فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛒 اسپیناس ...
▫️▫️▫️به زودی زود
🔵 instagram.com/hyper.espinas
🏢 گراش | بلوار خلیج فارس به سمت لار | ساختمان طالب
#تبلیغات #فراگیر
🌿 #گپتریا: شفاخانهی عطرآگین آقای مدرسی
📸 مجید افشار
✍️ راحله بهادر
🎋 وارد مغازه که میشوی، بوی خوش ادویهجات و داروهای گیاهی مشامت را پر میکند. در یک فضای کوچک، از جلوی در مغازه تا روی قفسهها، زمین و پیشخوان، همه چیز با نظم چیده شده است. اینجا همه چیز پیدا میشود، از سنبلالطیب و عسل کوهی تا داروهای بستهبندیشدهی گیاهی. اسم عطاری آقای حاج محمدعلی مدرسی، «شفا» است؛ باغ کوچکی از گل و گیاهان خشکشدهای که شاید شفای دردی باشد.
📌 ما میهمان یکی دیگر از بزرگترهای شهرمان هستیم تا از زندگی و کارش بگوید.
🔻 از تجارت در بحرین ...
▫️ رایحهی رنگارنگ و دوستداشتنی مغازه در حرفهای آقای مدرسی میپیچد و او داستان کوتاه زندگیاش را به گویش گراشی برایمان تعریف میکند.
▫️ حاج محمدعلی متولد سال ۱۳۲۹ است و هفتاد و چهار سال سن دارد. پنج دختر و یک پسر دارد که همگی ازدواج کردهاند. پسر و پدر در یک خانه با هم زندگی میکنند و پسرش به کار دیگری مشغول است.
▫️ حاج محمدعلی از قدیمیهای کار و تجارت در بحرین است و اینجا خاطراتش بوی دریا و صدای امواج و داغی آفتاب جِنگ تابستان را میگیرد و ما را با خودش به جوانیهایش میبرد و سالهایی که با امکانات کم، کار و رفت و آمد در غربت بسیار سخت بوده است. میگوید مدت چهل سال با حاجتقی حسینی در بحرین کار میکرده است. تجارت میکردند و همه چیز خوب پیش میرفت. تا اینکه اوضاع بحرین سخت شد و مجبور میشود مغازه را جمع کند و با ضرر مالی زیاد به ایران برگردد. حاج محمدعلی میگوید: «از ایران مبلغ هنگفتی پول به بحرین فرستادیم و بدهکاری کل بازار را دادیم. چکی که از طرفمان داشتیم هم وصول نشد و به ایران برگشتیم.»
▫️ قبل از انقلاب با شرکت مینو ایران کار میکرد و تنقلاتی مثل چیپس و پفک میخریدند و بعد از انقلاب به خاطر سختگیریهایی که دولت بحرین برای رابطه با ایران داشته، با سنگاپور تجارت میکنند. تا آن مشکل مالی اتفاق میافتد و حاجمحمدعلی به ایران برمیگردد و کار تازهای را شروع میکند.
🔻 تا عطاری در گراش
🌿 او سررشتهای برای شروع کار عطاری نداشته است، اما مثل بسیاری از گپتریا که از بیکاری بیزار هستند و دوست دارند همیشه وقتشان با کار و تلاشی بگذرد، مغازهی عطاری را راه میاندازد. سیزده سال است عطاری شفا را دارد و مشتریهای متنوعی میآیند و میروند. مغازهی کوچک او در خیابان امام، روبهروی پاساژ صادق قرار دارد.
✔️ حاج محمدعلی میگوید: «بیکاری مریضی است و به خاطر سن بالا و بیکار نبودن، این مغازه را میگردانم. عطاریام کوچک است اما به خاطر سن بالا بیشتر از این از ما برنمیآید.»
▫️ ساعات کار مغازه طولانی است. صبحها مغازه را از ساعت هشت و عصرها از ساعت چهار باز میکند. مسجد رفتن از کارهای روزانهی او است و در برنامههای انقلابی، هر جا در گراش برگزار شود، شرکت میکند.
💠 حاج محمدعلی هم در انجام کار خیر سهمی دارد و برای کار خیر از سود زیاد برای خودش چشمپوشی میکند. او عضو هیئت امنای موسسهی امام علیابن ابیطالب (ع) و جزو خیرین گراش است. کار خیر در گراش به هزار طرح و رنگ است و ثمرهی سالهای دراز کار و زندگی در آن سوی آبها. او هم معتمد چند نفر از خیرین گراشی است که از کشورهای حوزهی خلیج فارس برای انجام این کار نیک برایش پول میفرستند. او وسایل و مواد غذایی ضروری برای نیازمندان بومی را از بین اجناس مغازهی خودش با سود کمتر نسبت به بازار بستهبندی میکند و به آقای مهیایی، عضو دیگر این موسسهی خیریه، میسپرد تا در بین آنها توزیع کند.
▫️ گفتگوی ما با همراهی یکی از دوستان آقای مدرسی که مهمان او است به پایان میرسد. از مغازه که بیرون میآییم انگار لباسمان هم بوی باغ کوچک او را گرفته است و عطر عطاری شفا برای ما به یادگار میماند.
🔻 #گفتگو و عکسهای بیشتر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147623
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 نوریه بلبل
#تابستان #تروخشک #درخت
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۷۶
سپیده دمیده بود ولی سیاهی غمانگیز مرگ گلبست بر مرد عاشق سایه افکنده بود. هر دو نگاهی به دوردستها داشتند. افراز به چادر خود رفت و بعد از اندکی بیرون آمد و جهانگیر را صدا زد. به محض اینکه جهانگیر رو برگرداند، افراز تفنگی را که در دست داشت به طرف او انداخت و گفت: «این حق توست.»
جهانگیر تفنگ را در هوا قاپید. تفنگ را مایل نگه داشت تا آن را ببیند. به محض اینکه تفنگ را شناخت منقلب شد. تفنگ را به سینه خود فشرد و بیاختیار اشک از چشمانش جاری شد. تفنگ را زیر بینی خود نگه داشت. هنوز بوی دستان گلبست را میداد. چشمش به قلمکاریهای ظریف لوح نقرهای که به دو طرف قنداق زده بودند افتاد، گویی آن استاد ماهر قلمکار میدانست این تفنگ معشوقهای است که روزگاری به عاشق خود میرسد.
افراز برای لحظاتی نمیتوانست چشم از جهانگیر بردارد. او چرخشهای تفنگ را در دست جهانگیر میدید. او شاهد تلفیق آهن و قلب بود. آهن سردی که از دستان گرم معشوق حکایتها داشت.
بعد تفنگش را برداشت و به سوی آسمان شلیک کرد و گفت: «بلند شوید تنبلها. حرکت میکنیم. چادرها را جمع کنید. یالله سریع.»
روز به نیمه رسیده بود. بانوی تابناک عالم هستی خرامانخرامان خودش را به بالای سر مردان جنگی کوهستان جنوب مرکزی ایران رسانده بود. مردان جنگی طاقت این نور پرفروغ را نداشتند و خسته و کوفته به زیر سایهی قطعه سنگی پناه بردند. بعد از مدتی استراحت، افراز داد زد: «ارغوان، ارغوان.»
- بله افراز.
- چقدر راه آمدهایم؟ کی میرسیم به قرارگاه؟
- اگر کوههای مجاور را دور بزنیم، دو روز دیگر. ولی اگر بزنیم به کوه و شب را اطراق کنیم، فردا عصر میرسیم به پایگاه. بعدش کجا میرویم؟ طرف شیراز یا قلعه مزیحان؟
- هیچکدام. اول باید برویم فیروزآباد تا بار و گاری را سبک کنیم. بعد میرویم قلعه مزیحون. بعد میرویم به اطراف شیراز.
شنیدن این سخنان، جهانگیر را ناراحت به فکر فرو برد. او از افراز خواسته بود که ابتدا سری به گراش بزند و جانشینی برای خود انتخاب کند و بعد از مدتی به افراز ملحق شود. ولی افراز مخالف بود. او به جهانگیر گفته بود که این خواستهی گلبست است. امانتی در نزد خود دارد که باید به او تحویل دهد.
فردای آن روز، هنگام عصر، وقتی به پایگاه رسیدند، جهانگیر از دیدن چند گاری سر پوشیده و سی چهل تفنگچی متعجب شد و هنگامی که به جمع اردوگاه پیوستند، مرد جوانی که لباسهای فاخر بر تن داشت، رو به افراز داد زد: «تو سیزده روز است که از اینجا رفتهای. ما طبق دستور باید هرچه زودتر این بارها را تحویل میدادیم. این فرمان فرمانفرما قوام است.»
افراز در جوابش گفت: «تو چرا تمرگیدی؟ چهل تا سوار در اختیار داری. میخواستی بروی.
مرد جوان گفت: «من این تاخیر طولانیمدت را به قوام گزارش میکنم.»
افراز هم گفت: «هر غلطی که خواستی بکن. من از قوام دستور نمیگیرم، از ارباب قوام دستور میگیرم.»
دو هفته طول کشید که این کاروان ابتدا به فیروزآباد برسد. آنها بستههایی را از گاریها به خوانین قشقایی تحویل دادند و بعد الباقی را نیز به قلعه مزیحون بردند. بلافاصله پس از آن، جهانگیر و افراز و پنج تفنگچی دیگر به تاخت به طرف شیراز راندند و بعد از چند روز به نزدیکی شیراز رسیدند. اما بر خلاف انتظار جهانگیر، وارد شیراز نشدند و به طرف شرق شیراز به سوی کوههای ارسنجان اسب تاختند. در تمامی سفر، این دو یار قدیمی در کنار هم بودند و فرصتی بود برای مطرح کردن هزاران سوال در مورد گذشته. اما جهانگیر سوالهای جدیدی هم در ذهن داشت. او در دل، موفقیتی را که افراز به آن رسیده بود، تحسین میکرد و هر بار کارهای افراز در نظرش مرموزتر میآمد.
تا این که روزی جهانگیر از افراز پرسید: «افراز، تو خیال نداری که به من بگویی این جاها چه خبر است؟ تو چکارهای که فرمانفرمای شیراز را به هیچ حساب نمیکنی؟»
افراز خندهای بلند از ته دل سر داد: «نه، نه. گفتنی نیست. خودت میبینی. باید صبور باشی.»
بعد برای اینکه ذهن جهانگیر را منحرف کند گفت: «حالا تو بگو. چرا سر از گراش درآوردی؟ از ده ما که خیلی دور بود.»
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✅ استخدام در آبشار اندیشه
▫️موسسه آبشار اندیشه که از سال ۱۳۸۳ در زمینههای ورزشی، فرهنگی و گردشگری فعال است برای تکمیل کادر مدیریتی خود از یک نفر آقا به عنوان معاون اجرایی دعوت به همکاری میکند:
🔻شرایط متقاضیان
۱- دارای مدرک دانشگاه کارشناسی یا بالاتر ترجیحا در رشتههای مدیریت
۲- آشنایی با امور مالی
۳- دارای کارت پایان خدمت نظام وظیفه
۴- روابط عمومی مناسب و ترجیحا دارای سابقه فعالیت اجتماعی
۵- نداشتن رابطه کاری و استخدامی با نهادهای یا مراکز دیگر
🔻متقاضیان برای تعیین وقت مصاحبه و یا دریافت اطلاعات بیشتر، رزومه خود را به شماره 09172485010 ارسال کنند.
📍نشانی : گراش - بلوار شیخ احمد انصاری - فرهنگسرای آبشار اندیشه
#بازارکار #فراگیر
🏔 نوره نظامی از فتح اشترانکوه میگوید
🎒 نوره نظامی، ورزشکار گراشی، همراه با تیم کوهنوردی ستاره شمالی لارستان موفق به صعود به قله سَنبُران در بلندیهای اشترانکوه لرستان شد. بدین ترتیب، نوره نظامی سابقهی کوهنوردی را نیز به کارنامهاش که شامل ورزشهای همچون بسکتبال، بدنسازی و پرورش اندام، آمادگی جسمانی و ایساتیس بود، افزود. او در حال حاضر رییس هیأت آمادگی جسمانی و نایب رئیس هیات دو و میدانی گراش است.
📌 به گزارش حمزه حسینی، رئیس هیات کوهنوردی گراش، نوره نظامی اولین صعود خود را به همراه تیم ستاره شمالی لارستان به سرپرستی حسین صادق بهاری به قله سَنبُران اشترانکوه با موفقیت انجام داد. این قله به ارتفاع ۴۱۵۰ متر، مرتفعترین قله رشته اشترانکوه است که با قرار گرفتن در قلب رشته کوه زاگرس، لقب رفیعترین قله این ناحیه را به خود اختصاص داده است و بعد از دنا و زردکوه، سومین رشتهکوه مرتفع زاگرس محسوب میشود. قله سَنبُران در شهر ازنا استان لرستان قرار دارد.
💬 نوره نظامی صعود خود را اینگونه گزارش میکند:
▫️ صعودی سخت اما دلچسب. کسانی که به سنبران صعود کردهاند از عظمت و سختی این قله شناخت کامل دارند و ارزش و اهمیت این قله را میدانند.
▫️ برنامه از روز دوشنبه ساعت ۴:۳۰ با حضور ۶ نفر شروع شد. پس از طی ۱۰۰۰ کیلومتر، حدود ساعت ۱۸:۳۰ به روستای تیان در دامنه رشته کوه اشترانکوه رسیدیم. شب در خانهای که از قبل سرپرست تیم آقای صادق بهاری هماهنگ کرده بود، استراحت کردیم.
صبح روز سهشنبه ساعت ۴:۳۰ پیمایش مسیر را از روستا شروع کردیم و پس از گذر از پناهگاہ گل گل حدود ساعت ۱۵:۰۰ به جانپناه چال کبود رسیدیم و شب آنجا ماندیم.
▫️ روز بعد با توجه به برف و یخزدگی مسیر، از ساعت ۸:۰۰ حرکت را به سوی قله شروع کردیم و از سمت چپ دهلیز یخزده با کلنگ و ایجاد مسیر در یخچال توسط سرپرست تیم، خود را به پاکوب تیغه سمت چپ دهلیز رساندیم و پس از رسیدن به بالای تیغه، مسیر صعب العبور یال سمت راست را قسمتی دست به سنگ و قسمتی پیمایشی پیمودیم. پس از عبور از دو شیب برفی، حدود ساعت ۱۲:۰۰ بر روی قله بودیم. پس از حدود نیم ساعت به سمت پایین حرکت کردیم و ساعت حدود ۲۳ به روستای تیان رسیدیم و شب استراحت کردیم و روز بعد به سمت لار حرکت کردیم.
▫️ در مسیر روستا تا پناهگاه گل گل چشمههای بسیار زیبا به نام چشمه گل گل دیده میشود. و قله سنبران مشرف به دریاچه زیبا و خوشرنگ گهر بود که حس خوبی به قله داده بود.
▫️ پیمایش این قله حدود ۲۴ کیلومتر و با شیبهای بسیار زیاد است که نیاز به حمل کوله سنگین دارد و آمادگی جسمانی بسیار بالایی را میطلبد.
🔻 خبر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147616
#ورزش #کوهنوردی
▪️🏔▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏠 خدمات درمانی در منزل شما
یا به قول گراشیها: هجّا خونه آدم نابه ...!
💊 مرکز سلامت ارائه دهنده انواع خدمات درمانی:
▫️ پزشکی : ویزیت ، نسخهنویسی و ...
▫️ پرستاری : تزریقات، وصل سرم، نمونه گیری آزمایشات، پانسمان، کشیدن بخیه و...
▫️ مامایی : ویزیت دورهای
▫️ فیزیوتراپی : ارزیابی و درمان مشکلات حرکتی
▫️ گفتاردرمانی : سنجش و برگزاری دوره گفتاردرمانی
🏠 در منزل شما🏠
✔️ با مجوز وزارت بهداشت از سال ۱۴۰۰ در خدمت شما همشهریان هستیم.
🔻 تماس و هماهنگی:
☎️ ۰۷۱۵۲۴۴۶۹۷۷
📱 ۰۹۰۵۰۲۹۳۹۰۳
🆔 instagram.com/salamat_gerash
🔻 درباره این مرکز در هفتبرکه بیشتر بخوانید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/134928
#تبلیغات #فراگیر
⛰ صعود محمدزاده و نوشادی به چهارمین قلهی مرتفع ایران
🏜 سعید محمدزاده و محمدامین نوشادی، دو ورزشکار گراشی، در اولین تجربهی صعود خود، قلهی هزار را فتح کردند. کوه هزار بلندترین قله جنوب ایران و استان کرمان است که در روستای بابزنگی بخش گلزار شهرستان بردسیر قرار دارد. کوه هزار چهارمین قله مرتفع ایران و مرتفعترین قله جنوب کشور است. ارتفاع این قله ۴۵۰۱ متر است.
این دو جوان گراشی که کوهنوردی حرفهای خود را به تازگی شروع کردهاند، هدفشان را صعود به قلههای طرح سیمرغ عنوان میکنند. طرح سیمرغ ۳۱ قله دارد که برنامهریزی این دو جوان گراشی صعود به ۳ تا ۴ قلهی آن برای امسال است.
🪽 طرح ملی سیمرغ از سال ۱۳۹۵ به عنوان یک طرح ملی و اقدام توسعهگرا در صنعت گردشگری کوهستان با نام «سیمرغ کوههای ایران» مورد تصویب قرار گرفت. این طرح شامل صعود به بلندترین قلههای همه استانهای کشور میشود. درباره این طرح در سایت فدراسیون کوهنوردی ایران بیشتر بخوانید.
👨🏻 محمدزاده و نوشادی سابقهی ۱۲ سالهی کوهنوردی و طبیعتگردی در کوههای منطقه و اطراف گراش دارند، اما این فعالیتهای ورزشی بیشتر به صورت تفریحی بوده است.
🔻خبر و تصاویر محمدزاده از این صعود در سایت هفتبرکه:
☑️ https://7berkeh.ir/archives/147670
#ورزش #کوهنوردی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 عیش بازی گراشیها در اوز
▫️در آستانه عید قربان اقامتگاه بومگردی نریمان اوز ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ در شب گراش محل نمایش آیینهای سنتی و بازیهای محلی گراش بود.
▫️گروه هنری سیاه چادر و انجمن حافظان محیط زیست گراش در این شب بخشهای از مراسمهای طبق برده، حنابندان، داربازی، برنش و بازی خرتپلو را به صورت نمایشی اجرا کردند.
▫️هتل و رستوران نریمان اوز قرار است در هفتههای آینده میزبان شهرها و روستاهای دیگر جنوب فارس باشد.
🎞 ویدیو سعید رجایی از شب گراش را در اینستاگرام ببینید:
https://www.instagram.com/reel/C8HgYB0ts6P
#فیلمخانه #عیش #میراث_فرهنگی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
😷۱۷ بیمار تب دنگی از بیمارستان مرخص شدند.
📌 به گزارش وبدا، از زمان شیوع تب دنگی ۲۱ نفر مبتلا در بیمارستان گراش بستری شدند که با ارائهی خدمات مطلوب تیم درمان ۱۷ نفر از این افراد مرخص شدهاند و ۴ بیمار دیگر همچنان تحت درمان هستند.
▫️دکتر سمیعی رئیس بیمارستان گفت در بازدید کارشناسان مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، آنها ضمن ابراز رضایت از خدمات مناسب بیمارستان به بیماران مبتلا، از تلاش پرسنل بیمارستان به ویژه دکتر محمدهادی مطلبی متخصص بیماریهای عفونی تشکر کردند.
⚠️ این بیماری بیشتر با ورود برخی مسافران از کشورهای حوزهی خلیجفارس مشاهده شده است اما اگر این علائم را دارید سریعا به مرکز درمانی مراجعه کنید: تب، سردرد، دردهای عضلانی و استخوانی و وجود خونریزی.
#خبرک #وبدا
▫️🏥▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh