعثت همیشگی است؛ نسخه اسلام که در بعثت آمده همیشگی است. این بعثت یک امر دائمی برای بشر است و این، خصوصیت بعثت خاتم‌الانبیاء (ص) است، یعنی هر وقت که زمنه عالم و زندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن کریم به آن ناطق است، می‌تواند در هر زمانی بیاید و آن خلاء را پر کند. (13/11/1370، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام) آنگاه ایشان با استناد به آیه‌‌ی «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (سورۀ نور: 55) تأکید می‌کند که تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی. رهبری در ادامه در باره این آیه و امکان تمدن نوین اسلامی توضیح می‌دهند که نشانۀ این وعده تخلف‌ناپذیر در اولین و مهم‌ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی درایران و بنای بلندآوازه نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد. (17/09/1387، پیام به کنگره عظیم حج). @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
۲. آیۀ پشتیبان در «زوال و انحطاط تمدن غرب» آیت الله خامنه‌ای، فرسودگی جبهۀ مقابل، یعنی تمدن غرب، را یکی از نقاط امید ما می‌شمارد و در قبال کسانی که این سخن را قبول ندارند و زوال تمدن غرب را انکار می‌کنند، به آیۀ قرآنی « أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (سورۀ توبه، 109)، استناد می‌کند و می‌گوید که دنیای غرب امروز لب گودال است، البته حوادث و تحولات جوامع به تدریج اتفاق می‌افتد، حتی خود اندیشمندان غربی هم این را احساس کرده‌اند و بر زبان می‌آورند و می‌گویند. این هم یکی از نقطه امید ماست. (01/03/1398 در دیدار با جمعی از دانشجویان) نکته جالب اینکه، ایشان در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی، با اشاره به آیه‌ی وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا (سوره فتح، 6)[2] تمدن اسلامی را شدنی و مصداق حسن ظن به خدا و محال انگاری تمدن را در میان مسلمانان مصداق سوء ظن به خدا می‌داند و می‌گوید: امت اسلامی با همه‌ی ابعاض خوئد در قالب ملت‌ها و کشورها،باید به جایگاه تمدنی مطلوب قرآن دست یابد. شاخصه‌ی اصلی و عمومی این تمدن، بهره‌مندی انسان‌ها از همه‌ی ظرفیت‌های مادی و معنوی‌ای است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. آرایش ظاهری این تمدن را در حکومت مردمی، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگویی به نیازهای نوبه‌نوی بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومی، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنی بر ویژه‌خواری و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانی، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، می‌توان و باید مشاهده کرد. نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصه‌های گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و  تربیتی رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنین و فناوری، و از رسانه‌های مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بین‌الملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدن‌سازی است. تجربه نشان داده است که اینها همه، کارهای ممکن و در دسترس توانایی‌های جوامع ما است. نباید با نگاه شتابزده و یا بدبینانه به این چشم‌انداز نگریست. بدبینی به توانایی‌های خود، کفران نعمت الهی است؛ و غفلت از امداد الهی و کمک سنت‌های آفرینش، فرولغزیدن به ورطه‌ی «الظانین بالله ظن السوء» است. (09/02/1392). @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
۳. آیۀ پشتیبان در «تناوب تمدنی، و نوبت تمدنی مسلمانان» مقام معظم رهبری در بیان اینکه امروز حرکت تمدنی در جهان نوبت مسلمانان است، به آیه‌ی 140 از سوره آل عمران « إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ»، اشاره کرده و می‌گوید: امروز، وظیفه‌ی امت اسلامی تنها این نیست که به یادبود ولادت پیغمبر یا بعثت پیغمبر جشن برپا کند؛ این کار کوچک و کمی است نسبت به آنچه وظیفه‌ی او است. دنیای اسلام امروز وظیفه  دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر، روحی در این دنیا بدمد، فضای جدید ایجاد کند، راه تازه‌ای را باز کند. ما به این پدیده‌ای که در انتظار آن هستیم، می‌گوییم «تمدن نوین اسلامی». ما باید دنبال تمدن نوین اسلامی باشیم برای بشریت؛ این تفاوت اساسی دارد با آنچه قدرتها در باره‌ی بشریت فکر می‌کنند و عمل می‌کنند؛ این به معنای تصرف سرزمین‌ها نیست؛ این به معنای تجاوز به حقوق ملت‌ها نیست؛ این به معنتای تحمیل اخلاق و فرهنگ خود بر دیگر ملت‌ها نیست؛ این به معنای عرضه کردن هدیه‌ی الهی به ملت‌هاست. تا ملت‌ها با اختیار خود، با انتخاب خود، با تشخیص خود راه درست را انتخاب کنند. یک روزی مردم اروپا با استفاده از دانش مسلمین و فلسفه‌ی مسلمین توانستند از این دانش و فلسفه استفاده کنند و یک تمدنی را برای خودشان شالوده‌ریزی کنند. این تمدن البته تمدن مادی بود. از قرن شانزدهم و هفدهم میلادی اروپایی‌ها شروع کردند به شالوده‌ریزی یک تمدن جدید، و چون مادی بود از ابزارهای گوناگون بی‌محابا استفاده کردند؛ [از طرفی] به سمت استعمار رفتند، ... از یک طرف هم خودشان را در درون تقویت کردند با علم و با فناوری و با تجربه، و این تمدن را بر عالم بشریت حاکم کردند. این کاری بوده است که که اروپایی‌ها در طول چهار پنج قرن انجام دادند. این تمدنی که آنها به دنیا عرضه کردند، جلوه‌های زیبایی از فناوری و سرعت و سهولت و ابزارهای زندگی را در اختیار مردم گذاشت، اما خوشبختی انسان‌ها را تأمین نکرد، عدالت را برقرار نکرد، بعکس، بر فرق عدالت کوبید، ملت‌هایی را اسیر کرد، ملت‌هایی را فقیر کرد، ملت‌هایی را تحقیر کرد؛ در درون خود هم دچار تضادها شد. ... امروز نوبت ما است، امروز نوبت اسلام است. وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ امروز نوبت مسلمین است که با همت خود، تمدن نوین اسلامی را شالوده‌ریزی کنند. همچنان که اروپایی‌ها آن روز از دانش مسلمین استفاده کردند، از تجربه‌ی مسلمین استفاده کردند، از فلسفه مسلمین استفاده کردند، ما [هم] امروز از دانش جهان استفاده می‌کنیم، از ابزارهای موجود جهانی استفاده می‌کنیم برای برپا کردن تمدن اسلامی، منتها با روح اسلامی و با روح معنویت. این وظیفه‌ای امروز ما است. (08/10/1394، در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی). @Habibollah_Babai
مرکز پژوهشی مبنا برگزار می‌کند: 🌀 کرسی علمی ترويجی «جایگاه تنوع در تمدن توحیدی» 🎤 ارائه دهنده: حجت الاسلام والمسلمین بابائی (رئیس پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) 🎤ناقد: حجت الاسلام والمسلمین میرمحمدی (رئیس مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم (ص) و رئیس مرکز خدمات حوزه های علمیه) ▫️دبیرعلمی: حجت الاسلام والمسلمین شجریان (مدیرگروه نهادهای دینی مرکز پژوهشی مبنا) 🗓 زمان: ۱۹خرداد ماه ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۳۰ 🏢 مکان: قم، بلوار عماریاسر، خ شهید قدوسی، خ شهید شفیعی اقدم، پلاک ۱۲، مرکز پژوهشی مبنا، طبقه۴ 🔗 ورود به جلسه برخط 🆔@mabna_center
⚛️دومین پیش نشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع «فقه امداد» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده فقه و حقوق و مرکز همکاری‌های علمی و بین‌المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار می‌شود: ◀️سخنران: آیت الله احمد مبلغی ◀️دبیر نشست: حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر مهدی فیروزی ☑️روز: پنج‌شنبه 🗓تاریخ: 1401/03/26 🕥ساعت: 18 الی 20 🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت اول: آسیب­های شناختِ غرب در غرب شناخت غرب برای کسانی که به غرب سفر می­کنند، به دو دلیل، نه آسان بلکه گاهی دشوار است: الف) پارادوکس­های موجود در فرهنگ و زندگی آمریکایی که موجب دوگانه اندیشیِ کسانی می­‌شود که غرب را تازه تجربه می­‌کنند. ب) پیش­‌فرض­های ذهنی و پیش­‌زمینه­‌های فرهنگی و تربیتیِ آنهایی که به غرب سفر می­کنند. چنین پیش فرضهایی، تفسیر رخدادهای اجتماعی در خیابان را نه فقط برای تازه­‌واردها، بلکه برای اقامت گزیدگان ایرانی در آمریکا نیز دشوار کرده است.  برای فهم بهتر این موضوع به مثالهای زیر توجه کنید: (۱) در آمریکا، توقف راننده­ای ماشین (از فاصله­ی دور) در مواجهه با عابر پیاده برای آن است که حق قانونی فرد پیاده مراعات گردد، ولی در ایران چنین پیشامد نادری، تصمیم اخلاقی فرد راننده در احترام به عابر پیاده را نشان می­دهد. در غرب، معمولاً جبراقتصادی چنین حرکت الزام­‌آور قانونی در خیابان را موجب می­شود بی آنکه مفهوم اخلاقی ویژه­ای را در برداشته باشد؛ البته عامل قانونی و اقتصادی که با فشار پلیسی، چنین رویه­ اخلاقی را بوجود می­آورد، به نوعی از اخلاق جبرگونه و عادت­ یافته در اقلیتی از مردم انجامیده است که در نبود قانون نیز، آنها به این نوع اخلاق و رفتار درونی شده، التزام داشته و آن را رفتاری انسانی و معقول قلمداد می­کنند. (۲) در ادارات دولتی و غیردولتی، آمریکا، اخلاق حرفه­ای و آداب رفتاری در تعامل با ارباب رجوع چنان برجسته است که موجب می­شود افراد تصور کنند که خوش خلقی در این جامعه به عنوان یک ارزش انسانی و اخلاقی مورد تأکید است، ولی با مراجعات مکرر و مشاهدات مختلف معلوم می­شود که برخوردهای اخلاقی با سیاه و سفید، مسلمان و مسیحی، و زن و مرد، یک قانون است. این قانون آنچنان در سیستم اجتماعی آمریکا تضمین شده است، که مسایلی همچون تبعیض نژادی (مسئله سیاهان) با سرعت غیرقابل تصوری در چارچوب ارزش­های دموکراسی و سرمایه­داری در حال تغییر است. سیاهان آفریقایی که پنجاه سال پیش از این، انسان بودنشان در غرب مورد سؤال بوده است (البته هنوز ذهنیت عمومی نسبت به این مسئله به موجب فرهنگ خاص سیاهان و آمار بالای بزهکاری در میان آنها از بین نرفته است.) امروزه به یکی از عوامل تعیین کننده در سطوح بالایی اجرایی و سیاسی بدل شده­اند که نمونه آن را می­توان در انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب رئیس جمهور سیاه از سوی مردم آمریکا مشاهده کرد. اخلاقی بودن سیستم اجتماعی با افراد غیر آمریکایی و یا سیاهان آمریکایی، در نگرش ما ایرانی­ها به معنای اخلاقی و ارزشی بودن سیستم اداری و اجتماعی است، در حالیکه در فرهنگ آمریکایی، رفتار اخلاقی در محل شغل ضرورتا کار اخلاقی و ارزشمدارانه نیست، بلکه کاری است قانونی که از رهگذر آن، سود بیشتری به شرکت­های اقتصادی می­رسد. از همین رو کسی که در نظام سرمایه داری شغل دارد و به صورت طبیعی هم نگران از دست دادن شغل خود است، باید از توانایی اخلاقی خوبی برخوردار باشد که بتواند رضایت مشتریان را به دست آورد. (۳) در سیستم اجتماعی آمریکا مزاحمت­های خیابانی نسبت به خانم­ها وجود ندارد. به جرأت می‌توان گفت که در مدت اقامت خود در آمریکا در شهر شارلوتسویل، موردی از مزاحمت­های خیابانی مشاهده نکردم. این بدان معنا نیست هرگز چنین پدیده­ای آنجا وجودد ندارد. نبود مزاحمت­های آشکار، نشان از واقعیت­هایی درجامعه فرهنگی غرب دارد. چرا یک پسر جوان در خیابان و یا در کلاسی که در کنارش دختران نیمه عریان نشسته­اند، نسبت به جنس مخالف ایجاد مزاحمت نمی­کند و حواسش هم سر کلاس پرت نمی­شود؟ چنین رخدادی در ایران، قاعدتا باید نشان از حیا و عفت آن پسر جوان داشته باشد، ولی این معنای از حیا هرگز در چارچوب فرهنگی غرب شناخته شده نیست. نبود مزاحمت خیابانی به گونه­‌ها و علت­های مختلفی بوجود آمده است: @Habibollah_Babai ادامه 👇👇👇
۳.۱. زنان در دنیای غرب، ارزش جنسی (صرف نظر از ارزش معنوی) خود را از دست داده­اند که نشانه­های آن را می­توان در تبلیغات حرفه­ای و رسانه­‌ای برای تحریک مردان، مطالبه جنسی زنان از مردان، و بی رغبتی آشکار مردان نسبت به زنان دانست. روشن است که این معنا از نبود مزاحمت خیابانی، نه نشان از سلامت اجتماعی، بلکه نشان از نوعی بیماری جنسی در جامعه دارد. ۳.۲. فشار قانونی و جبر پلیسی سبب می‌شود هرکسی به خود حق تجاوز به حقوق جنسی دیگران را ندهد. اینکه قانون دارای اهمیت اجتماعی است، اینکه پلیس از حریم قانون دفاع می‌کند، اینکه امید در رسیدگی آسان به شکایات وجود دارد و اینکه جایگاه قانون به عنوان ضمانت نظم اجتماعی برای همه پذیرفته شده است، می­تواند در کنترل مزاحمان خیابانی موثر باشد و هوسهای خیابانی را کنترل نماید، البته این معنا از نبود مزاحمت خیابانی پدیده­ای مثبت و قابل توصیه است. ۳.۳. ارزش مساوی و پذیرفته شده زن در برابر مرد در آمریکا سبب شده زنان بسیاری، با حفظ متانت انسانی خود، نمونه­‌های ارزشمندی از الگوی شخصیتی زن را در کنار مردان به رخ کِشیده و توانمندی­های انحصاری و ویژه خود را برجسته سازند. این برتری به خودی خود راه را بر نگاه­های هوس آلود و ابزاری به زنان بسته است. خلاصه آنکه نمودهای مثبت اخلاقی و رفتاری در جامعه مدرنی مانند آمریکا برای کسانی که با ذهنیت شرقی و ایرانی پدیده‌های غربی و آمریکایی را فهم و تفسیر می‌کنند، سوء تفاهم­های بسیاری ایجاد کرده، آنها را در شناخت غرب به نوعی بدفهمی در شناخت غرب دچار کرده است. همین سطح از تحلیل، مبنای بسیاری از ایرانیان برای اقامت در دنیای غرب بوده و هست.  @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت دوم: بیگانگی­­ از زبان علمی و فرهنگی مسئله زبان دنیای مدرن از دیگر مولفه­‌هایی است که شناخت جامعه بیگانه غرب را برای ما دشوار کرده است. در ایران زبان انگلیسی به مراتب آسان­تر از آنچه که هست تلقی می­شود و سطح زبانی که آموزش داده می­شود، از زبانی که در محافل آکادمیک غرب رایج است بسیار پایین­تر می‌باشد. آموزش «سخنرانی­‌های علمی»، «نویسندگی علمی»، و «تندخوانی در زبان انگلیسی»، در ایران بسیار ضعیف­، و نیاز به آن در دانشگاه­های غربی بسیار زیاد و پررنگ است. حضور در دانشگاه غربی با ضعف در نویسندگی، کندخوانی، و اشکالات مربوط به تلفظ و لهجه که نقش آن در فهم و تفهیم مخاطب کمتر از گرامر نیست، مانع بزرگی در فهم فضای پیرامون علمی است. معضل زبان دانشجویان و پژوهشگرانِ سفر کرده ایرانی به غرب، به مهارتهای زبانی محدود نمی‌شود، بلکه ناآشنایی به زبان علمی و فرهنگی غرب را نیز شامل می­شود. نشناختن غرب و فرهنگ آن، کار ما را در فهم زبان علمی مدرن سخت­تر می‌کند (حتی اگر به لحاظ مهارت زبانی بسیار پیشرفته باشیم). سئوالات، روش­ها، رویکردها، و عادت­های علمی ما بویژه در حوزه علوم انسانی، کاملا بیگانه از آن چیزی است که در غرب وجود دارد. شناخت چنین زمینه علمی نیز نه از راه دور و نه در فرصتی اندک (آنچه که کاروان­های توریستی فکر می­کنند) امکان‌پذیر نیست. شناخت و اصلاح چنین مهارت‌های زبانی، نه در یک کلاس، بلکه در یک تجربه علمی به دست می­آید. برخی از این مهارت­ها را می­توان در مراکز نویسندگی (Writing Centers)، برخی در کلاس­ها و سمینارهای علمی، و برخی در گفتگوهای علمی با دانشجویان و اساتید، و مابقی آن با زندگی در متن جامعه مدرن غربی به دست می­آید. گفتنی است علت گوشه­‌نشینی و سکوت بسیاری از روشنفکران ایرانی در سمینارها و مراسمات علمی دانشگاه­‌های غرب نه فقط لکنت زبانی آنها، بلکه در همین نکته و ناتوانی آنها در فهم زمینه­‌های زبان و دانش مدرن غربی هست. شایان ذکر است ضعف زبان در ایران، نه فقط به آموزشگاه­‌ها و مربیان زبان ایرانی برمی­گردد بلکه به الگوهای زبانی ما هم مربوط می­شود. متاسفانه اساتیدی که در ایران الگوی زبان انگلیسی شناخته شده­اند الگوهای مناسب و مطلوبی نیستند. این الگوهای زبانی که تنها یک یا دو زبان بیشتر نمی­دانند (در حالی که همتایان آنان در غرب بیش از ده زبان می­دانند) صرفا از توان ترجمه­ای خوبی برخوردارند، ولی نه می­توانند بنویسند و نه می­توانند به خوبی صحبت کنند. همچنین این الگوهای زبانی، بیشتر بر گرامر و دقت­‌های تنگ تعبیری تأکید دارند (ترجمه به مثابه یک فن و هدف نه ابزار فهم). در حالی که زبان رایج در میان دانشجویان و اندیشمندان غربی، زبان ترجمه‌ای نیست، بلکه از طریق "سرعت" و "کثرت" در خواندن متون بدست می­آید. بسیاری از دانشجویان دکترا و حتی برخی از مربیان زبان انگلیسی، ساده­‌ترین اصطلاحات گرامری را نمی­دانند و حتی برخی نیز از گرامر ابراز تنفر می­کنند. منظور من از این نکته، نه بی اهمیت دانستن گرامر، بلکه تأکید بر نقش پرخوانی و تندخوانی در آموزش زبان تخصصی است.  @Habibollah_Babai
▫️تقابل «فرهنگ جهانی مدرن» و «فرهنگ جهانی اسلام» 📌 آنچه در سیزدهمین نشست از سلسله نشست‌های همایش بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی مطرح شد؛ 🔸 حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر ، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ◾️ دغدغه بحث تقابل و مواجهه فرهنگ جهانی مدرن با فرهنگ جهانی اسلام و امکان صورت‌بندی و شکل‌گیری تمدن اسلامی در بستر فرهنگ مدرن یک دغدغه تمدنی است. اینکه در دنیایی که مشحون از فکت‌های مدرن است آیا ما امکانی پیدا می‌کنیم که تصور یک تمدن اسلامی داشته باشیم. @Habibollah_Babai 🆔 @iictchannel
✍️حجت الاسلام دکتر مهدی کریمی (عضو شورای علمی گروه مطالعات عدالت اجتماعی) ✔️چرا تقاطع عدالت و نگرش تمدنی مهم است؟ (قسمت اول) 🔸غالباً تمدن پژوهان نگرشی زمان مند به تاریخ دارند اما این زمان در نگرش تمدنی بازه ای حداقل هزارساله را شامل می شود. به تعبیر تمدن پژوهان، کمترین میزان ظهور و افول یک تمدن هزار سال است. از سوی دیگر جامعه ای که بستر تحقق تمدن است ویژگی هایی دارد که بر امتداد یا انحطاط تمدنی تأثیر می گذارد. عدالت در این میان نقش مهمی ایفاء می کند چنانکه در حدیث آمده است: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم(حکومت با کفر باقی می ماند و با ظلم باقی نمی ماند). اگر حکومت را یکی از اصلی ترین اجزاء ساختمان تمدنی بدانیم، نقش عدالت را در بقاء تمدن و امتداد آن به خوبی درک می کنیم. نگاه تمدنی به عدالت و نگاه عدالت محورانه به تمدن، نگرش دقیق تری در حوزه مباحث انضمامی عدالت به یک عدالت پژوه می بخشد. ذیلاً برخی از محورهای مشترک میان دو حوزه عدالت و تمدن را برشمرده ام و البته واکاوی هر قسمت نیازمند مباحث دقیق و تخصصی است که در یادداشت های بعدی به تناسب اشاراتی خواهم کرد: 👈نظم عادلانه: یکی از الگوهای معروف عدالت که در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده است، وضع کلّ شئ فی موضعه است. این تعبیر نتیجه بخش الگوهای منظم در فرد و نهادها در جامعه عادلانه است. در این نگرش عدالت به مثابه نظم دیده می شود. در میان عدالت پژوهان نیز فردریش هایک عدالت را بر اساس نظم به تصویر کشیده است و نظریه عدالت خود را بر مبنای مفاهیمی مثل نظم، قواعد، قانون و البته آزادی(از جهت التزام به سنت لیبرال) بنا کرده است. 👈حکمرانی: یکی از پرسش های مبنایی در حوزه عدالت و برابری پرسش عدالت یا برابری از طرف چه کسی است؟ به تعبیر دیگر اگر عدالت یک مطلوب اجتماعی است چه کسی مسئول تحقق آن در سطح کلان اجتماعی است؟ یکی از پاسخ ها به این پرسش، نهاد حکمرانی است. هر چند این پرسش در حوزه عدالت پاسخ های دیگری نیز دارد که کلیه نهادها و حتی افراد را شامل می شود. اما آنچه در نگرش تمدنی دخیل است نقش بی بدیل حکمرانی در تحقق و استمرار تمدن است. بنابراین نهاد حکمرانی یکی دیگر از زوایای مشترک دو حوزه عدالت و تمدن است. در نگرش دینی نیز معارف اسلامی مشهون از دستور العمل ها و قواعد متعدد برای تحقق عدالت است به گونه ای که بسیاری از مباحث فقهی به نوعی تبیین بخش های متعدد نظریه عدالت الهی و اسلامی است. 👈 خیرات: برخی تمدن پژوهان تصریح کرده اند که تمدن چیزی نیست جز تراکم خیرات. اگر تمدن تراکم خیرات و عدالت توزیع عادلانه خیرات بنابراین خیرات گوناگون مانند پول، قدرت ، فرهنگ، آموزش و... هم موضوع عدالت و هم تمدن است. 👈روابط میان فردی: هر تمدنی بر شبکه ای ارتباطی از ارتباط فرد با فرد، فرد با نهاد و نهاد با نهاد استوار است. در این میان مفهوم اخوت و برادری که رفتار میان فردی را در شبکه تمدن اسلامی نشان می دهد، خود یک الگوی اخلاقی برای تحقق عدالت در جامعه است. اخوت سبب می گردد، دو فرد در نسبتی الهی با یکدیگر فرار بگیرند و از ظلم به یکدیگر بپرهیزند. علاوه بر آن به تعبیر روایت هر برادر، برادر خود را در سختی وآسانی یاری دهد و همه اینها اسباب عدالت و تحقق برابری را از حیث اخلاقی فراهم می سازد. تأثیر الگوی برادری بر تحقق عدالت و نحوه تأثیر برادری بر تداوم تمدنی خود محلّ بحث و دقت است که در یادداشت دیگری به تفصیل بدان خواهم پرداخت. ادامه دارد..... @Habibollah_Babai @edalateejtemaei
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت سوم: اخلاق حرفه­‌ای در عرصه دانش مهم­ترین عامل در توسعه علمی غرب، وجدان و اخلاق علمی و البته قانونی موجود در دانشگاه و بلکه در فضای جامعه است. به بیان دیگر زندگی علمی با روش­های اخلاقی (به عنوان امری قانونی و یا امری عادت یافته) رخ می دهد. تحصیلی که در دانشگاه رخ می دهد و پژوهشی که در مراکز عملی انجام می­گیرد، جدای از حرفهٔ اخلاقی نیست. پاسداشت علم و عالم نه صرفا به دلیل ارزش ذاتی دانش، بلکه به موجب فواید حیاتی و ضروری آن است. گفتنی است علم و نسبی بودن آن نیز هرگز سبب کم‌ارزشی علم و عالم نشده است. دانشمندان به نحو غیرقابل تصوری دارای قدرت اجتماعی و مصونیت سیاسی (البته در صورتی که با اسرائیل کاری نداشته باشند) هستند. البته عالمان و دانشمندان نیز در مقام و موقعیت علمی­شان، از اخلاق علمی برخوردار بوده و ناچار به مراعات آن هستند. جالب آنکه خیلی از کسانی که ممکن است در خارج از چارچوب دانش و دانشگاه، افرادی بد خلق و یا فاقد اخلاق باشند، در عرصه دانشگاه خود را ملزم به رعایت اخلاق می­دانند. مسایلی مانند روابط جنسی میان مرد و زن که در عرف جامعه، خلاف اخلاق تلقی نمی­شود، در فضای دانشگاه ممنوع و مشمول جریمه­‌های سنگینی است. استادی که روابط علمی خود با دانشجو را به روابط جنسی آلوده نماید، بی‌تعارف از کار برکنار می­شوند. این جریمه برای دانشجویانی که در نوشتن مقاله ترم تقلب کنند نیز اعمال می‌شود و این درحالی است که هر دانشجو برای یکسال تحصیلی قریب به 30.000 دلار هزینه می­کند. اخلاق علمی در روند نشر نیز لحاظ می­شود. تمام کتاب­ها یا مقاله‌های ارسال شده، توسط ناظرین دقیق مورد مطالعه قرار می‌گیرد و همه نقل قول­هایی که در کتاب آمده با نشانی‌هایی که در آن کتاب آورده شده، تطبیق داده می‌شود و اشتباهات نویسندگان به آنها گوشزد می­شود. نوشته آمریکایی به تعبیر پیتر اوکس (استاد فلسفه یهودی در دانشگاه ویرجینیا) نوشته­‌ای "غیرمودب" است؛ یعنی نویسنده آمریکایی مخاطب خود را به مسایل جانبی و مقدماتی مشغول نمی­کند و سریع و صریح، اصل مطلب را در کوتاهترین و ساده­‌ترین کلمه‌ها ارائه می­کند. هرچند این نوع نوشتن، هم توجیه اقتصادی دارد (ناشران آمریکایی در وضعیت اقتصادی فعلی از نوشته­‌های طولانی و غیر لازم استقبال نمی­کنند)، هم توجیه روان­شناختی (مردم آمریکا حوصله تطویل در کلام را ندارند) و هم توجیه روش­شناختی، ولی خود متضمن نگاه اخلاقی در مقام تألیف نیز است؛ زیرا نویسنده وقت مخاطب را هدر نمی‌دهد و در واقع حقوق انسانی و علمی او را مراعات می­نماید  (اخلاق مؤلف در مواجهه با مخاطب). تربیت اخلاقی و وجدان علمی، با استفاده از سیستم آموزشی و پرورشی در همه دانشجویان نیز پرورش می­‌یابد و سلیقه علمی آنها به نحوآکادمیک شکل می­یابد. مثلا اساتید پیش از شروع کلاس­های دکترا (PHD) برنامه و تقویم دقیق درسیِ (syllabus) ترم را به دانشجویانِ آن کلاس ارسال می­کنند. دانشجویان باید منابع هر روز درسی را مطالعه کنند. هریک از دانشجویان باید بر اساس منابع تعیین شده، به صورت هفتگی، ایده­‌ها و سئوالات خود را بنویسد. این نوشته باید قبل از شروع جلسه هفتگی، به استاد ارسال گردد. استاد نیز با مطالعه همه آنها، پیش از جلسه، با آمادگی کامل در کلاس حضور می­‌یابد و آنگاه به جای سخنرانیِ یک طرفه، به بحثی عملیاتی و ناظر به سئوالات و ایده‌های دانشجویان می­پردازد. علاوه بر یادداشت‌های هفتگی هر دانشجویی باید در هر کلاس، پورپوزال ترم را ارائه و از آن دفاع نموده و سپس آن را با نظارت استاد به مقاله تبدیل کند.  @Habibollah_Babai
درباره مکتب آیت‌الله یکتایی در خلخال مکتب آیت الله یکتایی در شهرستان خلخال، مکتب سه‌گانۀ زهد، عرفان، و انقلاب بوده است، شاهد آن را باید در سلامت، قناعت، و پاکیزگی پیروان یکتایی در خلخال دید. و اکنون ریشه کینۀ ضدانقلاب‌های پیر و بازنشسته در شهرستان خلخال نیز نه در شکل و شمایل و حتی لباس روحانیت یکتایی، بلکه ریشۀ آن در همین سه‌گانۀ زهد (در برابر دنیاخواهی و گاه چپاول بیت‌المال)، عرفان (در برابر  عصیان، رهابودگی، و جهل)، و انقلاب و مقاومت (در برابر جمود و سرسپردگی به فرهنگ ابتذال غربی) است که همچنان برای برخی از عناصر فسیل طاغوتی و حتی نسل‌های «انه عمل غیرصالح» تلخ و آزاردهنده است. @Habibollah_Babai
🔰 سلسله نشست های سنن پیشرفت و تحولات اجتماعی در قرآن 💠 نشست اقتراحی اول با حضور حجج الاسلام والمسلمین 🔸 حبیب الله بابایی 🔹 سعید بهمنی 🔸 محمدعلی میرزایی 🗓 پنج شنبه ۹ ام تیر ماه 🕘 ساعت ۹ صبح 📌 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی لینک حضور https://www.skyroom.online/ch/menhaaj/sonan @Habibollah_Babai
⚛️پیش نشست سوم الهیات خدمت با موضوع «اصل "سود" در الهیات اسلامی» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده اخلاق و معنویت و مرکز همکاری‌های علمی و بین‌المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار می‌شود: ◀️سخنران: استاد محسن جوادی ◀️دبیر نشست: حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر بوسلیکی ☑️روز: چهارشنبه 🗓تاریخ: 1401/04/15 🕥ساعت: 11 الی 13 🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ممّا جاء في مشاركة الشيخ الدكتور حبيبُ الله بابائي ضمن مؤتمر التجديد والاجتهاد الفكري الخامس: • المعاني الجديدة للحضارة التي رسّخها الإمام الخميني، كمفهوم "البسيج"، ومصطلح "الشيطان الأكبر، ومن المفاهيم الأخرى أيضًا تثبيت آخر جمعة من شهر رمضان المبارك بـ"يوم القدس العالمي"، وغيرها. • فيما يخصّ المفاهيم التي أرساها الإمام الخامنئي، فمنها: المفاهيم الوطنية الجديدة كالاقتصاد المقاوم، والعدوان الثقافي، وحلف الناتو الثقافي، والكمين الثقافي. • من المفاهيم المهمّة التي أثارها القائد في مواجهة القضايا الثقافيّة الغربيّة، والهجمات الثقافيّة على إيران وجيل الشباب فيها، ومفهوم ثورة البرمجيّات، وموضوع الديمقراطيّة الدينيّة والتوجّه إلى بُعدي: الدين والشعب، الإلهيّ والإنسانيّ، والمشروعيّة والمقبوليّة. • في المفاهيم العالميّة، أرسى الخامنئي مفهوم نظام الهيمنة، ومفهوم المنعطف التاريخي، ومؤخّرًا بحث النظام الجديد في العالم في خطاباته. بالإضافة إلى ترسيخ القرآن الكريم مصدرًا من المصادر المهمّة في صيرورة المعاني الجديدة في الثورة الإسلاميّة، وفي الحركة الحضاريّة للتيّار المقاوم. @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت چهارم: روش دموکراتیک در تولید علم رابطه میان دانشجو و استاد، رابطه از بالا به پایین نبود. در تمامی کلاس­ها، دانشجویان با اعتماد به نفس بالایی اظهار نظر می‌کردند. اساتید نیز آن را خوب می‌شنیدند و تأمل می‌کردند. این رابطه در سمینارهای علمی نیز مشهود بود؛ مثلا اساتید و هیئت علمی موسسه "مطالعات پیشرفته در فرهنگ" (IASC)، در سمینارهای دانشجویان جوانی که درباره تز دکترای خود کار می­کردند، به صورت جدی مشارکت می­کردند. به نظرم همراهی اساتید بازنشسته با دانشجویان جوان، بیشتر برخاسته از نگرش به ماهیت علم بود که آن را قابل حصول از ناحیه جوان­ترها هم می­دانند. در این نگاه، اساتید تنها صاحبان علم نیستند،  بلکه دانشجویان حق علمیِ در خوری بر گردن اساتید دارند و در تولید و تنقیح پروژه­ش‌های آنان نقش ایفا می­کنند. این حقیقت را از گروه­های ریدینگ اساتید که هریک در موضوعات مورد علاقه­‌شان با گروهی از دانشجویان به صورت هفتگی مباحثه می­کنند و همین طور از مقدمه­‌های بسیاری که مولفان و اساتید برکتاب­های خود نوشته­‌اند، به روشنی می‌توان دریافت. روحیه و وجدان علمی، نه فقط در سیستم آموزشی، بلکه در روابط دوستانه هم کاملا مراعات می­‌شد. این مسئله بارها برای نویسنده رخ داد که هرچند وی به صورت رسمی در کلاس­ها شرکت نمی‌کرد و اساتید و دانشجویان نیز مسئولیتی قانونی در همکاری با پروژه من نداشتند، ولی در قرارهای دوستانه به صورت جدی و همراه با آمادگی و حوصله حضور یافته به گفت و گو می­پرداختند. نمونه این رفتار را نویسنده در پروفسور لری بوشارد (Larry Buachard) (از اساتید برجسته و البته معلول (به لحاظ فیزیکی) در دپارتمان دین­‌شناسی دانشگاه ویرجینیا) مشاهده کرد که بیش از ده ساعت برای اصلاح اولین نوشته انگلیسی‌ من، که نوشته­‌ای ابتدایی هم بود، وقت صرف کرد و جنبه­‌های محتوایی و حتی نوشتاری را با دقت و تأمل تذکر دارد. در مجموع چنین روحیه علمی، مسئله نقد علمی را در محافل آکادمیک، بسیار آسان و بی‌حاشیه می‌ساخت. دانشجویان، اساتید را به آسانی نقد می­کنند، اساتید با هم به صورت مشترک کلاس (دو استاد در یک کلاس) برگزار می­‌کنند، و گاه در کلاس یکدیگر شرکت کرده و مباحثه می­کنند، بی­‌آنکه این مباحثات، حاشیه­‌های اخلاقی و اجتماعی داشته باشد. @Habibollah_Babai
مجله «علم المبدأ» @Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت پنجم: نقد و دموکراسی روحیهٔ دموکراتیک در حوزه مسایل سیاسی نیز کاملا آشکار بود. بارزترین ویژگی انتخابات ریاست جمهوری و رقابت میان خانم کلینتون و اوباما در یک مرحله، و اوباما با مک­‌گین در مرحله دیگر، نقد کارشناسی و علمیِ همه چیز اعم از مسایل سیاسی، مسایل مالی (اموال و املاک مک­‌گین، و لباس­ها و عینک گرانقیمت معاون اول ایشان، سارا پیلن) و یا حتی مسایل خانوادگی (فرزند خردسال سارا پیلن و اینکه آیا یک زن می­تواند وظیفه مادری را همزمان با وظایف اجتماعی و سیاسی به انجام برساند، یا وضعیت دختر ساراپیلن که از دوست پسر خود حامله شده بود و در سخنرانی­ها و تبلیغات رسمی حضور می­‌یافت) بود. سخنرانی­‌های رسمی اوباما (در میان دموکرات­ها) و مک­‌گین (در میان جمهوری­خواهان) با حضور کارشناسان مخالف و موافق، در همان جلسه برگزار می­‌شد.  نقدهای کارشناسی بلافاصله پس از سخنرانی کاندیداها، در اتاق­های شیشه­‌ای، در همان سالنِ سخنرانی انجام می‌گرفت و به طور مستقیم از کانال­های فاکس­‌نیوز و سی­‌ان­‌ان پخش می­شد. مناظره­های کاندیداهای ریاست جمهوری نیز که در سه شب مختلف (Debate Nights)  با فواصل زمانی معین، در سه دانشگاه مهم آمریکا با مجری­گری اساتید مختلف و برجسته دانشگاه برگزار می­شد، بلافاصله با نقدهای علمی از سوی کانال­های مختلف تلوزیونی همراه بود. گفته­‌های کاندیداها داخل گیومه قرار گرفته، همه آن مورد ارزیابی و قضاوت قرار می­گرفت. نقدهای کارشناسی هر چند کاملا صریح بود، ولی به نحو روشنی در ارتقای رشد سیاسی عموم مردم اثرگذار بود. در واقع هزینه­‌های کلان انتخاباتی صورت گرفته در آمریکا (صرف نظر از نتیجه آن) در راستای منافع ملی و ارتقای آگاهی عمومی در جامعه آمریکا سوق پیدا می‌کرد.  @Habibollah_Babai
چهارمین پیش نشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع «مراقبت معنوی بیماران» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده اخلاق و معنویت و مرکز همکاری‌های علمی و بین‌المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار می‌شود: ◀️سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی ◀️دبیر نشست: دکتر سیدروح‌الله موسوی‌زاده ☑️روز: پنج‌شنبه 🗓تاریخ: 1401/04/30 🕧ساعت: 11 الی 13 🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter @Habibollah_Babai
فراخوان برای هم‌اندیشی روش‌شناسی مطالعات تمدنی @Habibollah_Babai