شجاعت پسرامون Vs شجاعت پسراشون
یکی تربیت یافته مکتب خمینی دیگری تربیت یافته مکتب غرب و ماهواره
#جنگ_روایت_ها🔥
#توئیت_حقی
خودت بگو
کدوم یکی دلسوز واقعی دختراس و میخواد در امنیت باشن
اونی که شلوارک میپوشه
یا اونی که واسه دفاع از دخترامون رگ گردنشو داد🔥
اگه شمر الان بود یه مصاحبه میکرد میگفت شمشیر من توسط منافقین هک شده بود وگرنه من هیچ عنادی با امام حسین نداشتم!
بعدم میکردنش مربی تیم ملی شمشیربازی.
-معین
😂😂😂
اصلا منظورمون رحمان رضایی نیست اصلا🔥
هیچ پزشکی
تجویزی برای قلب شکسته
نداشت خوب میدانند
درمان ، فقط تویی :)..
آقای امام رضا🔥
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی..
باز کن در ، که جز این خانه مرا نیست پناهی :)🔥
زمان:
حجم:
125.2K
🎙#استادتقوی
🔵 من فرصت ندارم بیام امر به معروف رو یاد بگیرم ⁉️
اگر فرصت نداری ، نماز هم نمیخونی ⁉️😱😱
✅قابل نشر در گروه های دیگر
🔴لطفا به دقت گوش بدید🔴
https://eitaa.com/vajebf00
@Ostad_Shojaeارتباط موفق_11.mp3
زمان:
حجم:
10.6M
#ارتباط_موفق ۱۱
☆ میزان ارزشمندی شما در نَفسِ دیگران ؛
با میزانِ ارزشمندی الگوهای زندگیتان
رابطهی مستقیم و تنگاتنگ دارد.
حتی اگر ؛
هرگز از این الگو حرفی نزنی،
و یا زبان به معرفیاَش باز نکنی!
نفوس انسانها هوشمندند... نیازی به حرف زدن نیست!
👑 ارزش شما در درون شما، ثبت شده و قابل فهم است.
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیندپسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر #شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از #قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
شهید#کاظم_نجفی_رستگار
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
حمید چون طبقه پایین خانه مادرم زندگی می کرد. خیلی می آمد بالا و می رفت. چون همسرش اکثر اوقات سرکار بود، بیشتر وعده هایش را با مادرم می گذراند. صبح ها حیاط را آب و جارو می کرد. صبحانه اش را با مامان می خورد بعد هم ظرف ها را می شست و می رفت محل کار مامان می گفت صبح همان روز حادثه، حمید کولر را درست کرد. آب حوض را عوض کرد. همه خانه را جاروبرقی کشید و ظرف ها را هم شست. مادرم تازه گچ پایش را باز کرده بود. حمید نمی گذاشت از جایش تکان بخورد. شب حادثه وقتی ما به خانه رسیدیم، همه جا مثل دسته گل بود. به مادرم گفتم:«چرا این همه کار کردی؟» گفت:« کار من نیست مادر. حمید همه کارارو کرده.» خیلی هوای مادرم را داشت. گاهی حتی اگر پنج دقیقه می خواست دیر بیاید حتما خبر می داد. چون مامان عمل قلب باز کرده بود و حمید نمی خواست نگرانش کند.
#تاریخ_شفاهی
#خواهر_شهید
✏️ مریم برزویی
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
پیام شهید
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد حمید چون طبقه پایین خانه مادرم زندگی می کرد. خیلی می آمد بالا و می رفت.
مطالب کانال رو در این کانال دنبال کنید