eitaa logo
سبعه ابحر
146 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
34 فایل
ـ✨﷽✨ـ 😍تو فقط لیلی باش(رمان واقعی) @WomanArt 💡استاد می‌گفت(متن‌کوتاه) @RezgheSoty 📀صوت رایگان مزاج شناسی @Zendegi_Bakhsh 💟منِ دیگرِ ما @manedigarema 💌نسل ظهور @manedigaremaa ☂طب اسلامی کودکان @tebeslami_koodakan ارتباط: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۴۷۳ سلام بنده در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شدم😌😌 سه برادر و پنج خواهر که همه الحمدالله تحصیل کرده و با ایمان هستن😍😍 خواهر آخری من به قولی خدا خواسته بود😊 که حدود ۱۵ سالی از من کوچکتر هست☺️ موقعی که مادرم باردار شدن دوتا از برادرام ازدواج کرده بودن، و وقتی ما متوجه شدیم مادر باردار هست که دیگه تقریبا آخرای بارداریشون بود و زهرا خانم می خواست به جمع ما اضافه بشه😘 دخترا خیلی خیلی خوشحال بودن ☺️ ولی پسرا کمی ناراحت😟 فامیل هم از عمه و خاله گرفته تا دیگران همش میگفتن این بچه میخواد چی بشه نمیدونم، 🧐اگه ناقص باشه و به دنیا بیاد چه میکنید😳 بعضی ها میگفتن احتمالا ناقص العقل بدنیا بیاد یا خیلی زشت☹️ مدام به مادرم میگفتن سن بالا باردار شدی، میخواستی چکار! بچه سالمی نمیشه و از این حرف‌ها😕 دلم به حال مادرم میسوخت😢 که چه طعنه و حرف و حدیث ها رو تحمل کرد البته این رو بگم مادرم خانم صبوری بود و هیچ وقت توی زندگی به حرف دیگران گوش نمیدادو توجه نمیکرد🤩🤩 خواهرم به دنیا آمد زیبا و آرام😘 البته آرام بودنش بیشتر بخاطر قرآن و نماز شبی هست که مادرم میگفت حتی یک شب نبود که نخوانده باشم🤲 دو سه ساله بود که تقریبا جزء ۳۰ قرآن رو بلد بود. مادر میگفت زمان بارداری و شیردهی خیلی این سوره ها رو خواندم☺️ خواهرم با نوه خانواده که دختر برادرم بود تقریبا چند ماهی فاصله داشتن☺️ خواهرم بزرگ و بزرگ شد در مدرسه عالی و شاگرد اول بود، در اجتماع و همه جای شهر ما صحبت از اوست، و اکثرا او را میشناسن ، در کنکور رتبه بسیار عالی آورد 😊 زمان قبول شدنش در چند جای خیابان های بزرگ شهر نام اونو زدن و همه خوشحال بودن که از شهرشون یک نفر رتبه عالی در کنکور آورده🌷🌷 زبان انگلیس رو به خوبی صحبت و تدریس میکنه😊 او باعث افتخار خانواده و فامیل شده😍 حالا همه جا سخن از موفقیت و پیشرفت او هست 🌼 فاصله سنی خواهر و مادرم تقریبا ۴۳ سال هست ولی مادرم همیشه روحیه شاد و جوانی دارن حتی الان الحمدالله، و این رو مطمئن هستم بخاطر این هست که مادرم هیچ وقت چشم و هم چشمی نمیکرد، حسرت زندگی دیگران رو نمیخورد، عاشق بچه ها و پدرم بود و همه اینها رو با عمل به ما نشان میداد تا ما در آینده استفاده کنیم و در زندگی به کار بگیریم😍 من در عمل دیدم نه سن و نه موقعیت اجتماعی و اقتصادی، برای بچه دار شدن مهم نیست😌 خانواده ما از نظر مالی متوسط بود☺️اینجوری نبود که همیشه بهترین چیزا و غذاها رو بخوریم و یا داشته باشیم، این جور که بزرگ شدیم همیشه قانع بودیم الان خودم نزدیک ۱۰ سال هست ازدواج کردم هیچ وقت نگفتم ندارم و نیست و زندگی رو بر خودم و همسر و فرزندانم سخت و تلخ نکردم. من دوفرزند ۸و ۴ ساله دارم بخاطر ادامه تحصیل و مسائلی که برام پیش آمده بود بچه دار نشدم، که اشتباه بزرگی بود😢😢😢 اما آرزوی بچه های زیادی رو دارم🤲 ان شاءالله همگی از خدا مهربونمون بخواهیم که توانایی مادری کردن واقعی با مهربانی، با ایمان ، و دلسوز و همراه و..... رو بهمون بده تا بتوانیم سربازهای خوبی برای امام زمانمان بزرگ کنیم🤲 و همیشه در نظر داشته باشیم که خدا خودش صاحب ما هست میداند چکار کند، فقط بسپارید به خودش و هیچ وقت نگید فلانی این رو گفت و یا سنم بالا رفته😞 موقعیت اقتصادی اجازه نمیده... مطمئن باشید سلامتی و روزی دست خدای مهربون هست و فقط از او بخواهیم و حرف دیگران هیچ اهمیتی نداشته باشه😊 امیدوارم همه اونایی که دوست دارن فرزند دار بشن خدا بچه سالم و صالح بهشون عنایت کنه🤲 و بنده و همه اونایی رو هم که منتظر فرزندان بیشتری هستن یاری و کمک کنه ان شاءالله 🌺🌺 التماس دعا کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۴۸۶ هر چقدر زندگی رو راحت بگیرین زندگی براتون شیرین تر میشه و شیرین کردن زندگی طبق فرمایش حضرت اقا از واجبات و وظایف ما خانم هاست. من ۱۶ سالم بود که با همسرم که ۲۱ سالشون بود عقد کردم 🙂 دختر یک پزشک هستم و همسرم طلبه هستن، اون زمان که ما باهم عقد کردیم همسرم فقط طلبه بودن و کار نداشتن مادرم اون زمان سر خواهرم باردار بودن ما ۴ تا بچه بودیم ۳ تا خواهر که یکی تو راه بود و یه برادر😁 شرایط مالی خیلی خوبی نداشتیم اما با همون حال توکل به خدا کردیم و ازدواج کردیم، واقعا واقعا اگر نیتتون خالص باشه خدا راه رو براتون هموار میکنه ما با همون وضعیت جهاز خریدیم یه جهاز معمولی رو به بالا که خیلی از وسایل زندگی های عادی امروزی رو نداشت. ۸ ماه عقد بودیم و تو ۱۷ سالگی من عروسی کردیم، بماند که تا همینجا کلی حرف من بابت ازدواجم تو این سن خوردم و چقققققد حرف مادرم خورد بابت اینکه حامله هست و داماد گرفته😑 چقد حرف بابت بیکار بودن همسرم و اینکه خونه مون هم اجاره ای بود نه موتوری نه ماشینی، چقد حرف که وضعیت بابام خیلی خوب نبود و ..... بماند که بعضی از فامیلا باهامون سرسنگین شدن و خلاصه بگم که ما بعد ازدواج خودمون همه چیمونو به دست آوردیم. و واقعا تنها چیزی که کمک کرد من تا اینجا بیام این بود که برام حرف مردم مهم نبود. تجربه هاشونو میشنوم اما در آخر کاری که درسته و بیشتر به صلاحه منه انجام میدم 😊 من یه سال و نیم بعد از ازدواجم اقدام به بچه دار شدن کردم و اینجا همچنان ما با شهریه طلبگی زندگی میکردیم (ناگفته نماند که خانواده من گاهی به من بابت بعضی از خرجام کمک میکردن ولی اونقدر نبود که اگر نباشه نشه زندگی کرد☺) و من ۱ و سال و نیم بعد از ازدواجم باردار شدم، تقریبا یک ماهم بود که فهمیدیم مادرم هم بارداره 😁😌🤭 با فاصله سنی ۲ سال حدودا با خواهر اخرم 😁 و بااااااااز حرف مردم وای داماد داری😐 وای دخترت بارداره کی کاراشو انجام بده 😐وای زشته چهل سالته😐 وای مگه حسودی 😐و ... و من تنها کسی بودم که واقعا از بارداری مادرم خوشحال بودم و به تنها چیزی که فکر نمیکردم سختی راه بود و واقعا به این اعتقاد داشتم که خدا کمک میکنه و در ضمن این موضوع فقط به خانواده خودمون مربوطه و حرف مردم واقعا مهم نیست. خدا وااااااقعا کمک کرد و من الحمدلله بارداری راحتی داشتم، به حدی که نیاز به کمک مادرم واقعا نداشتم، مادرم چون خواهر کوچیک داشتم و ویار داشتن اون یکی خواهرمم مدرسه ای بود برادرمم تو سن بلوغ بود، شرایطشون طبعا از من سختتر بود. که خدا دو نفر رو سر راهشون گذاشت. یه بنده خدایی که به خاطر ویارشون میومدن و براشون غذا درست میکردن و یه نفر هم که میومدن تو کارای خونه کمکشون میکردن. واقعا به طور معجزه واری دوران بارداری ما طی شد. که تو دوران بارداری من ۴ ماهگی و مادر ۶ ماهگی جفتمون اسباب کشی داشتیم که مادرم دوبار اسباب کشی کردن.😢 باز اونجا هم خدا به فکرمون بود و بازهم برامون از بنده هاش کمک فرستاد. زمان خرید سیسمونی که شد باز هم به خاطر اسباب کشی و اینا وضع پدرم خیلی خوب نبود (بگم که اگر وضع همسرم همچنان با شهریه طلبگی نمیگشت من این زحمت رو به پدر و مادرم نمیدادم و همینجا ازشون ممنونم ) خلاصه سیسمونی رو هم گرفتیم و فهمیدیم که هم بچه من دختره و هم بچه مادرم 🤩😍 خاله و خواهرزاده تازه خاله ای که از خواهرزاده یک ماه هم کوچیکتره 😍 گذشت و من ۸ ماهم بود که همسرم خداروشکر به شغلی دوستش داشت رسید و الحمدلله درآمدش هم خوبه😃 و واقعا این از برکت وجود دخترم بود واقعا درسته رزقشو با خودش آورد و من میگم که خونه ای که الان مادرم اینا توش هستن به خاطر شرایطش خیلی خوبه و اونم رزق خواهرم بوده 😇 الان دختر من یک ماهشه و خواهرم تقریبا یک هفته شه و واقعا یک انرژی دیگه ای تو خونه مون به وجود اومده واقعا زندگیامون که به خاطر کرونا یکنواخت و حوصله سر بر شده بود رنگ و رو گرفت.😍 ۱_احساسم اینه که پیوند بین من و همسرم با وجود دخترم واقعا محکمتر شده و ۲_ بیشتر همو میفهمیم و ۳_ واقعا به این اعتقاد پیدا کردم که حرف مردم رو فقط در حد تجربه شنیده شده بشنویم و در نهایت کار درست رو انجام بدیم ارامشمون خیلی بیشتره 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 مادرم عضو کانالتون هستن و میخوام از همینجا از مادرم و پدرم که از اول زندگی کمکم کردن تشکر کنم و به مادرم بگم که تو این راه ثابت قدم بمونه و اصلا ترس و ناراحتی ای به دلش راه نده که خودم تا ته کنارش هستم و دستشو میبوسم. و بابت کم کاری هام میخوام که منو حلال کنه ممنونم 🥰 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
هر چقدر زندگی رو راحت بگیرین زندگی براتون شیرین تر میشه و شیرین کردن زندگی طبق فرمایش حضرت اقا از واجبات و وظایف ما خانم هاست. من ۱۶ سالم بود که با همسرم که ۲۱ سالشون بود عقد کردم 🙂 دختر یک پزشک هستم و همسرم طلبه هستن، اون زمان که ما باهم عقد کردیم همسرم فقط طلبه بودن و کار نداشتن مادرم اون زمان سر خواهرم باردار بودن ما ۴ تا بچه بودیم ۳ تا خواهر که یکی تو راه بود و یه برادر😁 شرایط مالی خیلی خوبی نداشتیم اما با همون حال توکل به خدا کردیم و ازدواج کردیم، واقعا واقعا اگر نیتتون خالص باشه خدا راه رو براتون هموار میکنه ما با همون وضعیت جهاز خریدیم یه جهاز معمولی رو به بالا که خیلی از وسایل زندگی های عادی امروزی رو نداشت. ۸ ماه عقد بودیم و تو ۱۷ سالگی من عروسی کردیم، بماند که تا همینجا کلی حرف من بابت ازدواجم تو این سن خوردم و چقققققد حرف مادرم خورد بابت اینکه حامله هست و داماد گرفته😑 چقد حرف بابت بیکار بودن همسرم و اینکه خونه مون هم اجاره ای بود نه موتوری نه ماشینی، چقد حرف که وضعیت بابام خیلی خوب نبود و ..... بماند که بعضی از فامیلا باهامون سرسنگین شدن و خلاصه بگم که ما بعد ازدواج خودمون همه چیمونو به دست آوردیم. و واقعا تنها چیزی که کمک کرد من تا اینجا بیام این بود که برام حرف مردم مهم نبود. تجربه هاشونو میشنوم اما در آخر کاری که درسته و بیشتر به صلاحه منه انجام میدم 😊 من یه سال و نیم بعد از ازدواجم اقدام به بچه دار شدن کردم و اینجا همچنان ما با شهریه طلبگی زندگی میکردیم (ناگفته نماند که خانواده من گاهی به من بابت بعضی از خرجام کمک میکردن ولی اونقدر نبود که اگر نباشه نشه زندگی کرد☺) و من ۱ و سال و نیم بعد از ازدواجم باردار شدم، تقریبا یک ماهم بود که فهمیدیم مادرم هم بارداره 😁😌🤭 با فاصله سنی ۲ سال حدودا با خواهر اخرم 😁 و بااااااااز حرف مردم وای داماد داری😐 وای دخترت بارداره کی کاراشو انجام بده 😐وای زشته چهل سالته😐 وای مگه حسودی 😐و ... و من تنها کسی بودم که واقعا از بارداری مادرم خوشحال بودم و به تنها چیزی که فکر نمیکردم سختی راه بود و واقعا به این اعتقاد داشتم که خدا کمک میکنه و در ضمن این موضوع فقط به خانواده خودمون مربوطه و حرف مردم واقعا مهم نیست. خدا وااااااقعا کمک کرد و من الحمدلله بارداری راحتی داشتم، به حدی که نیاز به کمک مادرم واقعا نداشتم، مادرم چون خواهر کوچیک داشتم و ویار داشتن اون یکی خواهرمم مدرسه ای بود برادرمم تو سن بلوغ بود، شرایطشون طبعا از من سختتر بود. که خدا دو نفر رو سر راهشون گذاشت. یه بنده خدایی که به خاطر ویارشون میومدن و براشون غذا درست میکردن و یه نفر هم که میومدن تو کارای خونه کمکشون میکردن. واقعا به طور معجزه واری دوران بارداری ما طی شد. که تو دوران بارداری من ۴ ماهگی و مادر ۶ ماهگی جفتمون اسباب کشی داشتیم که مادرم دوبار اسباب کشی کردن.😢 باز اونجا هم خدا به فکرمون بود و بازهم برامون از بنده هاش کمک فرستاد. زمان خرید سیسمونی که شد باز هم به خاطر اسباب کشی و اینا وضع پدرم خیلی خوب نبود (بگم که اگر وضع همسرم همچنان با شهریه طلبگی نمیگشت من این زحمت رو به پدر و مادرم نمیدادم و همینجا ازشون ممنونم ) خلاصه سیسمونی رو هم گرفتیم و فهمیدیم که هم بچه من دختره و هم بچه مادرم 🤩😍 خاله و خواهرزاده تازه خاله ای که از خواهرزاده یک ماه هم کوچیکتره 😍 گذشت و من ۸ ماهم بود که همسرم خداروشکر به شغلی دوستش داشت رسید و الحمدلله درآمدش هم خوبه😃 و واقعا این از برکت وجود دخترم بود واقعا درسته رزقشو با خودش آورد و من میگم که خونه ای که الان مادرم اینا توش هستن به خاطر شرایطش خیلی خوبه و اونم رزق خواهرم بوده 😇 الان دختر من یک ماهشه و خواهرم تقریبا یک هفته شه و واقعا یک انرژی دیگه ای تو خونه مون به وجود اومده واقعا زندگیامون که به خاطر کرونا یکنواخت و حوصله سر بر شده بود رنگ و رو گرفت.😍 ۱_احساسم اینه که پیوند بین من و همسرم با وجود دخترم واقعا محکمتر شده و ۲_ بیشتر همو میفهمیم و ۳_ واقعا به این اعتقاد پیدا کردم که حرف مردم رو فقط در حد تجربه شنیده شده بشنویم و در نهایت کار درست رو انجام بدیم ارامشمون خیلی بیشتره 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 مادرم عضو کانالتون هستن و میخوام از همینجا از مادرم و پدرم که از اول زندگی کمکم کردن تشکر کنم و به مادرم بگم که تو این راه ثابت قدم بمونه و اصلا ترس و ناراحتی ای به دلش راه نده که خودم تا ته کنارش هستم و دستشو میبوسم. و بابت کم کاری هام میخوام که منو حلال کنه ممنونم 🥰 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1