#شعر_روضه
#حربن_یزید_ریاحی
#شب_چهارم_محرم
حرم آنکه راه تو سد کردهام
در حق طفلان تو بد کردهام
کودکان تو ز من ترسیدهاند
از صدای من به خود لرزیده اند
با نگاهم زار و حیران میشوند
زود پشت خیمه پنهان میشوند
یابن زهرا تو شهی من بندهام
دوست دارم همچنان کوکب شوم
پیش مرگ خواهرت زینب شوم
از رقیه دخترت شرمندهام
کار او را دیدم و افروختم
از شرار صحبت او سوختم
( «گویا دخترت اینگونه حرف میزند»)
آمده قلب پدر را خون کند
دشت را از خون او گلگون کند
در پی قتل گل یاس آمده
او برای چشم عباس آمده
@hajabasvaezii
#نوحه_سنگین
#حربن_یزید_ریاحی
#شب_چهارم_محرم
ای قبله ی اهل یقین
من بر تو رو آوردهام
ای آبرو داده به دین
من آبرو آوردهام
تو نظر به روی بدم مکن
من گدایم و توردم مکن
مولا حسین مولا حسین
من حرم و آزادهام
اما اسیر نگاه تو
بگذر ز من بگذر ز من
تا سر گذارم به راه تو
بر دل سیاهم صفا بده
آیینهام را جلا بده
مولا حسین مولا حسین
نخل خشک و بی حاصلم ولی
آمدم به من برگ و بر دهی
چون کبوتر پرشکستهای
آمدم به من بال و پر دهی
تشنه لب منو دریا تویی
میوه ی دل زهرا تویی
مولا حسین مولا حسین
تو چراغ راه هدایتی
من به روی تو راه بستهام
شرمسارم از کار خود که من
قلب زینبت را شکسته ام
غیرت الها عزتم بده
بهر بذل جان رخصتم بده
مولا حسین مولا حسین
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#واحد_تند
#شب_چهارم_محرم
مدح تو میکنم ز کسی دم نمیزنم
این نظم را به جان تو بر هم نمیزنم
تا در وجود من نفسی موج میزند
غیر از شما ز هیچ کسی دم نمیزنم
ای دل بیا ناله بزن
با قدسیان خون گریه کن
عالم سیه. پوشیده است
ای آسمان خون گریه کن
آمد مه غم حسین
ماه محرم حسین
تنها گدا و سائل این آستانهام
زانو به پای سفره ی حاتم نمیزنم
گر تیغ عشق تو طلب سر کند ز من
در زیر تیغ تو مژه بر هم نمیزنم
آمد مهی کز غم زند
آتش به جان ما همه
ارض و سما شیون کند
با نالههای. فاطمه
آمد مه غم حسین
ماه محرم حسین
@hajabasvaezii
#شب_چهارم_محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_سلام_الله_عليها
بهترین بنده ی خدا زینب
هل اتی زینب، انمّا زینب
ریشه ی صبر انبیا زینب
زینبا زینبا و یا زینب
بانی روضه های غم زینب
تا ابد مبتلای غم زینب
گفت ای مصطفای عاشورا
ای فدای تو زینب کبری
تو علی هستی و منم زهرا
پس فدای تمام پهلوها
سر خواهر فدای این سر تو
همه ی ما فدای اکبر تو
گفت ای شاه ما اجازه بده
حضرت کربلا اجازه بده
جان این بجه ها اجازه بده
جان زهرا بیااجازه بده
قبل از آنکه سر تو را ببرند
این سر خواهر تو راببرند
من هوای تو را به سر دارم
به هوای تو بال و پر دارم
از غریبی تو خبر دارم
دو پسر نه، دو تا سپر دارم
زحمتم را بیا به باد مده
اشتیاق مرا به باد مده
در دل خیمه خسته اند این دو
سر راهت نشسته اند این دو
دل به لطف تو بسته اند این دو
با بزرگان نشسته اند این دو
این دو با یار تو بزرگ شده اند
با علمدار تو بزرگ شده اند
در کرم سائلی به دست آور
زین دو تا حاصلی به دست آور
سپر قابلی به دست آور
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
نظرت هم اگر نمی باشد
ای فدایت تمامی سرها
سر چه باشد به پای دلبرها
از چه در اشتیاق خواهر ها
تو نظر می کنی به دیگرها
آخرش یا اجازه می گیرم
یا همین کنج خیمه می میرم
ای برادر اشاره ای فرما
ذوقشان را نظاره ای فرما
رد مکن راه چاره ای فرما
لااقل استخاره ای فرما
ورنه نیزه به دست می گیرم
جان هر آنچه هست می گیرم
تو اگر مبتلا شوی چه کنم ؟
پیش چشمم فدا شوی چه کنم ؟
پیش من سر جدا شوی چه کنم ؟
کشته ی زیر پا شوی چه کنم؟
وای اگر حنجرت شکسته شود
پیش من پیکرت شکسته شود
(علی اکبر لطیفیان)
@hajabasvaezii
#شب_چهارم_محرم
#نوحه_طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
منکه بی تاب و تبم،در غمت جان بر لبم
ای گل زهرا نگر،زینبم من زینبم
ای برادرجان فدایت یا حسین
هدیه آوردم برایت یا حسین
ای برادر یا حسین۲
یا حبیبی یا حبیب،ای به درد من طبیب
با دو هدیه آمدم،سوی تو یار غریب
من که هستم دختر بنت رسول
این دو هدیه یا حسین جان کن قبول
ای برادر یا حسین۲
من گرفتار توام،من که بیمار توام
ای امید عالمین،با دو گل یار توام
ای که هستی بر علی نور دو عین
کن قبول این هدیه هایم یا حسین
ای برادر یا حسین۲
این دو فرزندان من،جانفدای اکبرند
تا دم آخر حسین،ریزه خوار اصغرند
ای که هستی بر همه عالم امیر
این گلانم را حسین از من بگیر
ای برادر یا حسین۲
@hajabasvaezii
#شعر_توسل
#شب_چهارم_محرم
با همین سوز که دارم بنویسید حسین
هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین
ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است
همۀ ایل و تبارم بنویسید حسین
خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب
بر در قصر مزارم بنویسید حسین
هرکه پرسید چه دارد مگر از دار جهان
همۀ دار و ندارم بنویسید حسین
من دلم را ز شکیبایی زینب دارم
همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین
هیچ شعری ننویسید به روی کفنم
با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین
تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک
به روی سینۀ زارم بنویسید حسین
گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست
همۀ باغ و بهارم بنویسید حسین
روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم
با همه حال نزارم بنویسید حسین
آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید
حاجت قافله دارم، بنویسید حسین
@hajabasvaezii
#شعر_حربن_یزید_ریاحی
#شب_چهارم_محرم
من که گرفتار توأم یا حسین
حرِّ گنهکار توأم یا حسین
آمده ام باز که حُرّم کنی
سنگ شدم گوهر و دُرّم کنی
حُرّ اسیر آمده اعجاز کن
گوشه چشمی به رویم باز کن
تشنه لبم آب حیاتم بده
سیّدی العفو نجاتم بده
ای به فدای تو و آقائی ات
خصم تو شرمنده سقائی ات
گر چه خود از شطّ فرات آمدم
در طلب آب حیات آمدم
کاش می آرودم یک جرعه آب
بر لب خشکیده طفل رباب
العطش طفل تو کشته مرا
دیشب از این غصّه نمردم چرا
فرق تو را اهل ستم بشکنند
رأس مرا بر سر نی می زنند
حاج غلامرضا سازگار
@hajabasvaezii
#شعر_روضه
#حربن_یزید_ریاحی
#شب_چهارم_محرم
حرم آنکه راه تو سد کردهام
در حق طفلان تو بد کردهام
کودکان تو ز من ترسیدهاند
از صدای من به خود لرزیده اند
با نگاهم زار و حیران میشوند
زود پشت خیمه پنهان میشوند
یابن زهرا تو شهی من بندهام
دوست دارم همچنان کوکب شوم
پیش مرگ خواهرت زینب شوم
از رقیه دخترت شرمندهام
کار او را دیدم و افروختم
از شرار صحبت او سوختم
( «گویا دخترت اینگونه حرف میزند»)
آمده قلب پدر را خون کند
دشت را از خون او گلگون کند
در پی قتل گل یاس آمده
او برای چشم عباس آمده
@hajabasvaezii
#نوحه_سنگین
#حربن_یزید_ریاحی
#شب_چهارم_محرم
ای قبله ی اهل یقین
من بر تو رو آوردهام
ای آبرو داده به دین
من آبرو آوردهام
تو نظر به روی بدم مکن
من گدایم و توردم مکن
مولا حسین مولا حسین
من حرم و آزادهام
اما اسیر نگاه تو
بگذر ز من بگذر ز من
تا سر گذارم به راه تو
بر دل سیاهم صفا بده
آیینهام را جلا بده
مولا حسین مولا حسین
نخل خشک و بی حاصلم ولی
آمدم به من برگ و بر دهی
چون کبوتر پرشکستهای
آمدم به من بال و پر دهی
تشنه لب منو دریا تویی
میوه ی دل زهرا تویی
مولا حسین مولا حسین
تو چراغ راه هدایتی
من به روی تو راه بستهام
شرمسارم از کار خود که من
قلب زینبت را شکسته ام
غیرت الها عزتم بده
بهر بذل جان رخصتم بده
مولا حسین مولا حسین
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#واحد_تند
#شب_چهارم_محرم
مدح تو میکنم ز کسی دم نمیزنم
این نظم را به جان تو بر هم نمیزنم
تا در وجود من نفسی موج میزند
غیر از شما ز هیچ کسی دم نمیزنم
ای دل بیا ناله بزن
با قدسیان خون گریه کن
عالم سیه. پوشیده است
ای آسمان خون گریه کن
آمد مه غم حسین
ماه محرم حسین
تنها گدا و سائل این آستانهام
زانو به پای سفره ی حاتم نمیزنم
گر تیغ عشق تو طلب سر کند ز من
در زیر تیغ تو مژه بر هم نمیزنم
آمد مهی کز غم زند
آتش به جان ما همه
ارض و سما شیون کند
با نالههای. فاطمه
آمد مه غم حسین
ماه محرم حسین
@hajabasvaezii
#شب_چهارم_محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_سلام_الله_عليها
بهترین بنده ی خدا زینب
هل اتی زینب، انمّا زینب
ریشه ی صبر انبیا زینب
زینبا زینبا و یا زینب
بانی روضه های غم زینب
تا ابد مبتلای غم زینب
گفت ای مصطفای عاشورا
ای فدای تو زینب کبری
تو علی هستی و منم زهرا
پس فدای تمام پهلوها
سر خواهر فدای این سر تو
همه ی ما فدای اکبر تو
گفت ای شاه ما اجازه بده
حضرت کربلا اجازه بده
جان این بجه ها اجازه بده
جان زهرا بیااجازه بده
قبل از آنکه سر تو را ببرند
این سر خواهر تو راببرند
من هوای تو را به سر دارم
به هوای تو بال و پر دارم
از غریبی تو خبر دارم
دو پسر نه، دو تا سپر دارم
زحمتم را بیا به باد مده
اشتیاق مرا به باد مده
در دل خیمه خسته اند این دو
سر راهت نشسته اند این دو
دل به لطف تو بسته اند این دو
با بزرگان نشسته اند این دو
این دو با یار تو بزرگ شده اند
با علمدار تو بزرگ شده اند
در کرم سائلی به دست آور
زین دو تا حاصلی به دست آور
سپر قابلی به دست آور
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد
نظرت هم اگر نمی باشد
ای فدایت تمامی سرها
سر چه باشد به پای دلبرها
از چه در اشتیاق خواهر ها
تو نظر می کنی به دیگرها
آخرش یا اجازه می گیرم
یا همین کنج خیمه می میرم
ای برادر اشاره ای فرما
ذوقشان را نظاره ای فرما
رد مکن راه چاره ای فرما
لااقل استخاره ای فرما
ورنه نیزه به دست می گیرم
جان هر آنچه هست می گیرم
تو اگر مبتلا شوی چه کنم ؟
پیش چشمم فدا شوی چه کنم ؟
پیش من سر جدا شوی چه کنم ؟
کشته ی زیر پا شوی چه کنم؟
وای اگر حنجرت شکسته شود
پیش من پیکرت شکسته شود
(علی اکبر لطیفیان)
@hajabasvaezii
#شب_چهارم_محرم
#نوحه_طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
منکه بی تاب و تبم،در غمت جان بر لبم
ای گل زهرا نگر،زینبم من زینبم
ای برادرجان فدایت یا حسین
هدیه آوردم برایت یا حسین
ای برادر یا حسین۲
یا حبیبی یا حبیب،ای به درد من طبیب
با دو هدیه آمدم،سوی تو یار غریب
من که هستم دختر بنت رسول
این دو هدیه یا حسین جان کن قبول
ای برادر یا حسین۲
من گرفتار توام،من که بیمار توام
ای امید عالمین،با دو گل یار توام
ای که هستی بر علی نور دو عین
کن قبول این هدیه هایم یا حسین
ای برادر یا حسین۲
این دو فرزندان من،جانفدای اکبرند
تا دم آخر حسین،ریزه خوار اصغرند
ای که هستی بر همه عالم امیر
این گلانم را حسین از من بگیر
ای برادر یا حسین۲
@hajabasvaezii