eitaa logo
نوای حاج عباس واعظی
1.2هزار دنبال‌کننده
823 عکس
662 ویدیو
24 فایل
نوای حاج عباس واعظی مداح و ذاکر اهل بیت(ع) از شهرستان تربت حیدریه ارتباط با ادمین کانال @AbbasVaezy110 @Ghasem_7679هماهنگی تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
بابا،بابا،بابا.... دلم بشکسته بود،بابا! غمین و خسته بود،بابا! دو دستِ کوچولویِ من به زنجیر بسته بود،بابا! *امشب شبِ رقیه جانِ،دلِ همه الان رفته خرابه...* نبودی، ببینی،به چشمام موجِ دریا رو نبودی،ببینی،چه جوری می زدن ما رو *بابا! دنبالم می دویدن،تازیانه هارو می چرخوندن،من یه دخترِ کوچولوم،آدم های گُنده سرم می ریختن...* نبودی،ببینی،چه زجری می کشیدم من تو صحرا، رو خارا،برهنه پا، دویدم من بابا،بابا،بابا.... دیگه بسه جدایی منو ببر بابایی دلم خون و رُخم زرده روزا گرم و شبا سرده سَرَم،چشمم،تنم گوشم،همه درده نیگاه کن،شده رخسارِ من نیلی یه باره می اُفتم،سرم گیج میره از سیلی *بابا!صورتِ منو نگاه کن چیکار کردن...* بابا،بابا،بابا.... نمونده دیگه سو به چشمای ترم، بابا! یا از ترس،یا از درد،شب از خواب می پرم، بابا! *خواب بود بچه،تو خواب دید بغل باباست،تا چشماش رو باز کرد دید خرابه است،بابا نیست...بهونه ی بابا رو گرفت.... نانجیبا می خواستن آرومش کنن،سر باباش رو گذاشتن تو یه طبق،تا از در خرابه وارد کردن،عمه ی سادات که فهمید چه خبرِ،بلند شد،دوید رفت جلوشون رو گرفت...چیکار می کنید؟نبرید این سر رو، می کُشید این بچه رو،خودم آرومش می کنم،برگردونید این طبق رو...آی حسینا! عمه سادات رو با تازیانه زدن...بی بی رو کنار زدن،این طبق رو بردن جلو...حسین... گفت: دیدم کنار ضریح، پیر زنی یه چیزی رو تو دستش گرفته بود،گریه می کرد،هی نشون میده به ضریح...بلند شد برِ.... گفتم:مادرجان! من داشتم نگاه می کردم،می تونم ازت بپرسم این چی بود؟یا چی می گفتی؟ شروع کرد گریه کردن،گفت:پسرم ما از عشایرِ ایرانیم،تو بیابون و دشتیم،خیلی وقت ها در اثر راه رفتن،پاهامون زخم میشه...کفِ پاهامون آبله میزنه،از گیاهان دارویی،چربی حیوانات،یه پماد داریم،میزنیم خوب میشیم.... گفت:وقتی داشتم می اومدم اینجا،شنیدم این دخترکوچولو پاهاش آبله داره،از همون پماد آوردم،داشتم می گفتم:قربونت بشم،پات خوب شده؟... ان شاءالله تو حرمش باشیم،همون حرمی که هنوز احساس می کنیم داره میگه: بابا... https://eitaa.com/HajAbasVaezii
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•چادر به سر که کرد... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چادر به سر که کرد دل خانواده رفت گویا که مِهر در شب تیره دمیده بود بعد از پدر به سینه او غم سپرده شد افسوس هر چه داشت به تاراج برده شد * بعید نیست اگه بگم امشب همه ی اهل بیت نظر می کنن به مجلس این سه ساله برا همشون عزیزه حالا این خانم با این چیزایی که گفتیم چه اتفاقی براش افتاده* حالا به روی خاک خرابه فتاده است طفلی که بیش از همه زخمی جاده است *گفتیم براش گوشواره خریدن، سینه ریز خریدن...* حالا نه گوشواره به گوش و نه سینه ریز بر سینه داغ خاطره ها را نهاده است *وای اون گوشواره ها کجا رفته؟...* دیده به گوش دختر شامی به چشم خود آن گوشواره ها که پدر هدیه داده است آن که به بوسه ی پدر از خواب می پرید *دختر کوچولو داری یا نه؟ نداشته باشی خواهر کوچولو داری یا نه؟ دیدی لااقل بچه کوچولو رو میخوان بیدار کنن چجوری بیدارش می کنن؟ گوش بده بعد اگه دلت شکست که میشکنه صدای نالتو بلند کن خودتو نشون بده...* آن که به بوسه ی پدر از خواب می پرید کارش به تازیانه و سیلی فتاده است *انشا الله که تا حالا ضربه محکم نخورده باشی بعد از این هم نخوری انشا الله ...* ازبس گرفته سیلی از او نور دیده را کم سو ترین ستاره این خانواده است *همه بچه کوچولو ها اهل جست و خیزن اهل شیطنتن... آهو بچه ها رو دیدی چطور جسته و خیز می کنن از این طرف به اون طرف...* روزی غزال خانه ارباب بود و حال زینب شده عصایش اگر ایستاده است این غصه اش نبود که دشمن مرا زد است تنها غمش همین شده بابا نیامده است با سر افتادم زمین آنقدر رَم کرد ناقه آخر افتادم حسین دست‌هایم بسته بود سعی کردم تا نیفتم آخر افتادم حسین *غیرتیا از اینجا برا هر بیتش ازتون عذر خواهی می کنم* درد من این‌ها نبود درد من این است که بی معجر افتادم زمین پهلویم آتش گرفت راستی بابا شبیه مادر افتادم زمین وای از بزم شراب دست تا رفت سمت خواهر افتادم زمین ای زجر! ای نامرد! از جانم چه می خواهی از سیلی ات افتاد دندانم، چه می خواهی خنده ندارد بر زمین افتادن یک طفل خاکی شده موی پریشانم، چه می خواهی صد بار گفتم بی حیا، دعوا ندارم من شرمی کن از چشمان گریانم، چه می خواهی چیزی نگفتم من، نزن این قدر با شلاق زخمم ز سر تا پا نمی دانم چه می خواهی جان مرا بر لب رساندی ای خدا نشناس از دست تو مرگ است درمانم، چه می خواهی خیلی تعصب بر عمو عباس دارم من کمتر بگو بد از عموجانم، چه می خواهی من دخترم نه مرد میدان، کم بزن فریاد ای زجر ای نامرد از جانم چه می خواهی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•عمه! مگه ما خونه نداریم؟... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از نفس المهموم و ریاحین الشریعه برات بگم: یه روز سه ساله ابی عبدالله کنار عمه جان دم در خرابه نشسته بود، یه سوالی کرد از عمه نمیدونم چه به دل بی بی اومد... رقیه صدا زد عمه جان! : این بچه ها دست پدر مادراشون رو گرفتن کجا دارن میرن؟ بی بی زینب سلام الله علیها فرمود: عزیز دلم! اینا دارن میرن خونه هاشون... رقیه یه نگاه به عمه جانش کرد عمه جان! مگه ما خونه نداریم؟ فرمود: چرا عزیز دلم! ما هم خونه داریم خونه ما مدینه است، قربونت برم... تا نام مدینه رو شنید یاد خاطره های خوشی که با بابا داشته افتاد یه نگاه به عمه کرد گفت: عمه! بابام کو؟ فرمود عزیز دلم بابات رفته سفر دیگه هیچ چی نگفت اومد داخل خرابه یه گوشه نشست، اونقده غصه و ناله کرد خوابش برد، پاسی از شب گذشت با عجله سراسیمه از خواب بیدار شد عمه! من بابامو میخوام... شاید خواب دیده نمیدونم... با گریه رقیه، بچه های دیگه و خانم ها همه گریه کردن، خرابه رو پر از شیون و ناله کرد، سر و صدا به گوش اون نانجیب رسید.. چه خبره این موقع شب این همه سرو صداست؟ خبر آوردن یزید دختر حسین بهونه بابا گرفته... یه نامرد گفت: سر باباشو براش ببرید آروم میشه... سرو آوردن تو طبق گذاشتن جلوش، عمه! من غذا نمیخوام رو پوش رو کنار زد سر بابا رو دید، هی بوسه به لبای بابا می زد هی پیشونی بابا رو می بوسید، هی میگفت: بابا! «یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ،» کی تو رو با خونت حنا بندونت کرده «یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! » کی منو یتیم کرده؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•حسین‌چهل روزه... و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج احمد و حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حاج آقای انصاری اینطوری روضه میخوندن رسیدن به یه جایی بی بی زینب بشیر رو صدا زدن.. بگین بشیر بیاد. بله بی بی جان. بشیر! اینجا کجاست؟ برا چی بی بی جان؟ میخوام ببینم دقيقاً اینجا کجاست..گفت: خانم جان! دقيقأ دو راهی کربلا و مدینه است. این ور میره کربلا این ور میره مدینه..بی بی حالش منقلب شد.می بینم بوی حسین داره میاد. بشیر ما رو ببر کربلا..اومدن تا رسیدن کربلا همه خودشون رو انداختن پایین، هر یکی کنار یه قبری نشستن. عمهٔ شما سیدا آمد کنار قبر داداش..* حسین چهل روزه غم چهل ساله دیدم حسین جان غم و اندوه دیدم ناله دیدم داداش نمیدونی چی به روزم آمد.داداش پاشو ببین مثل مادرت شدم..دادش ببین کمرم تا خورده..داداش اگه نامحرما اینجا نبود.حسینِ من یادته همینجا نشناختمت اگه حالا بلند شی نگاه کنی منو نمیشناسی مُردم داداش...کنار قبرا نشستن بی بی هم کنار مزار حسینه.. تو ای حس و حال ديدن رباب سرگردونه. چیه رباب؟ بی بی جان علی کوچولوی من کجاست؟ شش ماهه من کجاست؟..* گو رباب آید اصغرش اینجاست قبر او روی سینه ی باباست *دادش همه اومدن حسین جان از یکی سوال نکن شرمنده ام داداش رقیه جا مانده..* یاس ها را جوهر نیلی زدن بچه ها را یک به یک سیلی زدن *شب اربعین خودمون که نشد بریم صدا ناله ها مون برسه کربلا..* دیدی از نی دست خواهر بسته بود گوییا دستان حیدر بسته بود حبل، بر حبلُ المتین انداختن با لگد ما را زمین انداختن بابا معجرم رو با خودت بیار زَر و زیوََرم رو با خودت بیار حالا که داری میای اگه میشه داداش اصغرم رو با خودت بیار معجر ندارم عمو عباسم کجاست؟ خبر ندارم گریم گرفته آخه من یه چادری به سر ندارم *هی دست میکشه رو سر بابا..* چشام دیگه نمیبینه تا که تو رو نگاه کنم لبام دیگه جون نداره تا که تورو صدا کنم دلم میخواد سر تو رو بغل کنم داد بزنم از سر شب تا به سحر بابا بابا بابا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» چه شبا که رو پای تو با ذکر لالات خوابیدم امشب تو رو پاهام بخواب من واسه تو لالا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا یه وقتا نصفه شب میترسم از خواب میپرم فکر میکنم زجر اومده باز خدا خدا کنم بابا نبودی ببینی چجور موهامو می کشید هنوز سرم درد میکنه نمیدونم چیکار کنم *جانم شب اربعین اینجا رو کربلا کن از اربعین موندی اینجا رو کربلا کن* «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا جونم! نمیتونم راه برم و زخم پاهام تیر میکشه هی میخورم زمین بابا، چیکار با زخم پام کنم بابا! با دستای بزرگشون سیلی تو صورتم زدن بابا گوشم درد میکنه دستای سنگین عدو ردش رو صورتم نشست یه جوری زد منو بابایی دندونم شکست حس میکنم بابای من جا خوردی تا منو دیدی حسین.... خواب دیدم جان به جسم اطهرت برگشته تا که برخیزی به روی تل سرت برگشته «ای رقیه جانم قربون حرمت» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *دلاتون رفت خرابه روضه خون رقیه ناله بزن تا بگم...* خیلی خوش اومدی بابا به خونه ی خرابمون فدات که با سر، سر زدی به این دل کبابمون از زندگی سیر شدمو، بچه ام ولی پیر شدمو از غم دوریت باباجون ببین زمینگیر شدمو بابا سرم درد میکنه آخ کمرم درد میکنه از شدت گریه بابا چشم ترم درد میکنه *های های قربونت بدم که امروز این ناله ها میرسه خدمت ابی عبدالله...* باباجونم حس میکنم جا خوردی تا منو دیدی ممنونتم که اومدی ولی بابا دیر رسیدی به زخم من نمک زدنت چند نفری کتک زدن سرشارِ بغض علی و با کینه فدک زدن پنجه زدن موی منو تموم گیسوی منو کاشکی میشد که نبینی کبودی رو تنمو بابا! بابا ! یادت میاد تو مدینه وقتی دیدی معجرمو تو خونه امون وقتی دیدی چادر روی سرمو رو زانوهات نشستمو محو چشِ ترت شدم خنده به لب گفتی به من، شبیه مادرت شدم حالا شدم بیشتر شبیه مادرت بابا ببین روی کبودِ دخترت یه خواهشی دارم پدر خسته شدم منو ببر یه خواهش دیگه ام دارم یه چادری واسم بخر *همه این حرفا رو زدم برای این یه بند غیرتیای روضه....* بابا یه چیزی میگمو ازت میخوام صبور باشی این دفه من دق میکنم اگه ازم تو دور باشی *چی میخواد بگه که میترسه میگه بابا صبور باش..* پنجه سنگین عدو ردش رو صورتم نشست جوری کشیده زد منو بابایی دندونم شکست کشیده زد یهو دیدم تار میبینم بابا ببخش تو رو درست نمیبینم دست عدو بزرگتر از صورت من است یک ضربه زد تمام رخم را کبود کرد اصلا رقیه نه به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه میشود بگو تو خرابه بندم نکنند بیشتر از این گله مندم نکنند بابایی خیلی سرم درد میکنه بگو از موهام بلندم نکنن این پا برای دختر تو پا نمیشود مویی که سوخته گره اش وا نمیشود «یا حسین یاحسین یاحسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram