20.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸اجرک الله یاٰ صاٰحـِبِ الزَّماٰن
🔸عَجـَّـلَ اللّٰه تَعــٰالیٰ فـَـرَجَهُ الشَّــریف
#کلیپ_روز_هفتم_محرم١٤٠١
#روضه_جانسوز
🌿 با حال مناسب گوش فرا دهید
#حاج_عباس_واعظی
#محب_الزهرا_سلام_الله_علیها
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🔰@hajabasvaezii
سفره ے این خٰانواده شیر مِیدان پَروَر است
قٰاسِم و اڪْبر ندارَد،اصغَرَش هم حیدر است
أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیـعِ الصَّغیرِ
🔰@hajabasvaezii
#شعر_توسل
آماده می شوم که فراهم کنی مرا
خرج عزای ماه محرم کنی مرا
آشفته ام؛ به سینه زدن عادتم بده
تا بین این صفوف منظم کنی مرا
فرموده ای که: "اشک شما مرهم من است"
اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا
آن قدر در طواف سرت گریه می کنم
تا پای نیزه، چشمه ی زمزم کنی مرا
اصلاً بعید نیست که در روضه خودت
همسایه رسول مکرم کنی مرا
روزی که اشک و خون تو در قتلگاه ریخت
می خواستی شهید محرم کنی مرا
@hajabasvaezii
#شعر_روضه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
یه باغبون خسته دل باغی پر از آلاله داشت
گُل های كوچیك و بزرگ شش ماه و سه ساله داشت
وقتی به باغش سر میزد دیگه غم و ماتم نداشت
با بودن یك باغ گُل چیزی تو عالم كم نداشت
اما یه روزی ناگهون قصد سفر كرد باغبون
همراه گُل هاغنچه ها پا زد به جای بی نشون
میرفت و روی دوش خود كوهی ز درد و غم كشید
تا كه یه روزی از روزا به دشت كربلا رسید
یه مشت حسود كینه دل میخواست آواره باشه
تو صحرای كربلا بی كس و بیچاره باشه
تو اون دیار بی كسی كه غافله بار رو گشود
بین گُلای باغبون یه غنچه ای شش ماهه بود
باغبون كربُ و بلا غنچه رو خیلی دوست میداشت
همیشه غنچه ی گُلو به روی سینش میگذاشت
از بس كه تشنه شده بود شبنم اشك رو میمكید
از سوز گرما و عطش جایی رو چشماش نمیدید
اون باغبون خسته دل غنچه رو در بغل گرفت
راهی شط آب شد و رو به سوی اجل گرفت
صدا میزد آی آدم آدما غنچه ی من بینظیره
اما اگه آبش ندید رو دست بابا میمیره
یه تیره دل یه بیحیا به دست خود کمون گرفت
تیر سه شعبه رو کشید حنجرشو نشون گرفت
یه خنده کرد به باغبون آروم آروم چشاشو بست
بغض رباب تو خیمهها ساکت و بی صدا شکست
باغبون از مرگ گلش رمق به زانو نداره
باید یه جوری تیر رو از حنجرش در بیاره
دیگه به گلخونه نرفت اومد به پشت خیمهها
دور از نگاه مادرش دور از چشای بچهها
با نوک خنجر آقامون سینه خاک و چاک میکرد
یواش یواش عزیزشو با گریه زیر خاک میکرد
@hajabasvaezii
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
تو خيمه ها غوغاييه همه به فکر آبن
تموم زنها اومدن تو خيمه ي ربابن
دلم اسیر چشاته
چشات به موج فراته
علی علی علی جان
اومدن و دور و بر گهواره رو گرفتن
از مادر بي رمقش شير خواره رو گرفتن
همه لالايي ميخونن مادر که شير نداره
همه ميگن کاشکي ميشد کمي بارون بباره
چرا همش بی قراری
باید که طاقت بیاری
علی علی علی علی جان
رقيه نازش ميکنه گريه نکن عزيزم
داداش کوچولو آب ميخواي از چشام آب ميريزم
گهواره رو تکون ميده بخواب گل بهارم
باگريه هاش ميگه خدا حيف که عمو ندارم
روقنداقش رد خونه
مادر لالایی میخونه
علی علی علی علی جان
وقتي رو دست زينبه علي کمي آرومه
نگاه مادرش ميگه ديگه کارش تمومه
وقتي زبون ميگردونه دور لباش ميسوزه
تاکه ميخواد ببوسدش لب بابا ميسوزه
ميخواست که تشنه نمونه به ظالما رو انداخت
وقتي که التماس ميکرد حرمله رو نميشناخت
بالای دل بی قراری
داره میمیره کنارش
@hajabasvaezii
#نوحه_سنگین
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
ای غنچه ی باغ نینوا
شش ماهه سرباز کربلا
گردیده پرپر. در خون شناور
آه و واویلا واویلتا
ای عندلیب خوش نغمهام
در التهاب عشق منی
کوچکترین سورهای ولی
روح کتاب عشق منی
تو مهر مظلومیت من
در انقلاب عشق منی
گرچه علی اصغر منی
تو حجت اکبر منی
گردیده پرپر در خون شناور
آه و واویلا واویلتا
ای کوفیان با من دشمنید
با کودک من اصغر چرا
ای حرمله دستت بشکند
تیر سه شعبه دیگر چرا
گر داده بودیدش آب هم
میمرداو تیر آخر چرا
یارب ببین خونین حنجرش
آخر چه گویم با مادرش
گردیده پرپر. در خون شناور
آه و واویلا واویلتا
ای لاله از هرم آه خود
آتش به کرب و بلا مزن
لبهای خشکت را از عطش
بر هم چنان ماهیها نزن
ای جوجه ی بیبال و پرم
بر دست من دست و پا نزن
با دست خود ای نیکو وشم
تیر از گلویت خود میکشم
گردیده پرپر در خون شناور
آه و واویلا واویلتا
✍ حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#واحد_تند
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
قبله ی من كربلاست، گوشه ی كوی حسین
خانه ی قلبم كجاست، برسر موی حسین
روی نیازم كجاست، روی حسین است و بس
خانه ی قلبم كجاست، گوشه ی كوی حسین است
سلطان عالمین
گویم باشور وشین
مولانا یا حسین
چشم من و غیر او، تا به ابد كور باد
چیست بهشتم فقط، دیدن روی حسین
مست شود عالمی، از نفسش تا ابد
هركه فقط جرعه ای، زد ز سبوی حسین
عشق مطلوب من
یار محبوب من
مولانا یا حسین
مادر او می برد، اشك عزادار را
اشك عزادار چیست، آب وضوی حسین
باز غریب است او،باز لبش تشنه است
سوخت لب زینب از، داغ گلوی حسین
گریه ی تو مرهم است، مرهم زخمش ولی
زخم علی اكبر است، زخم مگوی حسین
ماه زیبای من
سرو رعنای من
مولا تا یا حسین
@hajabasvaezii
#شور
مرغ باغ ملکوتم ای خدا
لونه دارم توی دشت کربلا
همیشه مسیر پرواز منه
حد بین دو تا گنبد طلا
پرچم سرخ حرمین قبله سرنوشتمه
تک تک اون نخلای بین الحرمین بهشتمه
ذکر شهادتین من حسین من حسین من ضیاءهر دو عین من حسین من حسین من
ذکر تو غرق هیاهوم میکنه
کربلات بهشتو محکوم میکنه
وقتی سینم میشه تنگ حرمت
منو سینه زنی آروم میکنه
من خونه زاده هیئتم ذکر حسین عبادتم
تا اشک من جاری میشه ملک میاد زیارتم
ذکر شهادتین من حسین من
تا دلم با غم تو هم قسمه
به خدا که هر روزم محرمه
تو دلم مثلث غم میسازم
خیمهگاه و قتلگاه و علقمه
دست نذارید روی دلم که خونه خونه به خدا
تا اسم کربلا میاد میشم دیوونه به خدا
ذکر شهادتین من حسین من
@hajabasvaezii