📝پاسخگویی زمامدار در قبال مردم
🔻هرگاه مردم گمان کردند تو ظلمی کردهای، به طور واضح و آشكار عذر خودت را به آنها ارائه كن و به این وسیله، گمانهاى آنها را برطرف کن. اظهار عذر موجب عادت دادن نفس به اخلاق حسنه، و مهربانى و نرمى نسبت به مردم است، و چون به دنبال استقامت مردم بر حق هستی، اين عذر خواهى تو را در رسیدن به خواستهات کمک میکند.
🔹و إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِکَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِکَ، وَاعْدِلْ عَنْکَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِکَ، فَإِنَّ فِي ذَلِکَ رِيَاضَةً مِنْکَ لِنَفْسِکَ، وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِکَ، وَإِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ.
🔗نهج البلاغه، نامه 53 (عهدنامه مالک اشتر)
@Hadith1398
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝بخشی از خطبه امام حسین علیه السلام
👈🏻مذمت سکوت علماء نسبت به ظلم و لزوم نهی از منکر
🔻از امام حسین علیه السلام نقل شده که امام علی علیه السلام فرمودند: اى مردم! از آنچه خدا دوستداران خود را بدان پند داده پند گيريد مانند بدگويى او از دانشمندان يهود، آنجا كه فرمايد: «چرا علماى ربانى و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه آلود باز نمىدارند؟» [سوره مائده آيه 63] و میفرمايد: «از ميان فرزندان اسرائيل، آنان كه كفر ورزيدند، مورد لعنت قرار گرفتند... چه بد بود آنچه مىكردند» [سوره مائده آيه 78- 79].
🔻همانا، خداوند آنان را مورد نكوهش قرار داده به خاطر اينكه در ميان ستمكاران بودند و اعمال زشت و فاسد آنان را مشاهده مىكردند ولى به طمع آنچه كه داشتند و از بيم اينكه ضرر ببینند، آنان را از آن اعمال نهى نمىكردند، با اينكه خدا مىفرمايد: «و از مردم نترسيد و از من بترسيد» [سوره مائده آيه 44]. و خدا مىفرمايد: «مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده امر میکنند و از كارهاى ناپسند نهی میکنند» [سوره توبه آيه 71].
🔻خدا به امر به معروف و نهى از منكر به عنوان يك فريضه از جانب خود آغاز سخن كرده چرا كه مىدانست اگر اين فريضه به اجرا درآيد و برپا گردد، واجبات ديگر برپا گردند؛ اين به خاطر آن است كه امر به معروف و نهى از منكر دعوت به اسلام همراه با رد مظالم و مخالفت با ظالم و تقسيم بيت المال و غنائم جنگى و گرفتن صدقات [زكات] از محل خود و صرف آن در جای خود است.
🔗تحف العقول صفحه237
@Hadith1398
📝به خاطر عیبی که داری، دست از عیبجوییِ دیگران بردار!
در خطبه 140 نهج البلاغه آمده است:
🔻آنان كه از عيوب پاكند و از لطف خدا از گناهان سالمند شايسته است به اهل گناه و معصيت ترحم آورند، و شكرگزار نعمت پاكى باشند، و اين شكر مانع آنان از عيب جويى ديگران شود، چه رسد به كسى كه (خود گنهكار است آنگاه) از برادر ايمانى غيبت كرده، و وى را به گناه انجام گرفته سرزنش نموده. آيا توجه ندارد كه خداوند گناهى بزرگتر از گناهى را كه برادرش را به آن ملامت كرده بر او پرده پوشى نموده؟ چگونه ديگرى را به گناهى سرزنش مى كند كه خود مانند آن را مرتكب شده؟
🔻اگر هم به گناهى مانند آن آلوده نشده در گناهى بزرگتر از آن (كه عيب جويى است) خدا را عصيان كرده. به خدا سوگند اگر به گناه بزرگى آلوده نگشته و مرتكب گناه كوچک هم نشده باشد هر آينه اين جرأتش بر عيب جويى از مردم بزرگترين گناه است.
🔻اى بنده خدا! در عيب جويى از كسى به خاطر گناهش عجله نکن! شايد خدا گناه او را بخشيده باشد. و خیالت از گناه كوچكى كه خود گرفتار آن شده اى راحت نباشد! چون ممكن است به آن گناه عذاب بشوی!
🔺بنابراين هر كدام از شما كه از عيب ديگرى آگاه است، به خاطر عيبى كه از خود خبر دارد دست از عيب جويى او بردارد و لازم است شكر پاک بودن از گناهى كه ديگرى به آن دچار است او را از دنبال كردن عيب ديگران باز دارد.
@Hadith1398
📝نظرات درباره سال تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بر اساس سن حضرت زهرا گاهی مطالبی دیده میشود که فارغ از صحت و سقم آنها باید به اقوالی که در این مساله وجود دارد توجه داشت.
🔻قول اول: پنج سال بعد از بعثت
بنابراین نقل که مشهور بین شیعیان شده است، حضرت زهرا در هنگام شهادت، هجده سال داشتهاند. (نک: بحار الانوار، ج۴۳، ص۷)
🔻قول دوم: دو سال بعد از بعثت
سید بن طاوس این قول را از شیخ مفید نقل کرده است. (الاقبال الاعمال الحسنة، ج۳، ص۱۶۲)
شیخ طوسی نیز در مصباح ابتدائاً این وجه را ذکر کرده است و سپس نقل پنج سال بعد از بعثت را آورده است. (مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۹۳)
🔻قول سوم: یک سال بعد از بعثت
مجلسی این مطلب را به نقل از «بعض کتب المخالفین» آورده است. (بحار الانوار، ج۴۳، ص۸)
🔻قول چهارم: قبل از بعثت بدون تعیین سال
مجلسی این نظر را به نقل از ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطالبین ذکر کرده است. (همان، ص۹)
🔻قول پنجم: پنج سال قبل از بعثت
شیخ طوسی این وجه را به عامه (اهل سنت) نسبت داده است. (مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۹۳)
🔻قول ششم: حدود چهار سال قبل از بعثت
مجلسی این نظر را از اهل سنت نقل کرده است. (نک: بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۸۹)
🔻قول هفتم: حدود هفت سال قبل از بعثت
(همان، ص۲۱۳)
🔻قول هشتم: دوازده سال قبل از بعثت
(همان، ص۲۱۴)
🔸البته باید توجه داشت که وجود اختلاف نظر به معنای غیر قابل داوری بودن یک مساله تاریخی نیست. حتی ممکن است برخی نظرات از شواهد دیگری نیز برخوردار باشند. به عنوان نمونه ظاهر برخی از روایات این است که انعقاد نطفه حضرت زهرا بلا فاصله بعد از معراج بوده است. (الامالی للصدوق، ص۴۶۱؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۳ و تفسیر القمی، ج۱، ص۲۲) اگر این روایات را بپذیریم، ملاحظه تاریخ معراج نیز مهم خواهد بود. مجلسی در بحار الانوار اقوال متعددی درباره تاریخ معراج نقل کرده است؛ «دو سال بعد از بعثت»، «۱۸ ماه قبل از هجرت»، «یک سال قبل از هجرت»، «یک سال و دو ماه قبل از هجرت»، «۶ ماه قبل از هجرت» و «دو سال بعد از هجرت» از جمله این اقوال هستند. (نک: بحار الانوار، ج۱۸، ص۲۰۵ و ۳۰۲) با فرض پذیرش روایاتی که ذکر شد، غیر از قول اول، سایر اقوال با توجه به حداقل سن ممکن برای حضرت زهرا در هنگام شهادت (یعنی ۱۸ سال) نادرست خواهند بود و الّا داوری درباره این مساله، مشکل است.
@Hadith1398
📝درگيرى با شمشيرها از به دست آوردن روزى حلال آسانتر است!
نقل شده است که امام صادق عليه السّلام يكى از دوستان خود را به نام مصادف فراخواند و به او هزار دينار داد و فرمود: مالی بخر و به مصر ببر؛ چون خانواده (نان خورهاى) من زياد شدهاند.
مصادف مالی خريد و با تاجران به طرف مصر رفت و در نزديكى آنجا تاجرانی را كه از مصر مىآمدند ديدند و در مورد كالايى كه به همراه داشتند پرسيدند كه در اين شهر چه وضعى دارد؟ اين كالا، از كالاهاى عمومى بود. آنها گفتند كه از اين كالا در مصر پيدا نمىشود و بازار خوبى دارد؛ به همين دلیل، اين تاجران (از جمله مصادف) با يكديگر عهد کردند كه كالاى خود را با سود صددرصد بفروشند.
وقتى كالاها را فروختند و پولها را گرفتند و به مدينه بازگشتند، مصادف نزد امام صادق عليه السّلام رفت و دو كيسه را كه در هريک، هزار دينار بود آورد و گفت: قربانت گردم! اين اصل مال شماست، و اين يكى نيز سود آن است.
امام فرمود: اين سود، زياد است؛ مگر با آن كالا چه كار كردى؟
مصادف جريان را بازگو كرد و از همپيمان شدنش با سایر تجار گفت.
امام فرمود: سبحان اللّه! بر ضد گروهى مسلمان با يكديگر همپيمان مىشويد كه براى هر دينار كمتر از يک دينار سود نبرید؟!
سپس امام يكى از دو كيسه را برداشت و فرمود: اين اصل مال من است و نيازى به اين سود ندارم.
آنگاه فرمود: اى مصادف! درگيرى با شمشيرها از به دست آوردن روزى حلال آسانتر است.
🔗کافی، ج۵، ص۱۶۱
@Hadith1398
کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝درگيرى با شمشيرها از به دست آوردن روزى حلال آسانتر است! نقل شده است که امام صادق عليه السّلام يكى
متن عربی روایت
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْفَزَارِيِّ قَالَ: دَعَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَوْلًى لَهُ يُقَالُ لَهُ مُصَادِفٌ فَأَعْطَاهُ أَلْفَ دِينَارٍ وَ قَالَ لَهُ تَجَهَّزْ حَتَّى تَخْرُجَ إِلَى مِصْرَ فَإِنَّ عِيَالِي قَدْ كَثُرُوا قَالَ فَتَجَهَّزَ بِمَتَاعٍ وَ خَرَجَ مَعَ التُّجَّارِ إِلَى مِصْرَ فَلَمَّا دَنَوْا مِنْ مِصْرَ اسْتَقْبَلَتْهُمْ قَافِلَةٌ خَارِجَةٌ مِنْ مِصْرَ فَسَأَلُوهُمْ عَنِ الْمَتَاعِ الَّذِي مَعَهُمْ مَا حَالُهُ فِي الْمَدِينَةِ وَ كَانَ مَتَاعَ الْعَامَّةِ فَأَخْبَرُوهُمْ أَنَّهُ لَيْسَ بِمِصْرَ مِنْهُ شَيْءٌ فَتَحَالَفُوا وَ تَعَاقَدُوا عَلَى أَنْ لَا يَنْقُصُوا مَتَاعَهُمْ مِنْ رِبْحِ الدِّينَارِ دِينَاراً فَلَمَّا قَبَضُوا أَمْوَالَهُمْ وَ انْصَرَفُوا إِلَى الْمَدِينَةِ فَدَخَلَ مُصَادِفٌ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَعَهُ كِيسَانِ فِي كُلِّ وَاحِدٍ أَلْفُ دِينَارٍ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا رَأْسُ الْمَالِ وَ هَذَا الْآخَرُ رِبْحٌ فَقَالَ إِنَّ هَذَا الرِّبْحَ كَثِيرٌ وَ لَكِنْ مَا صَنَعْتَهُ فِي الْمَتَاعِ فَحَدَّثَهُ كَيْفَ صَنَعُوا وَ كَيْفَ تَحَالَفُوا فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ تَحْلِفُونَ عَلَى قَوْمٍ مُسْلِمِينَ أَلَّا تَبِيعُوهُمْ إِلَّا رِبْحَ الدِّينَارِ دِينَاراً ثُمَّ أَخَذَ أَحَدَ الْكِيسَيْنِ فَقَالَ هَذَا رَأْسُ مَالِي وَ لَا حَاجَةَ لَنَا فِي هَذَا الرِّبْحِ ثُمَّ قَالَ يَا مُصَادِفُ مُجَادَلَةُ السُّيُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ.
📝بهار مؤمن
🔸شیخ صدوق رحمة الله علیه به سند خود از سلیمان دیلمی روایت کرده که شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: «زمستان بهار مؤمن است؛ در این فصل شب او طولانی میشود، پس بر شبزندهداری از آن کمک میگیرد و روزش کوتاه، که بر روزهاش از آن یاری میجوید».
🔹المجلس الثاني و الأربعون، يوم الثلاثاء لاثنتي عشرة ليلة بقيت من صفر من سنة ثمان و ستين و ثلاثمائة
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ الْفَقِيهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُ، قَالَ: ... حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ _ رَحِمَهُ اللَّهُ _ قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ عليه السلام يَقُولُ: «الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِهِ».
🔗الأمالي للصدوق، ص237
@Hadith1398
📝امکان تمسک به روایات اهل سنت
گفتاری از آیت الله شبیری زنجانی
«ما مكرر اين مطلب را گفتهايم و شايد بعضى از ذائقهها آن را نپسندند، اما عقيده ما اين است كه يك وجدانياتى است كه بايد آن را پذيرفت كه اشخاص چه شيعه، چه سنى، چه مسيحى و چه يهودى و چه لامذهب، اينها گاهى احتياج به اشخاص راستگو و كتابهاى قابل اعتماد دارند. در زمان سابق به شاه گزارش داده بودند كه آقاى خزعلى بالاى منبر به شاه بد گفته است، شاه هم به آقاى بروجردى پيغام داده بود كه آيا اين درست است كه به صورت علنى بالاى منبر به شاه مملکت چنين حرفهايى زده شود؟ آقاى بروجردى هم فرموده بود كه اين گزارشات معلوم نيست درست باشد و قرار شد كه اين مسئله مورد بررسى قرار گيرد. از طرف آقاى بروجردى آقاى حاج آقا مجتبى و از طرف شاه هم رئيس دفترش هيراد مأمور تحقيق شدند. آقاى حاج آقا مجتبى خودش و بيت ايشان، بيت عبادت و تهجد مفصل بودند. حاج آقا مجتبى خيلى به زحمت افتاده بود تا به نحوى گزارش داده شود كه مشكل رفع شود. خلاصه اينكه در كارها بايد يك شخص درست و امينى را بگمارند تا بشود بر گزارشى كه داده مىشود، ترتيب اثر داد. آدم دروغگو را كه نمىتوان رئيس دفتر كرد تا گزارشات خلاف دهد. مثلاً اگر اهل صنعت بخواهند كارى كنند، بايد به يك شخصى يا كتابى مراجعه كنند كه مورد قبول باشد، راستگو باشد. اگر يك كسى در بين سنىها، يا در بين مسيحىها، يا در بين يهودىها وثاقتش مورد اتفاق اهل آن مذهب بود و همه بر گفتههاى او ترتيب اثر دادند، به استثناء موارد مربوط به خود آن مذهب، زيرا هواى نفس موجب مىشود كه شخص در اشتباه بيافتد، در چنين صورتى بايد به گفتههاى او ترتيب اثر داد. علماى ما هم خيلى از روات سنى را توثيق كردهاند، آنها هم با همه اهانت و فحاشىهايى كه كردهاند، اما يك عده از ما را توثيق كردهاند. بنابراين به نظر مىرسد كه اگر يك كسى در بين ما مورد قبول بود، سنىها و غير سنىها هم بايد او را بپذيرند، اگر شخصى در بين سنىها هم مورد اتفاق بود، ما بايد بپذيريم، البته به جز مواردى كه مربوط به مذهب خاص باشد.
لذا بايد مطلب را مورد بررسى قرار داد، زيرا خيلى از مطالب هست كه در ميان علماى سنى هم مورد اتفاق نيست، مثلاً بعضى از سنىها در كفر ابوحنيفه كتاب نوشتهاند و مطالبى از اين قبيل. بايد بررسى كرد و اگر شخصى مورد اتفاق بود، در غير مطالب خاص به مذهبش، در موارد ديگر مىتوان از او اخذ كرد. لذا ما بايد بينيم كه اين اشخاصى كه در سند روايت آمده است و لو در كتب ما عنوان نشده باشند، آيا در ميان خود سنىها مورد اتفاق هستند، يا نه، اگر مورد اتفاق بودند بايد بپذيريم. لذا بعضى از روايتهايى كه عامى است را بايد اسنادش را بررسى كرد و اگر به اصلى از اصول ما صدمهاى نمىزند، بايد پذيرفت. شيخ هم در عده روايتى را نقل مىكند كه اگر شما چيزى را در «ما روى عنا» پيدا نكرديد، رواياتى را كه سنىها از على عليه السلام نقل كردهاند را بپذيريد.»
منبع: کتاب بیع، ج۱، ص۲۰۴
@Hadith1398
🔻اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَ فِي كِتابِكَ الْعَفْوَ، وَ أَمَرْتَنا أَنْ نَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَنا، وَ قَدْ ظَلَمْنا أَنْفُسَنا، فَاعْفُ عَنَّا، فَإِنَّكَ، أَوْلىٰ بِذٰلِكَ مِنَّا، وَ أَمَرْتَنا أَنْ لٰا نَرُدَّ سائِلًا عَنْ أَبْوابِنا، وَ قَدْ جِئْناكَ سائِلًا فَلٰا تَرُدَّنا إِلّا بِقَضاءِ حَوائِجَنا، وَ أَمَرْتَنا بِالإِحْسانِ إِلىٰ ما مَلَكَتْ أَيْمانُنا، وَ نَحْنُ أَرِقّاؤُكَ فَأَعْتِقْ رِقابَنا مِنَ النَّارِ.
🔸خدایا؛ تو خود در قرآن فرمودی که از کسی که به ما ستم روا داشته گذشت کنیم و ما بر خود ستم ورزیدیم، پس از ما درگذر که حضرتت به گذشت از ما، شایستهتر از ماست و نیز فرمان دادی که تهیدستی را دست خالی از در خانههایمان نرانیم و من اکنون به گدایی از تو به درگاهت آمدم، پس مرا جز با روا شدن حاجتم باز نگردان و نیز به نیکی درباره بردگانمان امر فرمودی و هم اینک ما بردگان توییم، پس ما را از آتش دوزخ برهان...
🔗فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی (ترجمه از استاد حسین انصاریان)
@Hadith1398
📝شعر خواندن در ماه رمضان
🔻از امام صادق علیه السلام روایت شده است: شایسته نیست شبها (در تمام ایام سال) و روز و شب ماه رمضان شعر خوانده شود. اسماعیل (فرزند امام صادق) به ایشان عرض کرد: پدر! برخی شعرها در مدح اهل بیت است. امام فرمود: هرچند در مدح ما باشد. (کافی، ج۴، ص۸۸)
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يُنْشَدُ الشِّعْرُ بِلَيْلٍ وَ لَا يُنْشَدُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِلَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ فَقَالَ لَهُ إِسْمَاعِيلُ يَا أَبَتَاهْ فَإِنَّهُ فِينَا قَالَ وَ إِنْ كَانَ فِينَا.
🔹در نقل دیگری به روایت حماد بن عثمان آمده است: از امام صادق علیه السلام شنیدم که شعر خواندن برای روزهدار، شخص حاجی، در محدوده حرم (در مکه)، روز جمعه و تمامی شبها کراهت دارد. حماد میگوید به امام عرض کردم: حتی اگر شعر حقی باشد؟ امام فرمود: هرچند شعر حقی باشد. (تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۹۵)
وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يُكْرَهُ رِوَايَةُ الشِّعْرِ لِلصَّائِمِ وَ لِلْمُحْرِمِ وَ فِي الْحَرَمِ وَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ أَنْ يُرْوَى بِاللَّيْلِ قَالَ قُلْتُ وَ إِنْ كَانَ شِعْرَ حَقٍّ قَالَ وَ إِنْ كَانَ شِعْرَ حَقٍّ.
🔸فیض کاشانی حقیقت شعر را تخییل و خیالپردازی دانسته است و احتمال داده است که اگر موعظه و حکمتی در قالب شعر باشد، اما در آن خیالپردازی نباشد، از حقیقت شعر یا حداقل از این حکمی که درباره شعر وجود دارد، خارج است؛ الإنشاد قراءة الشعر و الشعر غلب على المنظوم من القول و أصله الكلام التخييلي الذي هو إحدى الصناعات الخمس نظما كان أو نثرا و لعل المنظوم المشتمل على الحكمة و الموعظة أو المناجاة مع اللَّه سبحانه مما لم يكن فيه تخييل شعري مستثنى عن هذا الحكم أو غير داخل فيه لما ورد أن ما لا بأس به من الشعر فلا بأس به و إن كان فينا أي في مدحنا أهل البيت فقال و إن كان فينا و ذلك لأن كونه في مدحهم ع لا يخرجه عن التخييل الشعري. (الوافی، ج۱۱، ص۲۲۰)
🔻استاد محمدتقی شهیدی در دروس خارج صوم با اشاره به دو روایت مذکور گفتهاند: به فقها نسبت داده شده که از مضمون این روایات اعراض کردهاند، اما این نسبت ثابت نیست. البته طبرسی در کتاب الآداب الدینیة روایت مرسلی نقل کرده است: خلف بن حماد گفته است که به امام رضا علیه السلام عرض کردم: اصحاب ما از پدران شما روایت کردهاند که شعر در شب جمعه و روز آن و در کل ماه رمضان مکروه است. من قصد داشتم که در رثای ابالحسن علیه السلام شعری بخوانم، ولی الان ماه رمضان است. امام رضا علیه السلام فرمود: در رثای ابالحسن در شب جمعه، در ماه رمضان، در شب و سایر ایام شعر بخوان، خداوند به تو پاداش خواهد داد. (الآداب الدينية للخزانة المعينية (ترجمه عابدى)، ص۱۵۰)
🔺استاد شهیدی در جمعبندی این مسئله معتقدند: این روایت به لحاظ سندی تمام نیست و قاعده این است که به کراهت خواندن شعر حتی اگر شعر حقی باشد یا مراثی اهل بیت علیهم السلام باشد، ملتزم شویم. اینکه منظور از شعر تخیل است، مشکل را حل نمیکند، چون اولا بسیاری از اشعار در مراثی ائمه و مدح ایشان مشتمل بر نوعی تخیل است، و ثانیا شعر در عرف به معنای کلام منظوم است. (یعنی لازم نیست حتما مشتمل بر تخیل باشد تا به آن شعر گفته شود.) اما ما معتقد هستیم که در زمان ما عنوان ثانویای شکل گرفته و اگر ما ملتزم به کراهت خواندن هرگونه شعری شویم، در معرض تضعیف شعائر اهل بیت علیهم السلام قرار میگیریم، چرا که این شعائر متقوم به خواندن شعر شدهاند. (درس صوم، سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، جلسه ۵۵)
@Hadith1398
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
🔹اینک با ماه رمضان خداحافظی می کنیم همچون خداحافظی با کسی که فراقش برای ما دشوار است و رفتنش ما را دچار اندوه و وحشت میکند و عهدی نگه داشتنی و حرمتی رعایت کردنی و حقی گزاردنی را بر ما لازم میکند. پس میگوییم: سلام بر تو ای بزرگترین ماه خدا و ای عید دوستان خدا...
🔸فنحن مودعوه وداع من عز فراقه علینا و غمنا و اوحشنا انصرافه عنا و لزمنا له الذمام المحفوظ و الحرمه المرعیه و الحق المقضی فنحن قائلون: السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه...
🔗از دعای ۴۵ صحیفه سجادیه
@Hadith1398
📝نگهداری از سگ در خانه
🔻در کتاب کافی، بخشی با عنوان «باب الکلاب» وجود دارد که در آن روایاتی درباره سگ ذکر شده است. در روایتی آمده که از امام صادق (ع) درباره نگهداری از سگ در خانه سوال شده و ایشان نهی کردهاند. حتی در برخی از نقلها آمده است که کسی در خانه سگ نگه دارد، به اندازه یک کوه از اعمالش کم میشود.
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنِ اِبْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: مَا مِنْ أَحَدٍ يَتَّخِذُ كَلْباً إِلاَّ نَقَصَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ عَمَلِ صَاحِبِهِ قِيرَاطٌ.» «عَنْهُ عَنْ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْكَلْبِ نُمْسِكُهُ فِي الدَّارِ قَالَ لاَ.» (کافی، ج۶، ص۵۵۲)
🔹البته در برخی از نقلها نگهداری سگ مکروه عنوان شده است؛ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: يُكْرَهُ أَنْ يَكُونَ فِي دَارِ الرَّجُلِ اَلْمُسْلِمِ الْكَلْبُ. (همان)
در کلمات فقها مکروه با حرام متفاوت است، اما درباره اینکه در روایات، مکروه مقابل حرام است، یا اصلا به معنای حرام باشد و یا جامع بین مکروه و حرام مصطلح باشد، بین محققین اختلاف وجود دارد.
🔸با این حال در روایات برخی از سگها استثنا شدهاند. بهعنوان نمونه سگ برای شکار یا نگهبانی از گله از این موارد هستند.
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَقِيلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ : لاَ خَيْرَ فِي الْكِلاَبِ إِلاَّ كَلْبَ صَيْدٍ أَوْ كَلْبَ مَاشِيَةٍ. (همان)
در کلمات برخی از فقها توله سگ (جرو) که قابلیت تعلم داشته باشد نیز به این موارد اضافه شده است. (نک: الروضة البهیة، ج۲، ص۱۷۳)
🔻در برخی روایات نیز برای برخی از سگها در صورت خسارت به آنها دیه مقرر شده است.
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : فِيمَنْ قَتَلَ كَلْبَ الصَّيْدِ قَالَ يُقَوِّمُهُ وَ كَذَلِكَ الْبَازِي وَ كَذَلِكَ كَلْبُ الْغَنَمِ وَ كَذَلِكَ كَلْبُ الْحَائِطِ. (کافی، ج۷، ص۳۶۸)
🔹آیتالله شبیری زنجانی در پاسخ به استفتایی درباره نگهداری از سگ گفتهاند: «بر اساس روایات متعدد، نگهداری سگ برای تفریح کراهت شدید دارد و از جمله صفات زشت محسوب میشود و اگر موجب ترس یا اذیت دیگران شود و یا عرفا ترویج مظاهر کفر باشد، جایز نیست.»
🔸آیتالله سیستانی درباره این مطلب گفتهاند: «نگه داشتـن سگ در منزل مـسکونی کراهـت دارد، بلکه نگهداری آن در منزل معمولاً موجب محذور شرعی در رعایت طهارت و نجاست شده و گاهی نیز به باطل شدن نماز میانجامد.» آقای سیستانی همچنین خرید و فروش سگهایی را که افراد برای آوردن در خیابان و خانه از آن استفاده میکنند، مجاز ندانسته، اما پذیرفتهاند که شخص حق بهرهبرداری از آن را دارد و میتواند در ازای گرفتن پول، دست از حقش بردارد و آن سگ را به دیگری بدهد. (الفقه للمغتربین (فتاوای آیت الله سیستانی برای غرب نشینان)، ص۱۹۹)
🔹آیتالله خامنهای نیز در جواب به استفتایی ضمن پذیرفتن نگهداری از سگ برای اغراض عقلایی گفتهاند: «اگر گربهاى را برای سرگرمی در منزل نگهداری میكنند، این را نمىگوييم حرام است؛ امّا دربارهى نگهدارى از سگ در خانه روایت داریم: «در خانهاى که سگ نگهداری میشود ملائکه حضور پیدا نمیکنند.» (نهضت حفظ محیط زیست، ص۱۲۴)
@Hadith1398