eitaa logo
𝒲𝒾𝓏𝒶𝓇𝒹𝒾𝓃𝑔 𝒲𝑜𝓇𝓁𝒹. 𝑅𝒫
476 دنبال‌کننده
230 عکس
161 ویدیو
17 فایل
خوش اومدید به "دنیای اجرای تخیلات نانوشته..." رول پلی کامل هری پاتر، هاگوارتز و جامعه جادوگری بریتانیا
مشاهده در ایتا
دانلود
و این بود پایان آنها پایان رفاقتشان دوستیشان پایان ..عشقشان آنها زندگی کردن سخت زندگی ای سخت و پر از درد و پشت سر گذاشتند ولی بهترین زندگی رو داشتند چرا که عالمی در حسرت زندگی شان زندگی کردند چون ها عاشق بودن هری دلت برای مرده ها نسوزه برای زنده ها بسوزه مخصوصا اونایی که بدون عشق زندگی میکنند ولی آنها زندگی کردند با دوست داشتند حالا تنها چیزی که ازشون مونده تون گیتار خاکی مشکی با سیم براقش کنار خرابه هاست همون گیتاری که روزی در همین حیاط باهم خوندن و باهاش رقصیدن روزگار عجیبی است هر روز به دنیا میایم و هر روز می‌میریم هربار که دلی شکسته میشه یا لبخندی از ته دل روی لب میاد این هم پرده ای بود از این تائاتر خاص شبتون بخیر
۶ مهر ۱۴۰۳
برای آخرین بار قلم سرنوشت آخرین نوشته خودش رو حک میکنه داخل یه دفتر خاک خورده و قدیمی با دیوار های رنگ و رو رفته و پنجره ی شکسته نور مهتاب به داخل میخوره و جغدی که داخل اتاق دور از سر و صداهای بیرون انتظار میکشه با وزش باد دفتر خاطرات ورق میخوره نوشته هایی از جنس احساس و نقاشی های به اصطلاح آماتوری که کشیده شده اوه خیلی حیف شد انگار فقط یک صفحه واسه نوشتن مونده و مجبورم به همین بسنده کنم دفتر خاطرات عزیز . انگار آخرین باره که میتونیم با هم دیدار کنیم اون پسر 11 ساله که همه با بهت بهش نگاه میکردن و اسمشو صدا میزدن حالا دیگه بزرگ شده در حدود 20 سال زندگیم به اندازه 80 سال ماجراجویی رو تجربه کردم و مهم تر از اون اینکه ...همراه دوستام تجربش کردم بیشتر آدما بوگارتی شبیه به مرگ رو در ذهنشون دارن اما باورت نمیشه اگه بگم اون یه هدیست که تا وقتی تجربش نکنی نمیتونی اینو درک کنی به هر حال با مرگ راه من تموم نمیشه تا وقتی حتی یک نفر هم باقی بمونه که منو یادش باشه من نمردم اما افسوس که... چند خط دیگه از اون دفتر کاهی باقی نمونده بود فکر کنم دیگه وقت خداحافظی باشه دوست قدیمی خداحافظی ای از جنس خاطرات و تا وقتی تو همراهم هستی هیچی رو فراموش نمیکنم دفترچه رو توی دستام فشار میدم و قلم پیر آخرین وظیفه خودش رو به اتمام میرسونه نور مهتاب شدیدتر از همیشه اون اتاق قدیمی و شلوغ رو پر میکنه پرده های سفید ضخیم نور رو در خودشون می‌میبلعن و در نهایت همه جا تاریک میشه به سمت تخته خواب میرم چشمام رو میبندم با امید فردا که زودتر بیاد اما آدما هیچوقت نمیدونن فردایی براشون خواهد بود یا نه
۷ مهر ۱۴۰۳
۲۶ مهر ۱۴۰۳
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۳ آبان ۱۴۰۳
درود و نور؛ بعد از گذشت چهار سال کنار همدیگه وقتشه باز دور هم جمع بشیم و به یاد بیاریم چی توی این چهار سال باهم ساختیم، چه خاطراتی داریم، چه روزایی که کنار هم بودیم با همه‌ی سختیا. امروز هم یکی ازون روزای سخته که ازتون میخوام مشغله هاتون رو کنار بزارین و چهارمین سال کنار هم بودنمون رو برای چند دقیقه هم که شده جشن بگیریم. پس خوش اومدین به تخیلات نانوشته. . فردا ساعت ۷:۳٠ شب .محل برگزاری. اطلاعات مهمانی-
۲۸ آذر ۱۴۰۳
۴ بهمن
دعوت نامه برای تمامی داوطلبان • -کت و شلوار ها، پیراهن ها و ردا های شیکتون رو از کمد در بیارید! "همگی شما" به کنفرانس در دنیای جادوگری دو شنبه ساعت '¹⁹:³⁰ دعوت شدید. موضوع: اعلام برنامه ها و سبک جدید رول تابستانه، شروع روند تحول و مدیریت به کمک شما، آغاز پیش ثبت نام ها " PV: @Helme_potter
۶ اسفند
۲۹ اسفند